اشاره به مثال عراق تنها به عنوان یک نمونه از آن روست که یادآوری شود
بزرگنمایی تهدید و سر خط خبری "بحران" برای زنده نگه داشتن یک سوژه در
رسانه های بین المللی و آسان نمودن انجام اقدامات بعدی با توجه به زمینه
چینی افکار عمومی جهانی است؛ البته این به آن معنا نیست که رسانه های بین
المللی از یک مرکز مشخص "خط و ربط" می گیرند و به قول معروف " دست همه آنها
در یک کاسه است" (هر چند ممکن است برخی رسانه ها چنین باشند) بلکه به این
معنا است که یک یا چند کشور خاص می توانند با موضع گیری ها و اظهار نظرات و
سیاست های خاص، در فضای رسانه های متکثر بین المللی یک سوژه خلق کنند و آن
را پرورانده و به سرمنزل مقصود برسانند.
وقتی یک سیاستمدار مطرح جهانی سخن می گوید طبیعی است که رسانه های جهان آن
را منعکس کنند و وقتی در یک بازه زمانی مشخص عده ای از سیاستمداران مطرح
دنیا درباره یک سوژه یا کشور خاص سخن می گویند طبیعی است که نقل و تحلیل
این سخنان در رسانه های مطرح جهانی، تبدیل به سر خط خبری می شود؛ از این
جهت نمی توان تصور کرد یک مرکز برای هماهنگ سازی عملیات روانی – رسانه ای
وجود دارد؛ بلکه این شناخت دولتمردان و مشاوران رسانه ای آنها از فضای
متکثر رسانه ای در جهان است که می تواند در خط دهی خبری موثر واقع شود.
در مورد ایران نیز در یک دهه گذشته اخبار مرتبط با برنامه هسته ای چند تغییر عمده را تجربه کرده است:
1- در دوره نخست و پس از روی کار آمدن دولت نهم (در تابستان 1384) که
همزمان با لغو تعلیق غنی سازی هسته ای و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی
و... بود حجم مرتبط با تغییر سیاست های دولت جدید در ایران در رسانه های
جهانی افزایش محسوسی یافت. این دوره همزمان با اشتیاق بسیاری از رسانه های
جهانی برای مصاحبه با رییس دولت جدیدی بود (احمدی نژاد) که گاه با ایراد
سخنان عجیب و غریب تلاش می کرد سر خط خبری این رسانه ها باشد.
2- با تداوم این دوران و با ارسال پرونده هسته ای ایران از شورای حکام
آژانس بین المللی انرژی هسته ای به شورای امنیت و صدور چند قطعنامه پیاپی
این شورا علیه برنامه هسته ای ایران و اعمال برخی تحریم ها "بحران برنامه
هسته ای ایران" همچنان به عنوان یک موضوع زنده و جذاب خبری در سر خط خبرهای
جهان دنبال شد.
این دوره (2007 تا 2009) همزمان مصادف بود با انتشار گزارش ها و تحلیل ها و
گمانه زنی هایی درباره احتمال حمله آمریکا یا اسراییل به تاسیسات هسته ای
ایران.
3- پس از روی کار آمدن دولت اوباما در آمریکا (20 ژانویه 2009) بحران هسته
ای ایران همچنان یک سر خط خبری زنده برای رسانه های جهان بود با این تفاوت
که حالا چشم ها به سیاست های جدید دولت آمریکا در این باره دوخته شده بود.
از این دوره کم کم مساله حمله احتمالی آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران از
سر خط های خبری کمرنگ شد و جای آن را اعمال فشارهای اقتصادی از قبیل تحریم
گرفت.
4- از زمان اعمال تحریم های اقتصادی و مالی آمریکا و اتحادیه اروپا علیه
برنامه هسته ای ایران (2012) ، این موضوع تبدیل به یک سر خط خبری جدید در
قالب سر خط خبری قدیمی "بحران هسته ای ایران " شد.
همه روزه خبرها و تحلیل هایی مبنی بر اعمال تحریم های جدید علیه ایران فضای
رسانه ای جهانی را پر کرده بود . این دوره همزمان بود با گمانه زنی های
رسانه ای درباره امکان حمله اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران و مخالفت
دولت اوباما با این مساله.
5- پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در ایران (ژوئن 2013 -
خرداد 1392) و آغاز مذاکرات هسته ای در قالب جدید، تغییر محسوسی در رسانه
ها ایجاد شد. این بار و با آغاز مذاکرات تا زمان پایان آن (حدود 2 سال) به
جای گمانه زنی درباره حمله احتمالی و یا تشدید تنش احتمالی با ایران بر سر
موضوع هسته ای و با تحریم های جدید علیه ایران و... رسانه های بین المللی
به نظاره گری و روایت اخبار مربوط به مذاکرات پرپیچ و خم هسته ای پرداختند و
سایر جنبه های سر خط خبری" بحران هسته ای ایران" کمرنگ و کمرنگ تر شد به
نحوی که انزوای مطلق کابینه دست راستی اسراییل یکی از پیامدهای دوران جدید
بود.
در نهایت با توافق هسته ای و اجرای عملی برجام در 6 ماه گذشته سرخط خبری
ایران نیز همانند خود ایران وارد دوران پسابرجام شده است. دیگر کمتر خبر و
تحلیلی درباره تهدیدات برنامه هسته ای ایران دیده می شود و نه تنها چنین
سوژه ای مطلوبیت خود را از دست داده بلکه عملا پرداختن به چنین سوژه ای در
دوره جدید خنده دار و مسخره به نظر می رسد.
در دوران پسابرجام سر خطی ایران در رسانه های جهان ادامه دارد با این تفاوت
که این بار موضوعاتی دیگر جای موضوع اصلی یک دهه گذشته را گرفته است و آن
مساله همکاری های اقتصادی با ایران در دوران پسابرجام و یا ورود توریست های
خارجی به ایران در دوران جدید و مسایلی از این دست است.
هر چند در برخی موضوعات از جمله در اختلافات اخیر بین عربستان و ایران حجم
قابل توجهی از خبرها و تحلیل های رسانه های بین المللی روی این موضوع و
اختلافات منطقه ای ایران با کشورهای رقیب منطقه از جمله عربستان بر سر
سوریه و جنگ یمن و مسایلی از این دست متمرکز شد، اما نکته کاملا محسوس در
هفته ها و ماه های گذشته تغییر " تِم خبری ایران " در رسانه های جهان است و
این تغییر یکی از پیامدهای طبیعی توافق هسته ای و از اقتضائات جدید دوران
پسابرجام است.
اینکه به هنگام جستجوی نام ایران در خبرهای بین المللی به جای انبوهی خبرو
تحلیل منفی درباره امکان جنگ و تشدید تحریم و ... به خبرهایی چون همکاری و
سرمایه گذاری شرکت های بزرگ و بازگشت برخی از آنها به ایران پس از سال ها
تحریم برمی خوریم و یا خبرهایی چون مطلوبیت سفر به ایران در مسیرهای
گردشگران جهان پس از دوران جدید پسابرجام را می خوانیم، خود فی نفسه نشان
دهنده تغییری محسوس در فضای بین المللی درباره ایران است؛ هر چند که ممکن
است برخی این را دستاوردی ندانند و یا حتی مخالف آن باشند و حسرت روزهایی
را بخورند که موضوع جنگ و تنش مساله اصلی بود و همه روزه خبرهایی از تهدید و
تنش و اظهار نظرهای جنجالی و تنش آفرین، میدان دار فضای رسانه ای جهان
درباره ایران بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com