جاهلیت مدرن عربستان و ترکیه و کردها

گروه بین الملل: تنش های سیاسی درست شده در منطقه در چند ماه گذشته سبب گشته است عرصه فرهنگ و هنر هم درگیر گفتمان رادیکالی قرار بگیرد که از سوی برخی از کشورهای منطقه برطبل آن زده می شود.

به گزارش بولتن نیوز، استفاده بهینه گفتمان خشونت و رادیکالیسم از رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی و نفوذ آن در ریشه های اجتماعی منطقه و دامن زدن کشورهایی چون عربستان سعودی و ترکیه به آن، این نگرانی را برای همه فرهنگ دوستان رقم زده است که عصر جدیدی از خشونت و برخورد فرهنگی در حال روی دادن است.


درد بزرگ این است که کشورهایی چون عربستان سعودی با کشتارهای مذهبی درصدد ایجاد اختلاف و فتنه گری در منطقه هستند و این دردی است که می رود جامعه مسلمانان را به شدت درگیر کند. طبیعی است در چنین گفتمانی فرهنگ ارزشی پیدا نمی کند.

جوامع منطقه در چنین عرصه پرتلاطمی نیاز مبرم به امنیت و آرامش و پرهیز از گفتمان رادیکال دارد .برای شناسایی این گفتمان جدید،  اولا باید به گذشته  جریان ها نگاه کرد که آیا این گفتمان و کنش دارای پایه و اساس هست یا  وضعیتی اپورتونیستی را نشان می دهد و ثانیا باید کنش  عمل را مبنای اصلی قرار داد و نه گفتمان را . هر اندازه یک حزب و گروه برای  مخالفان خود حق بیشتری قائل باشد، یعنی معتدل تر است و هر اندازه برعکس  در فکر انحصار  برای خودش باشد هر اندازه هم از اعتدال صحبت کند،  حرفی در چنته نخواهد داشت.

گفتمان رایج رادیکالی تحت حمایت عربستان، ترکیه همراه با کشتارهای شدید و سرکوبهای داخلی در این دو کشور و کمک به جنگ مذهبی و طائفی در منطقه است لذا براحتی می توان تشخیص داد که این گفتمان نه گذشته ای و نه آینده ای برای منطقه ندارد.


در این گفتمان عقلانیت و تفکر رخت بربسته است. نقش مهم اندیشمندان در جوامع بشری همواره بازگشت به عقلانیت و تفکر بوده است از این رو می توان گفت همه ما برای بازگرداندن عقلانیت و تفکر به جوامع خود مسئول هستیم.

 در ژئو پلیتیک جهان از  اواخر  دوره شوروی، آمریکا برنامه ای را برای ایجاد وهابیت و سلفی گری  افراطی با کمک عربستان سعودی و در کشورهای افعانستان و پاکستان و گروهی دیگر از کشورهای عربی و همچنین در کشورهای اروپایی آغاز کرد که  نتایج آن را امروز در همه جهان اسلام می بینیم.  از زمانی نیز باز آمریکا تصمیم گرفت سلفی گری را  محدود کند  به سویی که خودش می خواهد هدایت کند و از آن به صورت موردی استفاده کند،  اما ، وقتی  جریانی اجتماعی ایجاد شد، نمی توان  هر طور بخواهیم با آن رفتار کنیم.  وقایع خاور میانه این را به خوبی نشان می دهد. تغییر سیاست های امریکا از دفاع از دیکتاتورهای نظامی تا دفاع از اخوان المسلمین، از دفاع از طالبان تا روی کار آوردن کرزی؛ از دفاع از داعش تا کشتار کردها در ترکیه،  روابطی کاملا اپورتونیستی را نشان می دهد همین را در مورد اغلب  قدرتهای بزرگ دیگر جهان نیز می بینیم.  این گونه برخورد غیر مسئولانه که در امریکا به غلط نام دفاع از منافع ملی به آن داده شده است، متعلق به جهان دوران استعمار است و تبعا زیان آن در درجه اول مردمان منطقه را به نگونبختی خواهد کشاند و در امواج بعدی  خود کشورهای  مرکزی را از جمله اروپای غربی و خود امریکا را .


آنچه که به اعتقاد نگارنده قابل توجه است تلاش غرب و کشورهای عربی برای ایجاد رادیکالیسم خودجوش اجتماعی در منطقه است که با توجه به جایگاه کردها و زئوپولتیک آنها قابل توجه و بحث است . ورود اندیشمندان کرد به این عرصه و آسیب شناسی این جریان کمک خواهد کرد کردها در ایران، عراق، ترکیه و سوریه با عقلانیت این دوره پرفراز و نشیب را مدیریت کنند. پاشنه آشیل جاهلیت مدرن که داعش و عربستان و ترکیه نماینده آن هستند خالی کردن انسان از عقلانیت و فرهنگ است آنچه که ما کردها در طول تاریخ به عنوان یک ایرانی اصیل به آن افتخار کرده ایم.