در داخل کشور خود نیز تقریبا با چنین تجربه ای روبرو شدیم اما چون گویا هیچ سیاستمدار ایرانی در پی محبوبیت نیست به این مسائلی توجهی نمی شود. احمدی نژاد با چنین صبغه ای وارد کارزار شد و برای همین هم نظرها را به سوی خود جلب کرد.
گروه بین الملل: ماه گذشته ترکیه شاهد برگزاری یکی از تاریخی ترین انتخابات های مجلس خود بود. نتیجه این انتخابات دو صفحه کاملا متفاوت را در برابر تاریخ سیاسی ترکیه می گشود. اگر در این انتخابات حزب عدالت و توسعه می توانست اکثریت نصف به اضافه یک نفر را کسب کند در این صورت برای یک دوره دیگر یکه تاز میدان سیاست ترکیه می شد و مطالبات سیاسی خود را که نتیجه ای جز تحولات بسیار عمیق سیاسی در ترکیه در پی نداشت را محقق می کرد و در غیر این صورت اولا حزب باید اعتراف به یک شکست می کرد و تن به تشکیل دولتی ائتلافی یا انتخابات زودهنگام و یا دولتی اقلیتی می داد. (اکنون که این مطلب نوشته می شود مذاکرات تشکیل دولت ائتلافی در حال انجام است.) انتخابات برگزار شد و حزب عدالت و توسعه با وجود آن که باز هم تعداد بالایی از کرسی های مجلس را به دست آورد اما در عین حال شکست خورده انتخابات نیز محسوب شد و مسئولان رده بالای حزبی مجبور شدند تا جمله «پیام ملت را دریافت کردیم» را بر زبان بیاوردند.
به گزارش بولتن نیوز، این انتخابات و احتمالات پیش رو و نیز تاثیراتی که این احتمالات می تواند بر شرایط ترکیه و منطقه داشته باشد چنان هیاهوی رسانه ای را در پی داشت که خبری بسیار مهم در این میان گم شد و آن هم تحلیل حزب عدالت و تسعه از علت شکست خود بود!
پس از معلوم شدن نتایج و «شنیده شدن پیام ملت» شورای مرکزی حزب به تشکیلات های حزبی ذی ربط دستور داد تا تحلیل های لازم در مورد علل افت محبوبیت این حزب در انتخابات اخیر را تشریح کنند. ما به عنوان یک مخاطب خارجی قطعا مسئله سیاست های اشتباه این حزب در قبال سوریه را اولین علت خواهیم دانست و یا اگر کمی با مسائل داخلی ترکیه آشنایی داشته باشیم فساد اقتصادی و اداری حاصل از 12 سال حکومت یک تنه این حزب را عنوان خواهیم کرد. اما در گزارشی که به شورای مرکزی حزب ارائه شده بود اگر چه می شد این دو عنوان را نیز دید اما اصلی ترین علت شکست «عدم توجه به مسائل و نیازهای روزمره مردم و غفلت از پروژه های محلی و بومی برای رفع مشکلات مردم» عنوان شده بود. یکی از دیگر از علت ها نیز «عدم تفهیم دقیق برنامه هایی که در ذهن رهبران حزب بود به مردم» بیان شده بود.
از آن جایی که نگاه غالب در کشور ما به ترکیه بر اساس تاثیراتی است که رسانه های مادر جهان ارائه میدهند به صورت طبیعی این خبر از دید مخاطب ایرانی و حتی تحلیل گران ایرانی کنار ماند، در حالی که برای همه جریان های سیاسی و اجتماعی در داخل کشور می توانست درس و عبرتی بزرگ تلقی شود.
برای فهم عمق پیامی که حزب عدالت و توسعه از این انتخابات دریافت کرده است بهتر است اگرچه به اندازه چند سطر با سابقه این حزب آشنا شویم:
هسته اولیه حزب عدالت و توسعه در واقع شاخه ای از شاگردان مرحوم نجم الدین اربکان بودند که به بهانه اصلاح طلبی از حزب او انشعاب کرده و حزب جدیدی با گفتمان اسلامی را تاسیس کردند. این شاگردان با استفاده از پول و امکاناتی که داشتند با وجود این که شخص اربکان در قید حیات بود خود را به عنوان کسانی که قرائت به روزتری از گفتمان اسلامی ضمن حفظ نکات مثبت فعالیت اربکان داشتند معرفی کردند. اربکان در تمام دوره های فعالیت خود در قدرت سیاسی نهضت عظیم خدمات رسانی به ملت را به راه انداخته بود. این حزب اربکان بود که با مجاهده سیاسی برای تقسیم عادلانه ثروت در کشور توانسته بود در تمام آناطولی کارگاه ها و کارخانه های مختلف راه اندازی کند. این حزب توانسته بود در دوره اردوغان معضلاتی مانند جمع آوری زباله در استانبول، لجن های بندر این شهر و فاضلاب استانبول را حل کند. قیمت قند و شکر در مناطقی که تحت اداره شهرداری های تحت امر حزب اربکان بود ثبات داشت و ... اما حزب عدالت و توسعه نیز چیزی کم نگذاشت. این حزب با روی کار آمدن خود نهضت عظیم خدمات رسانی را آغاز کرد. جاده سازی، پل سازی، سد سازی، توسعه فرودگاه ها، نوسازی ناوگان شهری و جاده ای، کم کردن فرآیندهای بوروکراتیک، توسعه خدمات الکترونیک، ثبات در قیمت ها، افزایش ارزش پول ملی، پخش زغال در مناطق محروم در زمستان ها، رسیدگی به وضعیت بازنشستگان، افزایش واحدهای دانشگاهی در شهرهای مختلف کشور و موارد بسیار این چنینی مسائلی است که نمی توان از کارنامه حزب عدالت و توسعه پاک کرد. حزب در تمام کشور دارای دفاتر حزبی است که موظف به ثبت مشکلات مردم از ریز و درشت و انتقال آن به مرکز و از این طریق اطلاع رسانی دقیق به دولت در مورد مشکلات روزمره مردم هستند.
زمانی که این فرآیند را در نظر بگیریم متوجه خواهیم شد که چرا با وجود این همه اشتباهات فاحش در سیاست خارجی دولت و نیز پرونده های عظیم فسادی که حتی تا مرز عدم اعتبار کابینه پیش رفت اما مردم ترکیه هنوز هم به اردوغان و هر کسی که از حزب او باشد رای میدهند!
اما در چند سال اخیر و خصوصا با بر روی کار آمدن داوداوغلو حزب به سمت مسائل کلان حرکت کرد. تغییر مدیریت جهانی و ساختار سازمان ملل برای حزب اهمیت بیشتری از تغییر شهرداری که در پخش زغال مستمندان تعلل کرده بود اهمیت یافت، بردن دموکراسی به سوریه بسیار بیشتر از بیرون آوردن کارگران معدن زغال سنگ اهمیت یافت و ارائه تصویری پدرسالارانه از خود اهمیتی بالاتر از رسیدگی کردن به وضعیت حقوق کارگران کارخانه ها برای حزب عدالت و توسعه پیدا کرد.داوداوغلو به عنوان دبیر کل حزب عدالت و توسعه پس از دریافت گزارش کمیته های ذی ربط در مورد علل ریزش آرا حزب در جلسه شورای مرکزی گفت: ما به این نتیجه رسیدم که مشغول شدن با مسائل کلان و غفلت از مسایل ریز و روزمره مردم نتایج ناگواری می تواند به همراه داشته باشد!
ما در داخل کشور خود نیز تقریبا با چنین تجربه ای روبرو شدیم اما چون گویا هیچ سیاستمدار ایرانی در پی محبوبیت نیست به این مسائلی توجهی نمی شود. احمدی نژاد با چنین صبغه ای وارد کارزار شد و برای همین هم نظرها را به سوی خود جلب کرد. او چنان صحبت میکرد و در اوایل چنان عمل میکرد که هر روستایی مطمئن بود که او درد تمام روستائیان را از سختی آبیاری تا سختی خرید کود و فروش محصول را میداند. او چنان رفتار می کرد که همه احساس می کردند که او اضطراب یک پدر را در حالی که کودک تب کرده خود را در یک روستا در پشت کوه های ارسباران به خاطر نبود جاده گیر کرده و به دست گرفته است را متوجه می شود. البته گویا او متوجه می شد اما بعدها همان مسائلی که امروز دامنگیر اردوغان و حزب او شده است دامن احمدی نژآد را هم گرفت و برای او حل مشکل مدیریت سازمان ملل و شورای امنیت مهمتر از فروش گوجه فرنگی جنوب در اوایل بهار یا فروش پیاز شمالغرب در اواخر پاییز شد. او به جایی رسید که بی آن که خجالتی بکشد از همه دعوت کرد تا گوجه های مورد نیازشان را از محله آنها خرید کنند در حالی که با ذکاوت خاص خودش قطعا متوجه بود که با این سخنان اعتراف به عدم مدیریت خود می کند.
اما در گستره ای وسیع تر جبهه انقلاب اسلامی نیز با همین درد حتی پیش از احمدی نژاد دست به گریبان شد و هنوز هم دردهای مزمن این مرض صعب العلاج جبهه انقلاب را به سختی تحت فشار قرار داده است.
انقلاب ما انقلاب کوخ نشینان بود و جبهه انقلاب جبهه فرزندان این کوخ نشینان. نهادها و سازمان های برآمده از انقلاب و تحت امر آن نیز باید که برای این کوخ نشینان کار می کرد. در ابتدای انقلاب نیز البته که این طور بود. تجربه های عظیم جهاد کشاورزی، جهاد سازندگی، جهاد مدرسه سازی، جهاد خانه سازی، نهضت سواد آموزی و مثال های این چنینی همه حکایت از آن داشت که این جبهه متوجه آن است که باید به فکر مشکلات روزمره مردم بود. کشیدن جاده برای یک روستای دور دست، بازسازی آسفالت یک جاده، ساختن خانه برای خانواده ای پرجمعیت و کم درآمد، تلاش برای باسواد کردن مردم و مسائلی این چنینی نخستین اولویت های جبهه انقلاب بود. به عنوان یک روستایی زاده باید بگویم که هنوز هم شیرین ترین خاطرات مردم روستا مربوط به دورانی است که جهاد وجود داشت و از پارچه و قند و شکر تا قلم و خودکار و کتاب لازم برای آنها را بی آن که منتی باشد برایشان مهیا می کرد.
مسعود صدر
انتهای پیام/
اما واقعیت اینه که مسیر نوشته هاتون کاملا کانفورمیستی شده.
مقایسه آقای احمدی نژاد با یک مرتجع مثل اردوغان که حامی داعشه همونقدر بدهست که در برخی خبر هاتون به خاطر اردوغان حامی داعش قلم برخی نویسندگاتون به سمت وجه سازی برای پ ک ک رفته بود!
متعادل باشید
حالا که اردوغان روزگا خوبی نداره با مرتبط کردن ایشون به دولت احمدی نژاد خواستی عکس های سال 94 پس حمایت ایشون از داعش را پنهان کنی؟ درست مثل عکس های بابک زنجانی و...
رسانه های کریه صهیونیزم هم در تخریب چهره احمدی نژاد فعال هستند و عده ای مثل شما گویا ...
در انتشار چنین نوشته هایی واقعا تغییر سیاست و نگاه بولتن مشهوده!!!
تو انتخابات به جلیلی رای دادم چون واقعا اصلح بود، سیاس کار کشته بود و اگه در دوره ی بعدی کاندید بشه و احمدی نژاد هم کاندید بشه من یکی می مونم کدومو انتخاب کنم.
گمون نکنم نظرمم تایید بشه.
اگه همن بشه میگن آزادی بیان داره سایت ما.خخخخ
احسنت جناب مرتضی همیشه حرف منطقی و حق رو میزنی ....
شعر کفتد ( که افتد) قبول خاطر عام
خاص داند که ناپخته باشد و خام
انکس که نداند و نداند که نداند
بدتر از انستکه
نداند و بداند که نداند
ادعای کم شدن محبوبیت احمدی نژاد فقط برای کاهش استرس چپ و راسته!
چرا عکس های سفرش در سال 94 به ایران را نذاشتی؟
فقرکامل شاهد باهوش ترین ونیک ترین آدمها از میان این قشر از جامعه هستیم.مانند شهید رجایی.هیچ بلایی مثل فقر نیست چون در هرصورت این آدم محکومه وبه حساب نمیاد.ودرک شیرینی این بلا به هر کسی داده نمیشه.
کاربر آشناس! با پرچم آلمان!!!
متاسفانه بسیار بسیار بیربط به موضوع این متن را از اینترنت کپی کرده و آنرا اینجا ولو کردی که چی را ثابت کنی؟؟ خوراک تبلیغاتی کاربر من من هر موقع ته میکشد یکمرتبه شخصی با پرچم ناشناس آلمان ظاهر شده و البته جرات نوشتن بیش از یک سطر را ندارد زیرا غلط های مصطلح و همیشگی اش او را افشا میکند لذا به کپی تکه هایی از پیام ها بسنده میکند.
این هم نخ نما شده است وجالب استکه هرچه سعی و تلاش میشود که بدون سرو صدا باباد خزان!!خزان!!خزان!! داخل شد بازهم نمیشود .
مطلب اصلی را فراموش نکنیم:
مقاله استاد فرجی سر اخلاق و جوانمردی و یا بی تو به سر نمیشود.حتما نظرات کاربران را مطالعه کنید .
لیکن بارها دیده ایم که سایت بولتن به موقع چنین افرادی را با تذکر و نصیحت و اگر متنبه نشدند با حذف کامنتهای توهین آمیز آنان , آنانرا متنبه میکند.
بنده به نوبه خودم از تیتر نویس سایت بولتن واقعا کیف میکنم و بارها همین را نوشته ام حتی دو روز گذشته در انتخاب تیتر
" نخست وزیر رژیم صهیونیستی طی سخنانی در واکنش به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، خشم خود را به نمایش گذاشت." هم نوشتم .
و اکنون با خواندن تیتر رامبد جوان و رجوع به مقاله کاملا کلاه سرم رفت و این شوخی جالبی بود و به جای یک هیچ , ده هیچ به نفع تیتر نویس زرنگ.
ما نباید همه چیز را به خودمان بگیریم فقط بدعت در دین و توهین به اعتقادات و پیامبران و معصومین را نمیتوان ساکت نشست .
کاربران مغرور و تهمت زن به نام اسلام به کام صهیونیست ......
به نظرات تو کاربر حداقل یکسال است ما همه واقفیم و اطلاع داریم.گفتم یک سوت بزن مثل همیشه برو بج از خارج( از منزل) برگشته و کمکت کنند .
قبلا گفتم هرجا مقالات به صهیونیسم گیر میدهد سریعا آنجا سبز میشوی و کل مقاله را اختاپوس وار به سایه برده و خود نقل مجلس میشوی و دقیقا اینبار هم شروع کننده بودی مثل همیشه
...... من هر روز میومدم به نام خلیج فارس در سایت بولتن رای میدادم ......
ما هم غیر از این نگفتیم آنجا که شما احساس کنی با ید خلیج فارس شوی , میشوی و آنجا که لازم است سرباز شوی میشوی و آنجا که لازم است بسیجی ...شوی میشوی و آنجا که لازم است ناشناس شوی و ....وآنجا که جور نوشتن چندین نفر را به عهده میگیری و.....دهها نوع احساس تکلیف!!!! اما همه به مرکزیت و محوریت یکنفر.
فقط یک عیب کوچک اینجا هست آنجا که در حق ما سارایی میکنی و خودت جواب خودت را میدهی آنجا را کمی تعمیرات کن.آفرین پسر خوب.
ضمنا از مقالات جدید عقب نیافتی آنجا هم زنبیل خودت را درصف بگذار تا بتوانی کل مقاله را صاحب شوی و نقل مجلس شوی .
اگر چند ماهی مسافرت خارج ( از منزل ) بروی دومرتبه کاربران تحلیلگر و با سواد همیشگی شوق نوشتن به قلمشان بازمیگردد.
قیاس این دو نفر ، بقول معروف قیاس مع الفارق است .
نه از نظر تحصیلات ، نه از نظر سوابق و تجربیات سیاسی و نه از نظر خاستگاه اجتماعی
مضافا بر اینکه جغرافیای سیاسی کشورهای ترکیه و ایران هر چند که در برخی موارد مشابهاتی دارند ولی باید گفت که بکل متفاوت است
خسته نباشید میگم به همه ،که این همه فکر کردن و صحبت کردن بنده حقیر هم شاید از اون اولش مخالف قسمتی ازسیاستهای آقای احمدی نژاد بودم و هستم ولی برای ایشون از دولت فعلی و خاتمی بیشتر احترام قائلم و اصلا"اردوغان و دولت فاسد و آدم کشش رو نباید با احمدی نژاد و دولتش مقایسه کنیم البته احتمالا" این مطلب رو یا برای خراب کردن بیشتراحمدی نژاد و یا برای حمایت از دولت جدید و یا به جهت سنجیدن آرا و نظرهای افراد توی بولتن خبری آوردن در هرصورت بنده هم به عنوان یکی از مردم ایران مخالف این کار ها هستم و به نظرم بهتره که کارهای سازنده انجام داد تا تخریب
افراد
مسکن مهر هم با تمام مشکلاتش حداقل سرپناهی شد برای قشر ضعیف جامعه به هر حال اگر مسکن مهر نبود الان این عده هم صاحب مسکن نمی شدن.البته در سیاست خارجی چندان موفق نبود.از طرفی این خبر در جهت حمایت یا مخالفت کسی نبود هشداری بود به سیاستمداران تا از مشکلات مردم غافل نشن .نمی دانم را اصل مطلب گم شد شده در نظرات دوستان
حتما باماهی 400 هزار یا 4 میلیون؟