کانترپانج در گزارشی 10 حقیقتی را درباره زندگی سیاهپوستان آمریکایی که در سایه رفتارهای تبعیضآمیز پلیس این شهر میگذارند را مورد اشاره قرار داد و از آنها به عنوان حقایق تعجببرانگیز درباره بالتیمور خواند که این 10 مورد در زیر آمده است:
1) سیاهپوستان بالتیمور 5.6برابر بیش از سفیدپوستان این شهر به دلیل در اختیار داشتن ماریجوانا بازداشت میشوند و این درحالی است که مصرف ماریجویا در بین نژادهای مختلف سفید و سیاه یکسان و مشابه است.
2) از سال 2011 تاکنون 100 مورد کیفرخواست علیه خشونت پلیس بالتیمور مطرح شده است. قربانیان خشونت پلیس اغلب رنگینپوستان بودند و در بین آنها یک زن باردار و افراد میانسال و کهنسال نیز بودند.
3) نوزادان سفیدپوستی که در بالتیمور به دنیا میآیند 6 برابر نوزادان سیاهپوست آمریکایی در این شهر امید به زندگی دارند.
4) سیاهپوستان آمریکایی در بالتیمور 8 برابر بیش از سفیدپوستان این شهر در معرض مرگ ناشی از ابتلا به ویروس اچ آی وی/ایدز هستند و دو برابر بیش از سفیدپوستان در معرض از دست دادن جان خود در نتیجه ابتلا به بیماری دیابت هستند.
5) نرخ بیکاری در بین جمعیت سیاهپوست شهر بالتیمور دو برابر جامعه سفیدپوست این شهر است.
6) نوزادان سیاهپوست در بالتیمور 9 برابر بیش از نوزادان سفیدپوست این شهر در زیر سن یکسالگی جان خود را از دست میدهند.
8) بین افرادی که در همسایگیهای مرفه بالتیمور زندگی میکنند در مقایسه با آنهایی که 6 مایل آنطرفتر و مناطق فقیرنشین به سرمیبرند، 20 سال تفاوت در امید به زندگی آنها وجود دارد.
9) 148 هزار نفر یا همان 23 درصد از مردم بالتیمور زیر خط رسمی فقر زندگی میکنند.
10) 56.4 درصد از دانشآموزان بالتیمور از دبیرستان فارغ التحصیل میشوند. نرخ ملی حدود 80 درصد است.
آنچنان که در این گزارش و گزارش های متعدد و فراوانی که به ویژه پس از حوادث 11 سپتامبر منتشر شده، می توان به روشنی نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایالات متحده را بازشناخت.
این درحالی است، نقض حقوق بشر توسط مأموران یا مقامات هر کشوری ممکن است اتفاق بیفتد، اما آنچه شاخص میزان تعهد یک کشور در رعایت حقوق بشر است، عدم وجود قوانین و رویه های ناقض حقوق انسان ها و نیز برخورد دستگاه قضایی و مقامات ردهبالای آن کشور با چنین اقداماتی است.
درصورت وجود چنین قوانین یا اجرای رسمی چنین رویه هایی و نیز در صورت اطلاع مقامات یک کشور از نقض حقوق بشر و عدم رسیدگی به آن درجایی که امکان برخورد با عاملان و آمران آن وجود دارد، میتوان نتیجه گرفت که نقض حقوق بشر در این کشور موردی اتفاقی نبوده، بلکه سیاستی دائمی است می توان آن را نقض سیستماتیک حقوق بشر نامید.
ذکر این نکته نیز ضروری است که گرچه برسر مبانی و بعضی مصادیق حقوق بشر اختلافنظر وجود دارد اما درمورد بعضی از مصادیق نقض حقوق انسانها مانند کشتن افراد بدون محاکمه، ضرب و شتم، تجاوز به حریم خصوصی قانونی افراد و … در میان فرهنگها، ادیان و ملتها اجماع وجود دارد، بهگونهای که دولتها نیز جلوگیری از اینگونه موارد را بدون هیچ قید و شرطی درقالب کنوانسیونهای حقوق بشری پذیرفتهاند.
آنچه در این گزارش بهعنوان مصادیق نقض حقوق بشر اشاره شد، نیز برخلاف رویه کشورهای غربی که در گزارشهای خود علیه سایر کشورها بر روی مصادیق اختلافی متمرکز میشوند، تنها شامل مواردی است که تمامی دولتها و ازجمله خود این کشورها، انجام آنرا بهعنوان مصداق نقض حقوق بشر درقالب تعهدات بینالمللی پذیرفتهاند. همچنین باید توجه داشت که رابطه آمریکا با حقوق بشر تنها در نقض مستقیم حقوق بشر خلاصه نمیشود، بلکه حمایت از اقدامات ناقضین حقوق بشر نیز معاونت در جرم محسوب می گردد.
در حالی كه كشورهای غربی، خود را به عنوان مدعيان حقوق بشر در سطح جهان معرفی می كنند شواهد متعددی وجود دارد كه نشان می دهد چنين سياستهای ضدحقوق بشری در برخی از همان كشورهای غربی وجود دارد؛ ذكر اين نكته ضروری است كه گرچه بر سر مبانی و بعضی مصاديق حقوق بشر اختلافنظر وجود دارد، اما در مورد بعضی از مصاديق نقض حقوق انسانها مانند كشتن افراد بدون محاكمه، ضرب و شتم، تجاوز به حريم خصوصي و قانونی افراد و... در ميان فرهنگها، اديان و ملتها اجماع وجود دارد به گونهای كه دولتها نيز جلوگيری از اين گونه موارد را بدون هيچ قيد و شرطی در قالب كنوانسيونهاي حقوق بشری پذيرفتهاند و این درحالی است که این موارد بارها و بارها آن هم به صورت سیستماتیک توسط دولت آمریکا در داخل و خارج این کشور انجام گرفته و می گیرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com