تازهترین ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا که هر سال با عنوان ارزیابی تهدیدات جهانی منتشر میشود، نام ایران و حزبالله لبنان را از فهرست تهدیدات تروریستی علیه آمریکا حذف کرده است.
گروه بین الملل، تازهترین ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا که هر سال با عنوان ارزیابی تهدیدات جهانی منتشر میشود، نام ایران و حزبالله لبنان را از فهرست تهدیدات تروریستی علیه آمریکا حذف کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، در ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا که در ماه فوریه توسط جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی آمریکا به هیئت منتخب کمیته نیروهای مسلح سنا ارائه شده است، قدرت گرفتن گروههای «سنی افراط گرا» اصلیترین تهدید تروریستی برای آمریکا معرفی شدهاند. این در حالی است که واشنگتن تا سال گذشته همواره در گزارشهای خود ایران و حزبالله لبنان را به فعالیتهای تروریستی متهم میکرد. مرکز اشراف به دلیل درخواست کاربران و کارشناسان و همچنین اهمیت این گزارش اقدام به انتشار عمومی این ارزیابی سالانه کرده است که متن کامل آن در ادامه تقدیم خوانندگان گرامی میشود.
تهدیدات جهانی
- تهدیدات سایبری
تهدیدات سایبری که متوجه امنیت ملی و اقتصادی آمریکا هستند از لحاظ کثرت، مقیاس، پیچیدگی، و شدت اثرات در حال افزایش هستند. گستره بازیگران، شیوههای حمله، سیستمهای مورد هدف، و قربانیان تهدیدات سایبری نیز در حال افزایشاند. به طور کلی اطلاعات غیرمحرمانه و شبکههای فناوری ارتباطات که فعالیتهای دولتی، نظامی، اقتصادی، و اجتماعی آمریکا را پشتیبانی میکنند در برابر جاسوسی و/یا ایجاد اختلال آسیبپذیر هستند. با این حال، در حال حاضر احتمال هرگونه حمله فاجعهبار از طرف هرگونه بازیگر خاص بعید به نظر میرسد. ما به جای تأمل درباره یک «جنگ سایبری سرنوشتساز» که کل زیرساختهای آمریکا را در بر میگیرد به چیز دیگری میاندیشیم. ما مجموعهای از حملات سایبری کوچک و متوسط از طرف منابع گوناگون را پیشبینی میکنیم که در طول زمان اتفاق افتاده و هزینههای فزایندهای را به رقابتپذیری اقتصادی و امنیت ملی آمریکا تحمیل خواهند کرد.
- شمار فزایندهای از مطالعات کامپیوتری که توسط کارشناسان صنعت انجام گرفتهاند قویاً حکایت از آن دارند که چند کشور ـ از جمله ایران و کره شمالی ـ در راستای حمایت از اهداف اقتصادی و سیاست خارجی خود همزمان با بحرانهای سیاسی دست به عملیاتهای سایبری تهاجمی علیه اهداف بخش خصوصی زدهاند.
ریسک: علیرغم پیشرفتهای همیشگی در حوزه دفاع از شبکه اما احتمال هک از راه دور، عملیاتهای زنجیره تأمین جهت دستکاری سختافزاری یا نرمافزاری، و فعالیتهای بدخواهانه عوامل نفوذی تقریباً همه سیستمهای فناوری اطلاعات و ارتباطات را در سالهای آتی در معرض تهدید قرار خواهند داد. خلاصه کلام اینکه تهدیدات سایبری را نمیتوان از میان برد؛ در عوض باید اینگونه تهدیدات را مهار کرد. به علاوه، محاسبات ریسک انجام گرفته توسط برخی نهادهای بخش خصوصی به اندازه کافی به تهدیدات سایبری خارجی یا وابستگیهای متقابل سیستمی میان زیرساختهای حیاتی مختلف نپرداختهاند.
هزینه: در طول سال ۲۰۱۴ ما شاهد افزایش مقیاس و گستره گزارشات درباره فعالیتهای سایبری بدخواهانه بودیم. این فعالیتها را میتوان از لحاظ دادههای به سرقت رفته یا حذف شده، هک اطلاعات شخصی قابل شناسایی، و هزینههای وارده به قربانیان آمریکایی مورد ارزیابی و سنجش قرار داد. برای مثال:
- به دنبال انجام حملات انکار سرویس (DDOS) علیه بخش مالی آمریکا در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳، شرکت جی.پی مورگان طرحهایی را جهت هزینه سالانه ۲۵۰ میلیون دلار در حوزه امنیت سایبری تا پایان سال ۲۰۱۴ اعلام کرد. پس از آنکه این شرکت در سال ۲۰۱۴ با یک حمله هک سایبری مواجه گردید مدیر ارشد اجرایی آن اعلام کرد که بودجه سالانه شرکت در حوزه امنیت سایبری را در طول پنج سال آینده دو برابر خواهد کرد.
- هک دادههای شرکت «هوم دیپو» (Home Depot) در سال ۲۰۱۴ باعث گردید تا اطلاعات مربوط به ۵۶ میلیون کارت اعتباری و آدرس ایمیل ۵۳ میلیون مشتری افشا گردد.
- در سال ۲۰۱۴ موارد نفوذ کامپیوتری غیرمجاز در شبکههای اداره مدیریت پرسنل و شبکههای پیمانکاران این اداره، شرکت خدمات تحقیقات آمریکا، و شرکت راهکارهای دولتی کیپوینت (KeyPoint Government Solutions) کشف گردیدند. این دو شرکت پیمانکاری در فرآیند پردازش اطلاعات شخصی قابل شناسایی حساس که به مجوزهای امنیت ملی کارمندان دولت فدرال مربوط میشدند شرکت داشتند.
- در ماه اوت ۲۰۱۴ شرکت آمریکایی سیستمهای بهداشت جامعه به کمیسیون اوراق بهادار و بورس اطلاع داد که فکر میکند هکرهایی «از داخل چین» اطلاعات شخصی قابل شناسایی ۵/۴ میلیون نفر را به سرقت بردهاند.
انتساب حملات: اگرچه مهاجمان سایبری قادرند به شبکههای فناوری اطلاعات و ارتباطات نفوذ کرده یا آنها را مختل سازند، اما اکثر آنها دیگر نمیتوانند فرض را بر این بگذارند که فعالیتهایشان کشف نخواهد شد. این مهاجمان همچنین نمیتوانند فرض را بر این بگذارند که در صورت کشف فعالیتهایشان قادرند هویت خود را پنهان نگه دارند. کارشناسان امنیتی دولتی و بخش خصوصی به پیشرفتهای چشمگیری در زمینه کشف و انتساب حملات سایبری دست یافتهاند.
- در ماه می ۲۰۱۴ وزارت دادگستری آمریکا پنج افسر ارتش آزادیبخش خلق چین را به هک شرکتهای آمریکایی متهم کرد.
- در ماه دسامبر ۲۰۱۴ کارشناسان امنیت سایبری گزارش دادند که اعضای یک سازمان ایرانی مسئول عملیاتهای کامپیوتری علیه تشکیلات نظامی، بخش حملونقل، خدمات عمومی، و دیگر شبکههای زیربنایی و حساس آمریکا بودهاند.
بازدارندگی: بسیاری از عوامل همچنان در راستای انجام جاسوسیهای اقتصادی سایبری یا دست زدن به حملات سایبری با هیچ مانعی روبرو نیستند. عدم وجود هنجارهای رفتاری در حوزه فضای مجازی که در سطح دنیا قابل قبول و قابل اجرا باشند به شکلگیری وضعیت موجود کمک کرده است. انگیزه برای انجام حملات و جاسوسیهای سایبری همچنان بالا خواهد بود، زیرا اینگونه حملات نسبتاً به آسانی صورت میگیرند و برای عاملان دستاوردهایی به همراه دارند. در نتیجه فضایی در حوزه سایبری ایجاد گردیده که در آن بازیگران مختلف همچنان به آزمایش قابلیتهای فنی، عزم سیاسی، و آستانه تحمل دشمنان خود ادامه میدهند. واکنش خاموش اکثر قربانیان به حملات سایبری یک فضای سهلانگارانه را ایجاد کرده که در آن میتوان از حملات کوچک به عنوان یک ابزار قهرآمیز بهره گرفت و با خطر نسبتاً پایین اقدامات انتقامجویانه مواجه گردید. به علاوه، حتی در مواردی که بتوان حملات سایبری را به یک بازیگر خاص نسبت داد جمعآوری دلیل و مدرک در این زمینه مستلزم صرف زمان زیادی است. تأخیرهای طولانی میان حمله سایبری و شناسایی عوامل پشت حملهنیز باعث میشود فضای قهرآمیز ایجاد شده تقویت گردد.
- عوامل تهدید
حملات سایبری دارای انگیزههای سیاسی اکنون به یک واقعیت رو به گسترش تبدیل گردیدهاند و عوامل خارجی مشغول شناسایی و دسترسی به سیستمهای زیربنایی حساس آمریکا هستند. از این سیستمها میتوان در صورت وجود نیات خصمانه سریعاً در راستای ایجاد اختلال بهرهبرداری نمود. به علاوه، کسانی که کارشان جاسوسی سایبری است به طور روزمره شبکههای دولتی، نظامی، و بازرگانی آمریکا را در هدف قرار میدهند. این تهدیدات از طرف شماری از بازیگران نشأت میگیرند که عبارتاند از: (۱) کشورهای دارای برنامههای سایبری بسیار پیشرفته (نظیر روسیه یا چین)، (۲) کشورهای دارای قابلیتهای فنی کمتر اما نیات احتمالاً اخلالگرانهتر (نظیر ایران یا کره شمالی)، (۳) مجرمانی که از انگیزههای مالی برخوردارند، (۴) هکرها یا افراطگرایان دارای انگیزههای ایدئولوژیکی. تمایز میان بازیگران دولتی و غیردولتی فعال در داخل یک کشور اغلب کار سخت و دشواری است ـ به ویژه هنگامی که این بازیگران گوناگون فعالانه تشریکمساعی کنند، به طور ضمنی با هم همکاری کنند، فعالیتهای مجرمانهای که تنها به قربانیان خارجی صدمه میزنند را مجاز بدانند، یا از ابزارهای سایبری مشابهی بهره بگیرند.
روسیه. وزارت دفاع روسیه در حال ایجاد فرماندهی سایبری مختص خود است که ـ به گفته مقامات ارشد نظامی روسیه ـ مسئولیت انجام فعالیتهای سایبری تهاجمی از جمله عملیاتهای تبلیغاتی و وارد کردن بدافزارها به درون سیستمهای فرمان و کنترل دشمن را بر عهده خواهد داشت. نیروهای مسلح روسیه نیز مشغول ایجاد یک شعبه تخصصی جهت انجام عملیات در شبکههای کامپیوتری هستند.
- مطالعات انجام گرفته در حوزه امنیت سایبری صراحتاً نشان میدهند که بازیگران سایبری روسی نامشخص مشغول تهیه ابزارهایی جهت دسترسی از راه دور به سیستمهای کنترل صنعتی هستند. این سیستمها اداره زیرساختهای حیاتی نظیر شبکههای برق، سیستمهای حملونقل شهری، کنترل ترافیک هوایی، و شبکههای توزیع نفت و گاز را بر عهده دارند. بنا بر گفته کارشناسان امنیت سایبری بخش خصوصی، این عوامل روسی نامشخص با موفقیت به زنجیرههای توزیع محصول سه فروشنده بزرگ سیستمهای کنترل صنعتی نفوذ کردهاند، به گونهای که مشتریان این محصولات هنگام بهروزرسانی روزانه نرمافزارهای خود بدافزارهای سوءاستفادهگر را نیز مستقیماً از وبسایت فروشنده محصول دانلود میکنند.
چین. جاسوسی اقتصادی چین از شرکتهای آمریکایی همچنان یک مسئله قابل توجه به شمار میرود. یک مطالعه صورت گرفته در حوزه امنیت کامپیوتری نشان میدهد که فعالیتهای همراه با «تهدیدات مداوم و پیشرفته» علیرغم گزارشات مشروح بخش خصوصی، تنظیم کیفرخواستهای علنی، و اقدامات سیاسی آمریکا همچنان ادامه دارند. چین یک بازیگر سایبری پیشرفته قلمداد میگردد؛ با این حال، هکرهای چینی اغلب جهت دسترسی به اهداف خود از ابزارهای سایبری نه چندان پیشرفته بهره میگیرند. بهبود دفاع سایبری باعث میشود هکرها به مهارتهای پیشرفتهتر نیاز پیدا کنند و در نتیجه جاسوسی اقتصادی چین پرهزینهتر و دشوارتر میگردد.
ایران. ایران به احتمال زیاد برنامه سایبری خود را یکی از ابزارهای مناسب جهت راهاندازی اقدامات تلافیجویانه نامتقارن اما متناسب علیه دشمنان سیاسی خود میپندارد و در عین حال آن را ابزاری پیشرفته برای جمعآوری اطلاعات میداند. عوامل ایرانی در حملات انکار سرویس علیه مؤسسات مالی آمریکایی در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ و حمله سایبری به شرکت کازینوی لاسوگاس سندز در ماه فوریه ۲۰۱۴ دست داشتهاند.
کره شمالی. کره شمالی یکی دیگر از بازیگران دولتی است که از قابلیتهای سایبری خود در راستای دستیابی به اهداف سیاسی بهره میگیرد. دولت کره شمالی مسئول حمله سایبری به شرکت سونی پیکچرز در ماه نوامبر ۲۰۱۴ بود. به گفته اف.بی.آی، در جریان این حمله اطلاعات شرکت به سرقت رفتند و بدافزارهای پاککننده اطلاعات دیسک سخت درون زیرساختهای شبکهای شرکت جا داده شدند. این حمله با انتشار از قبل برنامهریزی شده یک فیلم سینمایی کمدی توسط شرکت مذکور همزمان شد که در آن ترور رئیسجمهور کره شمالی به تصویر کشیده شده بود.
تروریستها. گروههای تروریستی همچنان در زمینه هک دست به تجربیاتی خواهند زد و این تجربیات میتوانند مبنای شکلگیری قابلیتهای پیشرفتهتر قرار گیرند. طرفداران تروریستها نیز احتمالاً دست به حملات سایبری کوچک از طرف گروههای تروریستی خواهند زد و توجه رسانهها را به خود جلب خواهند کرد، رسانههایی که شاید قابلیتها و تهدیدات نشأتگرفته از این افراد را به شکل اغراقآمیزی بازتاب دهند.
- انسجام اطلاعات
اکثر بحثهای عمومی در زمینه تهدیدات سایبری بر روی محرمانه بودن و در دسترس بودن اطلاعات متمرکز گردیدهاند؛ جاسوسی سایبری باعث میشود به محرمانگی اطلاعات خدشه وارد شود، حال آنکه عملیاتهای انکار سرویس و حذف دادهها فرآیند دسترسی به اطلاعات را تضعیف میکنند. با این حال، ما شاید در آینده همچنین شاهد عملیاتهای سایبری بیشتری باشیم که در قالب آنها اطلاعات الکترونیکی تغییر یافته یا دستکاری خواهند شد تا بدین ترتیب به جای حذف اطلاعات یا ایجاد اختلال در دسترسی به آنها در واقع انسجام اطلاعات (یعنی دقت و اطمینان اطلاعات) را دستکاری کرد. مقامات ارشد دولتی (نظامی و غیرنظامی)، مدیران اجرایی شرکتها، سرمایهگذاران، یا دیگر افراد در صورتی که نتوانند به اطلاعات دریافتی اعتماد کنند قادر نخواهند بود تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
- انجام عملیاتهای سایبری موفق علیه انسجام اطلاعات مستلزم غلبه بر موانع نهادینه شدهای است که در راستای ممانعت از دستکاری دادهها، مثلاً کارکردهای نظارت بر بازار در بخش مالی، طراحی شدهاند.
- تهدیدات ضداطلاعاتی
ارزیابی ما این است که روسیه و چین با توجه به قابلیتها، نیات، و دامنه عملیاتی گستردهشان همچنان در سال ۲۰۱۵ در رأس کشورهایی خواهند بود که منافع آمریکا را در معرض تهدیدات اطلاعاتی قرار میدهند. کشورهای دیگر واقع در جنوب آسیا، خاور نزدیک، و شرق آسیا نیز منافع آمریکا را در معرض تهدیدات اطلاعاتی پیشرفته در سطح محلی و منطقهای قرار خواهند داد. برای مثال، سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی ایران همچنان آمریکا را یک تهدید اصلی قلمداد میکنند و علناً اعلام کردهاند که فعالیتهای آمریکا را در منطقه رصد کرده و با آنها مقابله میکنند.
نفوذ به دستگاه تصمیمگیری ملی و جامعه اطلاعاتی آمریکا همچنان هدف اول سرویسهای اطلاعاتی خارجی خواهد بود. به علاوه، هدفگیری اطلاعات امنیت ملی و اطلاعات انحصاری شرکتها و مؤسسات پژوهشی آمریکایی که با فناوریهای دفاعی، انرژی، مالی، فناوریهای دارای کاربرد دوگانه، و دیگر حوزهها سروکار دارند نیز تهدید پایداری برای منافع آمریکا خواهد بود.
نهادهای غیردولتی، از جمله جنایتکاران و تروریستهای سازمانیافته فراکشوری، همچنان از قابلیتهای اطلاعاتی انسانی، فنی، و سایبری بهره خواهند گرفت و این امر یک چالش ضداطلاعاتی مهم قلمداد میگردد. این نهادهای غیردولتی همانند سرویسهای اطلاعاتی دولتی منابع را به کار گرفته و در راستای تسهیل فعالیتهای غیرقانونی خود و جلوگیری از لو رفتن و دستگیری اقدام به فعالیتهای تجسسی فیزیکی و سایبری میکنند.
بینالمللیسازی زنجیرههای تأمین و زیرساختهای خدماتی حیاتی آمریکا، از جمله زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، زیرساختهای شهری و بخشهای امنیت ملی، بر میزان احتمال خرابکاری میافزایند. منشأ اینگونه تهدیدات عبارتاند از افراد، گروههای کوچک هکری، شرکتهای بازرگانی، و سرویسهای اطلاعاتی دولتی.
خودیهای قابل اعتماد که اطلاعات حساس دولت امریکا را به صورت غیرمجاز افشا میسازند در سال ۲۰۱۵ نیز همچنان یک تهدید عمده خواهند بود. پیشرفتهای فنی و دسترسی به فناوریهای اطلاعاتی که در راستای اهداف شریرانه قابل استفاده هستند بر وخامت این تهدید میافزایند.
- تروریسم
افراطگرایان خشونتطلب سنی در حال قدرت گرفتن هستند و تعداد این گروهها، اعضای آنها، و پناهگاههای آنها در هیچ مقطع تاریخی دیگری تا این اندازه نبوده است. این گروهها حاکمیت محلی و منطقهای را به چالش میکشند و متحدان، شرکا، و منافع آمریکا را تهدید میکنند. تهدیداتی که متوجه متحدان و شرکای کلیدی آمریکا هستند احتمالاً افزایش خواهند یافت، اما میزان این افزایش به میزان موفقیت گروههای افراطگرای سنی در زمینه تصرف و حفظ قلمرو، حمله یا عدم حمله این گروهها به حکومتهای محلی و مقبولیت یا عدم مقبولیت درخواستهای آنها نزد مخاطبانشان مبنی بر دست زدن به اقدامات تلافیجویانه علیه غرب، و دوام ائتلاف تحت رهبری آمریکا در عراق و سوریه بستگی دارد.
افراطگرایان خشونتطلب سنی از وضعیت شکننده یا بیثبات کشورهای دارای اکثریت مسلمان بهره گرفته و دست به پیشروی در این کشورها زدهاند. این پیشرویها که همچنان ادامه خواهند داشت در سوریه و عراق مشاهده میشوند. گروههای مذکور همچنین با دست زدن به خشونتهای گسترده به بیثباتی حکومتها و نزاعهای درونی دامن میزنند. با این حال، تا زمانی که حمایتها و کمکهای محلی، منطقهای و بینالمللی در راستای توقف پیشروی این گروهها در دسترس باشند اکثر این گروهها قادر نخواهند بود سرزمینهای زیادی را تصرف و حفظ کنند. فقدان انسجام و رهبری مقتدرانه نزد گروههای خشونتطلب و افراطگرای سنی احتمالاً افزایش تعداد این گروهها را بیاثر خواهد ساخت. اگرچه حمله به نشریه شارلی ابدو در پاریس در ماه ژانویه ۲۰۱۵ یادآور تهدیدی است که متوجه غرب گردیده، اما اکثر این گروهها برخلاف القاعده به جای حمله علیه دشمن به اصطلاح دور ـ یعنی آمریکا و غرب ـ نگرانیهای محلی را در اولویت قرار دادهاند.
اختلافات ایدئولوژیکی و تاکتیکی باعث ایجاد رقابت میان این گروهها خواهد شد، به ویژه اگر یک فرد یا گروه متحد کننده در میان آنها پدیدار نگردد. در برخی موارد گروهها ـ حتی اگر معاند یکدیگر باشند ـ علیه دشمنان مشترک با هم متحد خواهند شد. برای مثال، برخی افراطگرایان خشونتطلب سنی احتمالاً حمایت شورشیان همفکر یا گروههای ضدحکومتی یا ناراضی جامعه را جلب خواهند کرد، زیرا همه آنها هدف مشترک تغییر حکومت را دنبال میکنند.
اگرچه افراطگرایان خشونتطلب پرورشیافته در داخل آمریکا احتمالاً همچنان به دنبال سفر به خارج از کشور و به ویژه سوریه و عراق خواهند بود، اما با توجه به آنکه دسترسی سریع و مستقیمی به خاک آمریکا دارند احتمالاً محتملترین تهدیدی خواهند بود که از طرف افراطگرایان خشونتطلب سنی متوجه خاک آمریکا میشود. درخواست دولت اسلامی عراق و شام (داعش) از جهادیهای ساکن غرب در اواخر ماه سپتامبر مبنی بر دست زدن به اقدامات تلافیجویانه در برابر حملات هوایی ائتلاف تحت رهبری آمریکا بر ضد داعش شاید در برخی از افراطگرایان فوقالذکر انگیزه ایجاد کرده باشد. بیشترین دشواری در زمینه صدور هشدار مربوط به حملاتی میشود که به صورت انفرادی انجام میگیرند، زیرا اینگونه اقدامات علائم چندانی ندارند.
اگر قرار باشد داعش برای اولویت حمله به غرب اهمیت بسیار بیشتری قائل شود و این اقدام را به مبارزه و گسترش قلمرو خود ترجیح دهد در آن صورت دسترسی این گروه به غربیهای افراطگرایی که در سوریه و عراق جنگیدهاند باعث بهرهمندی از عواملی میشود که به طور بالقوه به آمریکا و دیگر کشورهای غربی دسترسی دارند. از زمان شروع جنگ در سوریه در سال ۲۰۱۱ تاکنون بیش از ۲۰۰۰۰ جنگجوی خارجی ـ که حداقل ۳۴۰۰ نفرشان را جنگجویان غربی تشکیل میدهند ـ از بیش از ۹۰ کشور دنیا به سوریه رفتهاند.
- سلاحهای کشتارجمعی و گسترش تسلیحاتی
تلاش کشورها جهت تولید یا دستیابی به تسلیحات کشتارجمعی، سیستمهای شلیک آنها، یا فناوریهای مربوطه یک تهدید عمده برای امنیت آمریکا، نیروهای استقراریافته این کشور، و متحدان این کشور قلمداد میشود. استفاده حکومت سوریه از تسلیحات شیمیایی علیه مخالفانش بیش از پیش نشان میدهد که تهدید تسلیحات کشتارجمعی یک تهدید واقعی است. آن زمان که تنها چند کشور معدود به خطرناکترین فناوریها دسترسی داشتند دیگر گذشته است. مواد و فناوریهای بیولوژیکی و شیمیایی، که تقریباً همیشه دارای کاربردهای دوگانه هستند، در اقتصادِ جهانی شده امروز به سهولت قابل جابجایی و انتقال هستند. این امر در مورد افراد دارای دانش و تخصص علمی که کارشان طراحی و استفاده از مواد و فناوریهای مذکور است نیز صادق است. آخرین کشفیات علمی نیز به سرعت در سرتاسر دنیا منتشر میشوند.
- حفظ گزینه تسلیحات هستهای توسط ایران
ارزیابی ما همچنان این است که اهداف راهبردی گسترده ایران در زمینه ارتقای امنیت، پرستیژ، و نفوذ منطقهای خود باعث شدهاند تا این کشور به دنبال قابلیتهایی برود که اهداف غیرنظامی این کشور را محقق میسازند و تهران را قادر میسازند در صورتی که اراده کند سلاحهای هستهای قابل حمل توسط موشک تولید کند. ما نمیدانیم آیا ایران در نهایت تصمیم به ساخت سلاحهای هستهای خواهد گرفت یا خیر.
ما همچنین اینگونه ارزیابی میکنیم که ایران در راستای تولید سلاح هستهای با هیچگونه مانع فنی غیرقابل عبور مواجه نخواهد شد و در نتیجه اراده سیاسی این کشور جهت تولید سلاح مسئله اصلی در این زمینه قلمداد میگردد. با این حال، اجرای برنامه اقدام مشترک توسط ایران حداقل به طور موقت مانع پیشرفت بیشتر قابلیتهای این کشور در زمینه غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم شده و عملاً به از بین رفتن ذخایر اورانیوم ۲۰ درصدی این کشور انجامیده است. این توافق همچنین بر شفافیت فعالیتهای هستهای ایران افزوده است، زیرا دسترسی بیشتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات هستهای این کشور را فراهم ساخته و در عین حال این امکان را فراهم کرده که در صورت تلاش ایران جهت تولید مواد قابل استفاده در سلاح با بهرهگیری از تأسیسات مذکور بتوان در این زمینه اعلام هشدار کرد.
قضاوت ما این است که تهران در صورت ساخت سلاحهای هستهای از موشکهای بالستیک به عنوان شیوه ترجیحی جهت شلیک آنها استفاده خواهد کرد. موشکهای بالستیک ایران ذاتاً قادر به حمل تسلیحات کشتارجمعی هستند و تهران در حال حاضر دارای بزرگترین زرادخانه موشکهای بالستیک در خاورمیانه است. پیشرفت ایران در زمینه تولید ماهوارهبر ـ در کنار تمایل این کشور جهت بازداشتن آمریکا و متحدانش ـ باعث شده تا تهران از ابزار و انگیزه لازم جهت تولید موشکهای دوربردتر، از جمله موشکهای بالستیک قارهپیما، برخوردار باشد.
- توسعه قابلیتهای مرتبط با تسلیحات کشتارجمعی توسط کره شمالی
سلاحهای هستهای و برنامههای موشکی کره شمالی تهدیدی جدی برای آمریکا و فضای امنیتی شرق آسیا به شمار میروند. اقدام کره شمالی مبنی بر صدور موشکهای بالستیک و مواد مربوطه به چند کشور دیگر، از جمله ایران و سوریه، و کمک این کشور به ساخت راکتور هستهای سوریه که در سال ۲۰۰۷ نابود گردید نمایانگر این هستند که کره شمالی مایل به گسترش فناوریهای خطرناک است.
کره شمالی در سال ۲۰۱۳ به دنبال سومین آزمایش هستهای خود اعلام کرد که قصد دارد تأسیسات هستهای خود را «بازسازی و مجدداً راهاندازی کند» و در این راستا تأسیسات غنیسازی اورانیوم واقع در یونگبیون و همچنین راکتور گرافیتی تولید پلوتونیوم که در سال ۲۰۰۷ تعطیل شده بود را مجدداً به راه اندازد. ارزیابی ما این است که کره شمالی با گسترش تأسیسات غنیسازی یونگبیون و راهاندازی مجدد راکتور فوقالذکر تصمیمات خود را عملی ساخته است.
کره شمالی همچنین بر حجم و پیشرفتگی موشکهای بالستیک خود افزوده و در عین حال به پرتاب آزمایشی این موشکها ادامه داده است، موشکهایی که از موشکهای بالستیک کوتاهبرد گرفته تا موشکهای بالستیک قارهپیما را شامل میشوند. کره شمالی در سال ۲۰۱۴ شمار بیسابقهای از موشکهای بالستیک را آزمایش کرد.
پیونگیانگ مصمم به تولید موشکهای دوربرد و مجهز به سلاحهای هستهای است که قادرند آمریکا را مستقیماً در معرض تهدید قرار دهند. این کشور موشک بالستیک قارهپیمای KN08 خود را در دو نوبت علناً به نمایش گذاشته است. ارزیابی ما این است که کره شمالی پیشاپیش گامهای اولیه را در راستای استقرار این سیستم برداشته است، هرچند این سیستم هنوز مورد آزمایش قرار نگرفته است.
رهبران کره شمالی با توجه به کاستیهای موجود در نیروهای نظامی متعارفشان بر توسعه قابلیتهای موشکی و تسلیحات کشتارجمعی، به ویژه ساخت سلاحهای هستهای، متمرکز گردیدهاند. اگرچه رسانههای دولتی کره شمالی مرتباً اعلامیههای رسمی حاوی توجیههای ارائهشده برای ساخت سلاحهای هستهای و تهدید به استفاده تدافعی یا تلافیجویانه از آنها را منتشر میکنند، اما ما از جزئیات دکترین هستهای پیونگیانگ یا مفاهیم مرتبط با بکارگیری این سلاحها اطلاعی نداریم. ما مدتهاست به این ارزیابی رسیدهایم که از دیدگاه پیونگیانگ قابلیتهای هستهای در راستای بازدارندگی، کسب پرستیژ بینالمللی، و اتخاذ دیپلماسی قهرآمیز کاربرد دارند.
- توسعه قوای هستهای چین
توپخانه دوم ارتش آزادیبخش خلق چین همچنان به مدرنسازی توان موشکهای هستهای خود ادامه میدهد و در این راستا سیستمهای متحرک بقاپذیر بیشتری را بکار گرفته و سیستمهای سیلویی خود را ارتقا بخشیده است. هدف از بکارگیری نسل جدید موشکها کسب اطمینان از کارآمدی بازدارندگی راهبردی چین از طریق ایجاد قابلیت حمله ثانویه است. به علاوه، نیروی دریایی چین به توسعه موشکهای بالستیک JL-2 که توسط زیردریایی شلیک میشوند ادامه میدهد و ممکن است باز هم زیردریاییهای کلاس JIN مجهز به موشکهای بالستیک هستهای تولید کند. زیردریاییهای کلاس JIN مجهز به موشکهای بالستیک JL-2 نیروی دریایی چین را برای اولین بار از قابلیت هستهای دریایی و دوربرد برخوردار خواهند کرد. ارزیابی ما این است که نیروی دریایی چین به زودی اولین گشتهای بازدارندگی هستهای را به اجرا خواهد گذاشت.
- موشک کروز میانبرد جدید روسیه
روسیه یک موشک کروز جدید تولید کرده که آمریکا آن را ناقض پیمان منع تولید موشکهای هستهای میانبرد دانسته است. در سال ۲۰۱۳ «سرگئی ایوانف» از مقامات ارشد دولت روسیه طی مصاحبهای توضیح داد که چگونه دنیا از زمان انعقاد پیمان منع تولید موشکهای میانبرد در سال ۱۹۸۷ دستخوش تغییر شده و بیان داشت که روسیه با توجه به گسترش فناوری موشکهای بالستیک میانبرد و کوتاهبرد در سرتاسر دنیا مشغول «تولید سیستمهای تسلیحاتی مناسب» است. «ایوانف» در سال ۲۰۰۷ نیز به طور علنی اعلام کرده بود که روسیه یک موشک کروز زمینپایه را برای سیستم تسلیحاتی اسکندر خود آزمایش کرده و اینکه برد موشک مذکور «در حال حاضر» با پیمان منع تولید موشکهای میانبرد همخوانی دارد. تولید یک موشک کروز که ناقض پیمان مذکور است در کنار اینگونه اظهارات درباره پیمان فوقالذکر تعهد روسیه در قبال پیمان را زیرسوال میبرد.
- امنیت تسلیحات کشتارجمعی در سوریه
در ماه ژوئیه ۲۰۱۴ سوریه اعلام کرد که ذخایر سلاحهای شیمیایی این کشور جهت نابودی توسط جامعه بینالمللی از کشور خارج شده است. خطرناکترین عاملهای شیمیایی این کشور در ماه اوت ۲۰۱۴ بر روی عرشه ناو MV CAPE RAY نابود گردیدند. آمریکا و متحدانش همچنان از نزدیک با سازمان منع گسترش تسلیحات شیمیایی همکاری میکنند تا از اجرای کامل و دقیق کنوانسیون منع تسلیحات شیمیایی در مورد سوریه اطمینان حاصل کنند. قضاوت ما این است که سوریه علیرغم امضای کنوانسیون منع تسلیحات شیمیایی در سال ۲۰۱۳ اما از سلاحهای شیمیایی به عنوان جنگافزار بهره گرفته است. به علاوه، سازمان منع گسترش تسلیحات شیمیایی همچنان مشغول بررسی ادعاها درباره کاربرد عامل شیمیایی کلر در سوریه است.
- تهدیدات فضایی و ضدفضایی
از آنجا که دشمنان بالقوه به دنبال دستیابی به قابلیتهای اخلالگرانه و ویرانگرانه ضدفضایی هستند در نتیجه در طول سال ۲۰۱۵ تهدیدات بیشتری متوجه سیستمها و سرویسهای فضایی آمریکا خواهد بود. سران نظامی چین و روسیه از مزایای اطلاعاتی بینظیر سیستمها و سرویسهای فضایی باخبرند و مشغول توسعه قابلیتهایی هستند تا در جریان منازعات احتمالی مانع دسترسی به این سیستمها و سرویسها شوند. مطالب نوشتاری ارتش چین نیاز به ایجاد اخلال، آسیبرسانی، و نابودی ماهوارههای شناسایی، ناوبری، و ارتباطاتی را خاطرنشان ساختهاند. چین از قابلیت ارسال پارازیتهای ماهوارهای برخوردار است و به دنبال توسعه سیستمهای ضدماهواره است. چین در ماه جولای ۲۰۱۴ دست به یک آزمایش موشکی ضدماهوارهای و غیرمخرب زد. چین در سال ۲۰۰۷ یک آزمایش مخرب با کمک این سیستم انجام داده بود که باعث شد آوار فضایی ناشی از آن تا مدتها باقی بمانند. دکترین نظامی سال ۲۰۱۰ روسیه بر دفاع فضایی به عنوان یکی از مؤلفههای حیاتی دفاع ملی مسکو تأکید کرده است. رهبران روسیه علناً تصریح میکنند که نیروهای مسلح روسیه از سلاحهای ضدماهواره برخوردارند و دست به پژوهشهایی در این زمینه میزنند. روسیه دارای سیستمهای ارسال پارازیت بر روی ماهواره است و به دنبال ساخت سیستمهای ضدماهواره است.
- جرائم سازمانیافته فراکشوری
جرائم سازمانیافته فراکشوری یک تهدید جهانی پایدار برای جوامع ما در داخل و برای منافع ما در خارج به شمار میروند. شبکههایی جنایی زبردست و برخوردار از انگیزههای مالی اقدام به قاچاق مواد مخدر، انسان، حیات وحش، و سلاح میکنند؛ امنیت و حاکمیت را تحلیل میبرند؛ به فعالیتهای اقتصادی مشروع و حاکمیت قانون خدشه وارد میکنند؛ از درآمدهای مهم اقتصادهای دنیا میکاهند؛ و به اقدامات توسعهای آمریکا خسارت میزنند.
- قاچاق مواد مخدر
قاچاق مواد مخدر همچنان یک تهدید عمده برای آمریکا به شمار میرود. مکزیک بزرگترین تولیدکننده ماریجوانا، متامفتامین، و هروئین قاچاق شده به آمریکاست و بیشتر کوکائین تولیدشده در آمریکای جنوبی که به آمریکا قاچاق میشود از طریق مکزیک وارد این کشور میشود. تجارت مواد مخدر همچنین به منافع آمریکا در خارج از کشور ضربه میزند و باعث بیثباتی در بخشهایی از آفریقا و آمریکای لاتین میشود؛ ۸۰ درصد مجموع تریاک تولیدشده در دنیا در افغانستان کشت میشود. کشورهای ضعیف واقع در آمریکای مرکزی همچنان مسیر اصلی ترانزیت بیشتر کوکایین قاچاق شده به آمریکا به شمار میروند. کشورهای حوزه دریای کاراییب در حال تبدیل شدن به دومین مسیر ترانزیتی مهم برای قاچاق کوکائین به آمریکا و اروپا هستند. در سال ۲۰۱۳ ظرفیت تولید هروئین در سطح دنیا برای دومین بار در طول ۲۰ سال گذشته به بالاترین سطح خود رسید و احتمال دسترسی آسان و ارزان به این ماده مخدر را در بازارهای مصرفی آمریکا افزایش داد. در آمریکا میزان مرگومیر ناشی از مصرف هروئین از سال ۲۰۰۷ به بعد سیر صعودی داشته است. مواد روانگردان جدید از جمله ترکیبات کانابینوئیدی و ترکیبات کاتیونی نیز یک تهدید نوظهور و سریعالرشد برای بهداشت عمومی در سطح دنیا قلمداد میگردند. از سال ۲۰۰۹ به بعد مجریان قانون در آمریکا با بیش از ۲۴۰ نوع ترکیب مصنوعی مواجه گردیدهاند. مجموعاً ۳۴۸ ماده روانگردان جدید در سطح دنیا شناسایی گردیدهاند که این رقم فراتر از ۲۳۴ ماده غیرقانونی است که در سطح بینالمللی در معرض نظارت و کنترل قرار گرفتهاند.
- بهرهبرداری مجرمانه از بیثباتی در سطح جهان
سازمانهای تبهکاری فراکشوری همچنان از فرصتهای ایجاد شده در نتیجه جنگهای جاری در راستای بیثبات ساختن جوامع، اقتصادها، و حکومتها بهره خواهند گرفت. ناآرامیهای منطقهای، آوارگی مردم، فساد محلی، و نابسامانیهای سیاسی فرصتهایی را در اختیار تبهکاران خواهند گذاشت تا از شرایط به وجود آمده منفعت برده و جایگاه خود را در برابر دیگر دلالان قدرت ارتقا بخشند.
- فساد
فساد و جنایات سازمانیافته فراکشوری به طور متقابل یکدیگر را تسهیل میکنند. هر دوی این دو پدیده بر وخامت دیگر تهدیداتی که متوجه امنیت محلی، منطقهای، و بینالمللی هستند میافزایند. فساد تا حدودی در همه کشورها مشاهده میشود؛ با این حال، روابط نمادین میان مقامات دولتی و شبکههای تبهکاری سازمانیافته در برخی کشورها به ویژه مخرب و زیانبار است. در این راستا میتوان روسیه را مثال زد. در این کشور پیوند میان جنایات سازمانیافته، بازیگران دولتی، و کسبوکارها باعث گردیده تا به سادگی نتوان میان سیاست دولت و منافع خصوصی تمایز قائل شد.
- قاچاق انسان
قاچاق انسان همچنان هم یک مسئله حقوق بشری و هم چالشی برای امنیت بینالمللی قلمداد میگردد. قاچاق انسان به یک منبع پرسود درآمد تبدیل شده است ـ عواید آن سالانه دهها میلیارد دلار برآورد میشود. قاچاقچیان انسان در راستای پیشبرد تجارت غیرقانونی خود از مقامات فاسد، مرزهای رخنهپذیر، و عدم اجرای سفتوسخت قوانین منفعت میبرند. اینگونه بهرهبرداری از جان انسانها جهت کسب سود تقریباً در هر کشوری مشاهده میشود ـ و این امر باعث تضعیف حاکمیت قانون و نهادهای مشروع دولتی و بازرگانی میشود.
- قاچاق حیات وحش
تجارت غیرقانونی حیات وحش، چوب، و آبزیان باعث به خطر افتادن محیطزیست و تهدید حاکمیت قانون و امنیت مرزی در مناطق متزلزل و شکننده شده و جوامعی که تنوع زیستی و اکوتوریسم آنها به حیات وحش وابسته است را بیثبات میسازد. افزایش تقاضا برای عاج و شاخ کرگدن در آسیا باعث افزایش بیسابقه شکار غیرقانونی در آفریقا شده است. شکار غیرقانونی یک چالش امنیتی چشمگیر برای ارتش و پلیس در کشورهای آفریقایی به شمار میرود. شکارچیان غیرقانونی و متحدان آنها اغلب از تسلیحات بیشتری در مقایسه با نیروهای نظامی و پلیس در این کشورها برخوردارند. صید غیرقانونی، گزارش نشده، و بیقاعده ماهی نیز امنیت غذایی و فرآیند حفظ منابع آبزیان را تهدید میکند. این امر اغلب همزمان با کار اجباری در صنعت ماهیگیری رخ میدهد.
- سرقت داراییهای فرهنگی، آثار هنری، و اشیای عتیقه
اگرچه سرقت و قاچاق میراث فرهنگی و هنری از قدمت زیادی برخوردار است، اما تبهکاران سازمانیافته فراکشوری اکنون با سهولت و سرعت بیشتری اموال ارزشمند فرهنگی را انتقال داده و به فروش میرسانند. این جنایتکاران در سطح جهانی و بدون توجه به قوانین، مرزها، ملیتها، یا اهمیت اموالی که قاچاق میکنند کار خود را انجام میدهند.
- اقتصاد و منابع طبیعی
اقتصاد جهان همچنان در حال تطبیق خود و بهبودی یافتن از بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ است؛ رشد اقتصادی از آن زمان تاکنون کمتر از دهه پیش بوده است. بسیاری از بزرگترین اقتصادهای دنیا، به ویژه کشورهای اروپایی و ژاپن، نتوانستهاند رشد پایدار خود را از سر بگیرند. دورنمای کندی یا توقف فرآیند بهبود اقتصادی در این اقتصادهای توسعهیافته و همچنین رشد ناامیدکننده در کشورهای عمده در حال توسعه باعث شده تا بازارهای انرژی و کالا خود را مجدداً با شرایط تطبیق دهند.
- انرژی و کالا
قیمت انرژی در نیمه دوم سال ۲۰۱۴ به شدت کاهش یافت. دورنمای کاهش جهانی قیمت انرژی، تصمیم اوپک مبنی بر حفظ سطح تولید خود، افزایش سریع میزان تولید نامتعارف نفت در کانادا و آمریکا، ازسرگیری تولید جزئی نفت در لیبی و دیگر نقاط همگی باعث گردیدند تا قیمت نفت در مقایسه با ماه جولای به کمتر از نصف کاهش یابد. این اولین بار از سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹ است که قیمت نفت با کاهش چشمگیر مواجه میشود. کاهش قیمت نفت و گاز باعث تقویت اقتصاد جهانی میشود و منفعت آن برای واردکنندگان بیش از ضرری است که صادرکنندگان متحمل میشوند.
- ثبات اقتصاد کلان
سیاست پولی فوقالعاده یا «تسهیل کمّی» به احیای رشد اقتصادی در آمریکا از زمان وقوع بحران مالی در سطح جهان کمک کرده است. با این حال، این بهبودی و دورنمای بازده بالاتر در آمریکا احتمالاً همچنان باعث جذب سرمایهها از دیگر نقاط دنیا خواهد شد، زیرا رشد اقتصادی ضعیف در دیگر نقاط دنیا باعث شده تا نرخ بهره پایین بماند.
تولید جهانی در سال ۲۰۱۴ کمی بهبود یافت اما همچنان کمتر از نرخ رشد مشاهده شده قبل از سال ۲۰۰۸ بود. میانگین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سطح دنیا از سال ۲۰۰۸ تاکنون حدود ۳/۲ درصد بوده است که کمتر از نرخ رشد ۹/۳ درصدی در دوره ۲۰ ساله قبل از بحران مالی جهانی است. در ارتباط با چشمانداز آینده باید گفت دورنمای رشد اقتصادی کند در اروپا و چین برای اقتصاد جهان خوشیمن نیست.
رشد اقتصادی در میان اقتصادهای توسعهیافته و در حال توسعه به صورت هماهنگ و یکسان صورت نگرفته است. بهجز بزرگترین اقتصادهای دنیا ـ یعنی آمریکا، اتحادیه اروپا و چین ـ رشد اقتصادی در سطح دنیا در سال ۲۰۱۴ عمدتاً با رکود مواجه بوده و به ۱/۲ درصد کاهش یافته است. در نتیجه، تفاوت نرخ رشد در کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعهیافته همچنان کاهش یافت ـ و به ۶/۲ درصد رسید. این شکاف که در طول بیش از یک دهه گذشته کمترین شکاف قلمداد میگردد بر تداوم ضعف بازارهای نوظهور صحه میگذارد، بازارهایی که میانگین نرخ رشد بسیار بالاترشان در گذشته به رشد اقتصادی دنیا کمک میکرد.
امنیت انسانی
- همگرایی روندهای حیاتی
چند روند در حال حاضر در حال همگرایی هستند و این امر بر شوکهای وارده به امنیت انسانی در سال ۲۰۱۵ خواهد افزود. بیماریهای مسری و عدم آمادگی کافی در سطح بینالمللی جهت پرداختن به این مسائل همچنان یک تهدید به شمار میروند. این امر در قالب شیوع ویروس ابولا در غرب آفریقا نمود یافته است. آبوهوای نامساعد و سیاستهای عمومی که بر منابع غذایی و آبی تأثیر میگذارند احتمالاً بر وخامت بحرانهای انسانی خواهند افزود. بسیاری از کشورها و نهادهای بینالمللی در سال ۲۰۱۵ در راستای پرداختن به مسائل مرتبط با امنیت انسانی، به ویژه محیطزیست و بهداشت جهانی، و همچنین مسائل ناشی از حاکمیت ضعیف یا اجحافآمیز به آمریکا به چشم یک رهبر خواهند نگریست.
روندهای حاکمیتی در سطح دنیا روندهایی منفی هستند و از بیثباتی فزاینده حکایت دارند. حاکمیت ضعیف یا اجحافآمیز تهدیدی برای امنیت و حقوق افراد و جامعه مدنی در بسیاری از کشورهای دنیا محسوب میشود. خطر کلی قساوتهای جمعی ـ که تا حدودی از بسیج فزاینده نیروهای اجتماعی، نزاعهای خشونتآمیز، و کیفیت رو به کاهش حاکمیت نشأت میگیرند ـ رو به افزایش است. موارد آزار و اذیت مذهبی نیز در حال افزایشاند. محدودیتهای قانونی پیش روی سازمانهای مردمنهاد و مطبوعات، به ویژه آنهایی که کاستیهای دولت را بازتاب میدهند یا خواهان اصلاحات هستند، همچنان پابرجا باقی خواهند ماند.
- بیماریهای مسری همچنان امنیت انسانها را در سرتاسر دنیا تهدید میکنند
بیماریهای مسری از جمله مواردی هستند که بهداشت و سلامت را در معرض تهدید قرار میدهند. در دنیای امروز که تراکم و ارتباطات جمعیتی بیشتر شده است بیماریهای انسان و حیوان نیز آر فرصتهای بیشتری جهت ظهور و شیوع در سطح دنیا برخوردار شدهاند. این امر در قالب شیوع ابولا در غرب آفریقا آنهم در یک مقیاس بیسابقه بازتاب یافته است. به علاوه، جنگها و آوارگی مردم که با از بین رفتن زیرساختهای اولیه همراه هستند میتوانند به شیوع بیماریها منجر شوند. تغییرات آبوهوایی نیز میتوانند باعث تغییر در الگوی گسترش عوامل بیماریزا شوند.
- بیماری ابولا که در اواخر سال ۲۰۱۳ در یکی از مناطق دورافتاده گینه شیوع پیدا کرد به سرعت به لیبریا و سیرالئون و سپس کانونهای متراکم حملونقل شهری گسترش یافت و در آن مقطع بود که از کنترل خارج شد. کاستیهای مربوط به نظارت و گزارش بیماری، منابع محدود در حوزه بهداشت، و عوامل دیگر باعث گردیدند تا جامعه بینالمللی نتواند در غرب آفریقا دست به واکنش سریع و بهموقع بزند. موارد مجزای ابتلا به ابولا در خارج از کشورهای تحت تأثیر بیماری ـ مشخصاً در اسپانیا و آمریکا ـ مشاهده گردیدند و این بیماری تقریباً به طور قطع در سال ۲۰۱۵ نیز ثبات اقتصادی، امنیت و حاکمیت منطقهای را همچنان تهدید خواهد کرد.
- مقاومت در برابر داروهای ضدمیکروبی به طور فزایندهای امنیت سلامت و بهداشت را در سطح جهان تهدید میکند. هفتاد درصد باکتریهای شناختهشده حداقل در برابر یک داروی مورد استفاده جهت درمان عفونتها مقاوم گردیدهاند و این امر خطر بازگشت دوران قبل از ظهور آنتیبیوتیکها را مطرح میسازد. بیماری سل مقاوم در برابر داروهای چندگانه در چین، هند، روسیه، و دیگر نقاط دنیا شیوع یافته است. در طول بیست سال آینده تعداد و گستره جغرافیایی پاتوژنهای مقاوم در برابر داروهای ضدمیکروبی احتمالاً همچنان افزایش خواهد یافت. این امر پیامدهای بهداشتی را وخیمتر خواهد ساخت، فشار بیشتری بر بودجههای بهداشت عمومی خواهد آورد، و به منافع آمریکا در سرتاسر دنیا آسیب خواهد زد.
- سندروم تنفسی خاورمیانه که ویروس جدیدی از خانواده سارس به شمار میرود در سال ۲۰۱۲ در عربستان شیوع پیدا کرد. موارد مجزایی از این بیماری نیز در جنوب شرق آسیا، اروپا، و آمریکا مشاهده گردیدند. موارد بسیار بیماریزای آنفلوانزا نیز همچنان در نقاط مختلف دنیا پدیدار میشوند. اچ.آی.وی/ایدز و مالاریا اگرچه رو به افول گذاشتهاند اما همچنان در اولویت مواردی هستند که بهداشت جهانی را تهدید میکنند. به گفته سازمان جهانی بهداشت، ۱/۲ میلیون نفر در سال ۲۰۱۳ به اچ.آی.وی مبتلا شدند و ۵۸۴۰۰۰ نفر هم به خاطر مالاریا جان خود را از دست دادند. اسهال و وبا نیز سالانه ۸۰۰۰۰۰ نفر را به کام مرگ میفرستند.
- از آنجا که نمیتوان پیشبینی کرد کدام پاتوژن ممکن است از حیوان به انسان منتقل شود یا اینکه آیا یک ویروس انسانی شکل مهلکتری به خود خواهد گرفت یا نه در نتیجه جمعیت دنیا همچنان در برابر بیماریهای مسری آسیبپذیر خواهد ماند. برای مثال، اگر قرار باشد یک نوع ویروس بسیار بیماریزای آنفلوانزای پرندگان نظیر H7N9 به راحتی از انسانی به انسان دیگر منتقل شود پیامد آن میتواند بسیار مخربتر از شیوع بزرگ آنفلوانزا در سال ۱۹۱۸ باشد. این امر میتواند به اقتصاد جهان خسارت بزند، دولتها را سرنگون سازد، و ائتلافهای ژئوپلیتیکی را برهم بزند.
- وخیمتر شدن خطرات امنیت غذا و آب به خاطر شرایط آبوهوایی نامساعد
شرایط آبوهوایی نامساعد، تغییرات آبوهوایی، و سیاستهای عمومی اثرگذار بر منابع آبی و غذایی احتمالاً باعث بروز بحرانهای انسانی یا وخامت اینگونه بحرانها شده و خطر بیثباتی را به دنبال خواهند داشت. میانگین دمای سطحی در سطح دنیا بین سالهای ۱۹۵۱ و ۲۰۱۴ تقریباً ۸/۰ درجه سانتیگراد (حدود ۴/۱ درجه فارنهایت) افزایش یافت. سال ۲۰۱۴ گرمترین سال جهان از زمان ثبت رکوردهای دمایی بوده است. این افزایش دما احتمالاً باعث افزایش شدت و تکرار بارشهای سنگین و موجهای گرمایی طولانی مدت شده و الگوی گسترش برخی بیماریها را تغییر داده است. این روند احتمالاً ادامه خواهد یافت. روندهای دموگرافیک و توسعهای که بر مردم ساکن شهرها ـ شهرهای ساحلی ـ متمرکز شدهاند تشدید گردیده و تأثیر آبوهوای بد و تغییرات آبوهوایی بر روی جمعیتها را چند برابر خواهند کرد. کشورهایی که سیستمهای کلیدیشان ـ سیستمهای غذایی، آب، انرژی، سرپناه، حملونقل، و پزشکی ـ انعطافپذیر هستند به شکل بهتری قادر خواهند بود از خسارات اقتصادی و انسانی چشمگیر ناشی از آبوهوای بد اجتناب کنند.
-منابع غذایی در سطح دنیا احتمالاً در سال ۲۰۱۵ کافی خواهند بود اما این منابع در آفریقا، خاورمیانه، و جنوب آسیا به طور فزایندهای رو به تزلزل گذاشتهاند. خطر وخیمتر شدن ناامنی غذایی در مناطقی که برای آمریکا از اهمیت راهبردی برخوردارند تشدید خواهد گردید، زیرا دسترسی محلی به غذا، قدرت پایینتر خرید، و سیاستهای غیرسازنده دولتی تهدیداتی را در این زمینه مطرح کردهاند. در صورتی که شرایط بد آبوهوایی یا الگوهای بیماری باعث کاهش چشمگیر تولید مواد غذایی در مناطق گوناگون دنیا، به ویژه در کشورهای عمده صادرکننده، شوند شوکهای قیمتی مشاهده خواهند گردید.
- خطراتی که متوجه فرآیند تأمین آب آشامیدنی هستند رو به افزایشاند ـ که این امر به خاطر کمبود آب، کیفیت پایین آب، وقوع سیل، و تغییرات آبوهوایی است. این مشکلات باعث میشوند که کشورها نتوانند مواد غذایی و انرژی تولید کنند و به طور بالقوه بازارهای جهانی غذا و رشد اقتصادی شکننده را تضعیف میکنند. این مشکلات در کنار فشارهای دموگرافیکی و فشارهای مرتبط با توسعه اقتصادی به ویژه بر سر راه تلاشهای شمال آفریقا، خاورمیانه، و جنوب آسیا جهت رفع مشکلات آبی مانع ایجاد میکنند. فقدان آب کافی شاید در کشورهایی که فاقد مکانیسمهای مدیریتی، منابع مالی، اراده سیاسی، یا قابلیت فنی جهت رفع مشکلات آبی خود هستند به یک عامل بیثبات کننده تبدیل شود.
- برخی کشورها وابسته به آب رودخانههایی هستند که توسط کشورهای بالادست رودخانه کنترل میشوند. هنگامی که توسعه زیرساختهای آب در بالادست دسترسی به آب را در پاییندست در معرض تهدید قرار دهد کشورها ممکن است تلاش کنند در راستای حفظ منافع آبی خود بر همسایگانشان فشار آورند. این فشارها ممکن است از طریق مجامع بینالمللی اعمال شوند و فشار بر سرمایهگذاران، سازمانهای مردمنهاد، و کشورهای کمککننده به پروژههای آبی را در بر میگیرند. برخی از کشورها تقریباً به طور قطع از پروژههای آبی عمده حمایت کرده و به اجرا میگذارند. در بلندمدتتر کشورهای ثروتمندتر در حال توسعه نیز احتمالاً با ناآرامیهای اجتماعی فزاینده در ارتباط با مشکلات آبی مواجه خواهند گردید. با این حال، کشورهای در حال توسعه تقریباً به طور قطع قادرند مشکلات آبی را برطرف کنند بدون آنکه در معرض خطر فروپاشی قرار گیرند. سازمانهای تروریستی نیز شاید به طور فزاینده به دنبال کنترل یا تحلیل زیرساختهای آبی باشند تا بدین طریق کسب درآمد کرده یا بر مردم اعمالنفوذ کنند.
- افزایش خطر بیثباتی در سطح جهان
خطر بیثباتی سیاسی در سطح جهان در سال ۲۰۱۵ و پس از آن همچنان بالا خواهد بود. قساوتهای جمعی، خشونتهای قومی یا مذهبی، و محدودیت فعالیتهای سازمانهای مردمنهاد همچنان خطر فوق را تشدید خواهند کرد. شرایط اقتصادی رو به زوال نیز خطر بیثباتی یا نزاع درونی را افزایش میدهند.
- تقریباً نیمی از کشورهای دنیا که پیشاپیش بیثباتی را تجربه نکرده یا در حال بهبودی از آن نیستند در سال ۲۰۱۵ در معرض «بیشترین خطر» یا «خطر چشمگیر» بیثباتی خشونتآمیز و تهدید کننده حکومت قرار میگیرند.
- عزم و قابلیت بینالمللی جهت ممانعت یا کاهش قساوتهای جمعی در سال ۲۰۱۵ با توجه به کاهش بودجههای دولتی احتمالاً تنزل خواهد یافت.
- بنا بر گزارش مرکز بینالمللی حقوق غیرانتفاعی، در سال ۲۰۱۴ حدود بیستوچند کشور بر میزان محدودیتهای ایجاد شده برای سازمانهای مردمنهاد افزودند. حدود بیستوچند کشور دیگر نیز قصد دارند در سال ۲۰۱۵ دست به چنین کاری بزنند.
تهدیدات منطقهای
خاورمیانه و شمال آفریقا
- عراق
بیش از شش ماه از مبارزه ائتلاف علیه دولت اسلامی عراق و شام (داعش) میگذرد و جبهه جنگ علیه این گروه در عراق عمدتاً تثبیت گردیده است؛ هیچ یک از طرفین قادر نیست به منابع مورد نیاز جهت تحقق بخشیدن به جاهطلبیهای ارضی خود دست یابد. ارتش عراق، نیروهای پیشمرگه، شبهنظامیان شیعه، و چند متحد قبیلهای ـ به کمک حملات هوایی، تسلیحات، و مشاورههای دریافتی از آمریکا، متحدان عربی و غربی، و ایران ـ مانع آن شدهاند که داعش مناطق بیشتری را تصرف کند.
نزاع فرقهای در مناطق شیعه و سنینشین داخل و اطراف بغداد در حال افزایش بوده و میتواند به پیشرویها علیه داعش خدشه وارد کند. ارتش عراق و شبهنظامیان شیعه در چند منطقه مورد مناقشه با جنگجویان سنی دست به کشتار زده و غیرنظامیان سنی را آواره کردهاند.
العبادی نخستوزیر عراق از زمان در دست گرفتن زمام امور در راستای تغییر لحن قومی ـ فرقهای در بغداد گامهایی برداشته و از جمله با رهبران قبایل سنی همکاری کرده و با دولت منطقهای اقلیم کردستان به یک توافق نفتی موقت دست پیدا کرده است. با این حال، ماهیت قومی ـ فرقهای عملیاتهای امنیتی و بیاعتمادی پایدار میان رهبران عراقی پیشرفتهای سیاسی و نوپای العبادی را تهدید میکنند.
- سوریه
حکومت سوریه در سال ۲۰۱۴ در بخشهایی از غرب سوریه که بهزعم حکومت از اهمیت کلیدی برخوردارند دست به پیشرویهای پایداری زد و برخی از مناطق از دست رفته در شرق دمشق، حمس، و لازقیه را بازپس گرفت؛ حکومت به محاصره کامل حلب نیز نزدیک شده است. حکومت سوریه برای اینکه بتواند بار دیگر کشور را تحت کنترل کامل خود بگیرد به سالها زمان نیز دارد.
- بخش اعظم مخالفان در شمال در سه جبهه در حال جنگ هستند ـ جنگ علیه حکومت، علیه جبهه النصره وابسته به القاعده، و علیه داعش. مخالفان در جنوب نیز در مناطقی که در اولویت حکومت نیستند و داعش حضور محدودی دارد به پیشرویهای پایداری دست زدهاند.
جنگ طولانی مدت در سوریه باعث شده تا ثبات در کشورهای همسایه نیز به خطر افتد. این امر بر اقتصادهای منطقه که مجبور شدهاند میلیونها پناهجو را در خود جای دهند فشار وارد خواهد کرد. جنگ در سوریه تنها به فرقهگرایی در منطقه دامن میزند و به پرورش گروههای افراطگرایی کمک میکند که از خاک سو. ریه به عنوان سکوی پرتاب جهت حمله به دیگر مناطق خاورمیانه بهره خواهند گرفت.
- جنگ سوریه اساساً با توجه به اینکه باعث فرار نزدیک به ۴ میلیون پناهجو شده فشارهای اقتصادی عظیمی به کشورهای منطقه آورده است. اکثر پناهجویان به کشورهای همسایه گریختهاند. بیش از ۶۲۰۰۰۰ نفر به اردن رفتهاند؛ تقریباً ۶/۱ میلیون نفر در ترکیه بسر میبرند؛ حدود ۲/۱ میلیون نفر در لبنان هستند؛ و بیش از ۲۴۰۰۰۰ نفر هم به عراق رفتهاند. این کشورها خواستار دریافت حمایتهای بینالمللی بیشتر جهت رفع نیازهای پناهجویان شدهاند.
- دولت اسلامی عراق و شام
داعش در راستای تقویت خلافت خودخوانده خود احتمالاً قصد دارد عملیاتهایی علیه متحدان منطقهای، تأسیسات غربی، و پرسنل [آمریکایی] حاضر در خاورمیانه صورت دهد؛ این گروه گروگانهای غربی و ژاپنی خود و یک خلبان نیروی هوایی اردن را اعدام کرده است. ابوبکر البغدادی رهبر داعش اهداف بیرونی جاهطلبانه این گروه را ترسیم کرده است که با توجه به اعلامیه نوامبر ۲۰۱۴ این گروه از جمله آنها میتوان به گسترش خلافت به داخل شبهجزیره عرب و شمال آفریقا و حمله به منافع غربی، منطقهای، و شیعی اشاره کرد.
- در ماه سپتامبر ۲۰۱۴ داعش به طور علنی از همه سنیها خواست تا انتقام حملات صورت گرفته در عراق و سوریه به رهبری آمریکا را بگیرند و از هدف قرار دادن نیروهای انتظامی و دیگر مقامات دولتی با استفاده از امکانات موجود حمایت کرد. افرادی که از اروپا و آمریکای شمالی به داعش پیوسته و نزد این گروه آموزش دیده و جنگیدهاند میتوانند به خانه بازگشته و از طرف خود یا داعش حملاتی را صورت دهند. شهروند فرانسوی که در ماه می ۲۰۱۴ به خاطر شلیک به موزه یهودیها در بروکسل دستگیر شد از نبرد، احتمالاً نبرد در کنار داعش در سوریه، بازگشته بود و هنگام دستگیری خود را در پرچمی پوشیده بود که نام داعش بر روی آن دیده میشد. ما نمیدانیم که وی از طرف داعش دست به این اقدام زده است یا نه.
- ایران
جمهوری اسلامی ایران به خاطر حمایت از حکومت اسد در سوریه، ترویج سیاستهای ضداسرائیلی، توسعه قابلیتهای نظامی پیشرفته، و دنبال کردن برنامه هستهای خود یک تهدید مداوم برای منافع آمریکا محسوب میشود. روحانی رئیسجمهور ایران ـ که مدتهای مدیدی است عضو تشکیلات حکومت به شمار میرود ـ از اهداف امنیت ملی ایران مبنی بر حفظ حکومت و افزایش نفوذ ایران در خارج فاصله نخواهد گرفت حتی با اینکه رویکردهای متفاوتی را جهت حصول این اهداف امتحان میکند. وی در راستای تداوم تعامل با غرب، تعدیل سیاست خارجی، و کاهش محدودیتهای اجتماعی در داخل نیازمند حمایت [آیتالله] خامنهای رهبر کشور است.
ایران دارای یک زرادخانه قابل توجه موشکهای بالستیک است و موشکهایش قادرند بخشهایی از جنوب شرق اروپا را هدف قرار دهند. ایران در حال تولید موشکهای پیشرفتهتر و ارتقای برد و دقت دیگر سیستمهای موشکی خود است. ایران همچنین در حال دستیابی به قابلیتهای پیشرفته دریایی و هوافضا از جمله مینهای دریایی، زیردریاییهای کوچک اما توانمند، باتریهای موشکهای کروز تدافعی ساحلی، هواپیماهای تهاجمی، موشکهای ضدکشتی، و هواپیماهای بدون سرنشین مجهز به سلاح است.
ایران در عراق و سوریه به دنبال حفظ حکومتهای دوست، محافظت از منافع شیعیان، شکست افراطگرایان سنی، و کاستن از نفوذ آمریکاست. ظهور داعش ایران را بر آن داشته تا در راستای کند کردن پیشروی افراطگرایان سنی که متحدان منطقهای و منافع ایران را در معرض تهدید قرار میدهند منابع بیشتری را اختصاص دهد. سرویسهای امنیتی ایران حمایت نظامی شایانی از بغداد و دمشق به عمل آوردهاند. این حمایتها شامل سلاح، مشاور، منابع مالی و حمایت رزمی مستقیم میشوند. جنگهای جاری در سوریه و عراق به ایران امکان دادهاند تا در زمینه انجام عملیاتهای ضدشورش به تجارب میدانی ارزشمندی دست پیدا کند. کمکهای ایران نقش مهمی در گسترش قابلیتهای شبهنظامیان شیعه فعال در عراق ایفا کردهاند. تهدید داعش همچنین از مقاومت عراق در برابر ادغام شبهنظامیان شیعه در ارتش عراق به کمک ایران کاسته است، اما ایران کنترل مساوی و یکسانی بر روی گروههای شبهنظامی شیعه ندارد.
علیرغم نیات ایران مبنی بر کنار گذاشتن فرقهگرایی، ایجاد شراکتهای مسئولانه، و تنشزدایی با عربستان اما رهبران ایران ـ به ویژه درون سرویسهای امنیتی ـ سیاستهایی را دنبال میکنند که پیامدهای ثانویه منفی برای ثبات منطقهای و احتمالاً ایران به همراه خواهند داشت. اقدامات ایران در راستای محافظت و تقویت جوامع شیعه به ترس فزاینده و واکنشهای فرقهای دامن خواهد زند.
- لیبی
ارزیابی ما این است که لیبی در سال ۲۰۱۵ بیثبات خواهد ماند. قطببندیهای سیاسی و خشونتهای فراگیر شبهنظامیان لیبی را به سمت جنگ داخلی سوق دادهاند. اکنون تقریباً چهار سال از انقلابی که به سرنگونی قذافی منجر شد گذشته است و دولتهای رقیب در این کشور ایجاد گردهاند. در نتیجه لیبی فاقد هرگونه حاکمیت سیاسی مشروع یا نیروی امنیتی قابل اعتماد است. شبهنظامیان همسو با دولتهای رقیب همچنان به دنبال تسلط بر طرابلس و بنغاری هستند.
- در بنغازی جنگی که در ماه می ۲۰۱۴ درگرفت همچنان میان نیروهای همسو با نیروهای خلیفه هفدر ژنرال سابق و انصارالشریعه و متحدانش در جریان است. در طرابلس شبهنظامیان موسوم به فجر لیبی رقبای خود، یعنی شبهنظامیان زینتان، را از شهر بیرون راندهاند اما نبرد همچنان در جنوب غرب طرابلس ادامه دارد.
- تلاشهای سازمان ملل جهت حلوفصل اختلافات میان دولتهای رقیب از طریق مذاکره با موفقیت محدودی همراه بودهاند، اما این تلاشها تا اوایل فوریه ۲۰۱۵ به پیشرفت محسوسی در راستای ایجاد دولت وحدت یا آتشبس پایدار انجامیدهاند.
افراطگرایان و تروریستهای القاعده و گروههای متحد با القاعده از فضای امنیتی نه چندان سفتوسخت لیبی به عنوان پایگاه امنی جهت طراحی حملات علیه منافع غرب در لیبی و منطقه استفاده میکنند. داعش نیز لیبی را بخشی از خلافت خود معرفی کرده و افراطگرایان همسو با داعش تلاش میکنند قوانین شریعت را در بخشهایی از کشور به اجرا بگذارند.
- یمن
از زمان تصرف صنعا در پاییز گذشته حوثیها به عنوان قویترین گروه در یمن ظهور کردهاند و به دنبال استعفای رئیسجمهور هادی و انحلال دولت وی تلاش دارند تا بر صحنه سیاسی این کشور مسلط گردند. با این حال، این گروه همچنان که نفوذ خود را به سمت جنوب و شرق گسترش میدهد با مقاومتهایی روبرو میشود. به دنبال تقویت کنترل حوثیها بر صنعا رهبران یمن جنوبی دچار دلهره و نگرانی شدهاند و مخالف گسترش بیشتر حوثیها به سمت جنوب هستند. القاعده شبهجزیره عرب از مخالفت طوایف سنی با گسترش حوثیها بهرهبرداری کرده و تلاش کرده است تا در راستای مبارزه با حوثیها اقدام به عضوگیری کند.
مشکلات حاد اقتصادی و انسانی که با توجه به حملات به خطوط لوله و تلاش حوثیها جهت احیای یارانههای پرهزینه سوخت وخیمتر گردیدهاند همچنان باعث تضعیف کنترل و مشروعیت دولت خواهند شد. یمن احتمالاً همچنان بر کشورهای اهداکننده کمک فشار خواهد آورد تا به تعهدات خود در زمینه اعطای کمک عمل کنند و در عین حال به مذاکره با قبایل خارج از کنترل صنعا جهت تضمین صادرات نفت ادامه خواهد داد.
برتری و استیلای حوثیها در یمن باعث افزایش نفوذ ایران نیز شده است.
- لبنان
لبنان همچنان با سرریز جنگ سوریه از جمله خشونتهای فرقهای، حملات تروریستی، و فشارهای اقتصادی، سیاسی، و فرقهای مرتبط با پناهجویان دستوپنجه نرم میکند.
- لبنان با تهدیدات فزاینده گروههای تروریستی از جمله جبهه النصره و داعش روبروست. افراطگرایان سنی تلاش دارند تا شبکههایی را در لبنان ایجاد کنند و بر حملات خود علیه ارتش لبنان و حزبالله در امتداد مرز سوریه و لبنان افزودهاند. لبنان به طور بالقوه با یک جنگ طولانی مدت در بخشهای شمالی و شرقی کشور روبروست آنهم از طرف گروههای افراطگرایی که تلاش دارند مناطق و منابع لبنان را تصرف کنند و دست به گروگانگیری بزنند.
- حضور بیش از یک میلیون پناهجوی سوری اکثراً سنی در لبنان که دارای یک جمعیت ۱/۴ میلیون نفری است به طور قابل توجهی خصوصیات دموگرافیکی و فرقهای این کشور را دستخوش تغییر کرده است و یک بار اقتصادی بر دوش کشور محسوب میشود. در ماه اکتبر ۲۰۱۴ کابینه لبنان شرایط ورود پناهجویان به کشور را سختتر کرد تا تنها پناهجویان دارای شرایط وخیم انسانی بتوانند وارد این کشور شوند. ورود پناهجو به لبنان از ماه اوت به بعد با کاهش ۷۵ تا ۹۰ درصدی مواجه گردیده است که دلیل آن در این اواخر وضع محدودیتهای جدید بوده است.
- مصر
مقامات مصر اعلام کردهاند که انتخابات قانونگذاری در ماه مارس ۲۰۱۵ آغاز خواهند شد و انتخابات در چند مرحله در عرض هفت هفته برگزار خواهد گردید. مصر با تهدید مداوم تروریستها و ستیزهجویان روبروست و فعالیتهای خشونتآمیز این گروهها مستقیماً متوجه نیروهای امنیتی دولتی مستقر در شبهجزیره سینا و خاک مصر بودهاند. از اواسط سال ۲۰۱۳ به بعد گروه تروریستی انصار بیتالمقدس که در صحرای سینا فعالیت میکند ـ و از ماه نوامبر با داعش همسو گردیده است ـ مسئولیت برخی از پیچیدهترین و مرگبارترین حملات علیه نیروهای امنیتی مصر را بر عهده گرفته است.
- تونس
تونس به سمت ایجاد یک دولت دموکراتیک دائمی رفته است. باجی قائد السبسی در جریان دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در ماه دسامبر ۲۰۱۴ به سمت ریاست جمهوری تونس انتخاب گردید. در ماه ژانویه ۲۰۱۵ حزب ندای تونس که حزب سیاسی السبسی محسوب میشود حبیب اسید وزیر کشور سابق را به عنوان نخستوزیر انتخاب کرد.-
در اوایل ماه فوریه حبیب اسید نخستوزیر تونس یک دولت ائتلافی فراگیر را تشکیل داد که رهبری آن بر عهده حزب ندای تونس بود و حزب اسلامگرای النهضه و چند حزب کوچک دیگر را نیز شامل میشد. دولت جدید تونس تقریباً به طور قطع بر وجود چالشهای اقتصادی و امنیتی صحه میگذارد.
دولت دائمی یکی از بالاترین نرخهای بیکاری در میان جوانان در سطح دنیا، کسری بودجه، و روند کاهشی سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی و تراز پرداختی را به ارث برده است. دولت باید در راستای تحقق انتظارات عمومی مبنی بر پیشرفت سریع اقتصادی دست به تلاش و تقلا بزند.
اروپا
- ترکیه
ترکیه در ارتباط با گسترهای از اولویتهای سیاست امنیتی آمریکا از جمله اقدامات ضدداعش و اقدامات فراگیرتر ضدتروریستی همچنان یک شریک مهم و حیاتی باقی خواهد ماند. تلاشهای مشترک آمریکا و ترکیه جهت ریشهکن کردن بیثباتی در عراق و سوریه اهداف مشترکی را دنبال میکنند اما از رویکردهای متفاوتی بهره میگیرند و همین امر باعث افزایش تنش در روابط دوجانبه گردیده است. اردوغان رئیسجمهور ترکیه و رهبران حزب حاکم عدالت و توسعه تمرکز خود را بر روی انتخابات عمومی قرار دادهاند که قرار است در ماه ژوئیه ۲۰۱۵ برگزار شود.
- در صورتی که ائتلاف ضدداعش بپذیرد که اقدامات خود را علیه اسد متمرکز سازد و از جمله یک منطقه حائل دارای ضمانتهای بینالمللی در سوریه ایجاد کند آنگاه آنکارا تمایل بیشتری نسبت به حمایت از ائتلاف خواهد داشت.
- ترکیه نگران آن است که اتحادیه دموکراتیک کردستان ـ گروهی که بهزعم ترکیه وابسته به کنگره خلق کردستان است ـ از مشروعیت بینالمللی برخوردار گردد.
- شرکای کلیدی
شراکت میان دو سوی آتلانتیک همچنان از اهمیت حیاتی برخوردار است، زیرا آمریکا با همکاری رهبران اروپایی تلاش میکند تا هر دو طرف واکنش هماهنگی در قبال اقدامات روسیه در اوکراین و دیگر چالشهای امنیتی موجود در قاره اروپا و خارج از آن از خود نشان دهند. اروپاییها تلاش میکنند تا چالشهای مالی را برطرف نموده و رشد اقتصادی را تشویق کنند و در عین حال حاکمیت مالی را حفظ و تقویت کنند.
- موافقتنامه موسوم به «مشارکت تجاری و سرمایهگذاری فراآتلانتیک» به طور بالقوه میتواند به ایجاد رشد اقتصادی در آمریکا و اروپا کمک کند، پیوند میان دو سوی آتلانتیک را تقویت کند، و نگرانیهای عمومی درباره حریم دادهای و استانداردهای غذایی و بهداشتی را برطرف سازد.
روسیه و اوراسیا
- روسیه
بحران اوکراین تأثیر عمیقی بر روابط روسیه با غرب گذاشته و بر عرصه سیاست، توسعه اقتصادی، و سیاست خارجی روسیه نیز اثرات فراگیری خواهد داشت.
«ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه در مقایسه با همه سالهای زمامداری خود از بالاترین میزان مقبولیت در داخل برخوردار است. تبلیغات گسترده رسانههای دولتی روسیه به این برداشت دامن زدهاند که «پوتین» با زمینهسازی الحاق کریمه به روسیه یک اشتباه تاریخی را اصلاح کرده و منافع روسیه را به عنوان یک قدرت بزرگ در برابر غرب متخاصم بار دیگر مورد تأکید قرار داده است.
بحران اوکراین در ضمن مشکلات داخلی موجود در روسیه را بدتر کرده است. سقوط دولت «ویکتور یانوکوویچ» رئیسجمهور سابق اوکراین در ماه فوریه ۲۰۱۴ تقریباً به طور قطع بر نگرانیهای کرملین درباره خطرات ناشی از تظاهراتهای بزرگ افزوده و تلاشهای کرملین جهت بیاثر ساختن آنچه مسکو یک کاتالیست بالقوه برای اعتراضات در روسیه میداند را تشدید میکند.
اقتصاد روسیه حتی قبل از آغاز بحران رو به انحطاط گذاشته بود. رشد اقتصادی در سال ۲۰۱۴ به خاطر سقوط قیمت نفت، خروج عمده سرمایه، و کاهش شدید ارزش روبل رو به رکود گذاشت. به علاوه، تحریمهای اقتصادی باعث شدند ارتباط برخی از شرکتهای روسی با سیستم مالی غرب قطع شود. این عوامل بر خطرات حقیقی و استنباط شده مربوط به تجارت با روسیه افزودهاند، هزینه کلی کسب اعتبار بینالمللی را بالا بردهاند، و احتمالاً روسیه را در سال ۲۰۱۵ به سمت رکود سوق خواهند داد.
مسکو به دنبال ایجاد انسجام بیشتر در منطقه است و به همین خاطر بر کشورهای همسایه فشار میآورد تا با پیروی از بلاروس و قزاقستان به اتحادیه اقتصادی اوراسیا تحت رهبری روسیه بپیوندند. کرملین همچنین در حال توسعه روابط با چین است، تلاش میکند تا بخشی از نفوذ خود در اروپا را حفظ کند، و بر ایجاد نهادهای چندجانبه جهت مقابله با آنچه یکجانبهگرایی آمریکا مینامد تأکید میورزد. این روندها قبلاً هم در دیپلماسی روسیه مشاهده میشدند، اما بحران اوکراین تقریباً به طور قطع این سیاستها را پررنگتر ساخت.
روسیه در حال ارتقای جنگ اطلاعاتی به یک سطح جدید است و تلاش میکند به احساسات ضدآمریکایی و ضدغربی در روسیه و در سطح دنیا دامن بزند. رسانههای دولتی روسیه با انتشار اطلاعات دروغ و گمراهکننده تلاش میکنند غرب را بیاعتبار سازند، اجماعنظر درباره روسیه را تضعیف کنند، و دیگران را با مواضع روسیه موافق سازند.
روسیه در اوکراین تمایل خود جهت استفاده پنهانی از نیروهای نظامی و شبهنظامی در کشورهای همسایه را نشان داده است ـ رویدادی که باعث افزایش اضطراب و نگرانی در کشورهای پیرامون روسیه می. شود. موارد آتی استقرار نیروهای روسی و تغییرات در مواضع نیروها احتمالاً در راستای به حداکثر رساندن تأثیرات دیپلماتیک و عمومی در اروپا طراحی خواهند شد. مقامات نظامی روسیه طرحهایی را جهت استقرار نیروهای هوایی و دریایی «در مناطق بیرونی» اعلام کردهاند که از جمله آنها میتوان به فعالیتهای بیشتر دریای کارائیب و دریای مدیترانه اشاره کرد.
مسکو در زمینه مدرنسازی نیروهای هستهای و متعارف خود به پیشرفتهایی دست پیدا کرده است. این کشور مهارتهای خود در حوزههای آموزشی و انجام عملیاتهای مشترک را ارتقا داده، دکترین نظامی خود را در راستای گنجانیدن شیوههای جدید جنگی مدرنسازی کرده، و قابلیتهای دوربرد و نقطهزنی خود را توسعه داده است. مسکو علیرغم مشکلات اقتصادی متعهد به مدرنسازی تشکیلات نظامی خود است.
- اوکراین، مولداوی و بلاروس
اوکراین تقریباً پس از یک سال نزاع با روسیه و عوامل نیابتیاش در شرق اوکراین همچنان با مشکلات هراسانگیزی مواجه است. در ضمن، این بحران باعث ایجاد احساس هویت و اتحاد ملی شده است. افکار عمومی به شدت به سمت پیوستن به اتحادیه اروپا متمایل گردیده و در عین حال دیدگاه روسیه به شدت منفی گردیده است. به علاوه، برای اولین بار است که اکثریت شکننده جمعیت اوکراین از عضویت در ناتو حمایت میکنند.
مذاکرات بر سر وضعیت سرزمینهای تحت کنترل جداییطلبان در شرق اوکراین تقریباً به طور قطع مذاکراتی سخت و طولانی خواهد بود. روسیه در راستای تقویت نیروهای جداییطلب مقادیر زیادی سلاحهای سنگین در اختیار آنها قرار داده و به کمک نیروهای خود چه در داخل اوکراین و چه از آنسوی مرز به طور مخفیانه از جداییطلبان حمایت میکند. مسئله مهمتر اینکه مسکو نشان داده که مایل به مداخله مستقیم جهت ممانعت از شکست جداییطلبان در میدان نبرد است. نبردهای بیشتری احتمالاً در سال ۲۰۱۵ رخ خواهند داد.
وضعیت ناگوار اقتصادی در اوکراین نیز به اندازه منازعه در شرق این کشور برای کیِف چالشبرانگیز است. اوکراین در سالهای پیش روی به میزان زیادی به کمکهای مالی خارجی وابسته خواهد بود.
در مولداوی پیروزی شکننده احزاب طرفدار اتحادیه اروپا در آخرین انتخابات پارلمانی نمایانگر آن است که این کشور رسالت خود مبنی بر اتحاد بیشتر با اروپا را دنبال خواهد کرد. با این حال، مولداوی در راستای غلبه بر مشکلات اقتصادی، فساد پایدار، و ناخرسندی مسکو از مخالفت مولداوی با نزدیکی بیشتر به روسیه همچنان با چالشهای فراوانی روبروست. هرگونه پیشرفت در زمینه حلوفصل وضعیت سیاسی جداییطلبان قومی ـ روسی منطقه ترانسنیستریا غیرمحتمل به نظر میرسد.
در تاریخ ۱ ژانویه ۲۰۱۵ بلاروس به همراه قزاقستان به یکی از بنیانگذاران اتحادیه اقتصادی اوراسیا تبدیل گردید. این اتحادیه در واقع یک پروژه اتحاد منطقهای است که مسکو در نهایت قصد دارد آن را به اتحادیه اوراسیا و همتای اتحادیه اروپا تبدیل کند. «لوکاشنکو» رئیسجمهور بلاروس در رابطه با بحران اوکراین با احتیاط گام برداشته و الحاق کریمه به روسیه را به رسمیت نشناخته است، اما با این وجود با گسترش همکاریهای نظامی با روسیه موافقت کرده است.
- قفقاز و آسیای مرکزی
در گرجستان دستیابی به پیشرفت در رابطه با مناقشات عمده میان تفلیس و مسکو از جمله جاهطلبیهای گرجستان درباره پیوستن به ناتو و وضعیت مناطق اشغالشده آبخازستان و اوستیای جنوبی غیرمحتمل است. تنشها با روسیه همچنان پابرجا خواهند ماند و ارزیابی ما این است که مسکو بر تفلیس فشار خواهد آورد تا از روابط نزدیکتر با اتحادیه اروپا و ناتو صرفنظر کند.
ارمنستان و آذربایجان در سال ۲۰۱۴ با افزایش موارد نقض آتشبس و شمار بیسابقه تلفات در امتداد «خط تماس» مواجه گردیدند، خطی که گروههای قومی ارمنی را از نیروهای آذربایجانی در نزدیک منطقه جداییطلب ناگورنو ـ قرهباغ از هم جدا میسازد. افزایش خشونتها مؤید این امر است که نزدیکی نیروهای نظامی متخاصم به یکدیگر همچنان خطر اشتباهات محاسباتی و بالا گرفتن ناخواسته نزاع را مطرح میسازد. دورنمای حلوفصل مسالمتآمیز مناقشه در آینده قابل پیشبینی کمرنگ به نظر میرسد.
کشورهای واقع در آسیای مرکزی همچنان نگران بیثباتی در منطقه به خاطر کاهش حضور نیروهای ائتلاف در افغانستان هستند. این کشورها اگرچه مدتهاست که نگران فعالیتهای گروههای شبهنظامی منطقه در افغانستان و پاکستان هستند، اما به طور فزایندهای نیز نگران تهدید ناشی از بازگشت تعداد معدود اما رو به افزایش آن دسته از اتباع خود هستند که برای پیوستن به داعش به سوریه رفتهاند. با این حال، به طور کلی کشورهای آسیای مرکزی در سال ۲۰۱۵ احتمالاً با ریسک بیشتر ناشی از مسائل درونی نظیر طرحهای مبهم جانشینی سیاسی، اقتصادهای ضعیف، تنشهای قومی، و سرکوبهای سیاسی مواجه خواهند شد ـ هر یک از این موارد میتواند منجر به شکلگیری یک تنش شود.
شرق آسیا
- چین
چین همچنان یک سیاست خارجی فعالانه را ـ به ویژه درون منطقه آسیا و اقیانوسیه ـ دنبال میکند و افزایش قابلیتها و موضع محکم این کشور در قبال مناقشات ارضی با دیگر مدعیان دریای چین شرقی و جنوبی باعث تقویت سیاست خارجی پکن شدهاند. احتمال بروز تنشهای پایدار همچنان وجود دارد، زیرا مدعیان رقیب احتمالاً دست به اقداماتی ـ از جمله اکتشاف انرژی ـ خواهند زد که از دید دیگر مدعیان ناقض تمامیت ارضی آنها خواهد بود. چین احتمالاً تلاش خواهد کرد تا نقش اقتصادی و گستره نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد و مقبولیت بیشتری برای ابتکارات اقتصادی خود، از جمله ابتکار موسوم به بانک آسیایی سرمایهگذاری زیربنایی، کسب کند. اگرچه چین بر مسائل منطقهای متمرکز خواهد ماند اما همچنان تلاش خواهد کرد تا در رابطه با مسائل بینالمللی عمده و تعیین قوانین بینالمللی جدید نقش بیشتری ایفا کند.
با وجود این رسالت بیرونی اما تمرکز رهبران چین عمدتاً بر روی مسائل داخلی خواهد بود. حزب کمونیست چین به رهبری رئیسجمهور «شی جی پینگ» یک رسالت جاهطلبانه در رابطه با اصلاحات حقوقی را در اواخر سال ۲۰۱۴ اعلام کرد که بر مبنای رسالت پیشین اصلاحات جاهطلبانه اقتصادی شکل گرفته بود ـ هدف از همه این اصلاحات ارتقای کارایی و مسئولیتپذیری دولت و تقویت کنترل حزب کمونیست بود. دشواری پیش روی اجرای این اصلاحات و مقاومت بوروکراتیک در قبال آنها امکان بروز اختلافات داخلی را مطرح میسازد. پکن همچنین نگران احتمال وقوع ناآرامیهای داخلی یا اقدامات تروریستی در سینکیانگ و تبت خواهد بود و وقوع چنین مواردی میتواند به سوءرفتارهای حقوق بشری منجر شود. به دنبال تظاهرات چندماهه طرفداران دموکراسی در اواخر سال ۲۰۱۴ رهبران چین از نزدیک تحولات سیاسی را در هنگکنگ دنبال خواهند کرد تا علائم احتمالی بیثباتی را مشاهده کنند.
- کره شمالی
«کیم جونگ اون» سه سال پس از در دست گرفتن سکان هدایت کره شمالی موقعیت خود را به عنوان یگانه رهبر و تصمیمگیرنده نهایی در این کشور مستحکم کرده و این مهم را در قالب پالایش نیروها، اعدام مخالفان، و منازعات سیاسی محقق ساخته است. «کیم» در اواخر سال ۲۰۱۴ به مدت ۴۰ روز از انظار عمومی غایب بود و همین امر باعث شد تا رسانههای خارجی به طور گسترده درباره وضعیت سلامت و ثبات حکومت وی دست به گمانهزنی بزنند. تمرکز بر روی سلامت «کیم» یادآور آن است که ثبات حکومت ممکن است به وضعیت فردی «کیم» وابسته باشد. «کیم» هیچگونه جانشین شناختهشدهای ندارد و مایل به ممانعت از ظهور یک فرد «شماره دو» است تا مبادا چنین فردی در غیاب وی قدرت خود را استحکام بخشد. «کیم» و حکومت علناً بر تمرکز وی بر مسئله بهبود اقتصاد نابسامان کشور و معاش مردم کره شمالی تأکید میکنند و در عین حال اصول یک اقتصاد دستوری را حفظ میکنند. وی این رویکرد را در قالب سیاست دوگانه توسعه اقتصادی و پیشبرد تسلیحات هستهای تدوین کرده است. (اطلاعات مربوط به برنامه تسلیحات هستهای و نیات کره شمالی در قسمت «سلاحهای کشتارجمعی و گسترش تسلیحاتی» آمده است.) علیرغم تلاشهای مجدد جهت گسترش فرآیند دیپلماسی اما «کیم» همچنان با رفتار تحریکآمیز و تهدیدآمیز خود و دنبالهروی از اهداف خود جامعه بینالمللی را به چالش میکشد و این امر در قالب حمله سایبری نوامبر ۲۰۱۴ به شرکت سونی نمود یافت.
جنوب آسیا
- افغانستان
اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان و عبدالله عبدالله رئیس ارشد اجرایی این کشور قبل از نشست وزیران ناتو در ماه دسامبر ۲۰۱۴ موفق شدند توافقنامه امنیتی دوجانبه و توافقنامه وضعیت استقرار نیروهای ناتو را به تائید پارلمان برسانند. غنی و عبدالله علیرغم آنکه نامزدهای کابینه خود را در تاریخ ۱۲ ژانویه اعلام کردند اما هنوز نتوانستهاند صلاحیت آنها را به تائید پارلمان برسانند یا بر سر جزئیات نهایی مربوطه به تقسیم اختیارات سیاسی که از توافقنامه دولت وحدت ملی مشتق گردیده به توافق برسند. حلوفصل این مسائل مستلزم تداوم تعامل و حمایتهای بینالمللی است. کمکهای مالی بینالمللی همچنان مهمترین عامل بیرونی هستند که توان و قدرت دولت کابل را مشخص میسازند. با این حال، بسیاری از کشورهای عمده کمککننده به افغانستان، به ویژه کشورهای اروپایی و ژاپن، به خاطر سرعت کند روند بهبود اقتصادی پس از وقوع بحران مالی در سطح دنیا با چالشهای مالی روبرو هستند. این موانع اقتصادی باعث شدهاند تا از شور و اشتیاق و ظرفیت کشورهای کمککننده جهت ارائه کمکهای مالی فراتر از سطوح تعهد شده تا سال ۲۰۱۷ کاسته شود. این تعهدات در سال ۲۰۱۴ در جریان کنفرانس لندن و نشست ناتو در ولز ارائه گردیدند.
نیروهای امنیتی ملی افغانستان در سال ۲۰۱۴ مانع آن شدند که طالبان به یک پیروزی نظامی قاطع دست یابد. با این حال، این نیروها برای آنکه بتوانند در طول سال ۲۰۱۵ نیز حملات طالبان را دفع کنند نیازمند کسب حمایت و منابع مالی از طرف حوزه امنیتی بینالمللی هستند. نیروهای امنیتی ملی افغانستان به کمک دلالان قدرت ضدطالبان و همچنین منابع مالی بینالمللی احتمالاً کنترل خود را بر مراکز عمده جمعیتی حفظ خواهند کرد. نیروهای مذکور در نبود منابع مالی بینالمللی احتمالاً شکل یک نیروی منسجم یا کارآمد را حفظ نخواهند کرد.
طالبان احتمالاً تحت رهبری ملأ عمر انسجام خود را حفظ خواهد کرد و به پیکار سرتاسری خود جهت تصرف مناطق دورافتاده و احیای نفوذ خود بر بخشهای چشمگیری از مناطق پشتوننشین ادامه خواهد داد و بدین ترتیب خود را آماده انجام پیشرویهای عمده در سال ۲۰۱۵ خواهد کرد. طالبان که به تجارت مواد مخدر به عنوان منبع اصلی درآمد خود در داخل وابسته است قادر خواهد بود در راستای کسب درآمد کشت خشخاش را افزایش داده و به طور بالقوه بر میزان تولید هروئین بیفزاید. طالبان علناً پایان مأموریت نیروهای امنیتی کمک به امنیت (ایساف) و کاهش نیروهای ائتلاف را نشانه پیروزی اجتنابناپذیر خود قلمداد کرده و بدین ترتیب تعهد خود مبنی بر بازگشت به قدرت را استحکام بخشیده است.
- پاکستان
پاکستان احتمالاً به اجرای برخی اصلاحات سیاسی ادامه خواهد داد و ستیزهجویان ضدپاکستانی را هدف قرار خواهد داد.
- وعدههای نواز شریف نخستوزیر پاکستان درباره پرداختن به مسائل مرتبط با اقتصاد، انرژی، و امنیت تقریباً به طور قطع انتظارات بالای عمومی را برآورده نخواهند کرد. به علاوه، پس از آنکه وی بر اساس گزارشات در اواخر سال ۲۰۱۴ از ارتش خواست تا مداخله کرده و تظاهرات مخالفان را سرکوب سازد موقعیت وی تضعیف گردید.
- ارزیابی ما این است که اسلامآباد برخی اصلاحات اقتصادی دیگر را در سال ۲۰۱۵ تصویب خواهد کرد. اجرای اصلاحات اقتصادی و انرژی در آینده با چالشهای بیشتری مواجه خواهد شد و احتمالاً با مخالفتهای سیاسی و مردمی بیشتری مواجه خواهد گردید.
- دولت پاکستان در سال ۲۰۱۵ احتمالاً بر کاستن از قابلیتهای گروه تحریک طالبان متمرکز خواهد شد. این گروه مسئولیت حمله ماه دسامبر به یک مدرسه را بر عهده گرفت ـ و جان بیش از ۱۰۰ کودک را گرفت.
قضاوت ما این است که هدف پاکستان برقراری روابط مثبت با دولت جدید افغانستان است، اما بیاعتمادی طولانی مدت و مناقشات حلنشده میان دو کشور مانع حصول هرگونه پیشرفت چشمگیر در این زمینه خواهد شد.
- اقدام پاکستان مبنی بر ایجاد پناهگاههای امن برای گروه لشکر طیبه احتمالاً همچنان یکی از عوامل کلیدی خواهد بود که روابط این کشور با هند را تیره میسازد.
- هند
سبک رهبری قاطعانه «نارندرا مؤدی» نخستوزیر هند در کنار پیروزی قاطع حزب وی موسوم به حزب بهاراتیا جاناتان در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۴ باعث خواهند شد تا فرآیند تصمیمگیری درباره سیاست داخلی و سیاست خارجی هند با قاطعیت بیشتری صورت گیرد. اگرچه هند همواره گفته است که سیاست مستقلی را دنبال میکند، اما «مؤدی» احتمالاً تلاش خواهد کرد تا در رابطه با مسائل امنیتی، اقتصادی، و تروریسم همکاری نزدیکتری با آمریکا داشته باشد.
هند خواهان حفظ صلح پایدار با پاکستان است اما پاکستان را یک تهدید تروریستی مستقیم و منشأ منطقهای بیثباتی میداند.
هند نگران ثبات در افغانستان و حضور خود در آن کشور به دنبال خروج نیروهای بینالمللی از آنجاست و به همین خاطر به دنبال گزینههایی است تا از نفوذ گروههای تحت حمایت پاکستان در افغانستان بکاهد و اطمینان حاصل کند که افغانستان به پناهگاه امنی برای ستیزهجویان مخالف هند تبدیل نخواهد شد.
رهبران هند تقریباً به طور قطع روابط اقتصاد قویتر با هند را دنبال خواهند کرد، روابطی که به حمایت از رسالت اقتصادی دولت مبنی بر کاستن از شکاف تجاری و جذب سرمایهگذاری در حوزههای زیربنایی منجر میشوند. نگرانی دهلینو درباره پرخاشگری استنباط شده چینیها در امتداد مرزهای مناقشهبرانگیز و اقیانوس آرام احتمالاً در پی بروز حوادث مرزی و دیدار زیردریاییهای چین از سریلانکا در سال ۲۰۱۴ در حال افزایش است.
- جنوب صحرای آفریقا
جنوب صحرای آفریقا در سال ۲۰۱۵ با چالشهای سیاسی و امنیتی مواجه خواهد شد که از جمله آنها میتوان به برگزاری چند انتخابات ریاست جمهوری، شورشهای جاری، و تداوم جنگ میان کشورهای منطقه اشاره کرد. همهگیری ویروس ابولا بدون شک کشورهای غرب آفریقا و جامعه بینالمللی را که تلاش دارند گسترش ویروس را متوقف کرده و با انحطاط اقتصادی در کشورهای کمبنیه منطقه مقابله کنند به چالش خواهد کشید. تقریباً به طور قطع میتوان گفت که ثبات در سودان جنوبی، نیجریه، سومالی، و جمهوری آفریقای مرکزی در سال ۲۰۱۵ چندان پایدار نخواهد بود.
- غرب آفریقا
ویروس ابولا در سال ۲۰۱۵ به بقای خود در غرب آفریقا ادامه خواهد داد و تهدید قابل توجهی را متوجه دوام اقتصادی و متعاقباً ثبات منطقه خواهد کرد. کاهش مداوم منابع و نیاز بیسابقه به پرسنل پزشکی بر دولتها و اقتصادهای لیبریا، سیرالئون، و گینه ـ یعنی سه کشوری که بیش از بقیه کشورها گرفتار ویروس ابولا هستند ـ فشار وارد خواهند کرد. کمکهای پایدار مالی و مادی از طرف جامعه بینالمللی، تداوم حمایتهای داخلی از تلاش دولتها در زمینه مبارزه با ابولا، و تعامل جامعه در زمینه تغییر سوءبرداشتهای محلی درباره علت بیماری، گزینههای درمانی، و شیوههای تدفین همه و همه نقش حیاتی و مهمی در زمینه کند ساختن روند شبوع ابولا ایفا خواهند کرد. رشد اقتصادی در منطقه شیوع بیماری پیشاپیش کند گردیده و در طول سال ۲۰۱۵ نیز به این روند ادامه خواهد داد. این امر بر بودجه کشورهای منطقه فشار وارد کرده و احتمالاً بر وابستگی آنها به کمکهای بینالمللی خواهد افزود. تداوم یا شدت بیماری در صورتی که در سال ۲۰۱۵ نیز ادامه پیدا کند ممکن است باعث به تأخیر افتادن انتخابات ریاست جمهوری در کشور گینه شود و در نتیجه احتمال بروز خشونتهای انتخاباتی را افزایش دهد. سرویسهای نظامی و امنیتی در کشورهایی که گرفتار شیوع ابولا هستند احتمالاً با موفقیت ناآرامیهای مجزا و خصومتهای محلی نسبت به پرسنل درگیر مبارزه با ابولا را مهار خواهند کرد.
- سودان
خارطوم تقریباً به طور قطع با گسترهای از چالشها مواجه خواهد گردید که از جمله آنها میتوان به تداوم اقدامات شورشیان در مناطق پیرامونی، نارضایتی عمومی از تداوم روند نزول اقتصادی، و اعتراضهای بالقوه در رابطه با انتخابات آوریل ۲۰۱۵ اشاره کرد. شرایط اقتصادی سودان از زمان استقلال سودان جنوبی در سال ۲۰۱۱ همچنان رو به وخامت است. چنین شرایطی، از جمله افزایش قیمت کالاهای اساسی، به مخالفتها با دولت سودان دامن میزنند.
- سودان جنوبی
درگیریها میان نیروهای مخالف و ارتش آزادیبخش خلق سودان تقریباً به طور قطع در طول فصل گرم و خشک ـ یعنی نوامبر تا آوریل ـ ادامه خواهد یافت. این امر باعث تضعیف گفتگوهای جاری صلح شده و پیشرفتهای انسانی را به خطر خواهد انداخت. گفتگوهای صلح میان جوبا و مخالفان احتمالاً به کندی پیش خواهد رفت.
- نیجریه
بیثباتی در نیجریه با توجه به تعویق انتخابات پرهیاهوی این کشور تا ماه مارس و آوریل، کاهش درآمدهای نفتی، و ناتوانی ارتش در زمینه مهار بوکوحرام در شمال شرق کشور احتمالاً در سال ۲۰۱۵ تشدید خواهد گردید. انتخابات به بروز خشونت خواهد انجامید و دورنمای اعتراضات در طول ماههای پس از انتخابات قابل مشاهده است. به علاوه، ستیزهجویان ممکن است بار دیگر در دلتای نیجر نیروهای خود را بسیج کرده و به تأسیسات نفتی حمله کنند. بوکوحرام احتمالاً به تقویت کنترل خود بر دولت اسلامی خودخوانده خود در شمال شرق نیجریه و اشاعه رعب و وحشت در کشورهای همسایه نیجریه، یعنی کامرون، نیجر و چاد، ادامه خواهد داد. اتکای ابوجا به درآمدهای ناشی از صادرات نفت تقریباً به طور قطع متضمن آن است که نیجریه در سال ۲۰۱۵ در برابر نوسانات در بازار جهانی نفت آسیبپذیر خواهد ماند. کاهش قیمت نفت احتمالاً از میزان درآمدهای دولت کاسته و ذخایر ارزی کشور را تهی میسازد. نیروهای امنیتی ابوجا که با چالشهای بسیاری روبرو هستند از توانایی محدودی جهت پیشبینی و پیشگیری تهدیدات برخوردار خواهند بود.
- سومالی
در سومالی گروه الشباب مشغول انجام حملات نامتقارن علیه تأسیسات دولتی و اهداف غربی در داخل و اطراف موگادیشو است. نزاعهای سیاسی درونی و پایدار، نهادهای دولتی فاقد تجهیزات کافی، و کاستیهای فراگیر فنی، سیاسی و اداری تهدیدات بیشتری را متوجه اعتبار و کارایی دولت جوان سومالی خواهند کرد.
- ارتش مقاومت لرد
ارتش مقاومت لرد حتی در ضعیفترین وضعیت خود هم احتمالاً قادر است در صورت کاهش عملیاتهای صورت گرفته علیه این نیرو بار دیگر خود را احیا کند. این نیرو همچنان از چابکی و چالاکی بالایی در جغرافیایی عملیاتی خود برخوردار است و امنیت عملیاتی فعالیتهایش نیز از چنین مشخصهای برخوردارند.
- جمهوری آفریقای مرکزی
علیرغم حضور نیروهای صلحبان بینالمللی در جمهوری آفریقای مرکزی اما خطر تداوم درگیریهای قومی ـ مذهبی میان مسیحیان و مسلمانان در این کشور، از جمله در پایتخت، همچنان بالاست.
- منطقه ساحل
دولتهای واقع در منطقه ساحل آفریقا ـ به ویژه چاد، نیجر، مالی، و موریتانی ـ همچنان در معرض حملات تروریستی و نزاعهای داخلی احتمالی خواهند بود. القاعده در سرزمینهای مغرب اسلامی (AQIM) و گروههای وابسته متعهد به ادامه فعالیتهای تروریستی خود در منطقه ساحل از جمله علیه منافع غرب هستند. آنها احتمالاً تلاش خواهند کرد تا بر تعداد و گستره حملات خود در شمال مالی بیفزایند. ارتشهای منطقه ساحل تلاش خواهند کرد تا به گسترهای از تهدیدات امنیتی بپردازند.
آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب
- کوبا
«رائول کاسترو» رئیسجمهور کوبا تقریباً به طور قطع بر آمادهسازی کشور جهت پایان دادن به دوران کاسترو و حفظ کنترل شدید دولت بر امور سیاسی متمرکز خواهد گردید. وی محتاطانه مشغول اجرای اصلاحات اقتصادی و اصلاح فرآیند رهبری است و در اواخر ژانویه دهها زندان سیاسی را آزاد کرد. علاقه کوبا به عادیسازی روابط با آمریکا احتمالاً به خاطر آن است که کوبا نیاز به کاستن از نارضایتیها نسبت به شرایط بد معیشتی و دورنمای ناخوشایند اقتصادی را تشخیص داده است. اجرای آهسته اصلاحات اقتصادی و کاهش تولید نیکل باعث شد تا رشد تولید ناخالص داخلی کوبا در سال ۲۰۱۴ به ۲/۱ درصد کاهش یابد. مؤلفههای حیاتی برنامه اصلاحات اقتصادی ـ یعنی کاهش نقش دولت در اقتصاد و ایجاد فرصتهای معدود خوداشتغالی ـ احتمالاً فرصتهای اقتصادی فراوانی را در کوتاه مدت به وجود خواهند آورد و سپس باعث افزایش تدریجی تولید و اشتغال خواهند شد.
جمعیت ۱۱ میلیونی کوبا از حدود سال ۲۰۰۵ به بعد به خاطر کاهش نرخ زاد و ولد و مهاجرت رو به کاهش گذاشته است. میزان مهاجرت کوباییها به آمریکا از طریق مرزهای جنوب شرقی از ۱۰۴۰۰ نفر در سال مالی ۲۰۱۲ به ۱۷۳۰۰ نفر در سال مالی ۲۰۱۴ افزایش یافت. مهاجرتهای دریایی و ممنوعیتهای مربوطه احتمالاً در سال ۲۰۱۵ افزایش خواهند یافت، زیرا شایعاتی مطرح گردیدهاند مبنی بر اینکه اگر روابط میان آمریکا و کوبا عادی شود آمریکا سیاستهای مهاجرتی را تغییر داده و به کوباییهایی که خود را به آمریکا برسانند اقامت اعطا نخواهد کرد.
- آمریکای مرکزی
نهادهای ضعیف، دورنمای ضعیف اقتصادی، و قدرت فزاینده گروههای تبهکار احتمالاً از تواناییهای دولتهای واقع در نوار شمالی آمریکای مرکزی ـ یعنی السالوادور، گواتمالا، و هندوراس ـ در زمینه ارتقای حاکمیت قانون، فرصتهای شغلی، و امنیت شهروندان خواهد کاست. مورد آخر احتمالاً به مهاجرت شهروندان این کشورها به آمریکا در سال ۲۰۱۵ دامن خواهد زد. نهادهای قانونگذاری چنددسته، چالشهای سیاسی، و منافع تجاری غیرقابل تغییر احتمالاً باعث خواهند شد تا توافق بر سر افزایش برخی از پایینترین نرخهای جذب مالیات در سطح دنیا یا اتخاذ سیاستهای اقتصادی و سیاسی که به کاهش نرخ بالای فقر و در نتیجه کاهش مهاجرت به آمریکا کمک میکنند به کندی صورت گیرد. حدود ۲۵ درصد جمعیت السالوادور در طول دو دهه گذشته به خاطر نبود فرصتهای اقتصادی و ناامنی گسترده به خارج از کشور مهاجرت کردهاند و اکثر آنها به آمریکا رفتهاند. اقتصاد السالوادور به مدت هشت سال پیاپی پایینترین نرخ رشد اقتصادی در منطقه را تجربه کرده است. وضعیت مالی ضعیف گواتمالا به تلاشها جهت کاهش فقر شدید به ویژه در مناطق روستایی خدشه وارد خواهد کرد. حدود ۶/۱ میلیون نفر از جمعیت گواتمالا ساکن آمریکا هستند و سالانه ۵/۵ میلیارد دلار پول به کشور خود میفرستند. هندوراس که یکی از فقیرترین کشورهای نیمکره به شمار میرود در حال تقلا است تا در زمینه ارتقای نهادهای ناکارآمد و فاسد پیشرفتهایی حاصل کند. هندوراس دارای بالاترین نرخ سرانه قتل در دنیا است علیرغم آنکه نرخ مذکور در سال ۲۰۱۴ کمی کاهش یافت. باندهای تبهکار در این کشور جوانان را جذب خود میکنند و از افراد و کسبوکارها اخاذی میکنند.
- ونزوئلا
ونزوئلا نیز همانند اکثر کشورهای صادرکننده نفت تبعات اقتصادی ناشی از سیاستهای خود و کاهش جهانی قیمت نفت را تجربه کرده است. حدود ۹۵ درصد درآمد صادراتی ونزوئلا و ۴۵ درصد درآمدهای دولت از راه صادرات نفت تأمین میشود. کاراکاس در سال ۲۰۱۵ با یک فضای مالی پرتنش مواجه گردیده و افزایش تورم و کمبود کالاهای اساسی را تجربه خواهد کرد.
انتخابات قانونگذاری قرار است تا پایان سال ۲۰۱۵ در ونزوئلا برگزار شوند؛ رأیدهندگان ونزوئلایی در رابطه با امنیت عمومی، اقتصاد، و حقوق سیاسی نگرانیهایی خواهند داشت. «نیکولاس مادورو» رئیسجمهور به دنبال قتل یکی از نمایندگان پارلمان و مقابله خشونتآمیز پلیس با یک گروه مسلح تندرو موسوم به «کالکتیوو» کمیسیونی را تشکیل داد تا سیستم پلیس را بازنگری کند و اصلاحات مورد نیاز را پیشنهاد دهد.
- هائیتی
تنشهای سیاسی میان «مارتلی» رئیسجمهور هائیتی و مخالفانش احتمالاً در طول سال ۲۰۱۵ شعلهور خواهند گردید و ممکن است به فرآیند برگزاری انتخابات به تعویق افتاده محلی و پارلمانی و همچنین انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر ۲۰۱۵ خدشه وارد کنند. هائیتی نیازمند حمایتهای فنی و مالی چشمگیر از طرف جامعه بینالمللی است تا بتواند انتخابات را سازماندهی و برگزار کند. برخی اعتراضات خشونتآمیز احتمالاً صورت خواهند گرفت و در صورتی که مخالفان سیاسی به این باور برسند که سازوکارهای انتخاباتی به نفع حزب «مارتلی» یا متحدانش هستند این اعتراضات ممکن است تشدید گردیده یا گسترش یابند.