گرت پورتر، روزنامه نگار تحقیقی و نویسنده کتاب «بحران ساختگی» درباره پرونده هستهای ایران طی یادداشتی در سایت شبکه الجزیره مهم ترین عامل شکلگیری سیاست آمریکا در قبال ایران را سیاستها و رقابت های داخلی دانست و نه نگاه ژئوپولیتیکی اوباما، رئیس جمهوری این کشور،
وی مینویسد: از آغاز گفتگوهای هستهای با ایران، اسرائیل و عربستان به کررات چنین توافقی را به عنوان یک تغییر راهبردی سیاست آمریکا در منطقه و به ضرر این متحد سنتی اعلام کرده اند. اما دولت باراک اوباما تمایلی برای برقراری رابطهای جدید و متفاوت با دولتهای غربی آمریکا با ایران ندارد. این امر به این دلیل بسیار ساده است که امنیت ملی دولت آمریکا که قادر به ممانعت از هرگونه ابتکار اینچنینی است منافع بلند مدت و بنیادینی در ادامه سیاست دشمن انگاری ایران دارد.
هرچند اوباما در نامه سال 2009 خود به رهبر ایران پیشنهاد"گفتگوهای بدون پیش شرط" را داده بود، اما وی راهبرد فشار چندجانبه به ایران برای پذیرش مطالبات آمریکا را ادامه داده است.
از سال 2002، وزارت دفاع آمریکا بیش از 100 میلیارد دلار در بحث دفاع موشکی هزینه کرده است که بخش اعظم آن توسط پیمانکاران اصلی نظامی اش تامین شده است. این منبع درآمد تا حد زیادی به این ایده وابسته است که ایران قصد تهدید آمریکا و متحدانش را با موشک های بالستیک دارد.
عربستان سعودی و دیگر رژیم های خلیج فارس طی سالهای اخیر پول هنگفتی به پیمانکاران پنتاگون تزریق کرده اند، تنها برآورد یک توافق با عربستان برای فروش جنگنده و سامانه موشکی که در سال 2010 اعلام شد درآمدی بین 100 تا 150 میلیارد دلار برای این شرکتها به ارمغان خواهد آورد.
فروش تجهیزات نظامی برای بقای پیمانکاران نظامی آمریکا بسیار حیاتی است و بنابراین واهمه اسرائیل و عربستان از فرضیه تغییر جهت اوباما در قبال متحدین بازتاب واقعیتهای اساسی سیاست داخلی آمریکا را که در آینده قابل پیش بینی تغیر نمیکند نیست.