او ادامه داد: در ابتدای دولت یازدهم ایدهای وجود داشت که ممیزی را به ناشران بسپاریم چون هم آنان به قانون ممیزی واقفند و هم مسئولیتی نسبت به نویسنده و مترجم دارند و با توجه به این مسئولیت و وظیفه دولت تصمیم گرفت که ممیزی را به آنان واگذار کند اما ناشرین محترم از این موضوع استقبال نکردند. ناشران باید بپذیرند و تعهد بدهند که نظارت کیفی روی کتابها داشته باشند و نقش وزارتی را دنبال کنند. ناشران معتقد بودند که اگر زیربار این موضوع برویم و کتابی را منتشر کنیم اگر نتواند مجوز توزیع بگیرد متضرر میشویم.
نوشآبادی افزود: قرار بر این است که سیستم ممیزی با همان چهارچوب قبلی اما با شرایطی بهتر و به دور از نگاههای سیاسی و اعمال نظرهای شخصی دنبال میشود. در این راستا گروهی از متخصصین در رشتههای مختلفی چون علمی، اقتصادی، پزشکی، سیاسی، ادبی و...استفاده کردیم تا ممیزیها را به لحاظ علمی بررسی کنیم. این گروههای ممیزی متخصص شکل گرفتند و اینها میتوانند به عنوان ممیز کتاب صادر کنند. با این اتفاق فرآیند و سرعت چاپ کتاب بیشتر شده. ظرف یک یا دو هفته پاسخ داده میشود و اگر کتاب نیاز به اصلاحات داشت به نویسنده ابلاغ میشود در غیر اینصورت مجوز نشر صادر میشود.
سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه بیان کرد: خوشبختانه علیرغم تقویت ممیزها 99 درصد کتابهایی که عرضه شده را مجوز دادیم و مانعی برای سرعت کار نبوده. این گروههای تخصصی نه تنها کمک کردند، بلکه به کار صدور مجوز سرعت بخشیدند. در 11 ماه سال 93 بیش از 64 هزار عنوان کتاب را مجوز دادیم. اگر با مجوزهایی که در نیمه سال 90 صادر کردیم حساب کنیم، 120 هزار عنوان کتاب مجوز گرفتهاند.
او افزود: این نشان میدهد
که سرعت کار، هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی بیشتر شده. اگر کتابی اشکال
داشته باشد در اسرع وقت به آن رسیدگی میشود. این توجه جدی وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی به احترام نویسندگان و توجه به قشر فرهنگی صورت گرفته است.
در این میان اسم «سالی گاردنر» که دو سال پیش این مدال را به گردن آویخت،
نیز به چشم میخورد. او برای کتاب «آتشافروز» که با مشارکت «دیوید رابرتز»
به نگارش درآورده به این مرحله رسیده است. «پاتریک نس» که تاکنون دوبار
موفق به کسب این جایزه ادبی شده هم با «بیش از این» نامزد شده است.
«وسط ناکجاآباد» نوشته «ژرالدین مککافریان»، «سرباز بوفالو» به قلم «تانیا لندمن» و «سریعترین پسر جهان» کتابی از «الیزابت لر» از دیگر راهیافتگان به مرحله پایانی مدال «کارنگی» 2015 هستند.
«برایان کوناگان» نویسنده «وقتی آقای سگ گازمیگیرد»، «سارا کروسان» نویسنده «سیب و باران» و «فرانسس هاردینج» نویسنده «ترانه فاخته» سه برگزیده دیگر هیأت داوران این جایزه هستند.
هرساله همزمان با معرفی نامزدهای نهایی مدال «کارنگی»، فهرست برگزیدگان مدال «کیت گرینوی» نیز اعلام میشود. برندگان هر دو این جوایز روز 22 ژوئن معرفی میشوند و جایزه 500 پوندی خود را دریافت میکنند.
به گزارش گاردین، «قول» نوشته «لارا کارلین»، «شیر جیم» اثری از «الکسیس دیکون»، «سفر شاکلتون» به قلم «ویلیام گریل» و «موتورهای سیاه شیطانی» کتاب مشترک «جان هیگینز» و «مارک اولیونت» از نامزدهای نهایی دریافت مدال «کیت گرینوی» هستند. سه برگزیده دیگر این جایزه هم «کاترین رینر» نویسنده «لویی بوگندو»، «کریس ریدل» نویسنده کتاب «دختر ترسناک و روح یک موش» و «دیوید رابرتز» و «سالی گاردنر» نویسندگان «آتشافروز» و «شاون تن» نویسنده «قوانین تابستان» هستند.
جایزه ادبی کارنگی به عنوان قدیمیترین و مهمترین جایزه ادبی انگلیس در حوزه ادبیات کودک هر ساله توسط موسسه کتابداری و اطلاعات انگلیس به برگزیدگان اعطا میشود. این مدال در سال 1936 به یاد «اندرو کارنگی» نیکوکار اسکاتلندی که بیش از 2800 کتابخانه در دنیای انگلیسیزبان بنیانگذاری کرده راهاندازی شد و 19 سال پس از آن، مدال «کیت گرینوی» به نام هنرمند قرن نوزدهمی به راه افتاد.
فرشته نوبخت درباره رمان جدید خود گفت: در حال حاضر روی رمانی کار میکنم که امیدوارم بعد از عید آماده سپردن به دست ناشر باشد. «فصل گیلاس» عنوانی است که فعلاً برای این رمان انتخاب کردم اما قطعی نیست. برای انتخاب عنوان کتابها همیشه با ناشرم مشورت میکنم.
او ادامه داد: ماجرای این رمان درباره مرگ است و شخصیت
اصلی داستان به نوعی با این موضوع درگیر میشود. این کار را هم مثل دیگر
آثارم قرار است که نشر چشمه منتشر کند.
همچنین نوبخت از انتشار رمان «از همان راهی که آمدی برگرد» خبر داد که چند هفتهای است که وارد بازار کتاب شده.
این نویسنده در پاسخ به این سوال که آیا جوایز ادبی میتوانند تحولی در نویسندگان و مخاطبان ایجاد کنند؛ گفت: تشویق و جایزه به هر نوعی و در هر رشتهای که باشد خوب است. وجود جایزه یک الزام است اما متأسفانه جوایز ادبی در کشور ما بسیار اندک است و حتی چند جایزه بزرگ هم در این سالها از گردونه خارج شده است.
نوبخت با اشاره به اینکه جایزهها را سلیقهها میدهند؛ گفت: نقد من به جوایز ادبی این است که داوران آن خیلی محدودند. این سلیقهای است که در همه جایزهها کپی می شود. داوران سواد، سلیقه و علایق محدود به خودشان را دارند. برای هر جایزهای از چند داور خاص استفاده میشود و به همین دلیل است که در نهایت از آن جایزه ادبی خروجی خاصی را مشاهده نمیکنیم.
او با بیان اینکه مخاطب بیانگیزه شده؛ ادامه داد: اعتمادی که مخاطب به جوایز ادبی داشت خیلی کم شده. همچنین باید گفت که جوایز دافعه هم دارد و افرادی با یک دید خاص و سازوکاری غلط به جوایز ادبی نگاه میکنند. متأسفانه روی اساسنامهها خوب کار نشده. البته مسائل مالی هم مطرح است و برخی از این جوایز مثل جایزه مهرگان دولتی نیستند و از جانب هیچ ارگانی حمایت نمیشوند و همین مسئله مهمی است که خروجی جوایز را پایین آورده. البته فضای ادبیات ما هم فضای مردهای است.
این نویسنده با بیان اینکه عوامل زیادی دلیل بر اسفبار بودن وضعیت کتابخوانی در کشور ماست؛ گفت: جوایز، ممیزی، ریسکپذیر نبودن ناشران، وضعیت اقتصادی مردم و همچنین ناشران که در این شرایط مالی باعث میشود ریسک چاپ هر کتابی را به خود ندهند، بیحوصلگی جوانان و مهمتر از همه محدودیت مضمون از جمله عواملی است که باعث شده امروز شاهد چنین وضعیتی در دنیای نشر و کتابخوانی کشور باشیم. متأسفانه نویسنده نمیتواند به هر موضوعی که میخواهد بپردازد چون مجوز نشر نمیگیرد؛ پس سراغ موضوعاتی میرود که میداند امکان انتشار آن وجود دارد. همین موضوع است که باعث کلیشهای شدن مضامین در رمانها و داستانهای ایرانی میشود.
نوبخت با اشاره به اینکه ناشران محافظهکار شدهاند؛ افزود: متأسفانه دید کارشناسان نشر خیلی بد است. البته نمیشود به آنها هم چندان خرده گرفت. چراکه ناشر برای کتابی که قرار است چاپ کند وقت و هزینه صرف میکند و اگر این اثر چیزی نباشد که مجوز نگیرد سرمایهگذاری ناشر از دست میرود. پس او هم به دنبال چاپ اثری است که میداند منتشر میشود.
نوبخت افزود: چرا باید جایزه ادبی مهرگان دو سالانه باشد؟ چه اشکالی دارد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کمک کند تا این جایزه و جایزههای ادبی دیگر هر سال و با شور و قدرت بیشتری برگزار شوند؟ متأسفانه امکانات چندانی در اختیار برگزارکنندگان جوایز ادبی نیست. یک چیزهایی باید از ریشه تغییر کند.
نویسنده کتاب «از همان راهی که آمدی برگرد» با موضوع
واگذاری ممیزی به ناشران نیز مخالفت کرد و دراین باره گفت: اگر ممیزی به
ناشر واگذار شود با مشکلات بدتری روبهرو خواهیم بود. با این کار ترس ناشر
بیشتر میشود چراکه آنوقت بار تمام مسئولیت بر دوش خودش است. با این اتفاق
ممیزی به ناشر بیشتر نزدیک میشود و ناشران محافظهکارتر. این راهحل
درستی نیست بلکه باید دیدگاه وزارت ارشاد تغییر کند. شاید لازم است افرادی
با دیدگاههای متفاوتتر بر سر کار بیایند. ارشاد باید دایره آزادی اهل قلم
را گستردهتر کند.
در بخش تجلیل از یک عمر فعالیت شعری، از امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه) تجلیل و تندیس، لوح افتخار و هدایایی به نیابت از او، به دکتر میلاد عظیمی اعطا شد.
پیشتر، یدالله رؤیایی، سیمین بهبهانی، محمدعلی سپانلو، جواد مجابی، احمدرضا احمدی، مفتون امینی و عمران صلاحی، برگزیدگان این بخش از جایزه در دورههای قبل بودهاند.
در بخش کتاب سال جایزه نیز با داوری علیرضا بهرامی، حسن گوهرپور، محمدحسین مدل، پونه ندائی و محمد ولیزاده، با تقدیر از مجموعهی «در آبها دری باز شد» سرودهی زندهیاد غلامرضا بروسان، تندیس و لوح افتخار جایزه به حامد ابراهیمپور برای مجموعه شعر «براندویی که عرقگیر خیس پوشیده» اهدا شد. شهاب مقربین و لیلا صادقی دیگر نامزدهای این بخش بودند.
همچنین در بخش ویژه (شاعران بدون کتاب) بهداوری علیرضا بهرامی، افشین شاهرودی و یاسین نمکچیان در این دور از جایزه، با تقدیر از نورعلی نورزاد (از تاجیکستان)، برگزیده تندیس و لوح افتخار جایزه، محمد علینوری از استان البرز معرفی شد. در این بخش همچنین مهدی اکبریفر از اردبیل عنوان دوم و ابوطالب شیرین از شیروان و حکیم علیپور از بلخ (افغانستان)، مقام سوم را بهدست آوردند.
برگزیدگان، جایزههای خود را از محمود معتقدی، فرهاد عابدینی، شهاب مقربین، اسدالله امرایی، علی دهباشی، افشین شاهرودی و علیرضا بهرامی دریافت کردند.
گزارش مشروح این مراسم که بهصورت خصوصی برگزار شد، متعاقبا مخابره خواهد شد.
هشدار درباره بیاعتبار کردن شعر
در ابتدای این مراسم که بهصورت خصوصی و با اجرای حسن گوهرپور - شاعر و روزنامهنگار - برگزار شد، ابتدا علی دهباشی - سردبیر و مدیر مجله بخارا - با ابراز خرسندی از میزبانی جایزه شعر خبرنگاران، از علیرضا بهرامی (دبیر و برگزارکننده این جایزه) به خاطر نیت خیرش در برپایی جایزه قدردانی کرد و گفت: با توجه به محدودیتها خیلی نخواستیم برای برگزاری این جایزه خصوصی اطلاعرسانی کنیم.
او سپس به تجلیل از هوشنگ ابتهاج و رایزنی برای حضور او در این مراسم اشاره کرد و گفت: استاد ابتهاج همواره در این موسم در ایران بود اما آمدن ایشان به ایران به دلیل بیماری و بستری شدن در بیمارستان، به تاخیر افتاد و طبیعتا هم مراسم پایانی این جایزه باید امسال برگزار میشد؛ به همین خاطر نتوانستیم در خدمت ایشان باشیم اما امیدواریم سال آینده و در دوره دهم این جایزه در همین سالن در خدمت ایشان باشیم.
سپس کلیپی از عکسهای هوشنگ ابتهاج از دوران کودکی تا امروز پخش شد که بهنوعی روایت تصویری زندگی این شاعر پیشکسوت بود؛ عکسهایی که شاعرانی چون نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، محمدحسین شهریار، محمدرضا شفیعی کدکنی، سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و دیگر شاعران و آهنگسازان همدوره او در آنها حضور داشتند.
نظر شفیعی کدکنی درباره سایه
دهباشی سپس یادداشت دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی را که درباره سایه
نوشته شده بود، خواند. در این نوشته آمده بود: «در طول چهل و اندی سال
دوستی از نزدیک و خوشبختانه بسیار نزدیک، هرگز ندیدم که او هنرمند راستینی،
از مردم زمانه ما را به چشم انکار نگریسته باشد. در میان صدها دلیلی که به
عظمت او میتوان اقامه کرد، همین یک دلیل بس که او بر چکاد بلندی ایستاده
که نیازی به انکار دیگران ندارد و این موهبتی است الهی. باز هم از همان
فرمول دشمنتراشانه خودم استفاده میکنم و میگویم، متجاوز از نیم قرن است
که نسلهای پی در پی عاشقان شعر فارسی حافظههایشان را از شعر سایه سرشار
کردهاند. امروز اگر آماری از حافظههای فرهیخته شعردوست در سراسر قلمرو
زبان فارسی گرفته شود، شعر هیچیک از معاصران زنده نمیتواند با شعر سایه
رقابت کند. بسیاری از مصرعهای شعر او در حکم امثال سایره درآمده است و
گاه گاه در زندگی بدان تمثل میشود. از همان حدود 60 سال پیش که در نوجوانی
سرود: «روزگاری شد و کس مردِ رهِ عشق ندید / حالیا چشم جهانی نگران من و
توست». تا به امروز که غمگنانه با خویش زمزمه میکند «یک دم نگاه کن که چه
بر باد میدهیم / چندین هزار امید بنیآدم است این». بسیاری از این سخنان
او حکم امثال سایره به خود گرفتهاند.»
در ادامه دهباشی گفت: درباره جایگاه شعر استاد ابتهاج تا به حال صدها کتاب و مقاله نوشته شده است که یکی از آنها کتاب «پیر پرنیاناندیش» است که کار آن توسط دکتر میلاد عظیمی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و استاد ادبیات فارسی، صورت گرفته است.
اعتقادها و نگرانیهای سایه
پس از سخنان دهباشی و پس از پخش کلیپی از گزیده آثار موسیقایی برمبنای شعرهای سایه در چند دهه گذشته - بهخوانندگی حسین قوامی، عبدالوهاب شهیدی، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، علیرضا قربانی، محمد معتمدی و حسین علیزاده -، از میلاد عظیمی خواسته شد تا با موضوع «تاملات در شعر و اندیشه هوشنگ ابتهاج» سخنرانی کند. عظیمی نیز متنی را با عنوان «آخرین پیمانه شبگیرِ این خمخانه» خواند.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: نخستین دفتر شعر سایه با نام «نخستین نغمهها» سال 1325 یعنی نزدیک به 70 سال پیش منتشر شد. امروز دلبستگان به شعر پارسی، به یاد و شادیِ شاعری گرد آمدهاند که دست کم 70 سال «تجربه» شاعری دارد؛ شاعری گوشهنشسته اما همواره حاضر در متنِ توجهِ مردم و منتقدان؛ لطمهخورده از تلاطمِ موجخیزِ شبِ حادثهها اما همچنان امیدوار به دمیدن سپیده و برآمدن خورشید.
او در ادامه گفت: میدانیم که سایه و شعرِ سایه موافقان و مخالفان پرشور و
ثابتقدم بسیاری دارد؛ عدهای او را شاعری بزرگ میشمرند و برخی نیز در
کارنامه شعری او توفیقی نمیبینند و انکارش میکنند.
عظیمی سپس به ارزیابی مولفههای کار سایه پرداخت و گفت: اولین و شاید مهمترین نکته اینکه در این مدتی که با سایه زیستهام، متوجه شدهام که او برای شعر «حرمت» بسیاری قایل است. مردی به آسانگیری و پشت گوشاندازی او، وقتی به کار و بار شعر میرسد بسیار سختگیر میشود. بر مبنای معیارهایی که برای شعر دارد، مدام شعرش را نقد و اصلاح میکند. صبر غریبی در نگهداشتن و اصلاح شعر خود دارد. شاید این سجیه سایه، در روزگار شتابناک ما که جوانان شوق و ولع فراوان برای انتشار فوری شعرهایشان در فضاهای مجازی دارند و به خود فرصت بازبینی و تکمیل و اصلاح شعرشان را نمیدهند، قابل تأمل و بررسی باشد.
او افزود: جانِ سخن و اعتقاد نهایی سایه این است که شعر اتفاقی است که در ساحت «زبان» رخ میدهد و زبان نیز بخش معتنابهش «آموختنی» است. در نتیجه مطالعه و ژرفنگری در میراث شعر فارسی را لازمه قطعی شاعری و فرصتی برای تعالی و تکامل شعر هر شاعر میداند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران اظهار کرد: در حیطه معنا و محتوای شعری هم باید گفت که سایه شاعری است که آرمان دارد؛ هم آرمان شخصی و هم آرمان اجتماعی.
او افزود: در یک کلام، سایه شاعری را میپسندد که در وهله اول و اصلی،
«شاعر» باشد و همچنین با جامعه و سیاست پیوند سازنده داشته باشد اما
سیاستزده نباشد.
عظیمی در ادامه گفت: آنچه به قول سایه «شاعر را نجات میدهد»، نه تعریف و تمجیدهای بیضابطه و بیبنیاد این و آن است و نه جلوهگریها و تبلیغات و هیاهوهای رسانهای؛ بلکه در نگاه او «آنچه شاعر را نجات میدهد فقط و فقط و فقط شعر خوب اوست ولاغیر». این تلقّی سایه در زمانهای که تعداد لایکهای آنچنانیِ نشأتگرفته از مناسباتِ آنچنانیتر، ملاک داوری خوب و بد شعر در نزد عدّهای شده، شاید قابل تأمل و بررسی باشد.
این پژوهشگر بیان کرد: نکتهای که سایه شاید آن را دام خطر شعر جوانان میداند، توجه بیش از حد برخی جوانان به شگردهای زبانی و نحوی و وزنی و ایماژی و غیره است. سایه «سَبکجویی» افراطی برخی جوانان را نمیپسندد و آنرا از مقوله «بندبازی» و «تردستی» و «عملیات محیر العقول» میداند که حس و شعور و عاطفهای را منتقل نمیکند.
عظیمی گفت: نکته آخر اینکه سایه به آینده شعر فارسی و جوانانِ شاعر امیدها بسته اما نگران هم هست. نگرانِ اینکه مبادا جذابیت فریبنده «حاشیهها»، جوانان را از «متن» کار که سرودن «شعر» است غافل کند.
در ادامه بخش اول مراسم اختتامیه نهمین دوره جایزه کتاب سال شعر «خبرنگاران»، فیلمی پخش شد که در آن هوشنگ ابتهاج پس از بیان فلسفه سرودن شعر معروف «ارغوان»، این شعر را خواند.
سپس در ادامه مراسم، با حضور علیرضا بهرامی و علی دهباشی، تندیس و لوح سپاس جایزه بههمراه پرترهای که سال 1384 توسط مرتضی فرجآبادی - مدیر بخش عکس ایسنا - از سایه گرفته شده بود، بهصورت امانت به میلاد عظیمی سپرده شد تا در اولین فرصت به امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه) برسد.
آدم عاقل جایزه شعر برگزار نمیکند!
در بخش دوم این مراسم، علیرضا بهرامی - شاعر و دبیر جایزه - به سخنان حسن گوهرپور (داور جایزه) که اجرای مراسم را به عهده داشت، اشاره کرد و گفت: آقای گوهرپور در یکی از توصیفها، من را شاعری ولرم خطاب کردند ولی من میخواهم کمی از سر جنون حرف بزنم؛ چون آدم عاقل کلا جایزه ادبی برگزار نمیکند؛ اگر هم برگزار کند، جایزه شعر برگزار نمیکند؛ اگر هم جایزه شعر برگزار کرد، آنرا خصوصی برگزار نمیکند؛ اگر هم جایزه خصوصی برگزار کرد به این شکل و با اینقدر محدودیت خودخواسته برگزار نمیکند؛ و اگر باز با همه این موارد جایزه برگزار کرد، به دوره نهم نمیرسد. حالا هم تصورم این است که این جایزه به دوره دهم هم میرسد اما دوست دارم با همراهی دوستان شاعر و روزنامهنگارم در گذشته و آینده، به دوره بیستم برسد.
دبیر جایزه شعر خبرنگاران با بیان اینکه به توضیح برای برگزار شدن مراسم پایانی جایزه بدون اطلاعرسانی عمومی و به شکل خصوصی نیازی نیست، اظهار کرد: در متنی که توسط دکتر عظیمی خوانده شد، ذکر شد که امیرهوشنگ ابتهاج نخستین دفتر شعر خود را 70 سال پیش منتشر کرده است. من خودم اصلا فکر نمیکنم به 70 سالگی برسم چه رسد به اینکه بیش از 70 سال سابقه شاعری داشته باشم.
این شاعر سپس به نخستین دیدار جدی خود با سایه در سال 1384 اشاره کرد و گفت: عکسی که امروز به ایشان پیشکش شد نیز در همان دیدار گرفته شده است. در آن دیدارها که یکبار مرحوم زهرایی هم حضور داشت، از همه چیز سخن میگفتیم. از مسابقات تنیس تا انتخابات ریاست جمهوری. همه چیز جدی بود و در عین حال هیچ چیز جدی نبود. آخرینباری هم که با ایشان صحبت داشتم و از او اجازه خواستم تا خبر تجلیل از او را در این دوره اعلام کنیم، باز هیچ قطعیتی در سخن ایشان نبود. نه درباره آمدن به ایران در موعد همیشگی و نه درباره نیامدن. باز هم همه چیز موکول شد به اینکه «حالا ببینیم چه میشودِ» ایشان. آخرین باری هم که با خانم یلدا ابتهاج صحبت کردم گفت که تمایل دارد درصورت فراهم بودن شرایط، هفته بعد از تعطیلات نوروزی به ایران بیایند ولی برمبنای همان «حالا ببینیم چه میشود»، مراسم را برگزار میکنیم.
برگزاری اختتامیه در اواخر اسفند هشدار است
بهرامی سپس درباره برگزاری مراسم اختتامیه جایزه شعر خبرنگاران اظهار کرد: شاید یک ویژگی جایزه شعر «خبرنگاران» در این است که مراسم اختتامیه آن هر ساله در اواخر اسفندماه برگزار میشود. زمانی که تقریبا همه چیز جدی کشور تعطیل شده و همه کارها به بعد از تعطیلات نوروز موکول شده است؛ چون تصور این است که در ایام پایانی سال کار مفید انجام نمیشود. برگزاری این جایزه در این ایام شاید تلنگری است که میگوید در زمانی که همه فکر میکنند همه چیز تعطیل است، امکان فعالیت هست؛ تو خود باید کوشا باشی.
او با تشکر از داوران این دوره و دورههای قبل جایزه گفت: در تمام این دورهها شاعر – روزنامهنگاران شریف با مسؤولیت و دقت آثار را برسی کردهاند؛ شاعران و روزنامهنگارانی چون محمدحسین مدل، افشین شاهرودی، محمد ولیزاده، یاسین نمکچیان، پونه ندائی و حسن گوهرپور که در این دوره همراهمان بودهاند.
او سپس گفت: همه کسانی که وعده کرده بودند در بخش مالی به این جایزه کمک میکنند، به دلایلی که عذرشان هم موجه بود، نتوانستند به این جایزه کمک کنند، بنابراین ما ضمن تشکر از این دوستان، به حداقلها اکتفا کردیم.
کتابهایی که به اعتبار شعر لطمه زدهاند
دبیر جایزه کتاب سال شعر «خبرنگاران» سپس گفت: میخواهم درباره یک خطر صحبت کنم؛ در طول این 9 سالی که این جایزه برگزار شده همواره از سوی داوران هرسال تعداد قابل توجهی مجموعه شعر خوانده شده است. بنابراین ما در این سالها، به شکلی حسی و برداشتی، به این واقعیت رسیدهایم که آنچه در این سالها، بخصوص دو سه سال اخیر در قالب مجموعه شعر منتشر میشود، در برآیند خود، با افت تدریجی قابل توجهی مواجه است؛ بهطوریکه وقتی آثار در یک رقابت قرار میگیرند، در همان خوانش اولیه برخی از آنها به سرعت از بقیه پیشی میگیرند و تعداد زیادی از آنها جا میمانند. این مسئله نشانه خوبی نیست. میتوان گفت یکی از دلایل این موضوع در دو سه سال اخیر، عملکرد ناشران نوظهوری است که زیر عنوان ناشران «تخصصی» شعر فعالیت میکنند. البته شاید خیلی جالب نباشد که دبیر یک جایزه شعر این حرف را بزند ولی باید بگویم هدف ما برگزاری جایزه نیست، بلکه جایزه وسیلهای است برای پرداختن به اهداف دیگر شعر. واقعیت این است که این دست از ناشران، ناشر تخصصی شعر نیستند. شاید در بهترین حالت، ناشر اختصاصی شعرند. یعنی ناشری که فقط کتاب شعر چاپ میکند. ناشر تخصصی شعر، انتشارات «آهنگ دیگر» بود که شاعران استخوانداری که در عین حال نگران آبروی ادبیشان بودند، آنرا ایجاد و مدیریت کردند.
ناشرانی که شعرهای خانمهای خانهدار و آقایان تاجر را منتشر میکنند
او در ادامه گفت: تقاضا دارم این ناشران حتی اگر با نگاه صرف اقتصادی هم وارد این کار شدهاند کمی تامل و نیز توجه کنند که حتی با این نیت هم باید یک عیارسنجی برای انتشار کتاب انجام دهند، چون در صورت تداوم وضع موجود، این امکان هست که با این کار، بهطور کلی مجموعه شعرها که داشتند اعتبار از دسترفته را ترمیم میکردند، نزد مخاطبان بهکل بیاعتبار شوند و این باعث شود به کار اقتصادی این ناشران هم ضربه بخورد. به همین نسبت هم از شاعران تقاضا دارم در انتشار مجموعه شعرهایشان تامل کنند، مخصوصا کتاب اولیها که انتشار مجموعه شعرهایشان باعث شده برخی از شاعران پیشکسوتی هم که 30-20 سال قبل شعرهایی سرودهاند و به دلیل ضعیف بودنشان آنها را منتشر نکردهاند، به انتشار آنها در قالب مجموعه شعر ترغیب شوند. امیدوارم ناشران محترم به این نکته توجه کنند که اگر میخواهند ناشر تخصصی شعر باشند، باید بازتابدهنده بخشی از آنچه باشند که در حوزه شعر ما واقعیت دارد. هیچکس با تولید انبوه شاعر، ناشر تخصصی شعر نمیشود. به زور پول شاعر کردن خانمهای خانهدار و آقایان تاجر، ناشر را تخصصی شعر نمیکند. ناشر تخصصی شعر نمیگوید در نمایشگاه کتاب 150 مجموعه شعر جدید رونمایی میکنم. مگر سریدوزی تریکو لباس است؟ اصلا آنقدر شاعر داریم که فقط یک ناشر در یک دوره از نمایشگاه 150 مجموعه شعر عرضه کند؟
بهرامی البته از انتشارات «مروارید» تشکر کرد که آثار بهنسبت بهتری را در این دوره از جایزه شرکت داده و سه مجموعه شعر از میان چهار نامزد جایزه را به خود اختصاص داده بود.
او در بخش دیگری از سخنانش به شرکت و حضور مجموعه شعرهایی از شاعران تاجیکستان و افغانستان در این جایزه اشاره کرد و گفت: ما نه بهدنبال احیای تمدن ایران بزرگ و ایران قدیم هستیم و نه حتا زبان فارسی را عامل نوعی ارزش نژادی میدانیم. بهانه ما از این کار، فقط توجه به روابط انسانی و کرامت انسان است و البته در این مورد، امکان این رابطه انسانی «زبان» است.
رونمایی از دو کتاب جدید
بهرامی افزود: بهتازگی گزارش عملکرد دوره هشتم این جایزه که با تقدیر از
یدالله رویایی همراه بود، به همراه انتشار آثار برگزیده شاعران آن دوره در
قالب یک کتاب با عنوان «پانتومیمی از دوستت دارم» منتشر شده است. همچنین
مجموعه شعر محمد شهباز پویا، شاعر همدانی برگزیده دوره هشتم، از سوی
انتشارات «آرادمان» با عنوان «در شکاف دیروز» انتشار یافته است.
انتشاراتی که تندیس بدقولی گرفت!
او سپس به بدقولی یکی از ناشران در انتشار کتابی از برگزیده دوره هفتم این جایزه اشاره کرد و به کنایه گفت: فکر میکنم امسال باید به انتشارات «نگاه» تندیس بدقولی اهدا میکردیم؛ انتشاراتی که در دورهای که ما از «سیمین بهبهانی» تجلیل کردیم، بهخاطر اینکه با وجود آنکه ناشر آثارش بود ترجیح داد در تجلیل از ایشان مشارکت نداشته باشد، تماس گرفته، پیشنهاد کرد کتاب برگزیده دوره هفتم در بخش شاعران بدون کتاب را چاپ کند، اما پس از دو سال از گذشت این قول، هنوز این کتاب به چاپ نرسیده است و هر وقت ما سراغ کتاب را از مسؤولان این انتشارات گرفتیم، به ما گفته شد کتاب در صحافی است. ماههاست که این کتاب در صحافی بهسر میبرد اما امروز هم هنوز منتشر نشده است. امیدوارم سال آینده این کتاب از صحافی خارج شود، ولو اینکه در انتشاراتی دیگر.
دبیر جایزه شعر خبرنگاران در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه جایزه ادبی بخش خصوصی طبعا با جان کندن برگزار میشود، گفت: واقعیت این است که جایزه شعر خبرنگاران در نزد دبیر و داوران آن یک امانت است. ما در این جایزه حتی در قالبهای شعری به مرزبندیها اعتقادی نداریم، اما به هر حال چون آثار در رقابت و ارزیابی قرار میگیرند و نهایتا یک اثر برگزیده میشود، فهرست نامزدها یا برگزیده نهایی ممکن است دلخواه برخی نباشد. ولی کاری از دست ما برای این دوستان ساخته نیست.
علی دهباشی به تنهایی یک وزارتخانه است
او سپس از علی دهباشی برای همراهی در برپایی اختتامیه این دوره از جایزه قدردانی کرد و گفت: علی دهباشی یک بیشفعال فرهنگی و رسانهای و روزنامهنگاری شریف است. اعتقاد دارم او یک وزارتخانه فرهنگ و هنر است که موازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی البته بدون خدم و حشم و درنهایت با همراهی دوستانش فعالیت میکند و هر چه وزارت فرهنگ و ارشاد ما خروجی ندارد، او بدون چشمداشت، همچنان به فرهنگ و هنر این مملکت خدمت میکند.
بهرامی همچنین یاد زندهیاد غلامرضا بروسان برگزیده دور نخست این جایزه را که تتمه شعرهایش، در این دوره نیز نامزد جایزه شده بود، گرامی داشت.
معرفی برگزیدگان
سپس نوبت به اعلام برگزیدگان جایزه رسید که با حضور محمود معتقدی، فرهاد عابدینی، اسدالله امرایی، افشین شاهرودی، علی دهباشی و علیرضا بهرامی، جایزهها به برگزیدگان اهدا شد.
در بخش ویژه شاعران بودن کتاب بهداوری علیرضا بهرامی، افشین شاهرودی و یاسین نمکچیان، با تقدیر از نورعلی نورزاد (از تاجیکستان)، تندیس و لوح افتخار جایزه به محمد علینوری از استان البرز اهدا شد.
بهرامی در هنگام اهدای جایزه این شاعر در توضیحی گفت: مجموعه شعر علینوری در داوریها رای آورده بود اما لغزش در کدگذاریها باعث شده بود که به اشتباه نام او در میان نامزدها اعلام نشود. ما بلافاصله متوجه موضوع شدیم و اسم شاعر این مجموعه شعر را به نامزدها اضافه کردیم؛ شاعری که درنهایت برگزیده جایزه هم شد. این نشان میدهد آنچه اصالت داشته باشد، راه خود را پیدا میکند.
در ادامه مهدی اکبریفر از اردبیل عنوان دوم و ابوطالب شیرین از شیروان و حکیم علیپور از بلخ (افغانستان)، مقام سوم را بهدست آوردند و به برگزیدگان این بخش نیز لوح فتخار اهدا شد. لوح و هدیه حکیم علیپور شاعر افغان را یکی از دوستان این شاعربه نیابت از او دریافت کرد و از قول هموطنش صمیمانهترین سلامها را از دیار بلخ به برگزارکنندگان جایزه تقدیم کرد.
او سپس دو شعر از حکیم علیپور خواند. مهدی اکبریفر، ابوطالب شیرین و محمد علینوری هم شعرخوانی کردند.
در بخش کتاب سال این جایزه نیز کتاب «براندویی که عرقگیر خیس پوشیده» سروده حامد ابراهیم پور برگزیده معرفی شد و حامد ابراهیمپور پس از دریافت تندیس جایزه و لوح افتخار از دست شهاب مقربین - دیگر نامزد این دوره از جایزه - در سخنان کوتاهی گفت: من بهنوعی پیتر اوتول این جایزه هستم چون تا به حال سه بار نامزد دریافت این جایزه شدهام. خوشحالم که این جایزه را گرفتهام و معتقدم که اگر این جایزه مهمترین جایزه شعر مستقل نباشد، حتما یکی از آنها هست.
مجموعه شعر ابراهیمپور ضمن تقدیر از مجموعه «در آبها دری باز شد» سروده زندهیاد غلامرضا بروسان، برگزیده این دوره از جایزه معرفی شد. دیگر نامزدهای این بخش نیز شهاب مقربین و لیلا صادقی بودند.
در پایان مراسم، علی دهباشی پشت تریبون حضور یافت و با بیان اینکه مجله «بخارا» چه در حوزه نثر و چه نظم همیشه به حوزه تمدنی زبان فارسی فارغ از مرزهای سیاسی اندیشیده است، اظهار کرد: هر جایزهای در قلمرو زبان فارسی، چه در داستان و چه در شعر، حتما قلمرو بسیار گستردهای دارد و اگر مسؤولان فرهنگی کشور در این زمینه دچار کاستی هستند، میطلبد که اینگونه جوایز با درک این مسئله به این موضوع توجه کنند.
دهباشی در پایان اظهار کرد: خوشحالم که جایزه شعر «خبرنگاران» به قلمرو زبان فارسی در افغانستان و تاجیکستان فکر میکند و امیدوارم در سالهای آینده این کوشش مهم آقای بهرامی و همکارانشان تداوم پیدا کند.
در پایان این مراسم داوران این دوره از جایزه با برگزیدگان و دیگر شاعران حاضر در مراسم عکس یادگاری گرفتند.
اعتقادها و نگرانیهای هوشنگ ابتهاج
او در ادامه اظهار کرد: میدانیم که سایه و شعرِ سایه موافقان و مخالفان پرشور و ثابتقدم بسیاری دارد؛ عدهای او را شاعری بزرگ میشمرند و شعرش را آوای آرزوها و دریغها و دردها و امیدهایشان می دانند و با شعرش زندگی میکنند و برخی نیز در کارنامه شعری او توفیقی نمیبینند و انکارش میکنند... من اما امروز میخواهم - بر کنار از این گفتوگوها - از برخی دریافتها و تجربیات شعری سایه که شمول و کلیّت بیشتری دارد، سخن بگویم و به نکاتی کلی و کلان اشاره کنم که احتمال دارد به کار «هر» شاعری بیاید؛ حال چه این شاعر موافق سایه و شیوه شاعری و سلیقه ادبیاش باشد و چه منتقد و ای بسا منکر او. این را هم بگویم که سخن من در مقام توصیف است نه داوری و ارزیابی. داوری و تحلیل این مقوله که آیا سایه، خود، در مقام عمل، به این دریافتها و توصیههایش پایبند بوده و یا حتی اساساً این دریافتها و توصیههایش درست و دقیق و کارآمد هست یا نه، موضوعاً از دایره گفتار من خارج است و بحث درازدامن دیگری را میطلبد.
این مدرس دانشگاه گفت: اولین و شاید مهمترین نکته اینکه در این مدتی که با سایه زیستهام، متوجه شدهام که او برای شعر «حرمت» بسیاری قائل است. سایه کار شعر را بسیار جدی گرفته است. مردی به آسانگیری و پشت گوشاندازی او، وقتی به کار و بار شعر میرسد بسیار سختگیر میشود. نه با خودش تعارف دارد و نه با دیگری. بر مبنای معیارهایی که برای شعر دارد، مدام شعرش را نقد و اصلاح میکند. بارها و بارها شعری را میسازد و دور میاندازد. این بیت نظامی را که: «هر چه در این پرده نشانت دهند/ گر نپسندی بِه از آنت دهد» یک آموزه بسیار مهم و معتبرِ هنری میداند. در نتیجه تا شعری با استانداردهای سختگیرانهاش مطابقت نداشته باشد، آن را منتشر نمیکند. صبر غریبی هم در نگهداشتن و اصلاح شعر خود دارد. شاید این سجیه سایه، در روزگار شتابناک ما که جوانان شوق و ولع فراوان برای انتشار فوری شعرهایشان در فضاهای مجازی دارند و به خود فرصت بازبینی و تکمیل و اصلاح شعرشان را نمیدهند، قابل تأمل و بررسی باشد.
او افزود: تا آنجا که دستگیرم شده است جانِ سخن و اعتقاد نهایی سایه این است که شعر اتفاقی است که در ساحت «زبان» رخ میدهد و زبان نیز بخش معتنابهش «آموختنی» است. در نتیجه مطالعه و ژرفنگری در میراث شعر فارسی را لازمه قطعی شاعری و فرصتی برای تعالی و تکامل شعر هر شاعر میداند. بارها از او شنیدهام که چگونه کسی میتواند به زبان فارسی شاعری شعر بگوید و ادعای شعر خوب گفتن هم داشته باشد ولی سعدی را درست و حسابی نخوانده باشد؟ او حتی معتقد است که شعر بد گذشتگان را هم باید خواند تا با وقوف و آگاهی، به مقتضای ادب از که آموختی از بیادبان، عمل کرد و از کاستیهای شعرهای بد خود را بر کنار نگه داشت.
عظیمی در ادامه بیان کرد: این را به چشم دیدهام که سایه یک لحظه از ظرایف شعر سعدی و حافظ که زبان غزلش بر پایه زبان آنها بنا شده، غافل نیست. چند روز قبل که پس از برگشتن از بیمارستان به خانه با او حرف میزدم، از نکتههایی میگفت که در ایام نقاهت در شعر سعدی کشف کرده بود و مدام توصیه میکرد که مبادا از سعدی غفلت کنید. به عبارت دیگر، سایه دانش ادبی و شناخت زیر و بمهای زبان فارسی و آگاهی از سیر تطور شعر فارسی را رکن رکین خلاقیت شعری میداند و این مهم طبعاً از رهگذر ممارست در مطالعه و تدقیق در ادب فارسی حاصل میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران اظهار کرد: در حیطه معنا و محتوای شعری هم باید گفت که سایه شاعری است که آرمان دارد؛ هم آرمان شخصی و هم آرمان اجتماعی. او معتقد است که شعر باید معطوف باشد به واگویه دردها و آرزوهای عمیق و ابدی انسان. انسانیت انسان، در نگاه او، هم در حوزه روابط فردی و هم در پهنه حضور آدمی در اجتماع، معنا و تحقق مییابد. بنابراین او نمیپسندد که هیچ یک از این دو سویه زندگی انسانی - یعنی فردیت و تعهد اجتماعی انسان - در شعر مغفول واقع شود. لذا او هم شاعرِ «غزل تن» است و روایتگر شیفتگیها و اضطرابها و شوقها و بی تابیهای ناب عشق زمینی – یا به قول خودش عشق آدمیزادی - و هم شعرش بازتابدهنده تکّههایی از پیروزیها و سرخوردگیها و شکستهای اجتماعی مردم ایران است.
او در ادامه گفت: تردیدی نیست که سایه اعتقاد راسخی به ایجاد تعادل در بازتاب جانب فردی و اجتماعی زندگی انسان در شعر دارد. اعتقادش این است که شاعر باید بکوشد در فضای متلاطم و لغزان سیاسی - اجتماعی ایران رابطه حسابشدهای با جامعه و جریانهای اجتماعی برای خودش تعریف کند و بینش سیاسی و اجتماعیاش را به شکل سنجیدهای با جامعه در میان بگذارد. در یک کلام، سایه شاعری را میپسندد که در وهله اول و اصلی، «شاعر» باشد و همچنین با جامعه و سیاست پیوند سازنده داشته باشد اما سیاستزده نباشد! و تحقق این مهم البته بسیار سخت است؛ بسیاری از شاعران در این ورطه فروشدهاند و شعرشان تبدیل شده به مشتی شعار که تاریخ مصرف دارد.
عظیمی در ادامه اظهار کرد: سایه معتقد است که شاعر باید دلِ توانگر و طبعِ بلندِ بینیاز از ستایش دیگران داشته باشد. بارها از او شنیدهام که اگر حکیم ابوالقاسم فردوسی هم بگوید که فلانی بهترین شاعر همه روزگاران است، حتی ستایش مردی چون فردوسی نیز برای کسی که شاعر خوبی نیست، فایدهای در پی ندارد. آنچه - به قول او - «شاعر را نجات میدهد» نه تعریف و تمجیدهای بیضابطه و بیبنیاد این و آن است و نه جلوهگریها و تبلیغات و هیاهوهای رسانهای؛ بلکه در نگاه او «آنچه شاعر را نجات میدهد فقط و فقط و فقط شعر خوب اوست ولاغیر» و صد البته که شعر خوب گفتن بسیار بسیار دشوار است. این تلقّی سایه در زمانهای که تعداد لایکهای آنچنانیِ نشأتگرفته از مناسباتِ آنچنانیتر، ملاک داوری خوب و بد شعر در نزد عدّهای شده، شاید قابل تأمل و بررسی باشد.
او افزود: سایه همچنین اعتقاد دارد که رد و انکارهای برخاسته از اغراض فردی و باندی و سیاسی نیز نباید وقت شاعر را بشولیده و تباه کند. میگوید شاعر وقتی با خودش و مردم صادق باشد و شعرش را جدی بگیرد و خوب مطالعه کند و در مسیر تعالی شعرش، همه تلاشش را بکند و پیوسته در حال پویه و پیمودن باشد و در نتیجه، شعر خوبی گفته باشد که مخاطبِ بیغرضِ آگاه آن را تأیید کرده باشد، دیگر نباید باکی از طعن و انکار مدعیان و مغرضان داشته باشد. از نظر او وقتی شاعر با خودش «روراست» است، اولین و شاید بهترین منتقد و داور شعرش، خودش محسوب میشود. البته ایشان منکر اهمیت نقد منصفانه مبتنی بر دانش و شناخت نیست.
این پژوهشگر بیان کرد: نکتهای که بارها و بارها از او شنیدهام و شاید این نکته را دام خطر شعر جوانان میداند، توجه بیش از حد برخی جوانان به شگردهای زبانی و نحوی و وزنی و ایماژی و غیره است. سایه «سَبکجویی» افراطی برخی جوانان را نمیپسندد و آن را از مقوله «بندبازی» و «تردستی» و «عملیات محیر العقول» میداند که حس و شعور و عاطفهای را منتقل نمیکند. بارها دیدهام که با غصه میگوید فلانی جوان مستعدی است، درد و درک و عاطفه شریفی هم دارد، امکانات زبانیاش هم خوب است اما به جای اینکه بنشیند مثل دختر یا پسری خوب – البته سایه تعبیر دیگری به کار میبرد و میگوید مثل «بچه آدم»!- ، باری به جای اینکه بنشیند و مثل «بچه آدم» شعرش را بگوید، همه همّ و همّتش را گذاشته برای اینکه طرفگی شعر و قدرت شاعریاش را به رخ بکشد و جلب توجه و اعجاب و تحسین کند.
عظیمی گفت: نکته آخر اینکه سایه به آینده شعر فارسی و جوانانِ شاعر امیدها بسته اما نگران هم هست. نگرانِ اینکه مبادا جذابیت فریبنده «حاشیهها»، جوانان را از «متن» کار که سرودن «شعر» است غافل کند. منظورش هم از شعر، شعری است که با زندگی پیوند خورده است؛ شعری که زمزمهاش میکنی تا ستم را تاب بیاوری و سرپا بایستی؛ شعری که چون چراغ، شبت را روشن میکند تا زیبایی را ببینی و ستایش کنی و به آن دل بسپاری؛ شعری که به مدد آن «امیدِ روزِ بهی» را در دلها زنده نگه میداری...
مراسم پایانی جایزه کتاب سال شعر خبرنگاران با تجلیل از یک عمر فعالیت شعری هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سایه) 25 اسفندماه در بنیاد موقوفات دکتر افشار (کانون زبان پارسی) برگزار شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com