گروه بین الملل، نقش جنبش اعتراضی جنوب در اتفاقات و مسائل اخیر یمن، بیشتر در حزب سوسیالیست نمود پیدا میکند، حزبی که این روزها، پذیرای «عبد ربه منصور هادی» رئیسجمهور فراری یمن در «عدن» شده است.
به گزارش بولتن نیوز، «حزب سوسیالیست یمن» مهمترین حزب چپگرای این کشور واقع در جنوب است که در زمان جدایی جنوب و شمال، اصلیترنی حزب بخش جنوب یمن بود. همراه با اتفاقات اخیر یمن، جنبش اعتراضی جنوب نیز بار دیگر مطالبات جدایی طلبانه خود را مطرح کرده است.
با فرار منصور هادی به «عدن» یعنی مرکز جنش اعتراضی جنوب، حال چشمها به نوع رفتار حزب سوسیالیست یمن دوخته شده است. حزبی که سالهاست از ایدئولوژی چپگرایانه و ملیگرا و ناصریسم خود فاصله گرفته است.
روزنامه الاخبار در این خصوص نوشت: حزب «سوسیالیست یمنی» فرار عبد ربه منصور هادی از صنعا را تبریک گفته و بازگشت وی به صحنه سیاست را فرصتی برای نجات یمن از سقوط توصیف کرده است. حزب سوسیالیست همچنین گفتوگوهای بین گروههای معارض انصارالله در «عدن» را تأیید کرده است؛ بنابراین پایتختی که به وسیله حوثیها از نفوذ آمریکا و عربستان خارج شد، طبعا محل امنی برای سوسیالیستها نیست.
از نظر سوسیالیستها مشروعیت از آن کیست؟ مشروعیت عربستان که سالها یمن را تحت استبداد خود قرار داده بود و این کشور را به صحنه درگیری، عقبگرد، تحجر، وهابیت و اخوانیها و القاعده زیر سایه آمریکا تبدیل کرده بود.
اما ما تحرک انصارالله را داریم که بر سه بُِعد استوار است:
بعد اول: به استقلال یمن و هویت ملی این کشور مربوط است، هویتی که خارج از نفوذ و سیطره اخوانیها و وهابیت است؛ این رویکرد، کشور را به سوی شکوفایی و پرورش استعدادها در فضای آماده یمن میبرد.
بعد دوم: در ارتباط با کشمکشهای منطقهای است، استقلال یمن، از نفوذ سعودیها در منطقه به طور کلی کاهش خواهد داد، به خصوص پس از اینکه یمن بتواند استانهای اشغال شده خود( جیزان، نجران و عسیر) را از عربستان بازپس گیرد که این اتفاق باعث مهار عربستان ىر منطقه میشود.
تمامی اینها یک نتیجه دیگر دارد و آن هم بیداری امت عربی است، دنیایی که کماکان در آتش کینه سعودیها میسوزد، از فلسطین تا لبنان، از عراق تا سوریه، بنابراین هر حرکتی که باعث مهار عربستان شود، در بیداری امت عربی نیز تأثیرگذار است.
اما بعد سوم: در قلب کشمکش بینالمللی قرار میگیرد، کشمکشی که برای گذار از جهان تک قطبی به سوی دنیای چند قطبی درگرفته است.
همچنین واضح است که پیروزی انصارالله، برای روسیه، چین و ایران نیز یک پیروزی در مواجهه با غرب محسوب میشود، از سوی دیگر مقاومت سوریه را نیز تقویت میکند. روسیه در یمن مقابل هیمنه آمریکا و غرب، به همراه حوثیها قرار گرفته است و حمایت لازم را در ورای شورای امنیت از این جنبش میکند که این مسأله، نوع رویکرد چپگرایانهی صحیح حوثیها را میرساند؛ البته اختلافاتی نیز بین حوثیها و جریانات چپ وجود دارد، لکن، شرایط حاضر به سمتی رفته است که این دو را به سمت یک ائتلاف پیش میبرد.
درگیری اصلی در یمن، بین دو نیرو جریان دارد، دو نیرویی که هر دو رنگ دینی و قبیلهای دارند، نیروی اول، تکفیریها، اخوانیها و سلفیها هستند و نیروی دوم نیز حوثیها هستند که پشت سر آنها ایران، جبهه مقاومت و روسیه قرار دارد.
در این میان چپگراها در کجا قرار گرفتهاند؟ شاید ضروری نمیدانند که در این جنگ و کشمکش وارد شوند، اما اگر بخواهند ورود پیدا کنند آیا در صف عربستان و آمریکا قرار خواهد گرفت؟
متأسفانه حزب سوسیالیست یمن، در دوره سقوط تاریخی خود قرار گرفته است، این یک سوگنامه برای ریشههای تاریخی این حزب است. حزبی که با ناصریها و لیبرالها در یک خط قرار گرفته و جبهه چپی را تشکیل داده که نه چپ است و نه ملیگرا، بلکه با سعودیها و قطریها هم پیمان و به اسم آزادی با مقاومت در حال دشمنی است.