* گروه تاریخ و سیاست - با حمله مأموران گارد به پادگان نيروي هوايي تهران، جنگ خياباني آغاز شد. به گفته همافران، وقتي كه راديو اعلام كرد فيلم ورود امام خميني بعد از اخبار تلويزيون نمايش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع كردند. با ظاهر شدن تصوير حضرت امام بر صفحه تلويزيون، طنين صلوات سالن را پر كرد و در اين هنگام، افراد گارد به سوي آنها تيراندازي كردند و درگيري آغاز شد.
* یه گزارش بولتن، مردم ساكن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامي كه از حمله نيروي گارد به همافران آگاه شدند، اهالي خيابانهاي اطراف را نيز با خبر كردند و طولي نكشيد كه جمعيت انبوهي در كنار ديوار خوابگاه گرد آمدند كه با فرياد اللهاكبر از همافران حمايت ميكردند.
* اجتماع مردم در كنار خوابگاه همافران نيروي هواي يكه از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه يافت. ترس مردم اين بود كه در صورت پراكنده شدن، نيروهاي گارد، مجددا به همافران حمله كنند، لذا از دفتر حضرت امام كسب تكليف كردند و دفتر امام توصيه كردند كه پراكنده نشويد.
* مردم در كنار خوابگاه نيروي هوايي همچنان شعار ميدادند و خود را با آتش لاستيكهاي فرسوده گرم مي كردند كه در ساعت 5/3 بعد از نيمه شب مأموران حكومت نظامي با خودروهاي نظامي و در حاليكه از دور با شليك رگبار مسلسلها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله كردند. در اين هنگام مردم به كوچههاي اطراف پناه بردند اما مأمورين توانستند يكصد و پنجاه و دو نفر را دستگير و به محل استقرار حكومت نظامي در كلانتري تهران و منتقل كنند. در بين دستگير شدگان دو روحاني نيز حضور داشتند.
تذكر: ظاهرا اولين كلانتري ساقط شده در جريان هجوم مردم همين كلانتري بود.
* پس از خبر ساعت 20، تصاويري از دوران اقامت امام خميني در پاريس از شبكه سراسري تلويزيون پخش شد. همزمان با پخش تصوير امام خمينی، همافران نيروی هوايي در پادگان، فرياد «اللهاكبر» سر دادند. شعار همافران در حمايت از امام خميني باعث خشم افسران و كاركنان ضد اطلاعات نيروي هوايي شد. اخطارهاي تند آنان به همافران، به درگيري و تيراندازي و ورود گارد شاهنشاهي منجر شد. با بالا گرفتن درگيری، مردم براي كمك به همافران ارتش وارد پادگان شدند اما لولهی مسلسل گارد شاه به سمت مردم چرخيد و آنها را هدف گلوله قرار داد. درگيری تا صبح ادامه داشت.
* سخنرانى حضرت امام در جمع پزشكان:
بسم اللَّه الرحمن الرحيم. آقايانى كه در بيمارستان هستند بيشتر از ساير مردم مصيبتها را ديدهاند، حتى از آنهايى كه در خيابانها بودهاند. آنهايى كه در خيابان بودهاند ديدهاند كه جوانى تير خورد و افتاد لكن آنها كه بالاى بستر او بودهاند ديدهاند چه گذشته است. پدر و مادر او آمدهاند لابد- اگر گذاشته باشند بيايند- آمدهاند در بيمارستان و شما حال آنها را ديده ايد. مصدومين را، مجروحين را، آنهايى را كه كشته شدهاند و بردهاند كه شما هم نديده ايد- همه در نظر خدا محفوظ است.
گناه اين ملت اين بود كه مىخواست كه اجانب در مملكتشان تصرف نكند. گناهشان اين بود كه مىخواستند آزاد باشند، اختناق نباشد؛ مىخواستند غارتگرها را بيرون كنند. اينها گناه اين ملت بود كه بهروى آنها اينطور مسلسلها كشيدند و حالا هم دست برنمى دارند. همين چند روز هم باز در شهرستانها از اين كارها بوده است ..
اينها- يعنى عمال اجانب- هر روزى با يك صورت در پردهها و در چهره هايى هستند. اينها عمالشان را ممكن است بيست سال، سى سال، به صورت يك آدم ملى درآورند و بر ملت معلوم نباشد كه اين چه كاره است! وقتى كه چهره واقعى پيدا شد، آن وقت ملت مىفهمد چه بوده اين. يك نفر سى سال، بيست سال در چهره مليت بوده است، در چهره ديانت بوده است آن وقتى كه آن محفوظ بوده است اين؛ و نگه داشتهاند اين را براى يك روزى- يك روزى كه احتياج دارند كه با حربه مليت ملت را بكوبند، مثل امروز.
امروز با حربه «مليت» و رفتن سر قبر دكتر مصدق ملت را دارند مىكوبند. و چنانكه شريف امامى با حربه «صلح» آمد و ملت را كوبيد، اينها با اين حربه آمدند. و اين ملت كه الآن دارد صدايش ... ديروز سرتاسر مملكت، تمام مملكت، يكصدا مىگفتند كه ما دولت جديد را مىخواهيم. اينها را ملت حساب نمىكنند.! ملت آن است كه امريكا بشناسد كه او ملت است، اگر امريكا تثبيت كرد مليت كسى را! آن هم تثبيتش به اين است كه منافع او را تأمين بكند والّا آن اشخاصى كه مىگويند ما ملى هستيم و ما مطيع ملت هستيم، به آراى ملت احترام مىگذاريم، [خير.] ديروز اين آراى ملت نبود؟ ديروز چند ميليون مردم فرياد كردند، اينها ملت نيستند؟ باز هم آن ملتى كه بايد در نظر امريكا و عمال امريكا باشد اينها نيستند. اين «ملت» آنهايند كه مىگويند بايد همه چيز را داد به امريكا، همه چيز را داد به خارجيها!.
شما كه در بيمارستانها بوديد مىدانيد به اين ملت چه گذشت. شما يك گوشهاش را مىدانيد، بيمارستانهاى ديگر هم گوشههاى ديگرش را مىدانند. بسيارىاش هم از چشم شماها و ساير برادرهاى شما مخفى بوده است. چنانكه دزديهايى كه اينها كردند، خيانتهايى كه اينها كردند، از چشم ما اكثرش مخفى است؛ ما نمىدانيم اينها چه كردند.
آقا من يك قصهاى را برايم نوشتند يا در مجله ديدم- يادم نيست الآن- كه يكى از خواهرهاى اين محمدرضا در خارج يك ويلايى خريده است كه قيمت او را من الآن نمىدانم چه قدر بود لكن نوشته بود كه براى گلكارى او شش ميليون دلار خرج گلكارى آن ويلاست.! اينها يك همچو كارهايى كردهاند و ما بىاطلاعيم و نمىدانيم چيست.
شش ميليون دلار، يعنى تقريباً 32 ميليون تومان، خرج گلكارى! اينها برداشتند هر چه ما داشتيم، رفتند. ارتشبدهايشان چقدر بردند، و خودش و عائلهاش چه قدر بردند؛ و خزاين ملت را خالى كردند و يك مملكت خراب و ويران گذاشتند و رفتند.
خداوند ان شاء اللَّه شما كه زحمت كشيديد براى اين ملت و تَعَب كشيديد- خوب، من مىدانم كه كسى بالاى سر يك كسى كه مظلوم است و كتك خورده است مجروح شده است دارد مىميرد شايد در حضور شما بسيارشان مردهاند من مىدانم به شما چه گذشته است، خدا هم مىداند- شما اجرتان با خداست. خدا مىداند كه شما چه كشيده ايد؛ و خداوند جبران خواهد كرد. ان شاء اللَّه خداوند به همه شما سلامت بدهد. رفقا همه تشريك مساعى كنيد در اين امور؛ در اين نهضت متحد بشويد. اگر در اين نهضت شكست بخوريد تا آخر شكست خورده ايد. همه با هم باشيد، همه با هم تشريك مساعى بكنيد تا اينكه پيروزى برايمان حاصل بشود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com