گروه بین الملل، «فرانسوا اولاند» رئیس جمهور فرانسه پس از حملات خونین پاریس، از مردم
فرانسه و رهبران جهان دعوت کرد تا در تظاهراتی که امروز یکشنبه به نشانه
همبستگی و اتحاد دربرابر تروریسم برگزار می شود، شرکت کند که البته در این میان حضور رهبران رژیم صهیونیستی به عنوان مهمترین حامیان تروریسم از یکسو و نیز عدم حضور باراک اوباما در این مراسم تحلیل ها و واکنش های بسیاری را در مطبوعات سراسر جهان برانگیخت.
به گزارش بولتن نیوز، شهرهای مختلف فرانسه امروز (یکشنبه 21 دی) براساس برنامه اعلام شده و درخواست رئیس
جمهور این کشور صحنه تظاهراتی گسترده در واکنش به تحولات روزهای اخیر این
کشور خواهد بود که با هدف نشان دادن اتحاد میان فرانسویان
برگزار می شود و انتظار می رود تعدادی از رهبران سایر کشورهای جهان نیز در
آن شرکت کنند.
این درحالی است که یک رسانه غربی با اشاره به لیست شخصیت های بین المللی که قرار است در تظاهرات امروز پاریس شرکت کنند، رئیس جمهور آمریکا را یکی از غایبان اصلی این برنامه خواند.
بر این اساس آنچنان که خبرگزاری فرانسه اعلام کرد، «باراک اوباما» شب گذشته باحضور در سفارت فرانسه در واشنگتن و امضای دفتر یادبود قربانیان حوادث اخیر پاریس، اعلام کرد که در تظاهرات امروز پاریس شرکت نمی کند.
گفته می شود جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، به احتمال زیاد در مراسم امروز شرکت خواهد کرد.
بر اساس این گزارش، «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان، و «دیوید کامرون» نخست وزیر انگلیس بلافاصله بعد از دعوت اولاند، اعلام کردند که در تظاهرات روز یکشنبه شرکت می کنند.
برهمین اساس ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان، نیز در مراسم امروز شرکت می کنند. علاوه بر آن مقامات ارشد کشورهای بلژیک، اسپانیا، ایتالیا و لهستان نیز ازجمله افرادی هستند که در تظاهرات امروز شرکت خواهند کرد.
از روسیه نیز «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه این کشور، در تظاهارت امروز پاریس شرکت خواهد کرد. ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اروپا، مارتین شولتز، رئیس پارلمان اروپا، فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ینس اشتولتنبرگ، دبیر کل ناتو، و پترو پوروشنکو، رئیس جمهور اوکراین، دیگر مقاماتی هستند که در مراسم امروز پاریس شرکت می کنند.
در این میان پایگاه اینترنتی
آنتی وار در گزارشی با عنوان
quotation mark درخصوص چالش حضور رهبران اروپایی در راهپیمایی آرام پاریس نوشت: بنیامین نتانیاهو، آویگدور لیبرمن و نفتالی بنت به ترتیب نخست وزیر، وزرای امورخارجه و اقتصاد رژیم صهیونیستی به منظور شرکت در راهپیمایی آرام علیه تروریسم عازم پاریس پایتخت فرانسه می شوند.
باوجود آن که انجام چنین راهپیمایی با ویژگی های مطابق با اصول حقوق بشری و صلح جهان و نیز با رعایت احترام متقابل نژادی و مذهبی در پاسخ به خشنونت های صورت گرفته ازسوی تروریست های افراطی در روزهای اخیر، قابل ستایش است اما وجود برخی نکات که کمتر بدان توجه می شود، بخشی از اهداف انساندوستانه و صلح آمیز و ضدتروریستی این راهپیمایی آرام را زیرسوال می برد.
در این میان شاید نخستین نکته و سوالی که به ذهن می آید این است که چرا وقتی مردم افغانستان، عراق، سوریه و یمن هدف تروریسم قرار می گیرند، کشورهای غربی به جای برگزاری چنین راهپیمایی هایی در این کشورها، اقدام نظامی صورت می دهند و کنفرانس دوستی با تروریست ها برگزار می کنند، حال آن که در قبال اتفاقی مشابه در یک کشور غربی همۀ رهبران کشورهای غربی یکپارچه فریاد محکومیت تروریسم سرداده و در کوتاه ترین زمان ممکن خود را از اقصانقاط جهان برای حضور در راهپیمایی آرام و مدنی به محل حادثه می رسانند؟!
درحقیقت این رویکرد دوگانه ازسوی کشورهای غربی و به ویژه امریکا در مقابله با تروریسم و افراطی گری درحالی که خود بانی و حامی تروریسم و افراط گری است، مشکلاتی را به همراه می آورد که بی توجهی به آن تنها می تواند ناشی از عدم درک صحیح از مناسبات سیاسی و بین المللی جهان امروز باشد بلکه منجر به گسترش روزافزون آن درجهان و به ویژه در منطقۀ خاورمیانه می گردد.
به بیان دیگر درحالی که رویکرد غرب در مقابله با تروریسم در منطقۀ خاورمیانه جنگ افروزی و حملۀ نظامی به منظور از میان بردن زیرساخت های اقتصادی کشورهای مسلمان این منطقه است، در هنگام بروز اتفاقاتی مشابه در دیگر نقاط جهان، گزینۀ حملۀ نظامی اساساً مطرح هم نمی شود و این سوال را به ذهن متبادر می کند که آنچه موجب روی میزآمدن این گزینه در قبال مسائلی مشابه در کشورهای خاورمیانه بود، چیست. به این اعتبار مسئله به هیچ عنوان این نیست که به عنوان نمونه در هنگام بروز اتفاقات تروریستی در پاریس نیز باید همچون دمشق و بغداد، نیروی نظامی به منطقه اعزام کرد و مردم پاریس را از آسمان و زمین به توپ بست، بلکه نکته اینجاست که چرا چنین رویکرد درستی در قبال کشورهای خاورمیانه صورت نمی گیرد؟!
با این همه، به نظر می رسد بیان چنین مسائلی باتوجه به حقیقت پشت پردۀ مسائل سیاسی بین الملل تاحدودی توام با ساده لوحی و سطحی نگری همراه باشد. آن هم هنگامی که مقامات کاخ سفید بارها به صورت رسمی، از حمایت آشکار خود از گروه های تروریستی همچون داعش پرده برداشته و حتی در مواردی از این رویکرد اشتباهشان عذرخواهی نموده اند.
براساس اسناد و شواهد آشکار، گروه های تروریستی به دست دستگاه های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا ایجاد شده اند و ده ها گروه تروریستی دیگر ازجمله منافقین و... تحت حمایت غرب قرار دارند. در حالی که ارتش عراق و سوریه در حال مبارزه با داعش هستند، آمریکا و متحدانش به ارسال سلاح و کمک های مادی برای آنان می پردازند. این سوال مطرح است اگر مبارزه با تروریسم هدف این راهپیمایی بوده باید سران کشورهای غربی به ویژه آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و مقامات ارشد ناتو به جرم ترویج تروریسم و فریبکاری در مبارزه با آن نزد ملت های خود محکوم شوند.
این درحالی است که پنهان سازی این حقیقت که دستگاه های اطلاعاتی غرب ایجادکننده تروریسم بوده
اند، استمرار اسلام ستیزی است، کشورهای غربی بیشترین سهم را در اعزام
تروریسم و ارسال سلاح به سوریه و عراق دارند، ادعای حمایت از آزادی بیان در
حالی که با حجاب اسلامی، بیان عقاید دینی و برگزاری نمایشگاه مظلومیت
فلسطین مقابله می شود.
نکتۀ حائز اهمیت دیگر اما حضور مقامات رژیم صهیونیستی در کنار دیگر رهبران سیاسی و امنیتی جهان در این راهپیمایی است. بر این اساس، مقامات رژيم صهيونيستی در حالی در این راهپیمایی شرکت کرده که مصداق بزرگترین تروریسم دولتی جهان هستند. با این شرایط می توان گفت که راهپیمایی پاریس سوءاستفاده از احساسات مردم فرانسه از حوادث اخیر پاریس است که در ورای آن چند هدف پنهان شده است.
آنچنان که به گزارشی تحت عنوان
quotation mark که در پایگاه اینترنتی
آنتی وار با هدف به چالش کشیدن حضور رهبران اروپایی در راهپیمایی آرام پاریس به طبع رسید، اشاره شد، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر و آویگدور لیبرمن، وزیرامور خارجۀ رژیم صهیونیستی نیز در این راه پیمایی شرکت خواهند کرد.
با این حال ماجرای حضور این دو مقام ارشد صهیونیستی در پاریس به همین سادگی هم نبوده است و آنچنان که در این گزارش آمده، بر اساس اظهارات مسئولان دفتر نخست وزیر اسرائیل، نتانیاهو باتوجه به مشکلات و نگرانی های امنیتی در راهپیمایی آرام پاریس که در خیابان ها برگزارمی شود، شرکت نمی کند و از اینرو بنظر می رسد حضور نخست وزیر اسرائیل در راهپیمایی امروز پاریس ممکن نخواهد بود.
ازسوی دیگر اندکی پس از آنکه لیبرمن وزیر امور خارجه اسرائیل از حضور خود در این راهپیمایی به نمایندگی از سوی اسرائیل خبر داد، دفتر نتانیاهو اعلام کرد یک فروند هواپیما در ساعت هفت بامداد امروز یکشنبه نتانیاهو را به پاریس منتقل می کند، اگرچه انتشار چنین خبری از سوی وزارت امور خارجه تل آویو اقدامی اهانت آمیز توصیف می شود.
یکی از مقامات وزارت امور خارجه اسرائیل با اشاره به عصبانیت نتانیاهو پس از شنیدن اینکه لیبرمن عازم پاریس است، گفت «با توجه به اینکه مقامات دفتر نخست وزیر می دانستند وی به دلایل امنیتی نمی تواند در این راهپیمایی شرکت کند، به مسئولان شین بت، از دستگاه های امنیتی تل آویو اطمینان داد نخست وزیر در این راهپیمایی شرکت خواهد کرد و جالب تر آن که در این میان نفتالی بنت وزیر اقتصاد اسرائیل نیز متعاقبا از حضور خود در این راهپیمایی خبر داده است.
به هر تفسیر این بی نظمی در میان سران بلندرتبۀ صهیونیستی که ناشی از عدم اعتماد میان آن ها و تلاش برای خودشیرینی در افکار عمومی در حالی انجام می گیرد که اساساً مردم آزادۀ جهان به هیچ عنوان علاقه ای به حضور این رهبران تروریسم بین المللی و دولتی در یک چنین راهپیمایی ای نخواهند بود.
نکتۀ حائز اهمیت دیگر حمایت کشور میزبان این راهپیمایی از تروریسم در طول تاریخ است که به عنوان یکی از مهمترین کشورهای استعماری جهان، سابقۀ طولانی و پیچیده ایست.
این درحالی است که فرانسه از آغاز بحران سوریه، یکی از بازیگران کلیدی این بحران محسوب شده و
به سبب منافعی که برای خود متصور بود، به مداخله در تحولات سوریه
پرداخت. این کشور، کمکها و حمایتهای سیاسی و مالی خود را از شورشیان و
تروریستهای سوری آغاز کرد و حتی پیشنهاد تسلیح آنها را مطرح نمود.
بهطوریکه در حال حاضر، از حامیان اصلی تروریسم و مخالفان دولت سوریه به
حساب میآید.
فرانسه پیشگام و مبتکر گروه «دوستان سوریه» بود. گروهی از دولتها که
حامی مخالفین سوری بودند. هدف این گروه آمادهسازی مخالفین سوری با کمکهای
نظامی و مالی برای مبارزه با دولت اسد بود.
فرانسه همچنین نخستین کشوری بود که ائتلاف نیروهای مخالف
سوری را بهعنوان تنها نمایندۀ مشروع مردم سوریه به رسمیت شناخت.
با روی کار آمدن فرانسوا اولاند از حزب سوسیالیست در ماه مه 2012، هیچ
تغییری در سیاست فرانسه نسبت به سوریه ایجاد نشد. اولاند از هنگام روی کار
آمدن، رویکردی تهاجمی در عرصۀ سیاست خارجی در پیش گرفت که پشتیبانی آشکار
و مستقیم از تروریستهای مسلح در سوریه، از مظاهر عمدۀ آن است. به
دلیل ناکامیهای اولاند در عرصۀ اقتصادی و نیز افشای فساد مالی یکی
از وزرای وی، اولاند با کاهش فزایندۀ محبوبیت روبهرو شد و به همین دلیل،
وی تلاش کرد تا با اتخاذ موضع شدیدتری دربارۀ مسائل سیاست خارجی، ازجمله بحران سوریه و موضوع هستهای ایران، محبوبیت ازدسترفتهاش را
احیا کند.
در ژوئیه 2012، فرانسه میزبان یک
کنفرانس بینالمللی برای جمعآوری کمک به شورشیان شد و گروههای مخالف را
تشویق به ایجاد جبههای واحد برای مبارزه با اسد کرد.
در این زمینه، لوران فابیوس، وزیر امور خارجۀ فرانسه، از توافق پاریس و
لندن برای مسلح کردن مخالفان دولت سوریه خبر داد. فابیوس تأکید کرد با این
توافق، فرانسه و انگلیس برای مسلح کردن مخالفان دولت سوریه بهطور مستقل
از کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا اقدام میکنند.
این درحالی است که فابیوس پیشتر تأکید کرده
بود تنها با برداشته شدن ممنوعیتهای ایجادشده برای ارسال سلاح به
مخالفان مسلح دولت سوریه، میتوان به بحران سوریه پایان داد. وی ادعا
کرد که «روسیه و ایران تجهیزات نظامی دولت بشار اسد را تأمین میکنند و
مخالفان در این شرایط، قادر به دفاع از خود نیستند.» براین اساس فرانسه و انگلیس از
دیگر کشورهای اروپایی خواستند که ممنوعیت ارسال تجهیزات نظامی به سوریه را
لغو کنند تا بدین ترتیب، مخالفان سوریه بتوانند از خود دفاع کنند.
البته این پایان ماجرا نبود و در 21 اوت 2013، فرانسه به همراه بریتانیا و آمریکا، خواستار اقدام نظامی
تنبیهی علیه حکومت بشار اسد شدند.
فرانسه در آن زمان اعلام کرد آمادگی کامل دارد تا
در حملات موشکی و هوایی علیه سوریه مشارکت داشته باشد و وزیر دفاع فرانسه،
از آمادگی نیروهای مسلح فرانسه برای اقدام نظامی و استقرار یک ناو ضدهوایی
در شرق مدیترانه خبر داد. اما اقدام نظامی بهدنبال رأی پارلمان بریتانیا
علیه مداخلۀ نظامی در سوریه، که بازتاب افکار عمومی بود، با مشکلات جدی
روبهرو شد. در این زمان، فرانسه اعلام کرد آماده است در کنار آمریکا،
نیروهای مسلح خود را وارد عملیات نظامی در سوریه سازد.
اما سیاستهای این کشور در سوریه نه تنها موجب منزوی شدن دولت اسد و سقوط
آن نشد، بلکه این دولت روزبهروز قویتر شد. رسانهها و کارشناسان فرانسوی
هم سیاستهای مقامات فرانسه را در سوریه در زمینۀ حمایت مالی و نظامی از
تروریستها و شورشیان محکوم به شکست تحلیل کردند. به اعتقاد کارشناسان
فرانسوی، سیاست مقامات فرانسوی در سوریه غیرواقعبینانه بوده و درنهایت به
انزوای فرانسه در ساختار بینالمللی منجر خواهد شد. لازم به ذکر است که
حدود 68 درصد مردم فرانسه با هرگونه مداخلۀ نظامی فرانسه در سوریه
مخالفاند.
بدین ترتیب، فرانسه بهعنوان یکی از قدرتهای بزرگ اتحادیۀ اروپا و
کشوری که همچنان مایل است بهرغم افول قدرت ملیاش در معادلات بینالمللی
نقش داشته باشد، در سالهای اخیر، در مداخلات نظامی متعددی بهویژه در
مناطقی که آنها را در زمرهی حوزۀ نفوذ خود میداند، شرکت کرده است.
اعلام آمادگی فرانسه برای مداخلۀ نظامی در سوریه نیز در راستای سیاستهای
این کشور صورت گرفته است. فرانسه در پی آن است که با تغییر رژیم در سوریه،
با توجه به اصطکاک منافعی که با ایران در منطقه و بهویژه در لبنان دارد،
به تحکیم نفوذ خود در این منطقه بپردازد و در این مسیر، به حمایت از
تروریسم و همکاری بیشتر با عربستان سعودی و سایر شیخنشینهای منطقهی
خلیج فارس روی آورده است.
این حادثه مرا به یاد حادثه یازدهم سمپتامبر انداخت، به راستی چه کسی این برج ها را منفجر کرد!!!!!