گروه سیاسی، توافق بد چگونه توافقی است؟ آمریکا به منظور جلوگیری از انعقاد توافق بد چه کارهایی میتواند انجام دهد؟ و آیا تمدید مذاکرات میتواند مفید و سودمند واقع شود؟
به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل در تحلیلی به قلم «عاموس یادلین» و «آونِر گولوف» با اشاره به موضوع تمدید هفتماهه مذاکرات هستهای ایران، راهکارهایی را برای دستیابی به یک توافق خوب با ایران ارائه میدهند. نویسندگان این گزارش عنوان میکنند که آمریکا همواره تلاش میکند تا از یک توافق بد با ایران جلوگیری کند و شاید همین امر باعث شد تا مذاکرات هستهای ایران برای هفت ماه دیگر تمدید شود. از دیدگاه غرب توافق خوب توافقی است که بتواند محدودیتهای شدیدی را بر برنامه هستهای ایران اعمال کند و برنامه هستهای این کشور را به سطوح مقدماتی آن تنزل دهد. نویسندگان این مقاله بر این باورند دستیابی به یک توافق بد با ایران عواقب و پیامدهای بسیاری را به همراه خواهد داشت و باعث خواهد شد تا دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه تلاشهایی را به منظور دستیابی به تواناییهای هستهای آغاز نمایند. در پایان این گزارش آمده است از آنجایی که دولت ایران توانسته در این مدت از طریق سازوکارهای خاصی تأثیرات منفی ناشی از تحریمها را تا حد بسیار زیادی کاهش دهد و اقتصاد این کشور را دوباره احیا نماید، لذا ضروری است تا آمریکا از دو اهرم فشار قدرتمند خود استفاده کرده و ایران را وادار به پذیرش یک توافق مناسب نماید.
■ ادامه مذاکرات بهتر از یک توافق بد است ■
مذاکرات میان آمریکا و پنج قدرت جهانی دیگر با ایران و بر سر برنامه هستهای این کشور برای هفت ماه دیگر تمدید شد و شعار «از توافق بد با ایران اجتناب کنید» نیزهمچنان به گوش میرسد. پیش از تمدید مذاکرات، «جو بایدن»، معاون رئیسجمهور آمریکا از عهد و قولی سخن گفت که وی و باراک اوباما بارها و بارها آن را وعده داده بودند، اینکه «آمریکا یک توافق بد را امضاء نخواهد کرد». حتی منتقدان بدبین نیز با ابن امر موافق هستند. پس از تمدید مذاکرات، «باب کورکر»، سناتور جمهوریخواه و یکی از اعضاء برجسته کمیته روابط خارجی سنا در اینباره اظهار نظر کرده و عنوان نمود: «من ترجیح میدهم دولت آمریکا همچنان به مذاکرات ادامه دهد تا اینکه بخواهد با یک توافق بد موافقت کند». «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل نیز یک بار دیگر در برنامه تلویزیونی "روبرو با ملت” شبکه سی.بی.اس آمریکا حضور یافت و نسبت به انعقاد «توافق بسیار بد» هشدار داد. اما با این حال، وی تمدید مذاکرات را به گزینههایی چون «سقوط و شکست کامل آنها» و «یک توافق بد» ترجیح داد.
■ دیدگاه غرب و قدرتهای غربی در مورد ویژگیهای یک "توافق بد" با ایران ■
اما توافق بد چگونه توافقی است؟ آمریکا به منظور جلوگیری از انعقاد توافق بد چه کارهایی میتواند انجام دهد؟ و آیا تمدید مذاکرات میتواند مفید و سودمند واقع شود؟ در واقع، توافقی که در برابر قابلیت گریز هستهای کنونی ایران اقدامی ترتیب ندهد و آن را به حال خود باقی بگذارد (فاصله زمانی چندماهه ایران تا دستیابی به بمب) یک توافق بد است. چنین توافقی ایران را به تسلیحات هستهای را بسیار نزدیک خواهد کرد و اگر زمانی ایران تصمیم به تولید تسلیحات هستهای داشته باشد، در آن صورت متوقف ساختن این کشور امری بسیار دشوار خواهد بود. چنین توافقی به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی نباید منعقد گردد. بلکه توافق نهایی با ایران باید این اطمینان را برای ما حاصل کند که اگر زمانی ایران به صورت ناگهانی و یا مخفیانه دست به تولید تسلیحات هستهای زد، برای این کار به چند سال زمان نیاز داشته باشد. در نتیجه، غرب نیز از زمان کافی برای مقابله با چنین حرکت خطرناکی برخوردار خواهد بود.
■ غرب باید محدودیتهای شدیدی را بر برنامه هستهای ایران اعمال نماید ■
بنابراین، همچنان که آمریکا و سایر قدرتهای جهانی مذاکرات خود را با تهران ادامه میدهند با چالش عمدهای نیز روبرو هستند. در حقیقت مهمترین چالش پیش روی آنان از بین بردن ارکان و عناصری از برنامه هستهای ایران است که میتواند برای مقاصد نظامی و تسلیحاتی مورد استفاده قرار گیرد. اولین و مهمترین اقدام آن است که واشنگتن بر کاهش شدید تعداد سانتریفیوژهای برنامه هستهای ایران پافشاری و اصرار ورزیده و تعداد این سانتریفیوژها را به ۳ تا ۴ هزار عدد برساند، در همین حین باید میزان ذخایر اورانیوم غنیشده ایران نیز به مقداری کاهش یابد که از حداقل میزان مورد نیاز برای ساخت یک بمب هستهای کمتر باشد. این محدودیتها باید به مدت دو دهه بر برنامه هستهای ایران اعمال شوند. دوم آنکه، به برنامههای نظارتی بیسابقه و همهجانبهای نیازمندیم که بتواند بر تمامی جنبههای برنامه هستهای ایران نظارت و کنترل کامل داشته باشد. این برنامههای نظارتی و پادمانی باید مبتنی بر پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین پاسخ مثبت ایران به منظور شفافسازی و ارائه اطلاعات کافی در مورد ابعاد نظامی فعالیتهای هستهای باشند. بازرسیهای بینالمللی نباید به صورت یک مکانیسم اختیاری باشند بلکه مکانیسم بازرسی و پایش برنامه هستهای ایران باید کاملاً اجباری و الزامآور باشد.
■ تلاش سایر کشورهای منطقه خاورمیانه برای دستیابی به تواناییهای هستهای■
سوم آنکه، تهران باید با تبدیل تأسیسات غنیسازی «فردو» و رآکتور آبسنگین اراک موافقت نماید، بدینترتیب این تأسیسات دیگر نمیتوانند برای مقاصد و اهداف نظامی مورد استفاده قرار گیرند. در نهایت، مکانیسم و سازوکار کاهش تحریمها باید تدریجی بوده و مطابق با پیشرفتهای ایران در تنزل برنامه هستهای خود صورت بپذیرند. در حقیقت توافقی که این چهار معیار را برآورده نسازد میتواند سایر کشورهای خاورمیانه را ترغیب نماید که آنها نیز به دنبال کسب تواناییهای هستهای بروند. بدون شک عربستانسعودی، ترکیه، مصر و اردن کشورهای بعدی در این زمینه خواهند بود. از سویی شاهد آن هستیم که بسیاری از کشورهای حاشیه خلیجفارس برنامه هستهای صلحآمیز و غیرنظامی خود را آغاز کردهاند. اما باید توجه داشت که تلاش برای دستیابی به قابلیتهای هستهای غیرنظامی میتواند اولین گام اساسی در ایجاد برنامههای هستهای نظامی این کشورها نیز به حساب آید.
■ خطر دستیابی گروههای تروریستی نظیر داعش به تواناییهای هستهای و تسلیحاتی■
علاوه بر این، باید این موضوع را هم در نظر داشت که ممکن است گروه تروریستی دولت اسلامی موسوم به (داعش) و یا سایر گروههای تروریستی از هرجومرج و ناآرامیهای منطقه بهرهبرداری کرده و به تواناییهای هستهای نظامی دست پیدا کنند. بنابراین توسعه برنامههای هستهای و تسلیحاتی میتواند امنیت جهانی را با تهدیدات بسیار مخرب و زیانباری روبرو سازد. برخی از مناطق عراق و سوریه که رآکتورهای هستهای این دو کشور در آنجا قرار داشتند به ترتیب در سالهای ۱۹۸۱ و ۲۰۰۷ میلادی بمباران شدند، اکنون کنترل کامل این مناطق به دست گروه تروریستی داعش افتاده است. بنابراین میتوان گفت که اگر این برنامههای تسلیحات هستهای در آن زمان به طور کامل نابود نمیشدند، اکنون ما با تهدید بسیار جدی و خطرناکی روبرو بودیم.
■ آمریکا برای توافق نهایی باید از اهرمهای فشار خود علیه ایران استفاده نماید■
مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی باید مانع از دسترسی گروههای تندرو شیعه در ایران، سنیهای افراطی داعش و همچنین سایر گروههای افراطی به تسلیحات هستهای شود. اما وادار کردن ایران به انجام کاری که تمایلی به آن ندارد مسلماً آسان نخواهد بود. برای دستیابی به چنین توافقی، آمریکا باید همچنان از دو اهرم فشار خود علیه تهران استفاده نموده و توازن را میان آنها برقرار سازد. بنابراین میتوان گفت که تمدید هفتماهه مذاکرات زمان کافی برای انجام این کار را در اختیار واشنگتن قرار میدهد.
■ دولت ایران با سازوکارهای خاصی اثرات منفی تحریمهای اقتصادی را کاهش داده است■
اولین اهرم فشار آمریکا (تحریمهای اقتصادی) ایران را در سال ۲۰۱۳ میلادی ایران را به پای میز مذاکره کشاند و باعث شد تا ایران در مذاکرات هدفمند شرکت نماید. با این حال، میزان تأثیرگذاری این اهرم در متقاعد نمودن رهبری ایران و موافقت وی با اعطاء امتیازات بیشتر در مذاکرات نامشخص است. «آیتالله علی خامنهای»، رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران برای قبول چهار شرط مطرحشده در بالا هنوز تمایلی از خود نشان ندادهاند. دولت ایران در این مدت با ساماندهی، اعمال اصلاحات و توسعه برخی سازوکارها توانسته از شدت اثرات منفی تحریمهای بینالمللی بر اقتصاد این کشور بکاهد. «پاتریک کلاوسن»، یکی از تحلیلگران ارشد اندیشکده واشنگتن در این باره میگوید: «حتی زمانی که قیمت نفت پایین است، باز هم میزان درآمدهای ایران برای حفظ ذخایر ارزی مورد نیازش کافی است.»
■ اهرم تحریمهای اقتصادی دیگر بر ایران تأثیرگذار نیست■
علاوه بر این، تلاشهای ایران برای فرار از تحریمها به واسطهی تجارت با روسیه و چین از یک سو و مخالفت دادگاههای اروپایی با برخی از تحریمهای اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۲ میلادی از سوی دیگر، باعث شده تا آمریکا در حفظ تحریمهای مؤثر علیه ایران با مشکلات روزافزونی روبرو شود، تحریمهایی که میتوانند محاسبات ایران را به کلی تغییر دهند. مخالفت سفتوسخت ایرانیها با اعطاء امتیازات قابلتوجه در مذاکرات و همچنین تمایل آنها برای تمدید مذاکرات به مدت هفت ماه دیگر، میتواند نشاندهنده آن باشد که فشارهای اقتصادی در حال حاضر بیشترین میزان تأثیرگذاری را داشته است.
■ گزینه نظامی دومین اهرم فشار آمریکا در برابر ایران است■
دومین اهرم آمریکا برای اعمال فشار بر ایران تهدید به حمله نظامی است، بنابراین واشنگتن باید تلاش کند تا اعتبار از دست رفته این اهرم خود را بازگرداند. جنگ با داعش و بمبارانهای هوایی آمریکا علیه گروه تروریستی داعش میتواند در این زمینه بسیار مفید و سودمند باشد. حملات هوایی انتخابی آمریکا به اهداف تعیینشده و مواضع ثابت در عراق و سوریه میتوانند بسیار مؤثرتر از کمپین مبارزه با تروریسم واقع شوند. واشنگتن باید خود را با چنین شیوهای سازگار کرده و به تهران نشان دهد اگر رهبری ایران از اعطاء امتیازاتی در مورد عناصر اصلی برنامه هستهای این کشور امتناع نماید (عناصری که میتواند برای مقاصد نظامی و تسلیحاتی مورد استفاده قرار گیرد)، در آن صورت آمریکا ناچار خواهد شد تا حملات بسیار دقیقی را علیه تأسیسات هستهای ایران ترتیب دهد. چنین اهرمی میتواند رهبر ایران را وادار سازد تا با اعمال محدودیتهایی بر برنامه هستهای این کشور نظیر فعالیتهای غنیسازی بسیار محدود و همچنین اقدامات نظارتی بیشتر موافقت نماید، بنابراین چنین برنامهای دیگر نمیتواند به عنوان پوششی برای فعالیتهای تسلیحاتی و نظامی ایران عمل نماید. تنها در صورتی آمریکا میتواند به توافق خوبی با ایران دست یابد که روند اعمال تحریمها را همچنان حفظ کرده و تهدید نظامی معتبری را علیه ایران برقرار سازد. اما اگر واشنگتن این اقدامات را انجام ندهد، دیر یا زود خود را در شرایطی میبیند که در آن تنها راه مقابله با تهدید هستهای ایران و چالشهای دیگر آن برای امنیت جهانی حمله نظامی خواهد بود.