■ تمدید مذاکرات بهتر از یک توافق بد است ■
تصمیم اتخاذشده در ۲۴ ام نوامبر برای تمدید هفتماهه مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ (سه تا چهار ماه به منظور ایجاد چهارچوب توافق سیاسی و چند ماه باقی مانده برای رسمیت بخشیدن به آن) چندان مایه تعجب و شگفتی نبود، اما به هر حال نوعی احساس ناامیدی و یأس را ایجاد کرد چراکه نتیجه آن چیزی نبود که انتظار میرفت. اما چنین تصمیمی بسیار بهتر و قابلقبولتر از این بود که با شتابزدگی توافقی در روزهای پایانی مذاکرات شکل گیرد. چراکه بدون شک مذاکرهکنندگان بینالمللی و غربی در چنین توافقی امتیازات گستردهای را به ایران اعطاء میکردند و این امر خود به یک توافق هستهای بسیار بد منجر میشد.
■ هیچیک از طرفین خواهان شکست مذاکرات نیستند ■
مذاکرهکنندگان در مقابل اعطاء چنین امتیازاتی به شدت مقاومت میکردند اما از طرفی واضح بود که شکست مذاکرات هرگز اعلام نخواهد شد، چراکه هیچیک از طرفین مذاکرهکننده علاقهای ندارند که شکست کامل این دور از مذاکرات را اعلام کنند. درحالیکه طرفین مذاکره حتی نمیتوانند بر سر چهارچوب واحدی برای ایجاد یک توافق دائمی به اتفاق نظر برسند یا اعلام نمیکنند که بر سر چه مسائلی واقعاً به توافق رسیدهاند، شاهد آن هستیم که «جان کری»، وزیر امور خارجه آمریکا بار دیگر ناچار شد تا همان اظهارات آشنا، موجز و مبهم همیشگی را در مورد "پیشرفت واقعی و قابل توجه در مذاکرات” و "مطرح شدن ایدههای جدید” عنوان کند. وی در اظهارات خود تأکید کرد که در خصوص برخی از "دشوارترین چالشهایی” که تا پیش از این غیرقابل حل به نظر میرسیدند، پیشرفتهای بسیار زیادی حاصل شده است. اما در واقع وی هیچگونه مدرکی برای اثبات ادعاها و اظهارات خود ارائه نداد.
■ توافق موقت را باید موفقیت بسیار بزرگی در روند مذاکرات دانست ■
همچنان که ما پیامدهای تمدید مجدد مذاکرات را مورد بررسی قرار میدهیم، لازم است تا ماهیت و پیشینه توافق موقت «طرح اقدام مشترک» را نیز توضیح دهیم، چراکه مفاد و شرایط این قرارداد در ماههای آتی مذاکرات دنبال خواهد شد. گروه ۱+۵ مدعی است که این توافق را باید موفقیت بسیار بزرگی در این زمینه دانست، چراکه توافق موقت توانسته برنامه هستهای ایران را به حالت تعلیق درآورد و حتی در برخی جهات موفق شده این برنامه را به سطوح مقدماتی آن تنزل دهد. همچنین آنها به موضوع پیروی ایران از توافق موقت اشاره کرده و آن را شاهد دیگری برای پیشرفت در این زمینه میدانند. از آنجایی که موضع آمریکا در قبال موضوع هستهای ایران آن است که مذاکرات کنونی (بر اساس مفاد طرح اقدام مشترک) باید به هر قیمتی پابرجا نگهداشته شود، لذا میتوان گفت که چنین خوانش و تفسیری از توافق موقت دقیقاً همان چیزی است که میتواند به موضع آمریکا در مذاکرات کمک شایانی کند.
■ طرح اقدام مشترک به فعالیتهای هستهای ایران مشروعیت بخشیده است ■
اما خوانش و تفسیر کامل «طرح اقدام مشترک» نشان میدهد که توافق موقت ایران را قادر ساخته که به طرز خطرناکی به سوی فناوری تحقیق و توسعه (نسل بسیار پیشرفتهتری از سانتریفیوژها) حرکت کند. در واقع، پیشرفتهای ایران در زمینه این فناوری میتوانند رقیقسازی و یا اکسیداسیون ذخایر اورانیوم غنیشده ۲۰ درصدی ایران را به طور کامل جبران نماید؛ موضوعی که بخش عمده و اصلی توافق موقت را به خود اختصاص داده است. در حقیقت، هر دو فعالیت با موضوع سرعت ایران به منظور گریز هستهای و دستیابی به تسلیحات هستهای مرتبط هستند، با این تفاوت که مسیر اول به واسطه انعقاد توافق به طور کامل مسدود و متوقف شد، حال آنکه مسیر دوم ایران را تواناتر ساخت و به فعالیتهای هستهای ایران مشروعیت بخشید.
■ عدم توجه به برخی از موضوعات در «طرح اقدام مشترک» ■
نکته حائز اهمیت دیگر این است در شرایط و مفاد توافق موقت به برخی از موضوعات نظیر ذخایر گسترده اورانیوم غنیسازی شده ایران (که اگر تا درجه تسلیحاتی غنیشود برای تولید شش تا هفت دستگاه هستهای کافی خواهد بود) و همچنین فعالیت این کشور در زمینه سیستم موشکهای بالستیک (که همچنان بدون هیچ مانعی به کار خود ادامه میدهد) پرداخته نشده است. در کل، ایران به خوبی اطمینان دارد که «طرح اقدام مشترک» تمام دستاوردها و پیشرفتهای هستهای این کشور را به طور کلی از بین نخواهد برد، بنابراین پیروی ایران از مفاد و شرایط توافق موقت چندان هم تعجبآور نیست. با وجود اینکه ایران در این مدت امتیازات محدودی را به گروه ۱+۵ اعطاء کرده است اما با گذشت هر ماه از توافق موقت ایران از کمکهای اقتصادی بیشتری بهرهمند شد. قرار است این روند ادامه یابد و در مدت زمان تمدید مجدد مذاکرات ایران میتواند ماهانه ۷۰۰ میلیون از درآمدهای بلوکه شده خود را دریافت نماید.
■ عدم توجه «طرح اقدام مشترک» به فعالیتهای تسلیحاتی پیشین ایران ■
مشکلسازترین پیامد توافق موقت عدم توجه آن به فعالیتهای تسلیحاتی ایران در گذشته است، فعالیتهایی که به صورت همزمان توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در طول سال ۲۰۱۴ میلادی ایران همچنان از ارائه پاسخ مناسب برای سؤالات و مسائل حلنشده آژانس و همکاری با آنها خودداری نمود، از جمله اینکه ایران ضربالاجل مهم تعیینشده در ۲۵ اوت را از دست داد. یکی از پیامدهای استمرار چهارچوب توافق موقت کنونی آن است که ایران به خاطر ناسازگاری و سرسختی مستمر خود برای پاسخگویی و شفافسازی در زمینه مسائل تسلیحات هستهای هیچ هزینهای پرداخت نمیکند، هرچند نقض معاهده (NPT) از سوی ایران مبنای مشروعیت جامعه بینالمللی قرار گرفته تا در تمامی مسائل مورد بحث در مذاکرات جاری ایران را تحتفشار قرار دهند. «جان کری» قصد داشت تصویر بسیار مثبتی از همکاری ایران در اذهان عموم ترسیم کند، متأسفانه هیچ اشارهای به این موضوع نکرد.
■ هیچ تغییر اساسی و مهمی در مواضع طرفین به وجود نیامده است ■
بنابراین اگر بخواهیم ارزیابی مشخصی از تحولات و رویدادهای ده ماه گذشته مذاکرات داشته باشیم و یا اینکه ببینیم آیا در مواضع اساسی و پایهای دو طرف تغییری به وجود آمده است یا خیر، لازم است که این تصویر کامل را در ذهن داشته باشیم. بهترین برآورد ما این است که هیچ تغییر اساسی و مهمی در این مواضع به وجود نیامده است و در نتیجه تنها راه کاهش شکاف میان منافع ناهمگون، اعطاء امتیازاتی است که برای جامعه بینالمللی جندان خوشایند نیست. چالش پیش روی جامعه بینالمللی این بوده است که از اهرم تحریمهای اقتصادی استفاده کرده و ایران را از مواضع سرسختانه خود عقبنشینی عقب براند. اما واقعیت ماههای اخیر این است که تلاش برای اعطاء امتیازات بیشتر، اگر نگوییم در همه موارد، اما عمدتاً از سوی گروه ۱+۵ بوده است.
■ مواضع و خط قرمزهای ایران از سوی رهبری نظام به شکلی دقیق تبیین شده است ■
ایران موضع سرسختانهای اتخاذ کرده و حاضر به تسلیم نیست. همه مسائلی که این کشور حاضر نیست دربارهشان بحث کند، یا با تغییرشان موافق است، و درواقع همه خط قرمزهایی که رهبر ایران برای مذاکرهکنندگان تعیین کردهاند، به شکلی دقیق و موشکافانه تبیین شده است. ایران ترجیح میدهد از احترام و منزلت حرف بزند و به خواستههای غیرواقعبینانه جامعه بینالمللی اعتراض کند. هیچ حوزهای را نمیتوان یافت که ایران در آن حاضر باشد از مواضع سرسختانه خود کنارهگیری کند. هنگامی هم که گروه ۱+۵ از خواستههای پیشین خود صرفنظر نمودند، ایران مسلماً دنبال بهترین پیشنهاد بود.
■ دولت آمریکا با اعمال فشار بیشتر بر ایران و افزایش تحریمها مخالف است ■
انتظار میرود در ماههای آینده چه اتفاقی بیفتد که تاکنون رخ نداده است؟ آنطور که مسلم است بهترین پیشنهاد از سوی گروه ۱+۵ هنوز ارائه نشده است، اما ایران بدون شک انتظار امتیازات بیشتری را از این گروه خواهد داشت. مادامی که مفاد طرح اقدام مشترک برقرار است، به نظر میرسد ایران زمان بیشتری در اختیار دارد. هیچ امکانی برای توافق خوب وجود ندارد، مگر آنکه تحریمهای بیشتری برای اعمال فشار بیشتر بر ایران در نظر گرفته شود، اما آنطور که از اظهارات اخیر جان کری برمیآید میتوان نتیجه گرفت که دولت آمریکا همچنان با افزایش تحریمها مخالفت خواهد کرد. ظاهراً دولت آمریکا حاضر است به این وضعیت نامعلوم ادامه دهد و شاید امیدوار است اتفاق غیرمنتظرهای بیفتد تا مجبور نباشد تصمیمات سخت و حساسی بگیرد.
■ اسرائیل تمدید مذاکرات را به یک توافق بد ترجیح میدهد ■
موضع اسرائیل چیست؟ نتانیاهو از تمدید مذاکرات ابراز خرسندی کرده و این اتفاق را به توافق بد ترجیح داده است. همچنین ابراز امیدواری کرده است که اعمال فشار بر ایران همچنان ادامه داشته باشد (زیرا این تنها ابزاری بوده است که ایران را به پای میز مذاکره کشانده است). با توجه به گزارشهای منتشرشده درباره امتیازهای اعطایی از سوی گروه ۱+۵ و همچنین این نکته که ایران کشوری در آستانه هستهای باقی خواهد ماند که از کمترین زمان برای گریز هستهای برخوردار است، هر توافقی که در ماههای آتی به دست آید از نظر نتانیاهو توافق بدی خواهد بود. واکنش نتانیاهو به این شرایط را میتوان اینگونه تفسیر کرد که وی از فضای بهدستآمده احساس آسودگی و رضایت خاطر میکند، زیرا مجبور نیست تصمیمات سختی بگیرد. به نظر میرسد که نتانیاهو نیز مانند اوباما ترجیح میدهد از این تصمیمگیریها دوری کند.
■ مذاکرهکنندگان بینالمللی صرفاً در حال اعطای امتیازهای بیشتر به ایران بودهاند ■
اکنون که یک سال از صحبتها بر سر رهبری جدید و میانهرو در ایران و فرصت جدیدی برای پیروزی دیپلماتیک میگذرد، وقت آن رسیده تا با دقت بیشتری به وقایع رخداده بنگریم. امیدها جای خود را به واقعیتهای ناگوار دادهاند و اکنون وقت ارزیابیهای دقیق و گرفتن تصمیمات دشوار است. گزارشهایی مبنی بر بذل و بخشش گروه ۱+۵ در واپسین روزهای مانده به ضربالاجل، امر نگرانکنندهای است. تنها معنایی که میتوان از این گزارشها گرفت این است که مذاکرهکنندگان بینالمللی صرفاً در حال اعطای امتیازهای بیشتر به ایران بودهاند. این امتیازها از چه قرار است؟ آیا نقطه شروع دور بعدی مذاکرات در ماههای آتی هستند؟ اگر واقعاً توافقات بسیاری تاکنون به دست آمده و طرفین در شرف رسیدن به توافق نهاییاند، پس چرا چیزی اعلام نمیشود و چرا به هفت ماه دیگر برای ادامه مذاکرات نیاز است؟ اگر فرض بگیریم که طرفین هنوز فاصله زیادی تا توافق نهایی دارند، پس چرا دولت آمریکا با افزایش فشارها و تحریمها علیه ایران مخالف است؟ آنهم درحالیکه تأثیر این فشارها بر پویایی روند مذاکرات، امری ثابتشده است. چرا گروه ۱+۵ حاضر است علیرغم سرسختی ایران، این همه امتیاز به این کشور اعطا کند؟ کاسهای زیر نیمکاسه است؛ شاید زمان (تمدید مذاکرات) حقیقت را برملا سازد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com