همان طور که پیام مردم در انتخابات سال 92 ایجاد آرامش و همدلی و همراهی برای حل مشکلات کشور بود، مسوولان نظام نیز برای حفظ آرامش و مصلحت کشور و ایجاد تدبیر، رافت اسلامی را در برخورد با نامزدهای معترض و سران حوادث سال 88 انتخاب کردند و گروه های سیاسی نیز درک کرده اند که برای بهبود مدیریت کشور باید همراهی کنند...
گروه سیاسی، سایت جرس در تاریخ ۲۷ مهر ۱۳۹۳ در مقاله ای با عنوان "بن بست نظام" نوشته مصطفی یزدی تلاش کرده اینگونه القا کند که نظام جمهوری اسلامی در بن بست سیاسی و وجود تقابل بین بخش های مختلف نظام مواجه است.
به گزارش بولتن نیوز، نویسنده با اشاره به گفت وگوی آیت اله جنتی دبیر شورای نگهبان در برنامه شناسنامه که صحبت از اعدام سران فتنه و همچنین دستگیری دیگر سران حوادث سال 88 کرده، نوشته است: که دبیر شورای نگهبان گفته است که این کارها باید میشد اما به خاطر رافت اسلامی انجام نشد(نقل به مضمون) حال سوال اینست که چرا رافت اسلامی؟
نویسنده سایت جرس در ادامه دو نکته را مطرح کرده که اولاً اگر این افراد مانند منافقین در اول انقلاب عمل کرده اند و بر سر مواضع خود بوده اند و با کشته شدن عده ای شده اند، چرا اعدام نشده اند؟ و سپس نکته بعدی را مطرح کرده که چرا در دادگاه محاکمه نشده اند؟ و پس از آن به ماجرای تاریخی عملکرد طلحه و زبیر اشاره کرده که امام علی با دستگیری آنها قبل از جنایت مخالفت کرده است و ... و در نهایت سایت جرس نتیجه گرفته که این موضوع حصر یک بن بست برای نظام است!
در این زمینه باید توجه داشت که نویسنده دچار مغالطه شده و با مقایسه هایی که ربطی به حوادث سال 88 و عملکرد سران آن و نامزدهای معترض انتخابات نداشته، سعی کرده که با این مغالطه ها، نشان دهد که نظام در بن بست است!
نویسنده باید توجه داشته باشد که عملکرد سران حوادث سال 88 و اعتراض نامزدهای انتخابات و جایگاه آنها در ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی، شبیه منافقین نبوده است. زیرا کارهایی که منافقین کردند و فعالیت هایی که منافقین کردند و باعث کشته شدن افراد در خیابان ها شدند، ترور کردند و تاکید بر مواضع داشتند و ... که باعث اعدام تعدادی از منافقین شد، شبیه اعلام مواضع و اعتراضات حوادث سال 88 و پس از آن نبوده است.
لذا اگر چه نظر برخی افراد مانند دبیر شورای نگهبان چیز دیگری است اما نظام در مجموع تحلیل دیگری داشته است و تاکنون چنین موضعی نداشته است و لذا براساس رافت اسلامی و به خاطر رعایت وضعیت این افراد و برای آنکه کشور و جامعه دچار التهاب های غیرضروری نباشد، مسئله را به گونه ای مدیریت کردند که با کمترین هزینه ها، حوادث و مسائل بعد از سال 88 کنترل شود و این دقیقاً نشانه رافت اسلامی است که هم شرایط و وضعیت افراد را مدیریت کرده و هم مانع از بحران های بعدی و تداوم مشکلات سال های اخیر بوده است و روند سیاسی سال های اخیر نیز نشان می دهد که این روش و آنچه رخ داده به صلاح کشور و نظام بوده و با مدیریت تحولات سیاسی، کارآمدی لازم را با کمترین هزینه ها داشته است.
همچنین در شرایطی که کشورهای غربی به بهانه های حقوق بشری، مسائل هسته ای و ... انواع فشارها را بر کشور وارد می کنند، تشکیل دادگاه و همچنین تکرار ادعاها و سخنان دو طرف، عملاً باعث تداوم تنش و بازتاب آن در جامعه و رسانه ها و داخل و خارج کشور می شود و اگرچه این حق برای مردم و نظام و خسارت دیدگان حوادث سال 88 باقیست که دادخواهی و دفاع داشته باشند، اما مجموع شرایط کشور و نظام و جامعه، ایجاب کرده که با رافت اسلامی، از تکرار سخنان و ادعاها و بازتاب آنها و... جلوگیری شود.
شاهد مدعا که رویه نظام و قوه قضاییه و سایر نهادهای کشور در این زمینه را اثبات می کند، پیام مردم در انتخابات سال 92 است که نشان داد مردم خواستار آرامش و همدلی و همکاری نیروهای نظام هستند.
ثبات و آرامشی که پس از انتخابات سال 92 حاکم شد، نشان داد که هم مردم و هم نیروهای سیاسی و هم مسئولان نظام، خواستار ایجاد آرامش و حذف تنش های سیاسی هستند، زیرا در شرایط خاص کشور که با تحریم و پرونده هسته ای و فشارهای مختلف همراه هستند، شایسته است که از تنش های داخلی و بین گروه های سیاسی کاسته شود و همراهی و همدلی با سیاست میانه روی و اعتدال حاکم شود.
از سوی دیگر، نیروهای اصلاح طلب و تحول خواه و حتی حامیان نامزدهای معترض انتخابات سال 88 نیز اعلام حمایت از انتخابات و مشارکت مردم کردند و حمایت خود را از دولت روحانی و دولت میانه رو و اعتدال گرا با شعار «تدبیر و امید» اعلام کرده و حتی برخی نیروهای اصلاح طلب و تحول خواه اکنون مشغول خدمت در هیات دولت و نهادهای دیگر کشور هستند.
البته در این مسیر سعی شده که به جای نیروهای افراطی و تندرو که ممکن است برخی مطالبات افراطی و حقوق بشری و خواسته های معترضان در سال 88 را اعلام کنند و جامعه را دچار تنش کنند، از نیروهای میانه رو و معتدل و معتقد به حفظ آرامش و بهبود مدیریت در جامعه استفاده شود.
براین اساس، چه ازسوی نیروهای اصولگرا و مسوولان نظام، چه از سوی مردم و رای دهندگان انتخابات که با مشارکت بالای خود پیام آرامش و وحدت و همدلی را اعلام کردند و چه ازسوی بخش عمده نیروهای اصلاح طلب، مسائل و مصلحت کشور در اولویت قرارگرفت و به جای تکرار سخنان و ادعاها و مطالبات سال 88 که باعث ایجاد تنش می شد، مسیر دیگری را برگزیدند که باعث بهبود شرایط و شاخص ها و عملکردهای دولت و سایر نهادهای کشور شد.
براین اساس، واضح است که رافت اسلامی و مدیریت حوادث بعد از سال 88 و حصر سران آن حوادث، باعث بهبود شرایط سیاسی کشور شده است. در حالی که اعدام یا محاکمه در دادگاه و... ممکن بود بهانه ای برای تکرار تنش ها و ادعاها و مطالبات افراطی باشد.
به عبارت دیگر، جامعه ایران و نظام جمهوری اسلامی، نه تنها در بن بست قرار ندارد بلکه اتفاقاً با شیوه گذشت و رافت اسلامی و مدیریت مناسب تنش های سیاسی، ثبات و آرامش و بهبود مدیریت را به جامعه هدیه کرده است و اگر مانند برخی کشورهای منطقه، تنش های سیاسی و حذف و اعدام و زندان و .... رخ می داد، قطعاً نتایج آن برای کل جامعه با خسارت ها و هزینه ها و ناآرامی و... همراه می شد.
همچنین همان طور که مسئولان نظام ازجمله رئیس جمهور اعلام کرده اند در دنیای سیاست که هر گروهی مواضع خود را دارد، لازم است که هر کاری در زمان خود حل شود و باید فرصت داد که زمان مناسب برای حل این گونه مسائل فرابرسد.
این تجربه در گذشته نیز برای برخی سیاستمداران کشور رخ داده است و اولین بار نیست که نظام جمهوری اسلامی یا حکومت ها و دولت های دیگر با چنین موضوعی مواجه می شوند. در طول تاریخ ایران و اسلام، همواره چنین مسائل وجود داشته و افراد هوشیار و خردمند برای آن تدبیر کرده اند.
در جامعه امروز ایران متناسب با پیچیدگی های اجتماعی، رشد فناوری و اطلاع رسانی، مشارکت مردم، وجود نهادهای مختلف مدنی، احزاب و گروه ها و... باید تدبیر بیشتری به خرج داد و اگرچه در تاریخ اسلام افرادی مانند امام علی علیه السلام، متناسب با شرایط آن زمان تصمیم گیری کردند و طلحه و زبیر را زندانی نکردند و با هزینه ها و جنگ آن دوتن در آینده مواجه شدند و ... و برای ما نشانه هایی از عدالت و حق طلبی امام شیعیان برجای گذاشته اند و ... اما ایشان در شرایطی که لازم بود برخورد قاطع با فتنه گران و منحرفان از دین و مصلحت جامعه داشته اند و افراد خطاکار را مجازات کرده اند.
یعنی امام علی ابتدا از طریق مذاکره، یا فرصت دادن و راهکارهای دیگر هشدار داده اند و در زمانی که لازم بوده قاطعانه برخورد داشته اند.
لذا در جامعه ایران امروز و البته با تغییر شرایط جوامع امروزی نسبت به گذشته، نوع مذاکره، گفت وگو، محاکمه، و برخورد قاطعانه باید با تدابیر خاص زمانه ما انجام شود اما اصل ماجرا که ابتدا به افراد و گروه های سیاسی هشدار داده می شود، و سپس برخورد قاطع می شود، رعایت شده است.
مسوولان نظام در سال 88 خواستار پیگیری قانونی شدند و نسبت به اردوکشی خیابانی هشدار دادند و پس از آن برخورد قانونی کردند.
در مورد سران این حوادث نیز، با تدبیر ضمن برخورد مناسب، رافت اسلامی و رعایت وضعیت و جایگاه افراد و گروه های سیاسی و توجه به دیدگاه های مردم و از همه مهمتر، مصلحت کشور و نظام و ضرورت حفظ آرامش و ثبات، باعث شد که چنین روندی را شاهد باشیم که در مجموع خسارات کشور را کاهش داد و فرصت بهبود مدیریت جامعه را فراهم کرد.
اگرچه نقدها و دیدگاه ها و تقدیر و تشکر های مختلفی در این مسیر از هر دو طرف مطرح است، اما نتیجه کلی این روند، به صلاح کشور بود و امید است که فعالان سیاسی این مسائل را درک کنند که در جامعه اسلامی که با رافت اسلامی و مدیریت و عدالت و حق باید همراه باشد، باید به گونه ای عمل کرد که مصلحت همه مردم و کشور باید در اولویت اصلی باشد و پس از آن برای حقوق مردم و اشخاص و افراد باید اقداماتی انجام شود.
لذا سایت جرس و کسانی که هنوز تصور می کنند که محاکمه و برخورد کردن و به میدان عمومی کشیدن مسائل گذشته لازم است و اگر ادعا می کنید که برای مردم و بهبود شرایط کشور فعالیت می کنید، باید توجه داشته باشید که حفظ آرامش و ثبات و تدبیر و همراهی با دولت مهمتر از طرح دیدگاه های افراطی ازسوی هر دو گروه سیاسی کشور است.
سایت جرس با اشاره به تجربه دسال های بعد از انقلاب و عملکرد منافقین نوشته است: اگر این افراد باعث کشته شدن چندین نفر در خیابان ها و زندانها شدند و هنوز هم بر سر مواضعشان هستند چرا باید زنده بمانند؟ مگر نه اینکه گفتند در دهه شصت منافقین (مجاهدین سابق) که در زندان کشته شدند برای این بوده است که بر سر مواضعشان بوده اند و الا ممکن بود شامل رافت اسلامی بشوند؟ تازه آنها چندین نفر بودند و اینها دو نفر! این یک نگاه به مساله است و در این نگاه نظام فعلا پاسخی به نگاهبانان این دیدگاه ندارد.
در این میان اما نگاه دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه اساسا بر فرض اینکه ایشان مجرم بوده باشند مگر نه اینکه باید در دادگاه عادل و بی طرف جرمشان محرز و سپس محاکمه و جزا داده شوند؟ و الا باید آزاد باشند. اگر هم نگرانی نطام از آزادی ایشان فتنه انگیزی های بعدی باشد رواست به تاریخ اسلام تاسی بجوییم.آنجا که ابن عباس به امیر المومنین(ع) پیشنهاد دستگیری طلحه و زبیر را به دلیل امکان فتنه انگیزی در مکه می دهد حضرت زیر بار نمی رود و میگوید هرگز مرتکب این جرم نخواهد شد هرگز! "یابن عباس أتأمرونی بالظلم بدأ و بالسیئه قبل الحسنه و اعاقب علی الظنه و التهمه، کلاً! (الجمل، مفید، ص167) این یعنی قصاص قبل از جنایت که از خاندان عصمت به دور است.