كارآفريني مستقل: فردي كه مسئوليت اوليهي جمع آوري منابع لازم
براي شروع و يا رشد كسب و كاري را بسيج مينمايد و تمركز او برنوآوري و
توسعه فرآيند، محصول يا خدمات جديد ميباشد. به عبارت ديگر كارآفرين فردي
است كه يك شركت را ايجاد و اداره ميكند و هدف اصلياش سودآوري و رشد است.
كارآفريني
سازماني: فرآيندي است كه در آن محصولات يا فرآيند نوآوري شده از طريق القا
و ايجاد فرهنگ كارآفرينانه در يك سازمان از قبل تأسيس شده، به ظهور
ميرسند. به تعريفي ديگر فعاليتهاي كارآفرينانه فعاليتهايي هستند كه از
منابع و حمايت سازماني به منظور دستيابي نتايج نوآورانه برخوردار ميباشد.
كارآفريني شركتي: كارآفريني شركتي به مفهوم تعهد شركت به ايجاد و معرفي محصولات جديد، فرآيندهاي جديد و نظامهاي سازماني نوين است.
كارآفريني
بينالمللي: اين فرآيند زماني ايجاد ميشود كه كارآفرينان براي منابع،
طراحي و توزيع كالا و خدمات خود به شبكههاي جهاني وابسته هستند.
كارآفريني اجتماعي: كارآفريني در يك زمينه اجتماعي براي سازمانهاي غير تجاري و اقتصادي را در برميگيرد.
كارآفرين كيست؟
به
راستي كارآفرين كيست؟ آيا كارآفرينان ويژگيهاي متمايزي از ديگران دارند؟
نگاهي به مسير حركت فعاليتهاي كارآفرينان و كنكاش در مبدأ و منشأ حركت و
انرژي آنان، منجر به شناسايي و ويژگيها و ارایه تصويري اجمالي از خصوصيات
كارآفرينان ميشود.
چه چيزي باعث ميشود كه نشاط حركت به سختي و
سكون غلبه كند؟ آرزوي آن چيزي كه امروز نيست ولي فردا ميتواند باشد، اولين
چيزي است كه جمود كارآفرين را درهم ميشكند. يعني كارآفرين آرزومند است.
آنچه جهت و سير كارآفرين را براي رسيدن به آرزوهايش تعيين ميكند از درون او بر ميخيزد. يعني كارآفرين كنترل دروني دارد.
او
براي آنكه بتواند درست آنچه را كه ميانديشد عينيت بخشد و عزم خود را عملي
كند بايد رئيس و كارفرماي خود باشد. يعني كارآفرين نياز به استقلال دارد.
ذهن
پوياي او مرزهاي از پيش تعيين شده و قالبهاي رايج را درهم ميشكند. و با
وجودي كه همان چيزي را ميبيند كه ديگران ميبينند، اما چيزي را ميانديشد
كه ديگران نميانديشند. يعني كارآفرين خلاق است.
وقتي كه خلاقيت از
ذهن به عمل منتقل ميشود، نوآوري صورت ميگيرد. كارآفرين كسي است كه
ميتواند خبر مخاطرات راه را براي ديگران بياورد. يعني كارآفرين خطرپذير
است.
او به جاي آن كه منتظر ضمانت بماند، به فكر و تلاش خود تكيه
ميكند، به مشكلات حمله ميكند و پيش ميرود پس منفعل نيست. يعني كارآفرين
روحيهاي تهاجمي دارد.
لحظه تصميم آغاز، تنها زماني نيست كه او با
ريسك مخاطره مواجه ميشود. ابهام يك پايان نامعلوم، بر هر قدم اين راه سايه
مياندازد. يعني كارآفرين قدرت تحمل اين ابهام را دارد.
كسي كه
آگاهانه و پيشاپيش خود را در ميدان مواجهه با مسائل مياندازد، بايد توان
سخت كار كردن در شرايط پر تنش را هم داشته باشد. يعني كارآفرين با وجود تنش
زياد، كارايي خود را حفظ ميكند.
البته ذكر اين مطلب نيز لازم است
كه تعريف مجموعهاي از صفاتي كه كارآفرين ايدهآل را به تصوير ميكشد امكان
پذير نيست و از طرفي هر فرد كارآفرين تمام ويژگيهاي به دست آمده در
تحقيقات كارآفريني را ندارد.
با توجه به تعاريف ارائه شده در اين خصوص ميتوان گفت كارآفرين كسي است كه:
كار و اشتغال ايجاد كند.
خود اشتغالي و ديگر اشتغالي در سطوح مختلف جامعه ايجاد كند.
محصولات يا خدمات جديد به وجود آورد.
خلاقيت و نوآوري كاربردي در توسعه خدمات، صنعت و اطلاع رساني داشته باشد.
با خطرپذيري، فعاليتهاي توليدي و اقتصادي انجام دهد.
نيازها را شناسايي و آنها را برآورده سازد.
منابع و امكانات را به سوي هدفهاي توليدي و تكنيكي هدايت كند.
براي تقاضاهاي بالقوه محصول بيافريند (پيشبيني در عرضه و تقاضا)
ايده خلاق را به ثروت تبديل كند.
منبع: بانکی دات آی آر
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com