براساس سخنان رسمی وزیر کشور فرانسه، بیش از 1000 شهروند فرانسوی در صفوف داعش مشغول مبارزه هستند. گستردگی جغرافیایی این شهروندان فرانسوی هم تمام فرانسه را دربرمی گیرد.از شهر مارسیلیا در جنوب تا شهر پاریس در شمال فرانسه گستره فعالیت داعشی های فرانسوی است.
گروه بین الملل، براساس سخنان رسمی وزیر کشور فرانسه، بیش از 1000 شهروند فرانسوی در صفوف داعش مشغول مبارزه هستند. گستردگی جغرافیایی این شهروندان فرانسوی هم تمام فرانسه را دربرمی گیرد.از شهر مارسیلیا در جنوب تا شهر پاریس در شمال فرانسه گستره فعالیت داعشی های فرانسوی است.
به گزارش بولتن نیوز، مراد فارس، مراد فرانسوی یکی از این جهادی های تازه فرانسوی است که به نام امیر شکارچی معروف شده است.مراد یکی از جوانان تربیت شده شرق فرانسه است، منطقه ای که همیشه جبهه ملی راست ضد اسلامی همواره بخش اعظم آرای مردم این منطقه را به خود اختصاص می دهد.
در سال 2014 بعد از پیگیریهای متعدد توسط سازمانهای امنیتی در ترکیه
دستگیر شد و در 11 سپتامبر 2014 در فرانسه برای اولین بار در مقابل قاضی
ویژه ضد تروریسم قرار گرفت. امیر شکارچی، مراد فرانسوی، 5 ماه پیش از
دستگیری اش گفتگویی با مجله فایس انجام داده بود. این افراد جهادی که اقدام
به این گونه گفتگوهای رسانه ای می کنند و خود را در معرض رسانه های گروهی
قرار می دهند برای همیشه فکر بازگشت به وطن را از سر خود خارج می کنند.
در این گفتگو، مراد فرانسوی در خصوص دلایلی صحبت می کند که سبب شد فرانسه
را ترک کرده و به سرزمین جدید جهاد مراجعه کند.(آنچه اینجا قابل توجه است
این است این اقدام یک بازگشت روانشناسی به سیستم و ارزشهایی است که سبب می
شود جوان اروپایی و فرانسه در حالیکه عده ای در جهان در فکر بازگشت به
اروپا و اقامت در آن هستند این کشورها را ترک کرده و به ناامن ترین مکان
دنیا بروند و به تندروترین سازمان تروریستی در جهان (داعش و جبهه النصره )
بپیوندند.
چنین بازگشتی به گروههای جهادی و تندرو و رادیکال، ما را در مقابل بحث مهمی به نام هویت قرار می دهد.هویت قبل ازورود به این گروهها و هویت بعد از ورود به این گروههای تروریستی.آیا فردی که با یک چاقو در دست سر یک نفر را می برد و به عنوان یک بازیگر فیلم های سینمایی تصویر این سر بریدن را در شبکه های اجتماعی پخش می کند در زمانی قبل از آن آیا یک فرد عادی بوده است؟آیا این فرد در مرحله قبل تر صاحب خانواده بوده و زندگی معمولی را پشت سر می گذاشته است؟چرا در شرایطی که سوری ها و عراقیها تحت کنترل داعش از ترس جانشان سرزمین خلافت اسلامی را ترک می کنند این افراد به آنها می پیوندند؟
برای پاسخگویی به این سوالات که می تواند در یک پروژه تحقیقی انجام شود تحقیقات اجتماعی و روانشناسی، دو نوع از بازیگران فعال در این گروههای تروریستی را شناسایی کرده اند.
نوع اول جوانانی هستند که در حاشیه شهرهایی چون پاریس،لیون، مارسیلیا، استراتسبورگ و ... زندگی می کنند و اصالتا مسلمان هستند، آنها از همان اوان کودکی در بین یک سیستمی با ارزشهای دینی بزرگ شده اند.ازهمان اوان تولد نام خداوند و نام اسلام را می شنوند و وقتی بزرگ هم می شوند باز با همان تعریف مسلمانی هویت خود را جستجو می کنند .این افراد قوانین اسلام را رعایت می کنند تا هم به دیگران ثابت کنند مسلمان هستند و هم هویت خود را بازیابند.
از این رو برخی از آنها تبدیل به کارگاه تولید مقالات و مطالب تند رادیکالی می شوند.این تولیدات هم در شکل افراطی ترش تا سربریدن و منفجر کردن خود ادامه پیدا می کند.
نوع دوم هم کسانی هستند که در رده قشرهای متوسط جامعه به شمار می روند و از همان اوان کودکی در حاشیه های شهر بزرگ نمی شوند و در طبقات اجتماعی میانه تربیت می شوند.برعکس دسته اولی ها این طیف ها از طریق اینترنت وحضور در شبکه های اجتماعی با گروه داعش آشنا می شوند و در این مسلک پرورش می یابند.این گروههای تندرو رادیکال که به نام اسلامیسم رادیکال خود را معرفی می کنند یکی از اندیشه هایی هستند که می خواهند از طریق خشونت و جنگ مشکلات را حل و فصل کنند، این در حالی است که تمامی تفکرات تندرو در اروپا روی آوردن به خشونت مسلحانه را رد کرده اند..با این حساب می توان گفت که اگر در گذشته این گروهها در اروپا محلی برای گروههای تندرو و خشونت گرا بودند امروز داعش و جبهه نصره این جوانان را به خود جذب می کنند.
برگرفته از نوشته عادل باخوان از آژانس خبری باس نیوز