مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است.
گروه سبک زندگی، مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
به گزارش بولتن نیوز، امربه معروف امر، امر به فرهنگیاش مربوط به ما است. آن قسمت که زوری است به عهده نيروي انتظامی است. یکی از برکات امر به معروف و نهی از منکر، حفظ خویشتن و خانواده است. اگر شما در محیط اداری دیدید که مدیر یک جایی، یک زلیخایی را آورده منشی خودش کرده، هیچ چیز را هم رعایت نمیکند، فقط کافی است بروید به رئیس بگویید که آقا این چه وضعی است، این دینی نیست. اینجا حداقلاش این است که خود شما در اداره حفظ میشوید. اگر بخواهند در اداره اختلاسي هم بکنند ميگويند اين زبانش دراز است به درد اين کار نميخورد و حفظ ميشوي از وسوسههايشان.
پس یکی از برکات امر به معروف و نهی از منکر این است که خود شخص را سالم نگه میدارد. در بسیاری از مواقع که شما طرفتان را امر به معروف و نهی از منکر میکنید، چون غرور دارد نمیپذیرد. شروع میکند با شما بحث کردن. اما همین که شما رفتید، این گرد و غبار که ته نشین شد، رویش تأثیر میگذارد. غیر ممکن است تأثیر نگذارد. شما ببینید اگر مدیری اتاق خودش را خیلی مجلّل درست کرده، با پول بیت المال و دکوراسیون آنچنانی ساخته، اگر هر کارمندی توی این اداره بیاید بگوید آقای فلانی شما دو سال رئیس ما هستید، ولی ما اینجا سی سال کارمندیم میمانیم، این چه وضعی است شما با پول بیت المال انجام میدهید؟ رئیس اداره داخل اتاق نشسته. هی دم به دقیقه در میزنند آقا معذرت میخواهم خیلی هم مودب، خیلی با لبخند، خیلی محترم. میگویند آقا این وضع درست نیست. رئیس میگوید این اداره سي تا کارمند داره بيست تاي آن آمده به من تذکر داده نميشود دکور را عوض کرد، فعلاً به مصلحت نيست!
یکی دیگر از برکات امر به معروف در حوزههای اجتماعی، آزاد شدن جامعه از افتخارهای دروغین است. اگر در جامعه امر به معروف و نهی از منکر نشود، به مرور زمان جامعه معیارهایش یادش میرود. آرمانهای دینیاش یادش میرود. مثلاً در فضای اداری رسم است هر مدیری میخواهد عوض بشود، میآیند برایش تودیع میگیرند و به آن هدیه میدهند. این هدیه دادن در کجای دین و شرع آمده که از پول بیتالمال باید هدیه بدهید. به معاون یا رئیس یا هر شخص اداری که قرار است برود یا عوض شود از جیب خودش اشکال ندارد ولی مشکل این است که مدیر از جیب خودش نمیدهد. اگر هم خدمتی انجام داده، کار مثبتی انجام داده، اینها همه وظیفه بوده است. چرا منت میگذاری سر جامعه؟
مثلاً در تعالیم دینی داریم فرزندی که بدنیا میآید، چیزی قربانی شود یا طعامی داده شود به فقیر و فقرا. حال برای آن کودکی که به دنیا آمده شامی تدارک میبینند و این شام باعث دعوت میهمانان میشود و بعد این میهمانی در تالار برگزار میشود و تالار هم بدون ساز و آواز و رقص یعنی هيچ. آیا تعالیم دینی این را میگوید؟ اینجا افتخارات کاذب و دروغین است. عروسیهای آنچنانی و بعد هم با افتخار میگویند آقا عروسی فلانی چقدر با کلاس بوده. اینها همه کاذب است. قرآن فرمود شریفترین شما با تقواترین شماست. پیامبر یکی از مهمترین کارهایی که کرد این بود که افتخارات دروغین را تبدیل به افتخارهای واقعی کرد. رسم و رسومات کاذب را از بین برد.
معروف چیست؟ معروف این است که خدا میپسندد. منکر آن است که خدا نمیپسندد. اگر ما دیگران را به آن چیزی که خدا میپسندد دعوت کردیم یا از آن چیزی که خدا نمیپسندد منع کردیم، دو تا موضوع به وجود میآید. یا ما را ترک میکنند، با ما قطع رابطه میکنند، که اینجا ما ضرر نکردهایم. تأثیر دیگر آن است که دیگران از تو انتظار معصیت ندارند. از تو انتظار پارتی بازی کردن ندارند. از تو انتظار دروغ گفتن ندارند و از تو درخواستهای بيجا نمیکنند. آقایی که سابقهی مبارزاتی داشت و بعد هم شهیدشد، پست بزرگی گرفت اول انقلاب در دوران حیات خودش. بعد از اینکه پست بزرگی گرفت آقایی آمد درب خانه او گفت پسرم بیکار است اگر میشود بگذار او را استخدام کن. يعني بيا پارتي بازي کن. ولی روح کار بزرگ امام که با پارتی بازی نمیخواند. میگوید توی یک جمع بزرگی نشستم. یک شهید بزرگواری که اهل فکر و معنا بود گفت «ببین تو چه کاری کردی که از تو انتظار پارتی بازی میرود. برو فکری به حال خودت بکن، پارتی بازی کار نا مشروعی است.» يعني اصلاً تو بايد جوري باشي که کسي از تو انتظار پارتي بازي هم نتواند داشته باشد.
عقیل آمد پیش حضرت علی (ع) و گفت من خیلی بچه دارم. آن پول یارانهای که به من میدهی کفاف من را نمیکند. یک خورده از پول بیت المال بيشتر به من بدهید. حضرت میگوید نمیشود. میگوید از پول خودت بده. حضرت میگوید فعلاً ندارم. دید داداشش باز اصرار میکند. یک چيزي از توی تنور آتش درآورد و انداخت در دست عقیل و مابقی ماجرا که میدانید. باید قبل از اینکه مدیر بشویم امر به معروف و نهی از منکر بکنیم و امر به معروف و نهی از منکر باید با مهربانی باشد. یک خانمی در محیط دانشگاهی میآمد و وضع مناسبی نداشت، از لحاظ حجاب. انتظامات دانشگاه میگوید خانم وضع خودتان را درست کنید، تالار عروسی که نمیآیید، اینجا دانشگاه است. یک کم که گذشت دختر آمد سر کلاس. من به او گفتم ببین دخترم، شما چه کسی را در این دنیا بیشتر از همه دوست دارید؟ گفت پدر و مادرم. گفتم کی را از همه بیشتر دوست دارید؟ گفت خدایی که مرا خلق کرد. گفتم همان خدایی که تو او را دوست داری میپسندد که شما زیباییهایت را همهاش عرضه نکنید در جمع و اینطور بیایید در جامعه. مقداري از آن را بگذاريد براي همسرتان، ذخيره کنيد براي خوشبختي يک عمر زندگي مشترک. گفت تا حالا به این فکر نکرده بودم. گوش هم نکرد چند روزی. ولی بعد از چند روز در دانشگاه میدیدم که وضعش بهتر شده.
یک جایی هم است که شما به نماز خواندن و انجام شریعت دینی پسرتان حساسیت نشان نمیدهید. بعد از مدتی میآید میگوید بابا من زن میخواهم. شما هم خوشحال میشوید. میگویید خوب پسر جان حالا کی را میخواهید؟ میگوید فلانی را پدر. میگویي پسر جان، آنها که متدين نيستند. صدو هشتاد درجه با ما فرق دارند. فرنگی یا غربی هستند. بدرد تو نمیخورند. پسر میگوید الا و بالله من او را میخواهم. برای چیست که اینجوری میشود؟ برای اینکه از اول برای خواندن نماز و روزه گرفتن و انجام واجبات پسرتان حساسیت نشان نمیدادید. او هم دچار این رابطهی نامناسب قرار گرفت.
ادامه دارد...