گروه سیاسی، از موقعی که تروریستهای تکفیری داعش لوله تفنگ های خود را به سمت کردستان تغییر دادند و آمدند تا کردستان عراق را هم در زمره دولت اسلامی خود قرار دهند، رایزنی رهبران کُردعراقی و در راس آنها مسعود بارزانی ریاست اقلیم کردستان عراق با دوستان اقلیم شروع شد تا به کمک کردستان بیایند و کردها را در صف مبارزه با تروریسم بین المللی که شخص ریاست اقلیم از آنها به عنوان دولت ترور یادکردند، تنها نگذارند.
به گزارش بولتن نیوز، در این راستا دکتر فواد حسین، رئیس دیوان ریاست اقلیم کردستان عراق به ترکیه رفت و پاسخ قانع کننده ای برای کُردها از ترکیه دریافت نشد. تُرک ها این بهانه را داشتندکه نزدیک به انتخابات هستند و بخشی ازکارشناسان نظامی شان گروگان داعش هستند ولذا نمی توانند دخالت بکنند.
این در حالی بود که داعش به 20 کیلومتری اربیل رسیده بود و بخشی از مردم شهر اربیل هم شهر را ترک کرده بودند.
آمریکایی ها نیز برای اینکه تصمیم بگیرند نیاز به زمان داشتند و هر چند زمان هم گذشت و تنها به حملات هوایی بسنده کردند آنهم به شیوه محدود در برخی از مناطق.
تنها کشوری که در مقام پاسخ سریع، واکنش نشان داد و کمکهای نظامی خود را به فاصله کمتر از 4 ساعت روانه اربیل کرد جمهوری اسلامی ایران بود و درصف مقدم مبارزه با تروریست ها کارشناسان نظامی جمهوری اسلامی ایران به کمک نیروهای پیشمرگه آمدند و با کمک به سازماندهی جبهه ها اجازه ندادند که تروریستها بیشتر از آنچه که بود پیشروی بکنند و در ظرف روزهای بعد دیدیم که نیروهای پیشمرگه توانستند نه تنها تروریست ها را عقب برانند، بلکه ضربات مهلکی را به تروریست ها در تمامی محورها وارد بکنند.
اگرچه در مقابل کمک جمهوری اسلامی ایران برخی از نویسندگان وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق اعتقاد داشتند جمهوری اسلامی ایران با این اقدام خود جنگ شیعه و سنی را در عراق تبدیل به جنگ عراق و تروریستها کرده است و نمی بایست کردها از ایران کمک می گرفتند ولی در پاسخ باید گفت این نویسندگان فراموش کرده اند که اگر رهبران این کار را نمی کردند باید اجازه می دادند تا داعش بیش از 5میلیون نفر را روانه مرزها می کرد همانگونه که در شنگال بیش از 200 هزار نفر را آواره کرد و براساس آمار مسئولین کرد عراقی هم اکنون بیش از 1،5 میلیون نفر آواره اقلیم شده اند.
اما شخص مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق با مسئولین جمهوری اسلامی ایران وارد تماس شد و به هر روی اقلیم و جمهوری اسلامی ایران در صف مبارزه با تروریسم تکفیری ها دریک جبهه شروع به مبارزه کردند.بعد از چند روز نیز ریاست اقلیم شخصا در نامه ای رسمی به ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران از این همکاری تشکر و قدردانی به عمل آورد.
در اینکه تروریسم، امروز یک درد مشترک برای همه منطقه است شکی نیست اما سوال این است که ما حصل این مبارزه مشترک با تروریستها در کنار اقلیم برای جمهوری اسلامی ایران و ایرانیها چه بوده است؟
هرچند نباید این مبارزه را به حساب داد و ستد دانست اما این هم یک واقعیت است که انتظاری که از دوستان می رود از دشمنان نمی رود.
در حوزه فرهنگی باید به این واقعیت اشاره کرد که در تمام این مدت تک رسانه های منتصب به حزب دمکرات کردستان عراق کاسه داغ تر از آش برای گروههای ضد انقلاب شده و اقدام به جریان سازی به نفع گروههای ضد انقلاب می کنند که وا مصیبتا این گروهها از ریاست اقلیم ناراحت شده و معتقد هستند که ریاست اقلیم آنها را به جمهوری اسلامی ایران فروخته است. این در حالی است که در عمق خاک عراق مبارزه مشترک با تروریستها ادامه دارد و این گروهها هم در سایه همین مبارزه و حضور جمهوری اسلامی ایران در اردوگاههای خود آرام گرفته و خوابشان پریشان نشده است.
همین تک رسانه بطور میانگین روزانه بیش از 1 ساعت خود را به این گروهها اختصاص می دهد و سرنوشت این گروهها را فراتر از سرنوشت اقلیم تجسم می کنند و افکار عمومی را نه تنها نسبت به ریاست اقلیم بلکه نسبت به جمهوری اسلامی ایران نیز تحریک می کنند.ضمن اینکه باید گفت این رسانه علیرغم موضع ترکیه نسبت به اقلیم هیچ نقدی را در خصوص سیاستهای ترکیه در قبال اقلیم پوشش نمی دهد.
این حمایت رسانه ای تا جایی است که تمام رسانه های این گروهها به این حجم به گروههای خودشان نمی پردازند.هرچند بهانه این باشد که این رسانه ها آزادی بیان دارند و می توانند مستقلانه نقد بکنند که در پاسخ باید گفت هر رسانه ای در تمام دنیا یک سری خطوط ملی را نباید زیر پا بگذارد و آزادی هم به معنای رهای مطلق نیست .چرا که این اقدام تک رسانه، هم نقض حاکمیت ملی اقلیم است و هم نقض روابط بین الملل اقلیم با جمهوری اسلامی ایران.
در سطوح اقتصادی نیز در سایه این امنیت ایجاد شده تنها شرکتهای ترکی هستند که اجازه فعالیت در پروژه های اقتصادی را پیدا می کنند و سر شرکتهای بزرگ ایرانی بی کلاه می ماند .اگرچه در این خصوص انتقاداتی به خود شرکتهای ایرانی وارد است ولی واقعیت این است که استراتژی اقلیم در سطح کلان واگذاری پروژه ها به شرکتهای ایرانی نیست.
در سطح روابط مردمی بین دو اقلیم و جمهوری اسلامی ایران هم باید گفت که علیرغم کنترل پاسپورت ایرانیان در مرزها بخصوص در مرز باشماق مریوان، ایرانیها تا موقعی که به سلیمانیه می رسند بیش از چندین ساعت و در چندین نقطه مورد بازجویی قرار می گیرند و اگر وسایلی هم داشته باشند که بماند تمام وسایل آنها را زیر و رو می کنند .
این ایست بازرسیها درفاصله یک ساعتی مرز باشماق به سلیمانیه به حدی است که یک سفر یک ساعته برای ایرانیها به سفر قندهار تبدیل شده و بیش از چندین ساعت طول می کشد.
وامصیبتا زمانی است که اگر کسی پرونده ای هم داشته باشد، که اگر این چنین باشد دیگر مصیبت است و سفر به سلیمانیه برای ایرانیها تبدیل به سفر جهنمی می گردد و رفتارهای ناشایست و تحقیرآمیز تمامی ندارد.در اینگونه مواقع همه ارتباط افراد قطع می شود و اجازه داده نمی شود که با هیچ کسی هم تماس بگیرند.
مکاتبات در اقلیم نیز بین اربیل و سلیمانیه مکافات است و به دلیل نبود سیستم هماهنگ و به قول خود کردهای اقلیم دو حکومتی یک نامه برای اینکه از اربیل به سلیمانیه برسد سالها طول می کشد و در این زمان اگر کسی هم دسترسی به کسی نداشته باشد باید قید همه چی را در اقلیم بزند.
در ورای همه این رفتارها باید تاکید کرد که حفظ امنیت برای هر کشوری و هر منطقه ای حیاتی است اما این به معنای توهین و تحقیر ایرانیها نیست. ضمن اینکه اگر فردی با پاسپورت وارد اقلیم می شود و ورودش در سیستم مرزی عراق و اقلیم ثبت می شود چه نیازی به این هست که در فاصله یک ساعتی به سلیمانیه در بیش از 4 نقطه اسامی این افراد ثبت شود و به بهانه ثبت اسامی و بازرسی، ساعتها ایرانیها معطل گردند.
اینها بخشی از مشاهدات خبرنگار بولتن نیوز در اقلیم کردستان عراق است که با نوع روابط اقلیم با جمهوری اسلامی ایران و سخنان رهبران اقلیم در خصوص جمهوری اسلامی ایران همخوانی ندارد.فراتر از این براساس سخنان برخی از راننده های کامیون ایرانی که کار انتقال سوخت و کالا را به اقلیم انجام می دهند در بسیاری از مواقع این راننده ها توسط مامورین امنیتی مورد ضرب و شتم هم قرار می گیرند.
از این رو خطاب این سخنان و گزارش ریاست اقلیم کردستان عراق و مسئولین جمهوری اسلامی ایران است که پیشنهاد می شود به این رفتارهای توهین آمیز در مسیرها بخصوص در مسیر مریوان به سلیمانیه خاتمه داده شود چرا که اگر با دوستانمان بخواهیم رو راست باشیم بهتر است در سطوح عملی و روابط لایه های پایین جامعه نیز حرمتها را نگاه داریم.
سخن آخر اینکه به توهین و تحقیر به مسافرین ایرانی در اقلیم پایان دهید و ایرانیها را قربانی چند اداره ای و چند سیاستی و چند حکومتی در اقلیم نکنید.
می ذاشتیم داعش اربیل بگیره تا بفهمن چه خبره.
ما کردهای ایران از این بارزانی ها نارضی هستیم
انشالله که دست دوستی از هر طرف دراز بشه پس زده نمیشه
شما هم نگران نباش و دعا کن که هم مسئولین اقلیم و هم مردم بتونند این حوادث رو به سلامتی پشت سر بذارند.
بارزانی هم بعد از این حوادث مطمئناً به رفع مشکلات خواهد پرداخت
قبل از این ملت کرد بدانند همه مردم ایران نه بخاطر داد و ستد و یا مسائل سیاسی بلکه بخاطر عرق دینی و همسایگی، حامی مادی و معنوی، خصوصاً نظامی آن ها خواهد بود و از صمیم قلب رهایی همه اکراد و سرزمینشان از چنگ تروریست های داعش از خداوند خواستارم
من ایرانی و کُردم ولی از این بارزانیخوشم نمی یاد .
شما غير كوردها بايد از كاك مسعود بارزاني تشكر كنيد كه اجازه نمي دهد كومله و دمكرات با شما در ايران بجنگند.
حتي اگه او نبود الان شما بايد با داعش مي جنگيديد كه دشمني داعش با شيعيان ايران خيلي از كوردها بدتر است و سرشان را در صورت دسترسي مي برد!
اينم بدونيد كه كردستان عراق خيلي جاسوس و دشمن دارد و اگه اين اقدامات نبود حتي يك ساختمان در اربيل سالم نبود .
امید است دست فتنه و تفرقه نیز از آستین مسئولین اقلیم، کوتاه گردد.
در حکومت بعثی کرد ها خونه های خودشون رو رها می کردن و کوچ می کردند ولی این مجاهدین حزب الله بودند که این اقلیم رو سرپا نگه داشتند. داعش، و ترکیه و ... آرزوی نوشیدن خون کردها رو دارند.