وقتی دکتر روحانی به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد، به علت نزدیکی ایشان به هاشمی رفسنجانی، عدهای از همراهان جریان فتنه به خیال باطل فرض کردند که ایشان مسئلهی رفع حصر سران فتنه را به عنوان اولویت کاری خود قرار خواهد داد. در نتیجه این مقوله به عنوان مطالبهی اصلی اصلاحطلبان رادیکال و فتنهگران از دولت یازدهم در رأس فعالیتهای ایشان قرار گرفت.
گروه سیاسی، وقتی دکتر روحانی به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد، به علت نزدیکی ایشان به هاشمی رفسنجانی، عدهای از همراهان جریان فتنه به خیال باطل فرض کردند که ایشان مسئلهی رفع حصر سران فتنه را به عنوان اولویت کاری خود قرار خواهد داد. در نتیجه این مقوله به عنوان مطالبهی اصلی اصلاحطلبان رادیکال و فتنهگران از دولت یازدهم در رأس فعالیتهای ایشان قرار گرفت.
به گزارش بولتن نیوز، اولین مصاحبهی مطبوعاتی دکتر روحانی را بخاطر دارید؟ چند خبرنگار وابسته به اصلاحطلبان رادیکال دائما در حال برهم زدن فضا بودند تا به هر شکلی که شده از زیر زبان رئیس جمهور تازهکار حرفی در خصوص رفع حصر بکشند، اما نشد. اینها گذشت تا رسیدیم به انتخاب کابینه. مجلس صریحا اعلام کرد به هیچکدام از آنهایی که شائبهی نزدیکی به فتنهگران را داشته باشد، رأی نمیدهند.
مراسم کسب رأی اعتماد به کابینهی دولت یازدهم را که سال گذشته در ماه مرداد برگزار شد به خاطر دارید؟ چه آنهایی که به این جریان فتنه وابسته بودند و چه نبودند، سعی کردند خود را از این ننگ دور کنند. و چه نطقها که نکردند. به طور مثال سخنرانی دکتر نجفی را بخاطر دارید؟ و یا سخنرانی دکتر توفیقی را؟ که انگار هیچ ارتباطی با آن جریان نداشته و برای رسیدن به وزارت، جنبش سبز را زیر پایشان له کردند.
اما بالاخره برخی از افراد مطرح شده برای کابینه به این مشکل آلوده بودند و مجلس براساس ادعای قبلی، همهی آنها را رد صلاحیت کرد. و این یعنی، فتنه مسئلهای نیست که دولتها مجاز به آلوده بودن به آن بوده و یا اینکه بخواهند به تنهایی تکلیف آنرا روشن کنند. بلکه فتنه مسئلهای در ارتباط با اصل حاکمیت نظام است و باید تصمیم در رابطه با آن را همهی حاکمیت بگیرد نه یک بخش آن مثل دولت.
گرچه عدهای که اصلیترین کاسب فتنه بوده و دائما در حال فشار آوردن بر ارکان نظام به بهانهی فتنه هستند، دائما از این میگویند که باید این حرفها تمام شود و به نوعی قصد اهمیتزدایی از مسئلهی فتنه دارند (البته هدف اصلیشان این است که فضا برای جولان بیشتر خود را مهیا کنند) اما تأکید دوبارهی رهبر انقلاب بر این مسئله در دیدار با هیئت دولت و اشاره به لزوم فاصلهگذاری دولت با فتنه نشان از نکات دیگری دارد.
نکتهی اول اینکه هنوز هم این مسئله مهم است و از منظر روند انقلاب اسلامی، فتنهی 88 یک پیچ تاریخی و محک اساسی بوده و باید همهی آنهایی که ادعای سوار بودن بر قطار انقلاب را دارند، نسبتشان را با این مهم معلوم کنند. و نکهی دوم اینکه دولت باید همچنان به فتنه به عنوان یک خط قرمز نگاه کند و بدیهیست که بین این حالت با مثلا حالت فتنه به مثابه یک مشکل سیاسی تفاوت وجود دارد.
این تفاوت کجا معلوم میشود؟ آنجایی که نزدیکان به فتنه سعی میکنند وزارت علوم و وزارت ورزش را به عنوان پایگاههای اصلی بازتولید خود مدنظر قرار داده تا با هزینهی بیتالمال نظام، علیه آن اقدام کنند. حال وقتی فتنه فقط یک مشکل سیاسی نبوده بلکه یک خط قرمز برای نظام است، پیامی که به دولت میدهد این است که قوه مجریه باید مراقب باشد تا وزارتخانههایش لانهی تکثیر آنها نباشد.
یا جای دیگری که این تفاوت معلوم میشود در کجاست؟ آنجایی که فتنهگران به طور مدام در حال فشار آوردن بر وزارت ارشاد هستند تا از طریق معاونتهای مختلف و محوصلات هنری گوناگون، حرفهای اشتباه خود را به خورد جامعه بدهند. البته باید گفت متأسفانه این فشارها در بعضی جاها جواب داده و در عرصهی نشر یا سینما شاهد شنیدن صدای ناخوشایند فتنهگران هستیم.
علی ایحال بهتر است که دولت همچنان به فتنه به مثابه خط قرمز نگاه کند و تا حد امکان درگیر آن نشود. چون این مسئله، دارای حاشیههای زیادیست که اگر دولت بخواهد درگیر آن شود، مجبور است تا انرژی و هزینهی زیادی را که باید صرف کارهای اساسی بکند، خرج مسئلهی فتنه بکند که اصلا لازم نیست. به نظر میرسد وقتی کشور ما مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی روبهروست، اصلا نباید انرژی معطوف به آنها را خرج کار دیگری کرد. امیدواریم که دولت یازدهم هم تا حد امکان از حواشی فتنه دور مانده تا بتواند در امر خدمترسانی موفقتر باشد، انشاالله...