مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
گروه سبک زندگی، مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
به گزارش بولتن نیوز، بسم الله الرحمن الرحیم فأَصلح مِثواک، و لا تَبِع آخِرَتِکَ بِدُنیاکَ، وَدَعِ القُول فِیما لا تعرف والخِطاب فِیما لاتُکلّف، وأَمسِک عَن طَرِیقٍ إِِذا خِفتَ ضَلالَتَه، فأِّن الکفّ عند حیره الضّلال خَیرٌ مِن رُکوبِ الأهوال، وأمر بالمعروف تکُن مِن أَهلِه و أنکِرِ المنکر بِیدِکَ و لِسَانِک و باین مَن فَعَله بِجُهدِکَ، و جاهِد فِی الله حقَّ جِهاده ولا تأخُذکَ فی الله لَومَه لائم، و خُضِ الغَمراتِ لِلحَقّ حَیثُ کان...»
در جلسات گذشته گفتیم که حضرت علی (ع) با ابزار نامه تلاش کردند که اصول اساسی تعلیم و تربیت را اجرا کنند و به فرزند خودشان امام حسن (ع) و کلیهی فرزندان دینی و فرزندان عرفانیشان آموزش دهند. گفتیم در اول نامه، ابتدا تلاش کردند که بینش درست و واقعی از دنیا ارائه بدهند. در مرحله بعد، سعی کردند به فرزندشان بفهماند که مبتنی بر این بینش چه باید کرد. در این دستورات، حضرت علی (ع) قلب انسان را محور تربیت قرار دادند.
مثال زدم خدمتتان، ما در مدرسه در ایام امتحانات تحت فشار و استرس امتحان، ممکن است هول بشویم و اطلاعاتمان فراموش بشود. در روز قیامت هم طبیعتاً ما دچار هول قیامت خواهیم شد و آنجا از ما مدرک دکتری، آیت اللهی و ... را نمیپذیرند. پس حضرت هدف تربیت را قلب قرار میدهند و در ادامه، دوازده کار را به فرزندشان توصیه میکنند که باید این کارها را انجام بدهی. محور همهی این دوازده کاری که باید انجام بشود و هدف همهی این دوازده کار این است که زندگی دنیایی و اساساً زندگی در دنیا، زندگی مسافرخانهای است، جدی نیست. اگر کسی میخواهد جدی نبودن دنیا را بفهمد باید جدی بودن قیامت برایش حل شود. چون برابر هر راستی یک دروغ وجود دارد.
ببینید این تقابل دنیا و آخرت به تعبیری تقابل روز و شب است. یک نفر میگوید الان روز است و یکی دیگر میگوید الان شب است. کدامشان درست است؟ نمیتواند هر دو درست باشد. لااقل یکی از اینها دروغ است و ما این مسئله را در تربیت بهش میرسیم که چقدر مهم است که ما زندگی خودمان را بر اساس راست و حقیقت نظم بدهیم و یا با دروغ؟ اگر بر اساس تعالیم حضرت علی (ع) قیامت اصل است و جدّی و دنیا اصل نیست و جدّی نیست، هر دستوری که بخواهد ما را در این مسیر قرار بدهد که میوهاش و نتیجهاش برای ما این بشود که دنیا اصل قرار بگیرد، این نشان میدهد زندگی ما با دروغ شکل گرفته است، یک دروغ بزرگ.
آن چیزی که ما الان در صحنهی زندگی اجتماعی در قالب مقایسههای ظاهری میبینیم این است که مثلاً حالا گاهی اگر خانم به شوهرش میگوید کوکب خانم شوهرش پرایدش را سمند کرده، تو چقدر بی عرضهای که نتوانستی این را انجام بدهی؟ رقابت ما این است که مثلاً ماشین را عوض کنیم. این چه رقابتی است؟ مبنای این رقابت وقتی دینی نباشد، یعنی این زندگی با مبنای دروغ شکل گرفته. چه دروغی؟ این دروغ بزرگ که دنیا اصل است نه آخرت. اگر کسی میخواهد جدی نبودن دنیا را درک کند و بفهمد، باید جدّی آخرت را درک بکند. به چه صورت باید درک بکند؟ فرمود «فأَصلح مِثواک »یعنی چه؟ یعنی محل و مأوای خودت را اصلاح کن. حضرت توی این عبارت نمیفرمایند مأوای آخرتت را را اصلاح کن. گویی دو تا مأوا نداریم که حضرت بفرمایند مأوای آخرتت را اصلاح کن و مأوای دنیا را ول کن. اساساً در تفکر دینی دنیا محل امنی برای انسان نیست. دنیا مسافرخانه است. دنیا گذرگاه است. برای همین حضرت میفرمایند«فأَصلح مِثواک و لا تَبِع آخِرَتِکَ بِدُنیاکَ» یعنی آخرتت را، مأوایت را درست کن. دنیا اصلاً مأوا نیست که بخواهد بگوید اصلاح بکن. خانه اینجا حذف میشود.
مبنای ما در پذیرش این کلمات این است که هر آنچه امام معصوم بفرماید عین حق است. در واقع اگر امام معصوم به ما هشدار بدهد که دنیا حق نیست، چون امام معصوم میفرمایند حق است، ما باید بپذیریم. از نظر کلامی اگر این برای ما حل شده باشد که هر آنچه امام معصوم میفرمایند حق است، امام معصوم فراتر از زمان را میبینند و به آن معرفت دارند، بحثش مبتنی بر امروز، دیروز، فردا نیست و خارج از اینهاست، اگر ما اینها را پذیرفتیم، پس این جملات هم پذیرشش برای ما راحتتر میشود.
ادامه دارد...