چندی پیش سایت رسمی آیتالله العظمی سیستانی مرجع عالیقدر جهان تشیع، دست به اقدام قابل توجهی زده و طی آن عنوان "آیتالله" را از سربرگ خود حذف کرده است. این اقدام که بنابر نظر کارشناسان، ریشه در مسائل اخلاقی اسلام دارد، واکنشهای مثبت خیلیها را برانگیخت.
گروه سیاسی، چندی پیش سایت رسمی آیتالله العظمی سیستانی مرجع عالیقدر جهان تشیع، دست به اقدام قابل توجهی زده و طی آن عنوان "آیتالله" را از سربرگ خود حذف کرده است. این اقدام که بنابر نظر کارشناسان، ریشه در مسائل اخلاقی اسلام دارد، واکنشهای مثبت خیلیها را برانگیخت.
به گزارش بولتن نیوز، اما در این میان، بیبیسی فارسی در مطلبی تحت عنوان "مرجعیت بدون آیتالله" دلیل دیگری را برای این اقدام تصور کرده است:
«در روحانیت شیعه هیچ نظام و ضابطه مدون و مشخصی در وضع القاب و عناوین وجود ندارد اما در حدود یک قرن اخیر عرف حوزه های علمیه این بوده است که معمولا به کسانی که تحصیلات در حد سطوح و پایینتر دارند ثقة الاسلام، به کسانی که در حد خارج فقه و اصول تحصیلکرده یا مجتهدان با سابقه کمتری نسبت به دیگرانند حجت الاسلام، به مجتهدان بلندپایه آیت الله و به مراجع تقلید یا کسانی که در حد مرجعیتند، آیت الله العظمی گفته می شود. هرچند همین عرف هم پیوسته نادیده گرفته شده و کم نیستند روحانیونی که عنوان آیت الله به آنان خارج از عرف روحانیت شیعه اطلاق شده است. گرچه سایت آیت الله سیستانی توضیحی در مورد حذف عنوان وی ارائه نداده اما به نظر می رسد این تصمیم واکنشی باشد به نقض سلسله مراتب عرفی عناوین روحانیت شیعه و چه بسا ابتکاری برای تصفیه روحانیت از انبوه القاب و عناوینی که در بسیاری موارد مبالغه آمیز و مورد انتقادند ... اقدام آیت الله سیستانی در حذف داوطلبانه عنوان خود نیز می تواند آغازی باشد بر پایان دوره ای تاریخی از کاربرد این عنوان و نشانه ای بر اینکه عنوان آیت الله هم دیگر مفهوم اصلی خود را از دست داده است.»
هرچند خود نویسندهی این مطلب در طول مقاله اشاره میکند که القاب رایج در بین علمای اسلام طبق یک عرف مشخص است اما با این حال اصرار دارد که وانمود کند این عرف هیچ قاعدهای ندارد. در حالی که باید گفت گرچه القابی مانند حجت الاسلام و آیت الله و ... سابقهای طولانی ندارند و از حدود صدوپنجاه سال پیش مورد استفاده قرار گرفته است. این عناوین، عنوانهای رسمی و اعطایی نیستند بلکه بیشتر جنبه عرفی دارند. لکن با همه این توصیفات یک تقسیمبندی کلی میتوان برای آنها تعیین کرد:
ثقهالاسلام: به معنی«مورد وثوق و اطمینان برای اسلام» است و معمولاً به کسانی اطلاق میشود که به تازگی به کسوت طلبگی در آمدهاند و معمولاً لباس روحانی هم به تن ندارند. حجتالاسلام والمسلمین به معنی «دلیل و برهان و راهنمای اسلام و مسلمین»: به اکثریت قشر روحانی اطلاق میشود که مراحل مقدماتی تحصیلات حوزوی را گذراندهاند و در سطوح عالیه دروس حوزوی نیز یا مشغول به تحصیلند و یا آن را به اتمام رساندهاند ولی به درجه اجتهاد نائل نگردیدهاند. حجت الاسلام به معنی «دلیل و برهان اسلام»: همان ارزش لقب پیشین را دارد لکن مقداری از آن پایینتر است و به کسانی که تازه از مرحله ثقهالاسلامی ارتقا پیدا کردهاند اطلاق میشود. آیت الله: به روحانیونی گفته میشود که سطوح عالی حوزوی را به اتمام رسانده و در یک یا چند باب فقهی صاحبنظر شدهاند و به اصطلاح به درجه اجتهاد رسیدهاند. این افراد در فروع دین مجاز به تقلید از مرجع تقلید نیستند و باید از خودشان تقلید کنند اما کسی هم نمیتواند از آنان تقلید کند. آیت الله العظمی: از میان علمایی که به درجه اجتهاد میرسند، پس از سالها تحقیق و تدریس، عدهای از آنان به پختگی و تبحر علمی و صلاحیت تقوایی ممتازتری دست پیدا میکند و به مقام مرجعیت شیعه میرسند که در جامعه به عنوان مرجع تقلید شناخته میشوند. از این افراد با لقب آیت الله العظمی یاد میشود.
پس میبینیم که این عناوین گرچه عرفیست اما این عرف، طبق یک قاعدهی مشخص بوده و به دلیل وجود همین قاعدهی مشخص و ضمنیست که وقتی میشنویم مثلا به فلان روحانی، لقبی فراتر از شأن علمیاش میدهند سریعا گفته میشود که این لقب سیاسیست و به همان زودی که آمده به همان زودی هم میرود. جالب اینجاست که "عرف" همان مبناییست که کشور انگلستان در تدوین قوانینش بکار میگیرد. و حالا چگونه است که عرف موجود در قوانین انگلستان میشود قاعده و عرف موجود در تعیین عنواین علمای اسلامی میشود بیقاعده، پرسشیست که باید خود اهالی بیبیسی به آن پاسخ دهند.
همچنین باید گفت این اقدام آیتالله سیاستانی در حذف عنوان آیتالله از سربرگ سایت رسمیاش ربطی به ادعای بیبیسی ندارد. چون نمیتوان هیچ دلیلی یافت که ایشان در این وانفسای کشور عراق، همه چیز را کنار بگذارند و بروند سراغ بیاعتبار کردن تاریخچهی صد و پنجاه سالهی عنوانین علمای اسلام. به نظر میرسد ریشهی این عمل آیتالله سیستانی در اخلاق اسلامی بوده (اخلاق به عنوان موضوعی که علمای اسلامی همراه در حال مراقبت از آن هستند حتی در بحرانیترین شرایط) و نوعی اقدام برای کنترل نفس است. البته تا وقتی کسی در منظومهی اسلامی نباشد، نه میتواند این دلیل اخلاقی را درک کند و نه میتواند دلیل سیاسی قرار گرفتن عنوان آیتالله در کنار نام سایر علمای اسلامی را متوجه شود.
که حتی اگه شما آقای سیستانی رو هم قبول داشته باشی که احتمالا داری باید بدونی ایشون این اقدام رو برای کمتر کردن تفرقه انجام داده پس شما هم دنباله رو راه ایشون باش لطفا جناب باقری
از طرفي ايا بر فرض محال ايا مقلد زياد داشتن دليل حقانيت ايشان است ؟
همچنين در پاسخ h بايد بگويم كه ايشان در حال ايجاد انحراف در دين من و شما هست ايا به نظر شما ذكر خرابي هاي ايشان در دين چون ايشان مورد احترام عده اي از مردم هست كار اشتباهي است ؟ ذكر خرابي هايي كه ايشان در دين ايجاد مي كنند نه تنها تفرقه نيست بلكه مصداق وظيفه هر مسلمي است .بله ما معتقديم كه نبايد به كسي توهين وفحاشي شود مثلا هيچ كس حق ندارد به اهل سنت توهين وفحش دهد اما بيان اشتباهات ايشان جايز است .
من فکر می کنم برای کمتر کردن فاصله بین مذاهب این کارو کردن ایشون!
مرجعیت شیعه همیشه هوشمندانه عمل کردند!
آقای سیستانی به میگه به من آیت الله نگید.
ولی شما تو همین مقاله بارها به ایشان آیت الله گفتید!!!!!!!!!!!!!
آیت الله درجه علمی است نه اینکه به دلیل شخصیت بالای کسی به او آیت الله گفته شود
واقعا مثل اجدادبزرگشونه
دنبال هیاهو و لقب و سروصدا و خودنمایی نیستن
من از مقلدینشونم و واقعا باعث افتخارمه
که همچین مرجعه بروزو روشنفکر و زاهدی دارم
اگر آیت الله نبود خودش میگفت نیستم مگر ایشان دروغگو هستند نعوذبالله
واقعا بایست خجالت کشید از این نامردمان