گروه سیاسی - "همهی دنیا به تجهیز فلسطین کمک کنند"، "دولتهای اسلامی برای کمک به غزه همدست شوند"، "غزه نیازمند امکانات حیاتی و سلاح است"، "کرانهی باختری نیز باید مانند نوار غزه مسلح شود"، "تا زمانی که این رژیم آدمکش نابود شود، برخورد قدرتمندانه و مقاومت قاطعانه و مسلحانه، راه علاج این رژیم ویرانگر است"، "اگر موشکهای غزه نبود، رژیم صهیونیستی کوتاه نمیآمد".
به گزارش بولتن نیوز، این عبارتها که از سوی رهبر انقلاب بیان شده است، بریدهای حماسی و انقلابی از مجموعه سخنرانیهای ایشان در خصوص مسئلهی فلسطین در یک بازهی زمانی مثلا ده ساله نیست. همهی این عبارتها و بسیاری دیگر چون آنها را رهبر انقلاب در همین یک هفتهی اخیر بیان کردهاند. و این یعنی خط مشی و سیاست جمهوری اسلامی ایران در خصوص فاجعهی فلسطین...
همانطور که میدانید طبق قانون اساسی، وظیفهی ترسیم سیاستهای کلی نظام در مسائل بینالمللی با ولیفقیه و رهبر جامعه است. و حالا این ولیفقیه، برای اصلیترین فاجعهی مبتلا به دنیای اسلام خط مشی ترسیم کرده است. سیاستی کاملا شفاف و کاملا انقلابی و قاطعانه. و آن سیاست چیزی نیست جز پذیرفتن مقاومت به عنوان تنها راه علاج معضل فلسطین و ارسال سلاح به غزه و کرانهی باختری برای نابود کردن اسرائیل. به همین سادگی و صراحت. بدون هیچ منظور ثانویه و قلب به مفهوم دیگری.
بدیهیست در این شرایط، تکلیف پذیرفتن مقاومت به عنوان تنها راه مقابله با اسرائیل و ارسال سلاح به غزه و کرانهی باختری، بر گردن هیچ دولتی به اندازهی دولت ایران سنگینی نمیکند. و در این دولت، هیچ کجا به اندازهی وزارت امور خارجه برای آن پذیرش و این ارسال مسئول نیست. به عبارت دیگر، گرچه رهبر انقلاب در یک افق کلان برای همهی آنهایی که میخواهند فاجعهی فلسطین تمام شود ارائهی طریق کردهاند، اما چون چشم دنیا در این مقوله به ایران دوخته است، به نوعی میتوان ادعا کرد که رهبر انقلاب برای دستگاه دیپلماسی دولت یک تکلیف مشخصی را تعیین نمودهاند.
و حالا این وزارت امور خارجهی ماست و این تکلیف مهم. به نظر میرسد از آنجا که رهبر انقلاب هم در بیاناتشان صریحا خواستار تجهیز نظامی مناطق درگیر شدهاند و هم انتظار دارند که این اتفاق در عمل بیافتد، تکلیف بر دوش وزارت امور خارجه در دو حوزه قابل بررسیست. یک در حوزهی سیاستهای اعلامی و دو، در حوزهی سیاستهای اعمالی.
به عبارت دیگر، وقتی حضرت آیتالله خامنهای به این صراحت اعلام میکنند که باید غزه و کرانهی باختری تجهیز شوند و وقتی ایشان قبلا بیان کردهاند که جمهوری اسلامی ایران حامی همهی آنهاییست که به فلسطین کمک کرده و برای نابودی اسرائیل تلاش میکنند، به نظر میرسد که دیگر جایی برای دو پهلو و یا پنهانی حرف زدن باقی نباشد. بر همین اساس، اولین توقعی که از وزارت خارجه میرود این است که در سیاستهای اعلامی خود با صراحت، صلابت و همان روحیهی انقلابیگری رهبر انقلاب به میدان ورود کرده و از یکسو خواهان کمکرسانی کشورهای عربی به فلسطین شده و از سوی دیگر، فریاد اعتراض مردم عدالتخواه ایران و جهان باشد بر سر اسرائیل و حامیان کثیفش.
اما دو صد گفته چون نیم کردار نیست. در مرحلهی بعدی و مهمتر، وزارت امور خارجه باید اقدامات عملی لازم برای ارسال سلاح به فلسطین را سریعا انجام دهد. به عبارت دیگر، از دیپلماتهایی که توانستند امضای 5+1 را در کمتر از دو ماه زیر یک متن مشترک در خصوص مسئلهی هستهای ایران بیاورند (فارغ از کیفیت مذاکره) و این سرعت عمل را جزء افتخارات خود میدانند توقع میرود که در تجهیز فلسطین در بند نیز سرعت عمل داشته تا انشالله به زودی شاهد تغییر شکل جنگ در نوار غزه و کرانهی باختری باشیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com