خودم را هنرور سینما میدانم
عطاران درباره شکلگیری ایده ساخت «ردکارپت» توضیح داد: طرح اولیه براساس ایده احمد احمدی (تهیهکننده کار) بود. در ذهن او آدمی بود که برای فیلم کوتاهی به کن میرفت و علاقهمند بود که بر روی فرش قرمز برود. خود من هم چون کلا ارتباط خوبی با هنروران سینما دارم و دوستشان دارم و خودم را هم هنرور سینما میدانم، علاقهمند بودم از زندگی آنها هم در قصهمان داشته باشیم سرانجام تصمیم گرفتیم، شخصیتی که در طول فیلم هم هیچ نامی از آن برده نمیشود به کن برود و اتفاقاتی هم برایش بیافتد.
وی ادامه داد: در واقع توهماتی در همه شغلها هست و آدمهایی فکر میکنند اگر به خارج بروند اتفاقات بهتری برایشان میافتد و شکوفا میشوند. تقریبا حال و هوای این چند سال سینما هم در فیلم با نام بردن از اشخاصی که در سینما هستند عنوان و به آن پرداخته میشود. البته احمدی تصاویر زیادی از کن گرفته بود که آنها را کامل دیدم تا شناختی از این جشنواره پیدا کنم. ضمن آنکه از تجربیات کسانی هم که سفر رفته بودند استفاده کردیم، مانند شلنگی که در فیلم بود و برای دستشویی استفاده شد، مشکلی که اکثر ایرانیهایی که خارجی میروند، دارند.
میدانستم ایده فیلم با عطاران پخته میشود
احمد احمدی هم درباره فکر اولیه این کار گفت: سال 2010 اولین سفرم را به کن داشتم و طرح چند خطی را نوشتم. در دو سه سفر دیگر هم طرح پختهتر شد که آن را برای عطاران تعریف کردم. رفاقتی با رضا داشتم و میدانستم چنین ایدهای توسط او پخته میشود. دقیقا تصوری که از آن کاراکتر داشتم خود "آقا رضا" بود و مطمئن بودم شکل و فرم را پیدا میکند و سروسامان میدهد.
عطاران ادامه داد: از آخرین سفر احمد تا زمانیکه برای کار رفتیم، هر جا همدیگر را میدیدیم درباره کار صحبت میکردیم و از سه ماه قبل از سفر، پیش تولید را شروع کردیم.
نقش تعیینکننده بداهه
این بازیگر که بداهه در اکثر کارهایش نقش پررنگی داشته است با بیان اینکه وقتی در موقعیت قرار میگیرد، بدون بداهه نمیتواند کار کند، نقش بداهه را در فیلم "ردکارپت" تعیینکننده دانست و اظهار کرد: لوکیشن، لباس، اطرافیان و جزئیات همه چیز را عوض میکند. مخصوصا در این فیلم چون اصل ماجرا را براساس مستند بودن صحنههایی که قرار بود، گرفته شود، گذاشتیم و بر این اساس خواستیم جلو برویم. در واقع اتفاقات واقعی را بگیریم و خودمان قصه خاصی ایجاد نکنیم. آن بداهه هم براساس کلیتی بود که از پیش تعیین شده بود، البته چمدان، لباس و سوغات را از اینجا برده بودیم.
عطاران شروع فیلمبرداری فیلم را همزمان با آغاز سفر به کن عنوان کرد و گفت: اصل کار از فرودگاه امام (ره) شروع شد که وسط یک سکانس مانع شدند و چون مجوز نداشتیم، نتوانستیم کار کنیم. در واقع تنها جایی بود که نتوانستیم کار کنیم بنابراین داخل هواپیما، باند فرودگاه ترکیه و هرجا که فکر کردیم پلانی به دردمان میخورد از آن استفاده کردیم. تایم کمی داشتیم و طی 9 روز جشنواره و سه روز اضافه که ماندیم کامل کار کردیم.
میخواستم یقه اسپیلبرگ را بگیرم
وی با بیان اینکه تمام آنچه علاقهمند بوده است در «رد کارپت» اتفاق بیافتد، رخ نداد، اظهار کرد: یکسری اتفاقات مانع شد تا آنجور که دوست داشتیم جلو برویم. نیتم این بود که قطعا روی فرش قرمز بروم و یقه اسپیلبرگ را بگیرم اما درست روز قبل، تماشاگری با چاقو سراغ یکی از داوران رفته بود که بعد از آن فضا به شدت امنیتی شد و محافظان با خود اسلحه داشتند که گفتم ممکن است سراغ اسپیلبرگ بروم و گلوله بخورم و در نهایت فکرهای دیگری کردم.
این کارگردان ادامه داد: در صحنهای باز سراغ اسپیلبرگ رفتم و صدایش کردم تا هدایا را بدهم و خواستم از محافظان رد شوم که باز آن ذهنیت مانع شد و به شکل دیگری آن ناامیدی را نشان دادیم.
نزدیکی کاراکتر فیلم با عطاران
وی کاراکتر اصلی فیلم با رضا عطاران را بسیار نزدیک دانست و به ایسنا گفت: خود من قطعا این دوره را که کاراکتر فیلم در آن است را گذراندهام و الان هم به شکلی این دوره را میگذرانم. برای اینکه به آن جایی که هستیم راضی نیستیم و دوست داریم اتفاقات بهتری برایمان بیافتد و تلاش هم میکنیم. گاهی به همین شکل یا نوع دیگری تلاش میکنیم.
عطاران یکی از ویژگیهای «ردکارپت» را واقعی بودن آن عنوان کرد و ادامه داد: مستند بودن کار را بسیار دوست دارم. هر کسی که به این سفرها رفته و فیلم را میبیند، میگوید هیچ چیز اضافه ندارد. داستان سرایی نشده و هر اتفاقی که ممکن است در واقعیت بیافتد برای این آدم میافتد. میشد قصه و یا اتفاقات دیگری ایجاد کرد اما فکر میکنم همین راحتی و سادگی برای این نوع فیلم خیلی بهتر بود.
ابن بازیگر درباره استفاده از ایرانیهای حاضر در کن مقابل دوربین فیلمش گفت: در کلیتی که فکر کرده بودیم نهایت به یک ایرانی فکر کردیم و از آن چیزی هم که بود، مقداری بیشتر شد و آن را هم براساس شانس گذاشتیم، کاراکتر به دستشویی رفته و صدای یک ایرانی را میشنود و برای آن صحنه از علی سرتیپی استفاده شد.
میخواستم دیدارها براساس شانس باشد
وی مبنای حضور سینماگران مطرح دنیا را در فیلم براساس شانس عنوان کرد و ادامه داد: میتوانستیم در شرایط بهتری با افرادی چون "جیم جارموش" صحبت کنیم و افرادی بودند که میتوانستند این شرایط را فراهم کنند اما واقعی نمیشد. حتی یک مهمانی بود که همه آدمهای سرشناس حاضر بودند که پیشنهاد شد به آنجا برویم اما غیرواقعی میشد چون چنین آدمی (کاراکتر فیلم ردکارپت) نمیتوانست به آن مهمانی برود. بهتر بود دیدارها براساس شانس باشد. اتفاقی که افتاد و جارموش و داسینتون که شناخته شدهتر هستند را داشتیم و فهمید که فیلم «جارموش» نمایش دارد و هنرپیشهها همه هستند. که کاراکتر ما هم رفت که ابتدا راه ندادند اما با کارت خانه سینما وارد شد و آنها را دید.
عطاران که خود عضو صنف بازیگران و کارگردانان است درباره صحنه استفاده از کارت خانه سینما گفت: شبها مینشستم و به مواردی فکر میکردم و اتفاقاتی که میافتاد را قبل و بعد آن را مینوشتم. مانند همان صحنه "جیم جارموش" که قبل از آن، سکانس کارت خانه سینما و بعد هم صحنه خانه را که درباره جیم جارموش صحبت میکند را نوشتم.
ناشناخته بودن کمک بزرگی بود
این کارگردان ناشناخته بودنش در جشنواره کن را بیشترین کمکی دانست که در هنگام فیلمبرداری به او شده است و اظهار کرد: اینکه آنجا من را نمیشناختند، بسیار به ما کمک کرد تا راحتتر کار کنیم. بعد که بخشهای دیگر را در ایران کار میکردیم دوست داشتم مانند آنجا باشد. آنجا نه کسی نگاه میکرد و نه برایش مهم بود. دوست داشتم برای یکدست شدن، پلانهایی مانند آنجا داشته باشیم و مستند بودن در این بخش هم دیده شود اما تنها نصف یک پلان را که امیر نوری بود توانستیم استفاده کنیم تا جایی که یکی من را صدا زد و دیگر نتوانستیم ادامه دهیم. صحنههای بازار تجریش هم به سختی گرفتیم و مجبور شدیم همه را از پشت کاراکتر اصلی بگیریم.
وی افزود: در کن کمک زیادی به ما میکردند که برایمان عجیب بود. مثلا به مقابل رستوران میرفتیم تا تصویر بگیریم میآمدند و ما را به داخل میبردند، البته کم بودن تعداد افراد گروه هم که کلا 6، 7 نفر بودیم، کمک زیادی به ما میکرد.
نورپردازی با یک لامپ 100
احمد احمدی که علاوه بر تهیه، مدیریت فیلمبرداری را نیز عهده دار بوده است، با بیان اینکه فیلمبرداری این فیلم را بسیار دوست دارد، گفت: فکر نمیکردم روزی در شرایطی که با یک لامپ صد نورپردازی کردهام، فیلمبرداری کنم و دستیار هم نداشته باشم. «ردکارپت» تجربه خوبی بود و از خروجی کار بسیار راضی هستم. این فیلم را روزنهای میدانم برای کارهایی که در آینده دوست دارم فیلمبرداری کنم و استارت آن را با این فیلم زدم. احساس میکنم تجربیات کارهای کوتاهم دوباره برایم تکرار شد.
وی ادامه داد: سختی آنجا را دیده بودم و میدانستم نمیتوان فیلمسازی کلاسیک و به صورت حرفهای انجام داد. در آن شرایط شلوغ یک دوربین داشتیم و جابجاییها و مرتبط بودن تصاویر در مونتاژ کار را سختتر کرده بود و میزان خطا باید به حداقل میرسید. شاید بگویند با یک دوربین چند نفر رفتند و فیلم ساختند اما سختیاش بسیار بیشتر است.
مشکوک شدن جیم جارموش
عطاران توضیح داد: درباره همه چیز بویژه صدا و تصویر فکر کرده بودیم. برای دوربین قرار بود با خود لوازمی ببریم که در نهایت به تک پایهای رسیدیم که احمدی با آن همه کار کرد. برای صدا هم چون قرار بود مستند باشد به من و افراد مشخص که نقش داشتند "هاش اف" زده میشد و برای بقیه هم نهایت سعیام را میکردم نزدیک شوم تا از میکروفن من صدا گرفته شود. آنهایی که خوب شد استفاده کردیم. مانند پیرمردی که بالای نردبان آوردم و یا اشخاص دیگر که اصلا خبر نداشتند در حال بازی کردن هستند. البته جیم جارموش تنها آدمی بود که مشکوک شد.
دستگیری بهعنوان بمبگذار
وی درباره مشکلات بهوجود آمده در راه ساخت فیلم «ردکارپت» گفت: تنها مشکلی که ایجاد شد در مسیری بود که مقابل فرش قرمز است. در آن محدوده نمیتوان از خیابان عبور کرد و باید مسیر زیادی را برای عبور طی میکردیم. فیلمبرداری ما تمام شد و آمدم عبور کنم که مأموران "هاش اف" مرا دیدند و به عنوان بمب گذار مرا گرفتند. ظاهرم هم غلط انداز بود و نیم ساعتی تعداد زیادی از پلیسها با فاصله دور من ایستاده بودند که در نهایت با زبان الکنم به آنها فهماندم مشغول فیلمبرداری هستیم و کارت شناساییام را چک کردند و آزادم کردند.
احمدی درباره تغییر نام فیلم هم اظهار کرد: فیلم با «ردکارپت» شناخته شده اما الان خواستند در کنار نام «فرش قرمز» نام «رد کارپت» قید شود و هر دو نام کنار هم باشند. البته در فیلم هم عنوان «ردکارپت» هجو شده و به عنوان یک شاخص تأکید نشده است.
عطاران هم ادامه داد: شاید اگر به «ردکارپت» اینگونه نگاه نمیکردیم فیلم در کن پذیرفته میشد.
وی درباره حضور فیلم در جشنواره کن گفت: کار را برای دو بخش باید میفرستادیم اما فکر میکنم در انتخاب بخشها اشتباه کردیم.
این کارگردان همچنین درباره تایم فیلم کمتر فیلم نسبت به سایر فیلمهای ایرانی هم توضیح داد: اگر سینما به این سمت رود که تایم فیلم کوتاهتر باشد خیلی خوب است. الان بیشتر مردم حوصله نشستن در سینما و حتی خانه را ندارند. هر چه جلوتر میرویم همه چیز سرعت پیدا میکند و آن طرف هم تایم فیلمها در حال کوتاهتر شدن است. به نظرم «رد کارپت» هم بیشتر از این، کشش نداشت و فکر نمیکنم کوتاهتر بودن تایم مشکلی داشته باشد.
کم هزینه بودن فیلم
احمدی که از کم هزینه بودن «ردکارپت» پیش از این صحبت کرده است در این باره گفت: هزینه را نسبت به کارهایی که امکانات بیشتری دارند، گفته بودم. متاسفانه در جشنواره فجر همه فیلمها با هر هزینهای با هم ارزیابی میشوند. واقعا نسبت به فیلمهایی که میبینم «ردکارپت» با هزینه کمتری ساخته شد البته تجربه سفرهایم بسیار در کم هزینهتر شدن مفید بود. گروه هم بسیار کم تعداد بود. این فیلم هم برای من از نظر فیلمبرداری تجربه جدیدی بود و هم برای آقا رضا (عطاران) فکر میکنم تجربه متفاوتی بود و شاید با توجه به شرایط اقتصادی سینما این نوع فیلمسازی خودش را نشان دهد.
وی افزود: البته دنبال سرمایه به بسیاری جاهای مختلف رفتم اما میگفتند این کار شدنی نیست و حتی با اسم عطاران هم کاری نداشتند. نگران وضعیت پوشش هم بودند که خوشبختانه هوا در کن سرد و بارانی شد و این به پوششها بسیار کمک کرد.
عطاران هم در پاسخ به اینکه به نظر میرسید این نوع فیلم نباید در رقابت با سایر فیلمهای که در جشنواره فیلم فجر با امکانات دیگری ساخته شده بودند، قرار میگرفت،گفت: بله متأسفانه در جشنواره فیلم فجر یکسری جوایز به خاطر اسامی کنار گذاشته میشود. البته حداقل میشد در بخش جوایز ویژه توجهی به «ردکارپت»شود.
احمدی تهیهکننده این فیلم با دعوت از مردم برای دیدن «ردکارپت» گفت: سادگی در فیلم است که از ابتدا هم بود. سادگی که برای خود ما خیلی شیرین است. «ردکارپت» فیلمی بیریا و ساده است که آن را خیلی دوست دارم و معتقدم ساختاری تجربی دارد و توانسته به راحتی با تماشاگران ارتباط برقرار کند. هر چقدر استقبال بیشتر شود به خاطر سادگی است که در سراسر فیلم وجود دارد، حضور خود عطاران هم که در بحث ویترین و گیشه جداگانه است.
انتخاب در چند سال اخیر سخت شده است
عطاران در ادامه گفتوگو با ایسنا درباره فعالیتهای آیندهاش گفت: پیشنهادات بسیار زیاد است اما متنها شبیه به کارهای قبلیام است و در این دو سه سال اخیر، انتخاب خیلی سخت شده است. سعی میکنم همه جوانب را در نظر بگیرم. کمدی بودن یا جدی بودن تفاوتی نمیکند بیشتر به این فکر میکنم کار خوب باشد. البته تماشاگر کار جدی از من نمیخواهد و برای خودم هم طنز در اولویت است اما اگر کار جدی خوبی باشد، قبول میکنم.
اولویتم بازیگری است
وی با بیان اینکه اولویتش در کار هنری بازیگری است و آن را بیشتر از کارگردانی دوست دارد، در عین حال از «بربادرفته» به عنوان فیلم بعدیاش نام برد و اظهار کرد: صدور پروانه ساخت به خواندن کامل متن منوط شده که در حال نگارش است و بعد از تأیید وارد پیش تولید میشویم. در صورت صدور پروانه ساخت مهرماه کار را شروع خواهیم کرد.
این بازیگر که به تازگی بازی در فیلم «استراحت مطلق» عبدالرضا کاهانی مقابل دوربین رفته درباره آن گفت: فیلمبرداری هفته پیش تمام شد که در آن با ترانه علیدوستی، بابک حمیدیان، فریده فرامرزی، مجید صالحی و امیر شهاب رضویان هم بازی هستم. شرایط فیلمنامه با کارهای قبلی تفاوت دارد و شخصیتها و لوکیشنها بیشتر است. کارهایی که با کاهانی داشتم سکانس پلان بوده اما در این کار، پلانها متعدد است.
بازگشت به تلویزیون
عطاران درباره بازگشتش به تلویزیون نیز اظهار کرد: صحبتهایی شده اما همه چیز باید مهیا شود. من هم دوست دارم کار کنم و امیدوارم این اتفاق بیافتد.هنوز به عنوان یک کار خاص و مشخص صحبت نشده اما اگر فیلمنامه خوب باشد و شرایط دیگر هم فراهم شود، امیدوارم امسال کار کنم.
این کارگردان و بازیگر درباره عدم علاقهاش به تهیهکنندگی آثارش هم گفت: تهیهکنندگی را دوست ندارم چون آدم از چیزی که باید دنبالش باشد پرت میشود. این تجربه را دیگران کردند و من از آن استفاده کردم و نمونه موفق خیلی کم دیدم و شاید تنها بتوانم اصغر فرهادی را مثال بزنم.
احمدی هم درباره ادامه فعالیت تهیهکنندگی در سینما اظهار کرد: من فعالیت
در سینما را با عکاسی آغاز کردم و در 52 فیلم عکاس بودم، 4 فیلم هم مدیر
فیلمبرداری بودم تا درگیر تهیه این فیلم شدم که تجربه خوبی بود. اگر شرایط
خوبی پیش بیاید، باز هم تجربه خواهم کرد.
در بخش اول این گفتوگو که روز جمعه منتشر شد رضا عطاران و احمد احمدی درباره شرایط اکران فیلم صحبت کردند که متن آن را می توانید در اینجا مشاهده کنید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com