رياست
بانك مركزي ايران كه در شُرف خداحافظي از تيم اقتصادي دولت است اعلام نمود
بانك مركزي كاهش تورم هشت درصدي نسبت به شهريورماه سال ٩٢تا ارديبهشت
امسال را ثبت نموده و اين مفهوم وفاي دولت به وعده هاي داده شده در زمان
انتخابات گذشته است.
اما همه
ميدانند و بدان اذعان دارند كه این کاهش حدود هشت درصدی تورم که از شهریور
ماه سال گذشته تاکنون ثبت شده به معنای ارزان شدن و یا کاهش قیمت در کالا و
خدمات مصرفی خانوارها نیست بلکه تاحدودي به معنای کاهش شیب تند افزایش
قیمتها و رشد کمتر قیمت نسبت به ماه و یا در بررسی تورم نقطه به نقطه
نسبت به ماه مشابه سال گذشته است.
حال
بايد ديد كه اساس اين كاهش تورم را چه عنصري تشكيل داده و علت اصلي اين
كاهش با شيوه هاي منطقي در اداره اقتصاد همراه بوده است يا اين كاهش را
موقت و مبتني بر تحميل ركود و از جريان انداختن چرخ اقتصاد در كشور بدانيم
كه متاسفانه آثار اين تحميل صدها برابر از وجود تورم بيشتر است كه بيماري
ركود را كوماي اقتصاد و بيماري تورم را در اقتصاد سرطان مضمن تلقي ميكنند و
هردو براي اقتصاد مرگبارند اما ركود مرگ مشهود و سرطان مرگ تدريجي و البته
گاها قابل درمان تلقي ميشود.
اينكه
دولت توانسته چرخه گردش پول را در اقتصاد پولي كشور از حركت بياندازد و
متاسفانه با اين ابزار بكلي مخرب ادعاي مديريت در اداره تورم را به ثبت
برساند نه تنها هنر نيست بلكه امري كاملا سياسي و متاسفانه بنياد برانداز
در اقتصاد ملي است.
هر
نوع بيماري را در بيداري تشخيص ميدهند و بيمار بيهوش و خواب را نميتوان
بيمار به سلامت نايل آمده بخوانيم ولو قصد درمان از طريق جراحي را داشته
باشيم و تحميل ركود به اقتصاد همين حكم را داراست و در اصل پاك كردن صورت
مسئله و نشان دادن عدم وجود سئوال مفهوم كاهش تورم در جهت بهبود وضع در
معناي منافع ملي نيست. درست مثل اينكه كنتوربرق را خاموش و فيوز خانه را
باز كنيم و ادعا كنيم پول برق كم آمده است.
در
همه دوره ها ماه هاي فروردين وارديبهشت ماههاي توقف توزيع نقدينگي است چرا
كه بودجه تازه ابلاغ ميشود و در جهت كاربردي كردن بودجه صدها آيين نامه
ودستورالعمل در اين دوماه حتي سه ماه با احتساب خرداد در شرف تهيه وابلاغند
ولذا اقتصاد دولتي گردشي نخواهد داشت تا توليد تورمي به دنبال داشته
باشد.
علت
اصلي افزايش تورم در سرعت گردش پول است و الا پول توزيع شده كه در محلي به
اعتباري حبس باشد كه تورم توليد نميكند بسياري از كارشناسان معتقدند ،
سازمان پولي دولت براي اثبات كلام سياسي خود گردش پول را از سرعت انداخته و
همين امر موجب ركود گرديده است.
دانش
اقتصاد ميفرمايد : در يك اقتصاد مولد كه توليد ناخالص داخلي هم پاي افزايش
پايه پولي رشد داشته باشد تورم ثابت ميماند لاكن در يك اقتصاد غير مولد كه
افزايش توزيع نقدينگي موجب افزايش پايه پولي و حجم نقدينگي بوده باشد و
توليد عقب بماند ولو موفق به از سرعت انداختن گردش پول در جامعه شده و
تظاهر به كاهش تورم كنيم فقط نمايش واقعي تورم را به تاخير انداخته ايم ونه
اينكه موجب حذف يا جبران آن توسط افزايش بهره وري وتوليد شده باشيم.
جمهوري
اسلامي ايران وابسته به اقتصاد ناشي از فروش منابع زير زميني است وحركت
زمان عليه دولت و هزينه ساز است و هزينه اگر با پرداخت جبران نشود در تعهد
دولتها باقي ميماند و درآمد هم اگر توزيع نشود حامل ركود است و روزي بايد
اين دو يكديگر را بپوشانند و آن روز اگر كشور نقدينگي هاي لازم به توزيع را
با توليد كالا جبران ننمايد نماد پنهان تورم ناشي از ركود خود نشان ميدهد.
سياست
دولت در به تاخير انداختن گردش پول و اجازه ندادن به داشتن سرعت لازم در
اقتصاد وتن دادن به تحميل ركود متكي به اميد دولت به حل معضل تحريمهاست تا
با ورود سرمايه و ايجاد جو مناسب كسب و كار بستر توليد را رونق ببخشد و
خداي ناكرده اگر موفق به اين امر نگردد يقينا وضع انباشتگي نياز پولي و
هزينه هاي تل انبار شده وضع را از گذشته وخيم تر خواهد نمود.
اقتصاد ايران نيازمند ورود سرمايه به چرخه توليد است.
با توجه به كاهش قدرت خريد داخلي بايد به طبل توليد براي صادرات بكوبيم.
امر
صادرات نيازمند ايجاد سكان بازاريابي در كشورهاست كه وزارت خارجه ما فاقد
چنين توان و بينش وتجربه ايست و از آن گذشته شرائط سياسي امكان داشتن سهم
صادراتي را محدود نموده لاكن بخش مهمي از توليدات ما بكار و نياز كشورهاي
همسايه خواهد امد كه نبايد از آن غفلت نمود.
خوش
باوري درخصوص موفقيت در مهار تورم جز اينكه توقعات را افزايش بخشد اثر
قابل توجه ديگري به دنبال نخواهد داشت و بهتر است صادقانه با مردم سخن كرده
علت ماجرا را بشكافيم و از ايشان توقع كمك كنيم.
يك
دولت صادق يا يك دستگاه سياست گذار و خدوم به ملت در هر كشوري اقتصاد را
اقتصادي وسياست را سياسي اداره ميكند و كلاه هريك را بر ديگري تحميل نمودن
هميشه مضر و نهايتا موجب افشاي حقيقت و افت نرخ محبوبيت خواهد شد.
من آنچه شرط بلاغ است با تو ميگويم
تــوخواه از سخنم پنـــد گيـرخواه ملال
والسلام
جلل خالق