کشورها لازم نیست که فقط جنگ نظامی کنند آنها می توانند در عرصۀ جنگ مالی و الکترونیکی سرسختانه وارد عمل شوند و در مقابل آمریکا مقاومت کنند. سفیر سابق ایران ویلیام میلر، که طی دهۀ 1960در ایران بوده و با رژیم کنونی هم مراوداتی داشته می گوید تحریم ها ایران را جسور تر کرده است
گروه بین الملل – ادیسون ویگین در سایت اینترنتی کانتریبوتور نوشته است:ایالات متحده و ایران تمام سال های 2012 و 2013، را درگیر نوعی جنگ مالی بوده اند و دوست من جیم ریچاردز با استفاده از استنباط خود، آن را نوعی جنگ غیر نظامی خوانده است.
به گزارش بولتن نیوز، وی در این مقاله نوشته است: من این امکان را داشتم تا در طول این رویارویی وقایع را مستند سازی کنم و اکنون ریچاردز ادامۀ داستان را در قالب متن کوتاهی درکتاب جدید خود به نام " مرگ پول: فروپاشی قریب الوقوع سیستم پولی بین المللی " نقل می کند.
ابتدا، اجازه دهید کمی به عقب برگردیم . در ماه مارس 2012، ایالات متحده و اتحادیه اروپا ، تحریم های اقتصادی خود را علیه ایران اعمال و دسترسی ایران را به شبکه مبادلات پولی بین المللی به نام سوئیفت را قطع کردند. همچنین در مارس 2012، صادرات طلای ترکیه به ایران نسبت به ماه قبل از آن دو برابر شد و نسبت به میزان ماه مارس 2011 ، 37 برابر شد.
" گاز طبیعی تقریبا انرژِی مورد نیاز تولید کل برق ترکیه را تامین می کند. خود من در اپوجی ادوایزری نوشتم که: بیش از 90 درصد از گاز صادراتی ایران به ترکیه می رود و ایران 18 درصد از گاز طبیعی ترکیه را تامین می کند. ترکیه بدون وجود گاز ایران، برای بهره مندی از نیروی برق، تقریبا به طور کامل به تنها منبع گاز موجود یعنی روسیه متکی می شود و از سوئی به موجب تحریم های موجود، ترکیه نمی تواند پول گاز ایران را به دلار و یا یورو پرداخت کند. بنابراین مجبور است این پول را به صورت طلا بپردازد. "
هند هم پول نفت ایران را به طلا پرداخت می کرد و سپس ایران می توانست با استفاده از این طلا مواد غذایی و کالاهای ساخته شده روسیه و چین را خریداری کند.
ریچاردز می نویسد ، ایالات متحده" سقوط ارز، تورم بالا ، و اخلال در عملیات بانکی را به ایران تحمیل کرده بود و از طریق قطع دسترسی ایران به سیستم پرداخت جهانی موجب بروز کمبود مواد غذایی، بنزین و کالاهای مصرفی در این کشور شده بود . " و طلا تنها راه نجات ایران بود.
وزارت خزانه داری آمریکا در ماه جولای 2013، این موضوع را به خوبی دریافت و به همین دلیل پا را از این هم فراتر گذاشت و فروش طلا را نیز به ایران ممنوع کرد. ریچاردز با لحنی سرد اضافه می کند که " ایالات متحده بطور ضمنی طلا را نیز نوعی پول محسوب می کرد. "
ایران با مسدود شدن مسیر طلا، به ناچار برای مبادلات پولی خود به سیستم ارزی داخلی و از طریق بانک هایی که هنوز تحریم نشده بودند متوصل شد. ریچاردز با استفاده از مثال توضیح می دهد:" ایران می توانست نفت خود را با کشتی به هند بفرستد و در عوض روپیۀ های هندی را که در بانک های این کشور به حسابش سپرده می شد دریافت کند. روشی که بی شک ناخوشایند بود اما به هر حال کار به سرانجام می رسید.
ریچاردز می نویسد: " ایران همچنین از بانک های چینی و روسی ، به عنوان کنش گر های سوری برای پرداخت های غیر قانونی از طریق کانال های تحریم شده استفاده می کند. این کشور قبل از اعمال تحریم ها، سپرده های ارزی کلانی را در بانک های چینی و روسی ذخیره کرده بود و این بانک ها از طریق سیستم سوئیفت عملیات انتقال معمول ارزهای معتبر را به ایران انجام می دادند. بدون اینکه، طبق الزامات استفاده از سیستم سوئیفت ، نامی از صاحب اصلی این پول ها یعنی ایران برده شود."
" به نوشتۀ ریچاردز،" ایران ، همچنین نشان داده که جنگ مالی و جنگ های سایبری می تواند به خوبی در حمله ای نامتقارن و چند سویه با هم ترکیب شوند و معادلات قدرت های تحریم کننده را علیه این کشور به هم بزند. "
در ماه مه سال گذشته، کارشناسان بر این باور بودند که هکرهای ایران به سیستم های نرم افزاری رسوخ کرده اند که خطوط لوله نفت و گاز طبیعی چهارگوشۀ جهان را کنترل می کند.
ریچاردز می نویسد:" ایران با رسوخ و دستکاری این نرم افزار می توانست نه تنها زنجیرۀ تامین فیزیکی را ویران کند، بلکه از ویژگی های فرعی بازارهای انرژی که به تامین فیزیکی و تقاضا برای کشف قیمت ها متکی است هم مطلع شود و بر آن تاثیر بگذارد . و این یعنی بروز " وحشتی غیرمترقبه در بازار اتفاقی، برای همه.
اواخر سال گذشته ، ایران و ایالات متحده پذیرفتند تا مذاکرات بر سر برنامه هسته ای ایران را از سر بگیرند. پرزیدنت اوباما به عنوان بخشی از این توافق موقت و آزمایشی ، تحریم خرید طلا از سوی ایران را لغو کرد ، و این یکی از معدود راه هایی بود که او می توانست بدون تصویب کنگره، تحریمی را از دوش ایران بردارد.
" ریچاردز نتیجه گیری می کند:" تاکنون ایران با وجود اختلال عظیمی که در اقتصاد ش به وجود آمده، بی وقفه با ایالات متحده درگیر جنگ مالی بوده است. جنگ مالی آمریکا و ایران از سال 2012-2013 تاکنون نشان می دهد که کشورهایی که تاب ایستادگی نظامی در قبال امریکا را ندارند، چگونه می توانند در عرصۀ جنگ مالی و الکترونیکی سرسختانه وارد عمل شوند و مقاومت کنند. "
من در واقع . می خواهم از این هم جلوتر بروم ؛ وقتی ایران با از سرگیری مذاکرات هسته ای موافقت کرد، نوعی غرور کاذب و خوشبینی ساده لوحانه در واشنگتن بوجود آمد که " تحریم ها موثر واقع شد !" و ایرانی های کم و بیش گرسنه از سر ناچاری پای میز مذاکره می آیند.
سفیر سابق ایران ویلیام میلر، که طی دهۀ 1960 در ایران بوده و با رژیم کنونی هم مراوداتی داشته می گوید:" نخیر! چنین نیست، او به لس آنجلس تایمز گفته:" تحریم ها فقط آنها را جسور تر کرده است" .
به چه دلیل ؟ زیرا ایران همین پیشنهاد را سال 2003 هم روی میز گذاشت و از سوی ایالات متحده رد شد . در واقع، این پیشنهاد در آن زمان از دید واشنگتن پیشنهاد بهتری بود، زیرا آن زمان، ایران تنها 164 سانتریفیوژ هسته ای در اختیار داشت. اما در سال 2013 ، این کشور صاحب19000 سانتریفیوژ شده بود و این پیشنهاد ، برای شروع یک مذاکرات جدی چانه زنی های بسیار زیادی می طلبید.