کد خبر: ۲۰۴۷۷۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

سروده آیت الله زاده حاج محسن صافی بمناسبت مبعث پیامبر گرامی(ص)

سروده آیت الله زاده معظم حاج محسن صافی در آستانه فرارسیدن مبعث پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله

بسمه تعالی

مکّه اينک که شده غرق سرور * ديده با ديده‌ي خود جلوه ي نور

پيک حق در شب نورانی وحی * يافت در محضر گل فيض حضور

کرد بر احمد محمود سلام * با دو صد شوق و بسی شادی و شور

داد جبريل بشارت به نبیّ * که منم از سوی ايزد مأمور

گفت با نام خداوند بخوان * آن خدای بشر و عقل وشعور

قدرتی يافت محمّد زان پس * يافت خود را به نبوّت مقدور

از حرا گشت برون سرّ خدا * آفتابست که بنموده ظهور

اينک آن امّی ناخوانده کتاب * سينه اش گشته چو گنجينه ي نور

آنچه خوانده است به شب با جبريل * آيه آيه کند او باز مرور

آنچه ديده است وشنيده است کنون * شده بر صفحه ذهنش مسطور

با طمأنينه قدم بردارد * حامل وحی و خداوند زبور

گوئيا او ز خدا می خواهد * يا رب اين معضله را کن ميسور

تا سوی خانه رود نور خدا * کند از صخره و از کوه عبور

می نهد گام، بهين مرد جهان * می رود مخزن اسرار، فکور

ماه و خورشيد ثناگسترِ او * چشم بد از گل رخسارش دور

آسمان، محو جمال نبوی * اختران در شعف و وجد وسرور
به دعاگوئی او جنّ و بشر * به ثناخوانی او صافش حور

عيد فرخنده مبعث آمد * ساقيا می بده از جام طهور

هان ز جا خيز که فرصت نيکوست * نيست هنگام غم و رنج و فتور

مستم از باده توحيدی کن * که بود باده ديگر منفور

چشم ما روشن از اين عيد سعيد * دشمن آل نبیّ بادا کور

بوی گل روی محمّد آيد * همه جا پخش و پراکنده عطور

مکّه از شوق وجودش خندان * عالم از عيد رسالت مسرور

بعثت احمدِ مرسل گرديد * هر کجا نعمت و رحمت به وفور

به سراپرده دلها بنشست * آن نکو منظر خوش خوی وصبور

گشت مبعوث رسول مدنی * تا کند کفر و ستم را مقهور

تا کند جهل و ضلالت معدوم * تا کَنَد ريشه ظلم و زر و زور

لات وعزّی و هبل شد مطرود * دين شد آباد و ديانت معمور
دين احمد که خدا منشور است * شد فراتر ز همه مرز و ثغور

گشت پيروز محمّد بر کفر * آن که بود از طرف حق منصور

نشود بنده درگاه ستم * فرد آزاد و مسلمان و غيور

هر که اسلام وِ را آئين شد * نزند دست به هر زشت و فجور

دين اسلام ندارد پيوند * با زبون کور دلان مزدور

هر چه گفته است رسول اطهر * باشد از سوی خدايش دستور

آنچه باشد سبب عزّ و جلال * هست تقوا چه اناث و چه ذکور

بارالها تو ببخشا گنهم * که مرا هست بسی جرم و قصور

بگذر از «*محسن صافی*» يا رب * که توئی خالق غفّار و غفور

جان زهرا و به مولا سوگند * با پيمبر بنمايم محشور

ای پيام آور نيکی و صفا * دستِ ما گير تو در يوم نشور

دارم امّيد که در روز جزا * در بهشتم بدهی حور و قصور
 
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
رضا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
0
0
بسيار عالي
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین