به گزارش
بولتن نیوز به نقل از المانیتور، اما به نوعی دیگر نیز می توان به این مسئله نگاه کرد. واقعه حمص یک پیروزی برای مردم سوریه به شمار می رود چرا که سر انجام از یک محاصره طولانی رهائی یافتند. از طرفی این قضیه می تواند به مدلی تبدیل شود که امکان دیپلماسی موضعی برای ایجاد آرامش در مناطق جنگی را، به خصوص حالا که مذاکرات ژنو برای خروج اسد شکست خورده است، فراهم آورد.
در سوریه صحبت از جنگی می کنیم که تاکنون ۱۵۰۰۰۰ نفر در آن جان خود را از دست داده اند ۸/۲ میلیون نفر مجبور به پناهندگی شده و ۵/۶ نفر آواره شده اند، ۵/۳ میلیون در مناطقی زندگی می کنند که امکان کمک به آنان نیست و ۲۴۰۰۰۰ تن در محاصره قرار دارند.
بنابراین اگر بخواهیم در باب این فاجعه انسانی از زبان اعداد و ارقام سخن بگوئیم می توان گفت که حل مسئله حمص اندکی به کاهش آن اعداد کمک کرده است. این امر به کمک دیپلماسی شدید و با شرکت سازمان ملل، دولت سوریه، رهبران اپوزیسیون، و دیپلمات های روس و ایرانی تحقق یافت.
مذاکرات حمص هم چنین باعث شد که راه رساندن کمک به شیعیان شهر های نوبل و زهرا که توسط نیرو های شورشی بسته شده بود، باز شود.
جان جینگ، مدیر دفتر هماهنگی در امور انسانی سازمان ملل که همواره در تلاش بوده که جامعه جهانی را به حل بحران سوریه ترغیب کند روز ۲۹ ماه مه گفت: "توافقی که شما اینک بین حکومت سوریه و مخالفان آن می بینید سندی است که نشان می دهد که چه کارهائی می توان انجام داد".
فرانچسکو بورّی این هفته از حلب گزارش داد که شورشیانی که با تمام وجود متعهد به سرنگونی بشار اسد بودند، خسته از جنگ و جدال اند و آنچه که در حمص اتفاق افتاد را راهی برای برون رفت از جنگ می بینند.
بورّی حکایتی ترسناک از زندگی روزمرّه در شهر جنگ زده حلب را روایت می کند. "این حلب امروز است. سطل های زباله در یک سوی خیابان به عنوان حفاظ از سوی جنگجویان بکار گرفته می شود در حالی که در آن سوی خیابان از آن ها به عنوان دیرک های دروازه فوتبال استفاده می شود. تک تیراندازان به صورت شیفتی کار می کنند. صبح ها آنان را می بینید که قهوه به دست ماشین خود را در جلوی در اصلی ساختمان پارک می کنند گوئی که عازم محل کار خود هستند. مرگ مردم عادی بیطرف و بی گناه دیگر صدمات جانبی جنگ به شمار نمی رود. آنان هدف تک تیراندازانند."
اما داستان های متفاوتی هم به گوش می خورد. به گزارش جولیان پکه، رئیس "ائتلاف مخالفان سوری" احمد جبرا، به منظور بحث و گفتگو با مقامات ارشد آمریکائی از جمله وزیر امور خارجه جان کری و اعضاء کنگره، از جمله رئیس کمیته روابط خارجی سنا رابرت منندز (دموکرات) و باب کراکر (جمهوریخواه)، در واشنگتن به سر می برد.
جبرا به دنبال دریافت کمک های مرگبار نظامی از آمریکاست. از جمله او به دنبال دریافت سلاح های ضد هواپیماست. ائتلاف مخالفان سوری بر این اعتقاد است که با دریافت سلاح های مزبور قادر خواهد بود که فشار را بر روی حکومت سوریه افزایش دهد تا حدی که روسیه و ایران را مجبور سازد دست از حمایت از اسد بکشند و واسطه ای شوند که افسران بیشتری از ارتش سوریه جدا شوند.
در یک مصاحبه اختصاصی با المانیتور، خانم ریما غلّاف مشاور ارشد جبرا گفت: "ما فکر می کنیم که ارتش آزاد سوریه با برخورداری از این سلاح ها و دفاع از مردم در برابر بمب های بشکه ای (حکومت سوریه) پیامی به روس ها خواهد فرستاد که این وضعیت قابل قبول (و پایدار) نیست".
خانم ریما این نظر را که سلاح بیشتر باعث تداوم و طولانی شدن جنگ می شود رد کرد. وی گفت: "زمینه برای ۱۰ سال جنگ بیشتر را بی عملی در برابر اسد ایجاد می کند. (بی عملی) باعث می گردد که اسد فکر کند که می تواند دست به هر کاری بزند بدون اینکه تاوان آن را بپردازد".
به گزارش خبر دست اول جولیان پکه در روز ۹ ماه مه، کمیتۀ نیرو های مسلح سنا از ائتلاف سوری خواسته است که لیست کمک های مورد نیاز خود را تهیده و ارائه کند.
دورنمای اینکه ایران و روسیه دست از حمایت بشار اسد بکشند روشن به نظر نمی رسد به خصوص که نیرو های دولتی به موفقیت های تازه ای دست یافته اند و طبق برنامه قرار است که انتخابات سوریه در روز ۳ ماه ژوئن برگزار شود.
به گزارش باربارا اسلوین، رایان کراکر سفیر سابق آمریکا در سوریه، عراق و لبنان، هفته گذشته در جلسه ای در شورای روابط خارجی هشدار داد که "ما دچار اشتباه عطیمی خواهیم شد اگر تلاش کنیم که ورق را در سوریه برگردانیم و باعث اوج گیری سنّی ها در دمشق شویم".
کراکر مخالف سیاست تغییر رژیم در سوریه و در غلطیدن آمریکا به سراشیبی کمک های نظامی است. او معتقد است که باید به وضع اسفناک پناهندگان رسید، همسایه های سوریه را در برابر گسترش این جنگ تقویت کرد و با گذشت زمان با طرح بین المللی مسئله جنایات جنگی علیه بشار اسد ساختار حکومت علویان را از هم پاشید.
بخشی از سیاست های تکمیلی پیشنهاد شده از سوی کراکر که در این ستون هم به کرات از ان دفاع شده، مانند، همکاری های منطقه ای علیه تروریسم، کمک های انسانی، پاسخگو شدن به جنایات جنگی از سوی همه طرف های درگیر، عاقلانه به نظر می سد. نظر او در مورد رهبری بلامنازع علویان توسط اسد شبیه آن چیزی است که هفته اول که این ستون به راه افتاد، در روز ۲۸ نوامبر ۲۰۱۲ مطرح گردید.
"پرزیدنت اسد، مادام که علویان مسلح بخواهند، رهبر علویان باقی خواهد ماند. به عبارت ساده تر تا زمانی که علویان خود دست به تغییر نزنند دست از حمایت اسد بر نخواهند داشت. (از طرفی) هر ابتکاری که بخواهد علویان در سوریه را نادیده بگیرد و یا جنگ و تضاد های فرقه ای محلی و منطقه ای را وارد محاسبات نکند محکوم به شکست است و نتیجه محتوم آن مرگ بیشتر اهالی سوریه است...تا آن زمان که تغییری در جامعه علوی ایجاد شود می توان گفت که اسد، به هر دلیلی، رهبر علویان خواهد بود".
کابینه برک اوباما تحت تاثیر فضای غالب مایل به درگیری بیشتر و عمیقتر در سوریه نیست. بر اساس چندین نظر سنجی، علیرغم درخواست برخی از اعضاء برجسته کنگره برای در پیش گرفتن سیاست های قاطع تر در سوریه، آمریکائی ها ترجیح می دهند که آمریکا در امور و درگیری های بین المللی کمتر دخالت کند.
با آنکه مقایسه کردن اغلب با خطر (خطا کردن) مواجه است اما بد نیست به یاد آوریم که تجربه های اخیر در عراق و لیبی، یعنی جا هائی که حتی با دخالت نظامی آمریکا همراه بود، در مورد خاص عراق، پس از یک دهه اشغال نیز ثبات را به ارمغان نیاورد چه رسد به دموکراسی را.