عيد سعيد و مبارک در حقيقت آن روزی است که با بيداری مسلمين و تعهد علمای اسلام تمام مسلمانان جهان از سلطه ستمکاران و جهانخواران بيرون آیند، و این مقصد بزرگ زمانی میسر است که ابعاد مختلفه احکام اسلام را بتوانند به ملت های زیر ستم ارائه دهند و ملت ها را با اسلام ناشناخته آشنا کنند... عيد واقعي آن است که انسان رضای خدا را به دست بياورد، درون خود را اصلاح کند.
گروه فرهنگی - نقش امام خمینی(س) در گرامیداشت عید نوروز و تغییر نگاه ایرانیان به آن برجسته بوده است. پیام های نوروزی هر ساله
ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی که حاوی تبریک سال نو و همچنین رهنمودهای مهمی در اداره کشور بوده است، احترام نوروز را نزد مردم دوچندان کرده و توجه آنها را به ایجاد تحول در حیات مادی و معنوی همراه با تحویل نوروز و نو شدن طبیعت معطوف کرده است.
به گزارش
بولتن نیوز، نگاه حضرت امام خميني (ره) به "عيد نوروز" با تمام نگاهها فرق ميكرد و برداشت او نيز بسيار مهم و با آنچه ديگران در اين باره ميپندارند. تفاوت بسيار داشت. اين نوع نگاه و اين اختلاف در برداشت از آنجا ناشي ميشد كه امام خميني (ره) از اولياي بزرگ الهي و مقربين درگاه حضرت حق بود و به همين دليل انديشههايش از سطح عبور ميكرد و به عمق راه مييافت. امام خمینی(ره) همچنان كه در تفكرات عرفانياش پيوسته به آن نظر داشت، در هر چيزي خدا را مييافت و از كوچكترين ذره تا بزرگترين پديده، "جان جهان" را ميديد و آثار او و صفات و اسماء و افعال او را با علم حضوري و شهودي و با ديده دل مينگريست و به راستي حقيقت "ارني الاشياء كما هي" در او تجلي و ظهور داشت.
در نگاه امام خميني (ره) عيد واقعي با تغيير و تحول در جانها تحقق مييابد و با طي مراتب عالي معنويت و درجات والاي تقرب به درگاه الهي امكان پذير ميشود. با همين نگاه است كه امام خميني (ره) شهيدان را مهمانان خدا ميداند و ضيافت و پذيرايي الهي از آنان را عاليترين نوع ضيافت معرفي ميكند و با همين نگرش شگفت انگيز است كه "عيد واقعي" را براي كساني ميداند كه "شهيد" دادهاند و بايد به آنها "تبريك" گفت كه عزيزان خود را به "ميهماني خدا" فرستادهاند. همچنين در اين نگاه عميق، خانوادههاي شهدا و مجروحين و معلولين، تكريم ميشوند و از آنان براي پرورش چنين واصلان و فعالان عرصه دين تشكر و قدرداني ميگردد.
دیدگاه امام درباره عید واقعی و حقیقی
ایشان در جایی در مورد "عید واقعی" برای مسلمانان و مردم ایران چنین می گویند:
"عيد ملت مستضعف روزی است که مستکبرين دفن شوند. عيد ملت ما روزی است که ريشه های فسادی که امروز در بعضي نقاط ايران هستند از بين بروند و می روند. عيد سعيد و مبارک در حقيقت آن روزی است که با بيداری مسلمين و تعهد علمای اسلام تمام مسلمانان جهان از سلطه ستمکاران و جهانخواران بيرون آیند، و این مقصد بزرگ زمانی میسر است که ابعاد مختلفه احکام اسلام را بتوانند به ملت های زیر ستم ارائه دهند و ملت ها را با اسلام ناشناخته آشنا کنند... عيد واقعي آن است که انسان رضای خدا را به دست بياورد، درون خود را اصلاح کند.
در اعياد که اسلام به ما عنايت فرموده است، در همه آن، آنچه انسان ملاحظه میکند همه اش مسئله و درخواست و ذکر و دعاست، نماز است، روزه است، ذکر است، دعاست. و در اين عيد (نوروز) هم که عيد ملی است و اسلامی نيست، لکن اسلام هم مخالفتي با او ندارد، باز می بینیم که در روايتی وارد شده از آداب امروز روزه گرفتن است، از آداب امروز دعا کردن و نماز خواندن است. و اين به ما می فهماند که هر ملتی بخواهد به راه راست برود و بخواهد استقلال خودش را، آزادی خودش را بخواهد حفظ کند، باید در عيدش و غير عيدش تذکر داشته باشد. و ذکر خدا بکند، برای خدا باشد، حتی در عيدش دستور روزه است ، دستور استحبابی، روزه ای که بايد انسان منقطع بشود از شهوات خودش، و متوجه خدای تبارک و تعالی شود.
ايام نوروز برويد در اين مريضخانه ها، برويد احوال اين ها را، اين هايي که آواره شده اند... به اين ها سرکشی کنيد، و آن تشريفات سابق را تخفيف بدهيد. اگر بخواهيد ملت قوی و آزاد باشيد از تشريفات يک قدری بکاهيد. عيد را در بين دوستان خودتان، ملت خودتان، مجروحان خودتان، معلولان خودتان... اين عيد را در بين آنها با هم عيد کنيد.... و شما وقتي عيد داريد که اخلاق عيد داشته باشيد."
ایشان در یکی از پیام های خود به مردم ایران در آستانه سال نو نیز چنین می فرمایند:
"خدايا! ما را در اين سال نو از اين حالي كه داريم عوض كن. ما گرفتار هواهاي نفساني هستيم و تو ميداني، و تو ميتواني ما را نجات بدهي. خداوندا! اين پيروزي هاي چشمگيري كه براي ما و ملت ما و براي اسلام حاصل شده است، طوري كن كه در قلوب ما تاثير سوء نگذارد و ما را مغرور نكند. ما را از آن راهي كه انبيا – عليهم السلام - داشتند منحرف نكند. من اميدوارم كه اين سال نو، به همه ملت هاي اسلامي و خصوصا ملت تحت ستم ايران كه سال هاي طولاني در گرفتاري بودند، مبارك كند، و همان طوري كه اين رزمندگان عزيز ما، اينها در جبههها حاضر هستند و انشاءالله بيشتر هم حاضر خواهند شد و آنطور آن روح آنها را تبديل كردي، روح ما را هم متحول كن به يك روحي كه مورد رضايت تو باشد."
خاطراتی نوروزی از امام خمینی
نویسنده کتاب خمینی روح الله در مطالب خود آورده است که: "از رفتگر کوچهاش ]امام خمینی[ پرسیدم آیا هرگز او را دیدهاى؟ گفت: "دوبار. اما در هر عیدى، عیدی ام در یک پاکت دربسته مىرسید". پرسیدم آخرین عیدى را کى گرفتى؟ گفت: "یک هفته قبل از نوروز با یک نامه که قابش کردهام و یک جفت جوراب که پا نکردهام". حلقۀ مفقودهام در اینکه به اعیاد ملى چه مقدار بها مىداده از این جا پیدا شد و وقتى به آثارش رجوع کردم، دیدم از کثرت ظهور چنین مطلبى پنهان مانده است... مردى که یک نسل پیش نوجوان بود، گفت: "هفتههاى آخر اسفند 1335 براى خانواده ما هفته بدى بود. پدر نداشتم، مادرم نتوانسته بود لباس نو تهیه کند. غروبى غمگین کسى درِ خانهمان را کوبید برق شادىِ چشمهاى مادرم، خانه را روشن کرد. بقچهاى را که حاج آقا روح الله فرستاده بود باز کرد. براى همۀ اعضاى خانواده لباس فرستاده بود. چه لباس هایى! هرگز بلوز و شلوارى به زیبایى هدیه او نپوشیدهام."
صادق طباطبائی نیز در کتاب خاطرات خود می نویسد: "من در جریان تدارک رفراندوم در روزهای آخر اسفند مرتب به قم رفت و آمد میکردم. در روز اول عید سال 58 در بیت امام در قم بودم که هیأت دولت خدمت ایشان رسیدند. یادم است یک کیسه پلاستیکی کنار امام بود که در آن سکههای کوچک یک ریالی بود. مهندس بازرگان خطاب به امام گفتند، یک عیدی در شأن انقلاب به ما بدهید. امام به هر کدام از وزرا از این سکّهها دادند. من گفتم جداگانه خدمتتان میرسم این فایده ندارد. وقتی همه رفتند و امام هم رفتند داخل، به آقای صانعی گفتم ببینید اگر آقا اجازه میدهند بروم خدمتشان. ایشان از سر لطف گفت، شما از ما به امام نزدیکتر هستید. ما باید از طریق شما اجازه بگیریم. رفتم نزد امام، داشتند بین دو اتاق قدم میزدند. سلام کردم و با حالت خنده و تبسّم پر از مهر و عطوفت گفتند، هان چیه؟ گفتم عیدی میخواهم. کیسه را برداشتند، گفتم نه اگر همهاش را هم بدهید فایدهای ندارد. ایشان 5-6 تا از همان سکهها دادند و یک شوخی هم کردند و گفتند: تو باید از پدرت برای ما عیدی بگیری."
حجت الاسلام والمسلمین رحیمیان، از اعضاى دفتر امام نیز در این باره مى نویسد: "ما روز نوروز به اتاق حضرت امام وارد شدیم... امام حدود ساعت نه صبح، با نشاط تر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند, و به افراد حاضر که در مجموع با دکترها پنج نفر بودیم, چند بار مبارک باشد گفتند. سپس خودشان سراغ سکه هاى یک ریالى را گرفتند و کف دست قرار دادند, افراد حاضر نیز بعد از دست بوسى، هر کدام چند عدد برداشتند. مشابه این برنامه در نوروز سال هاى دیگر نیز تکرار مى شد."
عيد نوروز در اشعار امام خميني
چنانچه می دانیم امام داریا طبع شاعری بسیار قوی و در عین حال لطیفی بوده اند. به همین علت ایشان اشعاری نیز درباره عید نوروز و آغاز فصل بهار و نو شدن طبیعت سروده اند که به دو نمونه از آنها اشاره می شود:
باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا
جامه عید بپوشند، چه شاه و چه گدا
بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست
نازم آن مطرب مجلس که بود قبله نما
صوفى و عارف از این بادیه دور افتادند
جام مى گیر ز مطرب، که روى سوى صفا
همه در عید به صحرا و گلستان بروند
من سرمست زمیخانه کنم رو به خدا
عید نوروز مبارک به غنى و درویش
یار دلدار! زبتخانه درى رابگشا
گرمرا ره به در پیر خرابات دهى
به سروجان به سویش راه نوردم نه به پا
سالها در صف ارباب عمائم بودم
تا به دلدار رسیدم، نکنم باز خطا
***
بهار شد در میخانه باز باید کرد
به سوى قبله عاشق نماز باید کرد
نسیم قدس به عشاق باغ مژده دهد
که دل ز هردو جهان بى نیاز باید کرد
کنون که دست به دامان سرو مى نرسد
به بید عاشق مجنون، نیاز باید کرد
غمى که در دلم از عشق گلعذاران است
دوا به جام مى چاره ساز باید کرد
کنون که دست به دامان بوستان نرسد
نظر به سرو قدى سرفراز باید کرد