* با عنایت به قطعیت احتمال حمله عراق، چه یگان¬هایی از نیروی زمینی ارتش
در مرز مشترک جمهوری اسلامی ایران با عراق، از فاو تا دالامپرداغ مستقر
بودند و چه اقدامات پیشگیرانهای انجام داده بودند؟
- طرح کلی کشور
برای مرزها چنین بود که مرزها تا زمانی که صلح بود حالت انتظامی داشت و دست
ژاندارمری بود. زمانی که خطراتی متوجه مرزها می¬شد، برابر طرح، ارتش یا به
قولی نیروی زمینی باید به کمک ژاندرمری میرفت. از خرداد یا تیرماه 59
درگیریهای مرزی شروع شد و نیروهای مرزبانی عراق با پاسگاههای ژاندارمری
ما درگیر شدند و این درگیریها باعث شد که نیروهای ارتش برابر طرح، مرزها
را در اختیار بگیرند و در چنین شرایطی پاسگاههای ژاندرمری تحت کنترل
عملیاتی نیروی زمینی قرار گرفتند. الان هم چنین حالتی است و نیروی انتطامی
در مرز تحت کنترل عملیاتی نیروی زمینی انجام وظیفه میکند. از زمانی که
درگیریها شروع شد، یگانهایی از لشکر 92 و لشکر 81 در مرزها مستقر شدند در
شرایطی که دولت وقت خدمت سربازی را یک سال کرده بودکه این لطمات خیلی
زیادی را به یگانهای ما زده و توان نیروی انسانی را خیلی پایین آورده بود و
نقل و انتقالات هم حقیقتاً کمر یگانها را شکسته بود و بدون ضابطه نقل و
انتقالات زیادی در یگانها انجام شد و خدمه تانک و توپ به قسمتهای دیگر
رفته بودند و تجهیزاتی که در پادگانها داشتیم بدون خدمه مانده بود، باید
نیروی زمینی مرزها را تحویل میگرفت و به شایستگی هم این کار را انجام داد.
مقداری که درگیریها شدت گرفت و فشار زیاد شد، گردانهایی از تیپ 84 و تیپ
37 زرهی به کمک لشکر 92 و 81 آمده و در مرزها قرار گرفتند. در شهریور 59
که رژیم بعثی عراق هجوم وحشیانهاش را آغاز کرد، این نیروها در مقابل او
مقاومت جانانه کردند. روزهای آغازین جنگ روزهایی سرشار از حوادث و اتفاقات
مختلف بود که متأسفانه کمتر به آن پرداخته شده اما هرچه بیشتر در این روزها
عمیق میشویم،عظمت کار و اوج رشادت نیروی زمینی بیشتر خود را نشان میدهد.
زمانی که دشمن خود را به دیوارهای خرمشهر نزدیک میکند به جز گردان 151 و
92 زرهی و تعدادی از عزیزان سپاه خرمشهر کسی در مقابل او نبود، مقاومت
جانانه و سرسختانه کارکنان گردان 151 به حدی بود که لشکر 3 زرهی و لشکر 5
مکانیزه دشمن توان ورود به خرمشهر را پیدا نمیکنند. به فاصله کوتاهی
دانشجویان دانشگاه افسری امام علی(ع) خود را به مدافعین خرمشهر میرسانند و
آن مقاومت 34 روزه شکل میگیرد.
* شائبه¬ای در خصوص روزهای آغازین
جنگ تحمیلی وجود دارد مبنی بر اینکه ارتش جمهوری اسلامی ایران بویژه نیروی
زمینی در برابر تهاجم دشمن مقاومت نکرد. آیا این شائبه صحت دارد؟ یگان¬های
حاضر در مرز در آن زمان در چه وضعیتی قرار داشتند و قادر به انجام چه
اقداماتی بودند؟
- ما باید شرایط یگانها را در آن روزها ترسیم و
تصویر کنیم که یگانها از چه میزان توان رزمی برخوردار بودند و از نظر
سلاح، تجهیزات و پتانسیل در چه وضعیتی قرار داشتند و این نیرویی که حرکتش
را به عنوان مهاجم آغاز کرده بود، نیتش چه بود و توانمندیاش به چه شکل
بود. رژیم بعث عراق با 12 لشکر و حجم وسیعی از تجهیزات و سلاح و پشتوانه
عظیمی همچون حمایت کشورهای غربی و شرقی آمده بود که سه روزه تهران را فتح
کند، یعنی با این ظرفیت و این پتانسیل قوی تهاجم خودش را به مرز شروع کرده
بود. در مقابل، یگانهایی که بدون پشتوانه بودند، به صورت خط پدافندی واحد
در برابر او صفآرایی کرده بودند، اما باز همین نیروهای محدود در مقابل
همین پتانسیل قوی ایستادگی میکردند و اجازه پیش¬روی قابل توجهی را به او
ندادند و در روزهای دوم و سوم جنگ ارتش عراق را متوقف کردند و بعد از آن
ارتش دشمن تا پایان جنگ هیچ پیشرویای نداشت بلکه یا دفاع میکرد یا عقب
میرفت. در واقع روزهای ابتدایی جنگ روزهای موفقیت¬آمیزی برای ما بود؛ چرا
که دلاورمردان نیروی زمینی ارتش با همان توان رزمی محدود و اندک نیروهای
حاضر در مرزها با مقاومت و ایستادگی و دفاع جانانه خود موفق شدند ماشین
جنگی عراق را متوقف و اجازه پیش¬روی به نیروهای متجاوز را ندهند. اگر دشمن
میتوانست بیشتر از این پیش¬روی کند بیرون راندن او در سال¬های بعدی جنگ
مستلزم عملیات¬های آفندی بی¬شماری بود.
این نشان میدهد که نیروی
زمینی تهدیدات را رصد کرده و با آن تلاش و توانی که داشته درصدد مقابله با
تهدیدات بوده و خوب هم مقاومت کرده است. مجموعه نیروی زمینی به بهترین شکلی
که مقدور بوده در مقابله با دشمن ایستاده است. طرحهای نیروی زمینی در آن
زمان و با توجه به امکانات آن روز و ابزاری که ارتش داشت بهترین طرحهای
موجود بود و بهتر از آن نمیتوانست اقدام کند. مستندات این را هیأت معارف
جنگ هم ارائه داده و اگر کسی ادعا کند که نیروی زمینی بد یا ضعیف عمل کرد،
ادعایی غیرمستند است. مدارک نشان میدهد که اینها به بهترین شکل ممکن حضور
پیدا کردند و چیزی کم نگذاشتند.
ما اگر نگاهی به تعداد شهدای نیروی
زمینی ارتش و تاریخ شهادت آنها بیاندازیم می¬بینیم تعداد زیادی از این شهدا
در همان 2 ماه اول جنگ به شهادت رسیدند. این نیرو از روزهای آغازین جنگ تا
آخرین روزهای این نبرد، با خلق رشادت¬ها و حماسه¬هایی بی¬نظیر نقش بسزایی
در تاریخ دفاع مقدس داشته است.
* در مجموع توان رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران را در مقایسه با ارتش بعثی عراق در شروع جنگ تحمیلی چگونه ارزیابی می¬فرمایید؟
- پس از صدور فرمان حضرت امام(ره) در مورد غائله پاوه، مهاباد و سنندج
مبنی بر آزادسازی و مقابله با ضدانقلاب یگانهای زیادی از جمله لشکر 64 و28
پیاده و تیپ30 و در حدود دو تیپ از لشکر 16 زرهی و یک تیپ از لشکر 81 زرهی
و چندین گردان و آتشبارهای توپخانه از لشکر 21 و 77 با بکارگیری توان عمده
هوانیروز در مناطق یاد شده مشغول نبرد با گروهکهای ضد انقلاب و وابسته به
بیگانگان شدند، لذا استعداد رزمی یگانهای نیروی زمینی که تا حدود 50 %
کاهش یافته بود، در شمال غرب و شرق کشور نیز بکار گرفته شد.
ادامه
بحران در شمال غرب و غرب از یکسو و نبود باور عمومی مسئولین در حمله همه
جانبه عراق از سوی دیگر موجب شد تا نیروی قابل توجهی در غرب و جنوب متمرکز
نشود و نیروی زمینی با تصور اینکه حملات گستردهای از سوی عراق صورت نخواهد
گرفت مبادرت به تهیه طرح دفاعی ابوذر در غرب و جنوب با بهره گیری از لشکر
81 زرهی در غرب و لشکر 92 زرهی در جنوب و تعداد اندکی از گردانهای لشکر 21
حمزه و لشکر 77 و تیپ 55 هوابرد نمود که به هیچ وجه این نیرو تکافوی دفاع
از مناطق گسترده در غرب و جنوب (متجاوز از 1200 کیلومتر) را نمی¬نمود.
هدف اصلی عراق تصرف سریع خوزستان بود. دشمن در جبهه خوزستان در محور شلمچه
به خرمشهر با لشکر 3 زرهی و تیپ نیروی مخصوص و لشکر 11 پیاده عراق و در
جبهه جنوب کوشک طلائیه به سمت سوسنگرد و اهواز با لشکر 5 مکانیزه و 6 زرهی و
در جبهه بستان با لشکر 9 زرهی ودر محور فکه با یک لشکر مکانیزه و در محور
موسیان به دشت عباس و غرب کرخه با لشکر 10 زرهی و چند تیپ مستقل و با
توپخانه سنگین به خوزستان حمله نمود که تنها لشکر 92 زرهی با استعداد 50 %
در مقابل این نیروی عظیم قرار داشت.
در جبهه غرب لشکر 8 پیاده کوهستان
و بخشی از لشکر 6 زرهی در منطقه قصرشیرین و لشکر12 زرهی در منطقه نفت شهر و
گیلان غرب و لشکر 2 پیاده کوهستانی تقویت شده در منطقه مهران قرار داشتند
که در مقابل این لشکرها تنها لشکر 81 زرهی با استعدادی در حدود 50 % قرار
داشت.
اما با تمام این اوصاف رزم آوران شجاع نیروی زمینی تحت شرایط
کاملا نا برابر با ایثار و مقاومت دلیرانه از شرف و حیثیت ملی و میهنی و
مکتب خود دفاع نمودند که در بعضی محورها نسبت نیروی دشمن به خودی ده بر یک
بود.
* می¬دانیم که ارتش ایران قبل از انقلاب، قدرتمندترین ارتش منطقه
بشمارمی¬رفت و به لحاظ تجهیزات و آموزش از سطح بالایی برخوردار بود، با
این حال چرا قدرت بازدارندگی ارتش جمهوری اسلامی ایران نتوانست مانع از
حمله عراق شود؟
- زمانی که رژیم بعثی عراق در شهریور 59 جنگ را به ما
تحمیل کرد؛ نیروهای مسلح ما آمادگی دفاع و مقابله را نداشتند و البته این
عدم آمادگی به معنای عدم حضور نبود. نیروهای ما در مرزها حاضر بودند. چون
قبل از 31 شهریور 59 یک سری درگیریهای مرزی بین پاسگاههای ژاندارمری با
نیروهای مرزبانی عراق وجود داشت و تبادل آتش انجام میشد و این برخوردها تا
آخر تیر و مرداد 59 وجود داشت و نیروهای ارتش به نیروهای ژاندارمری در این
درگیریها کمک میکردند. با شروع جنگ، یگانهایی از لشکر 92 زرهی خوزستان و
گردانهایی از لشکر 81 آمدند و در مرزهای غربی و جنوب غربی مستقر شدند؛
اما این استقرار در مرکز فقط لایهای دفاعی بود و پشتیبانی و عقبهای نداشت
و به همین خاطر بود که وقتی نیروهای عراقی تهاجم خودشان را آغاز کردند
توانستند سد نیروهای ما را بشکنند و قسمتهایی از خاک وسیع کشور اسلامیمان
را اشغال کنند.
این موضوع برمیگردد به یک سری تحولاتی که در ارتش به
وجود آمده بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتش دست خوش یک سری تحولاتی
شد که سران خودفروختهاش تسلیم و خیلی از فرماندهان بازنشسته شدند و امرای
ارشد از سامانه فرماندهی کنار رفتند. حضور بنیصدر و تدابیر نابخردانه و
بعضاً کارهای تعمدانهاش و نقل و انتقالات بیرونی که در یگانهای ارتش
انجام شد، به همراه برخی اقدامات از جمله کاهش مدت سربازی به یکسال و خدمت
کارکنان وظیفه و پایور در مناطق بومی و محل سکونتشان از جمله دلایلی است که
باعث تضعیف یگانهای ارتش شد و بعد از انقلاب هم موج وسیعی در کشور
بهوجود آمد که شعار انحلال ارتش را سر میدادند که این مسأله بر روح و
روان کارکنان ارتش اثر منفی گذاشته بود.
چنین مسیری باعث شده بود که
ارتش قابلیتهای دفاعی لازمه که در مرزهای غربی و جنوبغربی به آن نیاز
دارد را در اختیار نداشته باشد و دشمن بتواند پیش¬روی کند؛ اما با همه این
کاستیهایی که عرض کردم کارهای خیلی خوبی هم در اوایل جنگ تحمیلی انجام شد.
* نقش نیروی زمینی ارتش در مقابله با ضدانقلاب و گروهک¬ها را قبل از آغاز جنگ تحمیلی تشریح بفرمایید.
- هنوز چند ماهی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نگذشته بود که اغتشاشات و
عصیانها در گوشه و کنار کشور توسط عناصری از گروه خیانتکار و منافق به
نام حزب دموکرات و کومله و دیگر عناصر پلید و منفور گروهکها در کردستان و
گنبد شروع شد.
بسیاری از گروهک¬ها که اندیشه و ایده غیراسلامی داشتند
از تثبیت انقلاب اسلامی در ایران به خشم آمده بودند، تلاشهای فراوانی
انجام دادند تا بتوانند جوی ناآرام و ناامن را در استان¬های کشور به ¬ویژه
کردستان بوجود آورند. سرانجام با فتنه دشمن ناآرامی¬ها در کردستان ایجاد شد
و اولین یگان¬های نیروی زمینی ارتش به صورت منظم برای برقراری آرامش و
امنیت منطقه، سازماندهی و به آن منطقه اعزام گردیدند. البته تعدادی از
داوطلبان نیروی هوایی ارتش هم که اعلام آمادگی کرده بودند برای برقراری
آرامش عازم کردستان ¬شدند. دشمن با سرمایهگذاری فراوان تلاش می¬کرد که
بتواند حداقل یک استان را از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران جدا کند.
آنها با حمله به پادگانها و مراکز نظامی از جمله پادگان مهاباد و سنندج به
غارت اسلحهها و مهمات پرداخته و شروع به قتل و چپاول شهرهای پاوه، میانه،
سردشت و 000 کردند. پاوه در 25 مرداد 58 به طور کامل در محاصره مهاجمان
مسلح قرار گرفت که پس از تصرف شهر دست به کشتار فجیعی زدند. امام خمینی(ره)
در 26 مرداد خطاب به دولت و ارتش و ژاندارمری، فرمان حرکت با تمام قوا ظرف
24 ساعت به سوی پاوه را صادر کردند. بنا به فرمان امام، ارتش به طور رسمی
وارد تعقیب ضد انقلاب در کردستان شد. شهیددکتر چمران و شهید سرلشکر فلاحی
(فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش) با هواپیما وارد باختران شده و در 27 مرداد
نیروی هوایی ارتش نیز به کمک محاصره شدگان شتافت و نیروی اعزامی وارد شهر
پاوه شد، ستونهایی از لشکر 64 ارومیه در حالی که شهید سرلشکر ظهیرنژاد
فرماندهی آن را به عهده داشت از نقده وارد اشنویه شد. با یک سری عملیات
توسط فرزندان برومند ارتش و دیگر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، کردستان و
دیگر نقاط کشور یکی پس از دیگری آزاد شد. با حضور ارتش در گنبد و کردستان
ضدانقلاب مجبور به عقبنشینی از آن مناطق شد.
* با ورود لشکرهای ارتش
به منطقه نبرد که البته با تأخیر صورت گرفته بود، چه اقداماتی صورت گرفت که
حرکت نیروهای عراقی در خاک کشور کاملاً متوقف شد و در زمانی بسیار کوتاه
در حدود 6-7 ماه، تهاجم نیروهای ایرانی به دشمن آغازگردیده و جنگ وارد
مرحله جدیدی شد؟
- دشمن در همان روز اول جنگ در 31 شهریور 59 فهمید که
گام در ورطه هلاکت گذاشته است نیروهای حملهکننده به هیچ وجه فکر
نمیکردند که در گام اول اینچنین متوقف شوند یگانهای عمده مستقر در مرز در
منطقه جنوب، لشکر 92 زرهی اهواز و در غرب لشکر 81 زرهی کرمانشاه با کمک
یگانهای مامور و سپاه پاسداران و بسیج و مردم مقاومت نابرابر خود را در
مقابل عراق ظاهر کردند. نقش نیروی زمینی ارتش روی زمین و نیروی هوایی در
فضای ایران و عراق و نیروی دریایی در خلیج فارس برای ناکام گذاشتن دشمن
بسیار تعیینکننده بود بطور مثال اگر در منطقه کرخه دشمن میتوانست با عبور
از کرخه خود را به جاده اهواز اندیمشک رسانده و خطوط پدافندی را در جنوب
یا حتی شمال شهر اندیمشک تشکیل دهد قاعدتا ما باید برای رسیدن به کرخه دهها
عملیات انجام میدادیم و این مساوی بود با تحمیل هزینههای بسیار بالا و
صرف زمان بیشتر اما رزمندگان نیروی زمینی ارتش نه تنها اجازه چنین فرصتی به
دشمن ندادند بلکه حتی در غرب رودخانه کرخه جای پای مهمی را حفظ کردند که
کمک بسیار زیادی برای انجام عملیات فتح المبین و راندن دشمن تا خطوط مرزی
در فروردین سال 68 ایفا کرد.
پس از تثبیت دشمن که با موفقیت کامل
انجام شد از همان روزهای اول اندیشه طراحی عملیات علیه دشمن شکل گرفت انجام
170 عملیات کوچک و بزرگ در سال اول جنگ که حدود 160 عملیات آن آفندی و
حمله ما علیه دشمن بوده است به نحوی نشان از اراده مستحکمی میدهد که حضور
دشمن را در خاک ایران تحمل نمیکند سال اول جنگ سال موفقیت، پیروزی و تحمیل
اراده ملی به دشمن بوده است هر چند سرزمینهای زیادی در این سال آزاد نشد
ولی متوقف کردن دشمن در مواضع نا مناسب پدافندی و بازداشتن او از رسیدن به
اهدافی که برای خودش ترسیم کرده بود بزرگترین موفقیت به شمار میرفت ضمن
این که همین اقدامات زمینه انجام عملیاتهای بزرگ سال دوم جنگ را فراهم کرد
و در حقیقت بدون انجام اقدامات سال اول جنگ قطعا اقدامات سال دوم نیز قابل
انجام نمیبود.
عملیاتهایی که ارتش در دفاع مقدس انجام داده است، از
یک سری قواعد و ویژگیهای کلاسیک پیروی میکردند. یکسری اصول آکادمیک
مدنظر ما بود. با توجه به تجربیاتی که در جنگهای اول و دوم جهانی به دست
آمده بود ما یکسری اصول آکادمیک هم داشتیم که برگرفته از این جنگها بودند،
یکسری از اعتقادات دینی و مذهبی هم در کنار این تجارب قرار گرفت تا
نیروهای ما بتوانند در جنگ پیروز باشند. شما در سال اول جنگ میبینید که
پیروزی درخشانی نداریم و کار نیروهای نظامی ما بیشتر ثابت نگه داشتن دشمن
بود. در واقع عملیات پدافندی بود و کاری بود که تلاش بکنیم دشمن جلوتر
نرود.
* در دوران اولیه جنگ تحمیلی، با وجود مدیری شایسته و رهبری
لایق و اندیشمندی توانا همچون حضرت امام خمینی دررأس نظام، تحریمهای
دشمنان برای ما به فرصت تبدیل شد و این اعتماد و خودباوری را در ما به وجود
آورد که این تحریمها نه تنها مانع نیست، بلکه پلی است برای پیشرفت
* اقتدار و سرافرازی امروز ما مرهون هشت سال دفاع مقدس است
* ارتش و سپاه در سایه وحدت و همدلی توانستند عملیاتهای بزرگ را سازماندهی کنند
در سالهای دوم جنگ عملیات آفندی ما شروع شد. این تصمیم به این خاطر بود
که شهید صیاد شیرازی از دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش استادان را به جبهه
آوردند و گفتند شما در اینجا برای مقابله با دشمن برنامهریزی و طرحریزی
بکنید و بر مبنای همین اصول آکادمیک و جنگ کلاسیک نیروها را سازماندهی
کردند. سپاه هم در همین قالب آمد. سپاه هم تا بعد از عملیات بیتالمقدس با
یگانهای ارتش تلفیق میشدند و در کنار بچههای ارتش بودند و ما با توجه
به این وحدت و همدلی بود که توانستیم عملیاتهایی بزرگ را سازماندهی
بکنیم. در واقع همه عملیاتهای بزرگ مثل ثامنالائمه، بیتالمقدس،
فتحالمبین و... از یک اصول کلاسیک پیروی میکردند و تجربیاتی که از این
عملیاتها به دست آمده است در حال حاضر در مدارس نظامی ما تدریس میشود.
البته در کنار این اصول آکادمیک تجربههای جدیدی هم در جنگ به دست آوردیم،
به عنوان مثال خلبانان ما تجربههای زیادی در جنگ به دست آوردند که آنها را
نیز اضافه کردند.
* نقش ارتش و بویژه نیروی زمینی را در بسیج مردمی تبیین بفرمایید.
- یکی از کارهایی که در یگان¬های نیروی زمینی صورت میپذیرفت، تجهیز و
آموزش نیروهای مردمی در پادگان¬های ارتش بود و حتی از دانشجویان دانشگاه
افسری، افرادی را برای آموزش نیروهای مردمی انتخاب می¬کردند. همین نیروهای
مردمی که آموزش یافتند بعدها هسته اولیه یگانهای سپاه را تشکیل دادند و در
واقع اولین آموزش¬های کلاسیک نیروهای مردمی توسط نیروی زمینی صورت گرفت.
برای مثال افرادی مثل شهید صیاد شیرازی و شهید کلاهدوز از افرادی بودند که
در تشکیل سپاه خیلی نقش داشتند. حتی سرلشکر صالحی، فرمانده محترم فعلی
ارتش، فردی بود که جزو تشکیل¬دهندگان نیروهای بسیج بود. به همین ترتیب
می¬بینیم که نیروی زمینی ارتش در بخش¬های مختلف تعلیم و تجهیز نیروهای
داوطلب نقش فعالی داشت.
خیل عظیم مشتاقان که در پاسخ به ندای رهبر
کبیر انقلاب، لباس رزم بر تن کرده و قصد جهاد نموده بودند، در قالب نیروهای
سپاه پاسداران، بسیج و جهاد سازندگی، راهی جبهههای نبرد با دشمن متعدی
می¬گردیدند و به برادران خود در نیروی زمینی ارتش می¬پیوستند. استفاده
بهینه از این نیروها که عموما فاقد آموزشهای پایهای رزم کلاسیک بودند،
بیشک مستلزم سازماندهی آنها و ارائه تعلیمات و آموزشهای لازم برای حضور
در برابر قوای تا بن دندان مسلح عراق بود و در این راستا، طبعاً نیروی
زمینی ارتش به عنوان منسجمترین ارگان نظامی در ساختار دفاعی نظام بار اصلی
را به دوش کشیده و با آموزش، سازمان دهی و تجهیز این لشکر مردمی، زمینه را
برای استفاده بهینه کشور از خدمات این نیروهای متهور و جنگنده در دفع
تجاوز فراهم ساخت.
* نظر جنابعالی در خصوص نقش پدافندی نیروی زمینی در
روزها و ماه¬های نخست جنگ تحمیلی چیست؟ آیا علیرغم مشکلات موجود، یگان¬ها
و فرماندهی این نیرو موفق عمل کرده¬اند یا خیر؟
- ما در روزهای
آغازین جنگ فقط حالت تدافعی داشتیم و نیروهای ما فقط در مقابل حرکتهای
دشمنان پدافند میکردند و اگر تهاجمی انجام میشد در قالب حرکتهای پدافندی
بود و اگر نبود دفاع جانانه نیروی زمینی بعنوان تنها مدافع کشور چه بسا
عراق با آن همه نیرو و توان رزمی که تجهیز کرده بود باید بیشتر از آنچه از
خاک کشورمان را تصرف کرد اشغال میکرد و به پیشروی خود ادامه میداد ولی
میبینیم که پس از پیشرویهای اولیه و تصرف خاک کشورمان، با دفاع سرفرازانه
نیروی زمینی قهرمان زمین گیر شد و وقتی ماشین جنگی عراق متوقف شد، دیگر
نیروها از جمله مردم قهرمان به برادران و فرزندان خود در نیروی زمینی ارتش
برای دفاع در برابر دشمن پیوستند.
* می¬دانیم که پدافند عموماً کاری
دشوارتر از آفند است. زیرا در آفند، ابتکار عمل، زمین و زمان در دست نیروی
تکاور است. اما پدافند، واکنشی به تحرکات دشمن است و این کار را سخت
می¬کند. درباره¬ی دشواری¬هایی که نیروی زمینی در این زمینه با آن مواجه
بوده است، بفرمایید.
- نباید از نقش نیروهای دفاعی خودمان غافل شویم
چون کار آنها خیلی سخت بود و سربازان ما ناچار می¬شدند ماه¬ها در یک سنگر
که شاهد شهادت همرزمانشان هم بودند، به دفاع از خطوط مرزی بپردازند. ارتش
عراق، مناطق بسیاری را بمباران شیمیایی می¬کرد و باز هم نیروهای مدافع ما
در همان منطقه که بمباران شیمیایی شده و خاک آن آلوده بود به دفاع
می¬پرداختند. کیلومترها آمادرسانی در آن زمان انجام می¬شد که به هیچ¬وجه
کار آسانی نبود. در گرمای 50 درجه جنوب کشور تمام این فعالیت¬های دفاعی
ادامه داشت. شما به این فکر کنید که در آن دما، سربازان می¬بایست بادگیر
بپوشند، کلاه آهنی بر سر بگذارند و مقاومت هم بکنند. چفیه در قاموس دفاع
مقدس، جایگاه خود را در چنین شرایط سخت و دشواری پیدا کرد. آن را خیس
می¬کردیم و برای خنک شدن، روی سرمان می¬انداختیم. نقش عملیات دفاعی، مقاومت
و صبر رزمندگان در 1300 کیلومتر و در مدت هشت سال دفاع مقدس را نباید
فراموش کرد.
انجام پشتیبانیهای مختلف جبهه و جنگ مانند تهیه و توزیع
مهمات، جنگ افزارها، سوخت، ترابری، تعمیرات خودروها و ادوات جنگی و مایحتاج
روزانه صدها هزار سرباز نظیر آب، نان، غذا، لباس و به ویژه رساندن روزانه
صدها تن یخ به خطوط مقدم نبرد در گرمای طاقت فرسای 50 درجه منطقه جنوب،
تخلیه مجروحین و شهدا و مداوای بیماران در منطقه و ایجاد منطقه بهداشتی
برای پیشگیری از شیوع بیماریها از اقدامات ناگفته جنگ در طول 8 سال دفاع
مقدس است که یگانهای پشتیبانی نیروی زمینی ارتش در سطحی بسیار وسیع و حجم
فوقالعادهای به بهترین شکل ممکن انجام دادهاند.
علاوه بر این احداث
جاده، ایجاد موانع در مقابل مواضع خودی و بازکردن میادین مین دشمن در
شبهای عملیات، برقراری پلهای ارتباطی، ایجاد استحکامات، سنگر سازی و دهها
اقدام دیگر که در این زمینه نقش یگانهای مهندسی نیروی زمینی ارتش را بسیار
موثر و پررنگ در دفاع مقدس به خوبی نشان میدهد گوشههایی از فعالیتهای
دیگر این نیرو در دفاع و حراست از میهن اسلامی ما است.
* ارتش عراق در
آغاز حمله به ایران از 12 لشکر و7 تیپ مستقل برخوردار بود. این رقم تا
پایان جنگ به 32 لشکر افزایش یافته است و در طول جنگ نیز از حمایتهای همه
جانبه برخوردار بود و در مقابل ما در تحریم بودیم ؛ بفرمایید چه عواملی
باعث شد که با وجود این وضعیت، ما بتوانیم ضمن شکست استراتژی دشمن حتی در
برابر دشمن موضع فعال گرفته و به او تک بکنیم؟
- در آن زمان، با وجود
مدیری شایسته و رهبری لایق و اندیشمندی توانا همچون حضرت امام خمینی(ره) در
رأس نظام و نیز تبیین¬کننده تدابیر ایشان حضرت آیت¬الله خامنه¬ای، این
تحریم¬ها برای ما به فرصت تبدیل شد و این اعتماد و خودباوری را در ما به
وجود آورد که این تحریم نه تنها مانع نیست بلکه پلی است برای پیشرفت. ما به
این باور رسیدیم که خودمان نیازهای داخل را تأمین کنیم و در زمینه تولید
تجهیزات نظامی و تسلیحاتی به هیچ کشوری وابستگی نداشته باشیم و روی پای خود
بایستیم. اگر چه این تحریم¬ها به ما فشارهایی هم وارد کرد و سبب شد در
مقطعی تا آنجا به ما سخت بگذرد که احساس کنیم بالگردها و هواپیماهایمان به
دلیل نداشتن قطعه توان پرواز ندارند، ولی این خود آغازگر جهشی بود که
دانشمندان و افسران جوانمان توانستند با استفاده از ظرفیت¬های موجود کشور،
نهضت قطعه¬سازی را آغاز کنند و امروز شاهد آن هستیم که هواپیما، تانک، توپ،
موشک، ناوشکن و سایر ادوات نظامی را با دستان پرتوان متخصصان کشورمان
تولید می¬کنیم و توانسته¬ایم بومی¬سازی تجهیزات نظامی را سرلوحه فعالیت¬های
خود قرار ¬دهیم. این نتیجه همان تحریم¬هایی است که دشمن از سال 1358 آغاز
کرد. آنها حتی فکرش را نمی¬کردند که ما روزی به دانش صلح¬آمیز هسته¬ای و
حضور در فضا دست یابیم که می¬توان گفت اقتدار و سرافرازی امروز ما مرهون
دفاع هشت ساله است.
در طول جنگ تحمیلی ما در تحریم اقتصادی وسیع و همه
جانبه¬ای قرار داشتیم. تجهیزات ما به لحاظ کمّی با نیروهای بعثی قابل
مقایسه نبود. اما در جنگ¬های کلاسیک و ناهمگون ثابت کردیم که این سلاح¬ها و
تجهیزات پیچیده و پیشرفته نیستند که پیروزی¬ها را به ارمغان می¬آورند.
بسیاری از مواقع بود که هواپیما¬های ما اجازه پرواز نداشتند چرا که آسمان
در اختیار جنگنده¬های عراقی بود. ما می¬بینیم که در مقابل خیل انبوه
رزمندگان ما که می¬خواستند عملیاتی را سازماندهی کنند دریایی از مین در
مقابل آنان قرار داشت. انواع و اقسام تیربارهای مکانیکی و الکترونیکی در
برابر آنها بود. حتی در شرایطی توپخانه¬های دشمن این میادین مین را تحت
پوشش قرار می¬داد. اما در نهایت پیروزی¬ها برای ما رقم می¬خورد. نه اینکه
از تجهیزات و سلاح¬ها استفاده نکردیم، بلکه این سلاح¬ها با فکر¬ و اندیشه
رزمندگان اسلام، به موقع و بجا بکار گرفته می¬شد. سلاحی که در دست یک انسان
مؤمن، باانگیزه و معتقد به خدا باشد می¬تواند بر دهها¬ نفر سلاح به دست
بی¬ایمان پیروز¬ شود و یکی از رمزهای اصلی موفقیت ما در جنگ تحمیلی همین
اعتقاد و ایمان رزمندگان ما بود.
* چه تحلیلی از همکاری و رابطه¬ی بین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به ویژه ارتش و سپاه دارید؟
- از همان ابتدای تأسیس سپاه و حتی بسیج، من استخدامی دوره دوم بعداز
انقلاب هستم، خاطرم هست در دوران انقلاب، ما هم در کنار مردم در تظاهرات
شرکت داشتیم و با پیروزی انقلاب ما هم آمدیم و هستههای مقاومت را در مساجد
تشکیل دادیم و شبها نگهبانی میدادیم و بعدها که کمی کلاس کار بالاتر رفت
درجهدارانی از لشکر 92 آمدند و به ما آموزش سلاح M1 را دادند و تیمهای
22 نفره تشکیل دادیم. من آموزش نظامی خودم در بسیج را مدیون بچههای لشکر
92 هستم. در رده بالاتر، دوستان ارتشی ما هستند که میآیند و در تشکیل سپاه
نقش دارند. شهید کلاهدوز سروان زرهی نیروی زمینی بود و از کسانی است که در
تأسیس سپاه نقش داشته است. عمده آموزشهای برادران سپاهی ما در ارتش انجام
میگرفت. خاطرم هست در مرکز پیاده خیلی از دوستان ما در ابتدای انقلاب و
خیلی از دوستان سپاه در همین کمیته هوابرد آموزش دیدند و هستههای اصلی
یگانها، تیپها و لشکرهای سپاه را تشکیل دادند.
این است که میتوانیم
بگوییم در شکلگیری سپاه پاسداران، ارتش نقش کلیدی و محوری داشت و در جنگ
هم با همدیگر همراهی کردند و خود دوستان و برادران سپاهی ما ارتش را برادر
بزرگتر میدانند و خطابی که ما در جلسات داریم، این است که ارتش را برادر
بزرگتر میدانند.
در رابطه با تلفیق این دو نیرو (ارتش و سپاه) باید
عرض کنم که ارتش سازمانی بود که در جنگ کلاسیک و براساس آموختههای نظامی
عمل میکرد و براساس دانستههایی که در مدارس نظامی یاد گرفته بود،
عملیاتهایش را سازماندهی میکرد و نیروهای سپاه هم یک سری جوانان پر شور
انقلابی و از جان گذشته بودند و اینها وقتی کنار همدیگر قرار گرفتند کارهای
بزرگی انجام میدادند. اولین ارتباط سپاه و ارتش به صورت علنی و ملموس به
دست توانای شهید صیادشیرازی انجام شد که قرارگاه مشترک کربلا را ساماندهی
کرد و ارتش و سپاه را در قالب یک قرارگاه به پای کار آورد و سبب شد نیروی
منسجم و متخصصی به نام نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران شکل گیرد و این دو
در کنار هم توانستند عملیاتهای بزرگی را انجام دهند.
* تجربیاتی که از عملیاتهای بزرگ به دست آمده است، درحال حاضر در مدارس نظامی ما تدریس میشود
* در دوران جنگ، علاوه بر تحقق مجاهدتها و دلاوریهای ارتش در صحنههای
نبرد، یگانهای پشتیبانی نیروی زمینی ارتش در سطحی بسیار وسیع و حجم فوق
العادهای به بهترین شکل اقدامات لازم را انجام میدادند
* شهید صیاد
شیرازی استادان دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش را به میدانهای جنگ آوردند و
به آنها گفتند: شما در اینجا برای مقابله با دشمن برنامه ریزی و طرح
ریزی بکنید
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
احتمالا روحيه نظامي گري هنوز در وجودشون هست ! درود بر دليرمردان ارتش جمهوري اسلامي ايران
روز وصل دوستداران ياد باد
فراموش نكنيم از همه شهدا و جانباختگان و رزمندگاني كه با غيرت و همت و ايثارشون مردانه ايستادند تا از دين ، شرف ، ناموس و تماميت اين كشور دفاع كنند و بايد به بلنداي آفتاب سپاسگزارشان باشيم و براي آنانيكه فرش را به سوي عرش ترك نموده اند با نثار صلواتي علو درجات مسئلت نماييم
جمع شان دیدنی ,سخنانشان شنیدنی,نجابتشان همیشگی ,صلابتشان ستودنی وصبرشان مثال زدنی است.
جوانان غیور دیروز , شیران بیشه , ایران امروز.
استدعا دارد یک چنین مراسمی را برای تمام درها برگزار شود البته با حضورخانواده محترمشان
با تشکر
یاذ باذ, آن روزگاران یاد باد.
از تمام عزیزانی که جهت برگزاری این همایش زجمت کشیدند, کمال تشکر و قدردانی را داشته و سلامتی این بزرگان را از خداوند متعال خواهانم.
کار بسیار خوبی بود اانشالله تداوم داشته باشد .
به این جهان که پرازقحطی تبسم شد
چقدر زود دیر می شود. روزگارم بد نیست - تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن ذوقی دوستانی بهتر از آب روان - و خدایی که دراین نزدیکی است-ای کاش مجال حضور در کنار شما دوستان گرام را داشتیم-جای شهدا خالی
1393/1/1
زمان بسرعت در حال گذر است