به گزارش بولتن نیوز، پترونت نوشت:
اخبار رسانههای غربی در حوزه نفت آمریکا در چند سال اخیر پُر بوده است از ادعاهایی در مورد خودکفایی صنعت نفت این کشور و آب و تاب دادن به پدیدهای که همگی متفقالقول نام «انقلاب نفت و گاز شیل» را بر آن نهادهاند. بنا به روایتهای مختلف واردات نفت آمریکا در سال 2013 کاهش و تولید آن افزایش بیسابقهای داشته است؛ علاوه بر این خبرگزاری رویترز اخیراً با استناد به آخرین چشمانداز کوتاهمدتِ ماهانه اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده مدعی شده است که آمریکا در سال 2014 به طور متوسط 8.4 میلیون بشکه در روز نفت تولید خواهد نمود و این میزان برای سال 2015 نیز 9.2 میلیون بشکه خواهد بود. به این ترتیب به نظر میرسد که خودکفایی و حتی تولید مازاد نفت در آمریکا به زودی و در چند سال آینده نه تنها محتمل که حتمی و گریزناپذیر است. این ادعاییست که در این یادداشت سعی میکنیم صحت و سقم آن را مورد واکاوی قرار دهیم.
در ابتدا برای شفافیت بخشیدن به مسأله نفت و گاز شیل بگذارید برای خوانندگانِ ناآشنا به موضوع، تعریفی مختصر از این منبع جدید انرژیِ فسیلی ارائه دهیم: نفت و گاز شیل به نفت و گاز محبوس درون صخرههای رسوبی اشاره دارد که اخیراً و به وسیله ابداع روشهای استخراج نوین و با استفاده از تکنولوژیهای بسیار گرانقیمت که تنها در انحصار ایالات متحده و چند کشور معدود قرار دارد، به بازار جهانی انرژیهای هیدروکربنی راه پیدا کردهاند. نفت و گاز شیل را عموماً و در تقابل با نفت و گاز حاصل از میادین عظیم و در دسترس نفت و گاز متعارف، منابع نامتعارف انرژی نامیدهاند. این منابع نامتعارف علاوه بر مشکلاتی نظیر گران بودن و انحصاری بودن تکنولوژی حفاری آنها، از لحاظ زیستمحیطی نیز منابع خطرناکی به حساب میآیند. کارشناسان بسیاری در نقاط مختلف دنیا معتقدند که بین حفاریهای مربوط به نفت و گاز شیل و آلودگی منابع آب زیرزمینی و افزایش احتمال وقوع زلزله در منطقه مورد حفاری، ارتباط نزدیکی وجود دارد. نکته آخری که در مورد صنعت شیل باید به توضیحات بالا افزود غیرعقلانی بودن و صرفه اقتصادی نداشتن تولید نفت و گاز از منابع نامتعارف در زمانهای است که نفت و گاز متعارف با قیمتی به مراتب پایینتر و به شکلی بسیار سهلالوصولتر در نقاط مختلف دنیا در حال تولید و استخراج است. یعنی هرگاه قیمت نفت و گاز به هر دلیلی از میزان معنی کمتر شود، دیگر استحصال نفت و گاز از این منابع غیرمتعارف صرفه اقتصادی نخواهد داشت. بهعنوان مثال، اگر قیمت نفت در بازارهای جهانی به کمتر از 80 دلار به ازای هر بشکه برسد، تأمین هزینه تولید نفت از این منابع دیگر قابلتوجیه نخواهد بود؛ چرا که با تکنولوژیهای فعلی، هزینه تمامشده برای تولید هر بشکه نفت شیل حدوداً بین 70 تا 90 دلار است.
اما با این جود، به هر کیفیت و با هر ترتیبی آمریکا قمار خود در زمینه نفت و گاز شیل را ادامه داده و حتی ظاهراً در این زمینه به موفقیتهای چشمگیری هم رسیده است. این که آمریکا در دهه اخیر به صورتی مصنوعی قیمت نفت را بالا نگه داشته، و با استفاده از قدرت سیاسی خود بازار انرژی را به گونهای مدیریت نموده که نفت و گاز تولیدی خود را از لحاظ اقتصادی بهصرفه نشان دهد؛ و این که این مدل دقیقاً گرتهبرداری از مدل دهه 1970 مبنی بر بهصرفه کردن تولید نفت در دریای شمال بوده، و این که بالا نگه داشتن دستوری و دولتی قیمت یک کالا با ادعاهای سیاسی و ایدئولوژیک این کشورها در مورد رقابت شرافتمندانه در بازار آزاد و عدم مداخله دولتها در اقتصاد و اجازه دادن به دست نامرئی بازار برای سامان دادن به امور و... همگی در تضاد است، را به کناری گذاشته و بحث اصلی خود را پی میگیریم.
نفت شیل از لحاظ جنس و کیفیتِ هیدروکربنی، در دسته نفتهای سبک و کمچگال با درصد سولفور پایین قرار دارد؛ علاوه بر این، نفت شیل نسبت به نفت سنگین و ترش خاورمیانه و ونزوئلا، نفت با کیفیتتری به حساب میآید. اما این نفت سبک و با کیفیت در آمریکا مشتری کمتری دارد؛ چرا که طراحی پالایشگاههای این کشور عمدتاً در تطابق با نفت خاورمیانه و ونزوئلا انجام گرفته و در حال حاضر نفت سبک داکوتای شمالی و تگزاس چندان سازگار با ساختار آن به حساب نمیآیند. جالب اینجاست که تا پیش از این در سطح جهانی اختلاف قیمت نفت سنگین نسبت به نفت سبک، اختلافی چشمگیر بود اما بعد از بحران سال 2008، این اختلاف بسیار ناچیز شده که همین هم مسأله را بغرنجتر میکند.
از طرفی دیگر آمریکا با وجود کاهش واردات نفت در سالهای اخیر، همچنان حجم عظیمی از میزان مصرف داخلی خود را وارد میکند، چراکه اساساً در راه ورود نفت خارجی به این کشور هیچ محدودیت قانونیای وجود ندارد. این مسأله باعث شده تا پالایشگاههای این کشور ساختار خود را مطابق با نفت سبک شیلِ تولیدی آمریکا اصلاح نکرده و همچنان از نفت سنگین وارداتی استقبال کنند. بالا بودن عرضه نفت سنگین وارداتی به پالایشگاههای این کشور هم به نوبه خود باعث شده تا صاحبان شرکتهای فعال در صنعت نفت شیل آمریکا مجبور به کاهش قیمت برای بالا بردن توان رقابت خود با نفت وارداتی شوند اما همانطور که در بالا اشاره کردیم کاهش قیمت مساوی با نابودی صنعتِ گرانقیمتِ نفت شیل است. دولت آمریکا به عمد در ده سال گذشته کوشیده است که بهای جهانی نفت را بالا نگه دارد تا تولید نفت شیل را توجیه کند اما در داخل خاک خود با تناقضی ابلهانه مواجه شده است که قادر به رفع آن نیست.
حال و با وجود مسائل فوق اگر شما هم در جایگاه رئیس یک شرکت حفاری و استخراج نفت شیل در آمریکا باشید قطعاً اولین گزینهای که به ذهنتان میرسد صادرات نفت سبک شیل از آمریکا به دیگر کشورهاییست که توانایی پالایش نفت سبک را دارند اما شما به عنوان رئیس آن شرکت در آمریکا از لحاظ قانونی با صادرات نفت از آمریکا مرتکب یک جرم شدهاید. ایالات متحده از سال 1973 متعاقب بحران جنگ اعراب با اسرائیل قانونی را به تصویب رسانده که طبق آن صاردات نفت از آمریکا برای حفظ امنیت انرژی این کشور ممنوع شده است. این بدان معناست که صنعت نفت شیل در آمریکا در یک چرخه معیوب و کاملاً احمقانه هم در سطح سیاسی و هم در سطح اقتصادی گرفتار آمده است. اما این پایان ماجرا نیست.
اخیراً تلاشهای فراوانی در کنگره توسط لابیهای حوزه انرژی در جریان است تا قانون این ممنوعیت 40 ساله را لغو کنند. این لابیهای قوی، توسط شرکتهای قدرتمندتری حمایت میشوند و به نظر میرسد که موفقیت در این زمینه نیز برای آنها چندان دور از دسترس نباشد، اما نباید از نظر دور داشت که در صورت وقوع این اتفاق، نظم حوزه انرژی در ایالات متحده را کاملاً بهم میریزد، چراکه این اتفاق قطعاً مصادف میشود با افزایش بهای انرژی در ایالات متحده و هیچ حزبی دوست ندارد که مسئول این اتفاق قلمداد شود، به این دلیل ساده که مطمئناً در انتخاباتهای آتی باید با مشکلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم کند. بنابراین همانطور که میبینید مسئله نفت و گاز شیل در آمریکا اصلاً موضوعی ساده نیست و به همین دلیل هم نمیتوان به سادگی آینده بازار انرژی را از آنِ آمریکا و نفت شیلاش دانست.
از بررسی موضوع در سطح سیاسی نیز که بگذریم، علاوه بر خطرات زیستمحیطی باید به یک موضوع مهم دیگر نیز توجه داشت: منابع نفت و گاز شیل عمری به مراتب پایینتر از منابع متعارف دارند و این یعنی این که حتی در صورتی که آمریکا به خودکفایی و حتی صادرات در حوزه انرژی دست پیدا کند این خودکفایی پدیدهای کاملاً زودگذر خواهد بود و در آینده نزدیک باز هم این کشور با مشکل واردات سنگین سوختهای فسیلی مواجه میشود. طبق گفتههای دیوید هاگز، زمینشناس کانادایی، آمریکا در سال 2016 به اوج تولید نفت شیل خود خواهد رسید و از آن پس تولید این نوع از نفت روند کاهشی خواهد یافت. اداره اطلاعات انرژی آمریکا در یک گزارش به وضوح خوشبینانهتر، این تاریخ را سال 2021 اعلام کرده اما در هر صورت اصل ماجرا پابرجاست، آمریکا به همان سرعتی که خودکفا میشود به همان سرعت هم دوباره درگیر واردات نفت خواهد شد. و این در حالیست که تولید نفت در خاورمیانه برای سالهای بسیار بیشتری همچنان پُر رونق خواهد ماند.
در آخر لازم به ذکر است که ما در این تحیل از اتفاقات غیرمترقبه و نقش دیگر قدرتهای سیاسی صرفنظر کردهایم و سایر مسائلی که به خودی خود باعث جلوگیری از این خودکفایی نفتی خواهند شد را نادیده گرفتهایم؛ برای مثال کافیست که از طرفی دولت عراق به وعده خود برای سه برابر کردن ظرفیت تولید نفت خود تا سال 2020 عمل کند و ایران نیز به بازار نفت بازگردد، و از طرف دیگر رشد اقتصادی چین در یک نقطه تثبیت شده (به این معنا که تقاضای چین در بازار افزایش نیابد) و روسیه نیز به عنوان ابرتولیدکننده نفت و گاز دنیا از ایران و عراق وکلیت این روند حمایت کند، اتفاقی که در این صورت خواهد افتاد بسیار ساده است: قیمت نفت واقعی شده و افسانه سیاسی نفت شیل به یک دشنام اقتصادی بدل میشود (این مسئله را در یادداشتی مستقل، قبلاً مورد واکاوی قرار دادهایم). هر چند که تاریخ نشان داده که آمریکا برای جلوگیری از وضعیتهای اینچنینی از هیچ اقدامی حتی جنگافروزی فروگذار نیست اما باید توجه داشت که ما در دنیایی تازه و با آرایش سیاسی- اقتصادی- نظامی کاملاً نوینی زندگی میکنیم که قدرت مانور ایالات متحده در آن بسیار کاهش یافته است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com