کد خبر: ۱۸۷۱۵۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
دکتر رزاقی پرهیز از خام فروشی را نقشه راه توسعه می داند؛

دیکته پر غلط غربی ها برای اقتصاد ایران

امسال سال حماسه در اقتصاد و سیاست است؛ سال حضور جهادی مردم و مسؤولان در عرصه اقتصاد و سیاست؛ همان‌گونه که از سوی مقام معظم رهبری به نام «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» مزین شد.
گروه اقتصادی بولتن نیوز - شاید بزرگترین حماسه اقتصادی درحال حاضر باید از سوی مردم، تولیدکنندگان و بخشهای مختلف اقتصاد و مسؤولان دنبال شود، فراهم کردن بستر برای کسب استقلال اقتصادی که متأسفانه از همین ناحیه ضربه‌پذیر بودیم.به دلیل اهمیت این موضوع وهمچنین به بهانه سال حماسه اقتصادی گفت‌وگویی با دکتر ابراهیم رزاقی از اقتصاددانان ارشد کشور درحوزه پیش نیازهای استقلال اقتصادی داشتیم که مشروح آن در پی می‌آید:


جناب دکتر رزاقی! موضوع بحث ما استقلال اقتصادی در سال حماسه ملی است، اما پیش از پرداختن به آن باید به یک تعریف مشخص در این باره برسیم. برای ورود به این موضوع استقلال اقتصادی از نگاه شما چه تعریفی دارد؟ 
- استقلال اقتصادی یعنی اینکه ما با قدرت سیاستگذاری که داریم و عملیاتی خواهیم کرد نیازها و مایحتاج خود را تولید و تأمین کنیم، البته باید نیاز را هم در این راستا تعریف کنیم که چه چیزی تولید و مصرف کنیم با این شرط که نباید افق و تعاملات جهانی را نادیده گرفت، هرچند این تعاملات نیز نباید سبب شود تابع جهان خارج شویم، چنانچه این تعامل یک نوع تأثیرپذیری منفعلانه باشد هرگز نمی‌توانیم نیاز داخلی خود را تأمین کنیم، زیرا نظام اقتصاد جهانی که صبغه سرمایه‌داری دارد به گونه‌ای است که عموماً در حال دگرگونی و تنوع در تولید و مصرف است، بنابراین اگر کشوری بخواهد خود را با آن تطبیق دهد نمی‌تواند درعرصه اقتصاد مستقل باشد. 
پس در موضوع استقلال اقتصادی باید نیازها کاملاً ضروری و واقعی تعریف شود و دروغین نباشد، اما با کمی تأمل می‌توان دریافت که قسمت اعظم نیازهای ترویج یافته از اقتصاد جهانی نیازهای دروغین است حتی مردم برخی از کشورهای صنعتی نیز هنوز در تأمین مایحتاج خود با محدودیت مواجه هستند. بنابراین به موضوع استقلال اقتصادی باید توجه جدی نمود، بخصوص اینکه از منظر دینی هم روی آن تأکید شده و به هیچ وجه استیلای دشمن از طریق وابستگی اقتصادی مورد قبول آن نیست. اما متأسفانه سیاستهای اقتصاد جهانی و سرمایه‌داری به اقتصاد بسیاری از کشورها و ازجمله اقتصاد ایران تلقین شده است.


جناب دکتر! ایران در 32سال گذشته از حیث استقلال سیاسی، یکی از بزرگترین کشورهای مستقل جهان است، اما متأسفانه چنانکه باید و شاید به استقلال اقتصادی هم راستای استقلال سیاسی بها داده نشده است و طبق فرمایش شما واردات وابستگی اقتصاد به خارج از کشور بیشتر شده است آن هم وارداتی که با ارز حاصل از خام‌فروشی انجام می‌شود این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما نتوانستیم در حوزه استقلال اقتصادی موفق عمل کنیم؟
- مهمترین موضوع به این برمی‌گردد که ما نسبت به آنچه در قانون اساسی که در مورد اقتصاد کشور الگوسازی کرده است بی‌توجه ماندیم، متأسفانه مانند 140 کشور دیگر بدون داشتن برنامه‌ای در یک تقسیم کار تحمیلی، الگوهای آمریکایی را که از طریق صندوق بین‌المللی پول به کشورها تجویز می‌شود ما هم قبول کردیم، البته این سیاستها در قالب سیاستهای تعدیل خود را نشان داد این سیاست، به جای استقلال اقتصادی می‌گوید که در بازارهای جهانی ادغام شوید، یعنی در یک تقسیم کار شیطنت‌آمیز به کشورها دیکته می‌شود آنچه را که تولید می‌کنید صادر کنید و آنچه را که نیاز دارید از کشورهای صنعتی خریداری کنید و نیازی به تولید داخلی نیست. تداوم این سیاست سبب شد در بخشهایی که درگذشته خودکفا بودیم به یک واردکننده تبدیل شویم، این درشرایطی بود که ما تنها مواد خام صادر می‌کردیم وهنوز هم صادر می‌کنیم، بنابراین در این تعاملات جهانی کشوری که خام‌فروشی می‌کند تا ابد خام‌فروش باقی می‌ماند، هرچند در ابتدا عده‌ای می‌دانستند که اجرای این سیاست آخرش به وابستگی بیشتر می‌انجامد، اما به دلایلی سیاست سکوت را دنبال کردند. در این فضا برخی مسؤولان تعدادی از اقتصاددانانی را که به هضم شدن در اقتصاد جهانی و سیاستهای صندوق بین‌المللی پول معتقد بودند طرف مشورت قرار دادند که پیامد اجرای سیاستهای آنان را مردم بخوبی لمس می‌کنند، یعنی وابستگی بیشتر در ضروری‌ترین کالاهای مورد نیاز کشور. در قالب این سیاست، خام‌فروشی ما توسعه پیدا کرد.


اتفاقاً رهبر معظم انقلاب نیز معتقدند «وقتی برنامه اقتصادی یک کشور به یک نقطه خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه خاص تمرکز پیدا می‌کنند و از همین ناحیه آسیب‌پذیری ما شروع می‌شود» اما چرا استقلال اقتصادی مورد غفلت واقع شد؟
- درست است بنیانگذاران و خبرگان قانون اساسی نیز می‌دانستند که استقلال اقتصادی چه اهمیتی دارد و چقدر به استقلال سیاسی کمک می‌کند. در واقع هر کشوری که استقلال اقتصادی نداشته باشد، استقلال سیاسی هم ندارد، اما در کشور ما به دلایل مختلف خوشبختانه استقلال سیاسی در بهترین نقطه خود قرار دارد، اما نباید از موضوع استقلال اقتصادی غفلت کرد، زیرا دشمن روی آن انگشت گذاشته است. کشور ما به دنبال برخی سیاستها طی سالهای اخیر مصرف زده شده است و باید موضوع استقلال اقتصادی را به طور جدی دنبال کرد.


جناب دکتر! مشخص بفرمایید چگونه کشوری چون ایران در شرایط ویژه جنگ با فداکاری و ایثار نشان داد می‌تواند استقلال اقتصادی خود را حفظ کند، اما پس از دوران جنگ این سیاست تضعیف شد؟ 
- طی چندین سال نرخ ارز ارزان نگاه داشته شد. این سیاست اگرچه به ارزانی موقت از ناحیه واردات با نرخ ارز ارزان می‌انجامید، اما در مجموع همین دلار ارزان کشور را وابسته‌تر کرد. در واقع واردات کالابه دلار ارزان سبب شد همه کالاها با قیمت ارزان و زیر قیمت تولید داخلی وارد کشور شود. این سیاست برای بخش تولید فاجعه بود، به طوری‌که 100‌میلیارد دلار صرف واردات کالا شد.
این رویه سبب شد کشور حتی در تولید محصولاتی که خودکفا بود به یک وارد‌کننده تبدیل شود. برای شما مثالی بزنم. شرکتهایی در این کشور سابقه 70‌ساله در تولید داشتند، اما تحت شرایط نرخ ارزان ارز به یک واردکننده قطعات تبدیل شدند. شرایط فوق بیانگر آن است که تنها پوسته‌ای از صنعت ملی برجا مانده است. چرا؟ چون قیمت کالای خارجی به یک‌سوم قیمت همان کالا با ارز ارزان وارد کشور می‌شد.
درحالی که اگر سیاست افزایش نرخ ارز به طور طبیعی و نه مانند یکی دو سال اخیر با لحاظ کردن نرخ تورم سالیانه دنبال می شد؛ کشور در حوزه استقلال اقتصادی در جایگاه مناسبی قرار داشت و هم اکنون به ارز نفتی محتاج نبود. در آن صورت نه بیکار داشتیم و نه محدودیتهای خارجی تأثیرگذار بود، البته سوءتفاهم نشود منظور این نیست که با خودکفایی در تولید کالا؛ داد و ستد در بازارهای جهانی را کنار بگذاریم، بلکه نباید متأثر از تقسیم کار ناعادلانه جهانی شد که در این تقسیم‌بندی کشورهای در حال توسعه صادرکننده صرف مواد خام و واردکننده تولید صنعتی خواهند بود.


برخی یکی از دلایل وابستگی اقتصاد کشور را داشتن ذخایر نفت می‌دانند و به راحتی می‌گویند ای کاش نفت نمی‌داشتیم، در حالی‌که به این نکته اشاره ندارند که مدیریت این ثروت ملی تعیین‌کننده است نه داشتن ذخایر نفتی؟
- درست است نفت یک نعمت محسوب می‌شود، مهم این است که خام‌فروشی آن یک تصمیم نادرست است، مهم سیاستگذاری مدیران است که تعیین‌کننده است، ما می توانستیم از نفت و ارز برای استقلال اقتصادی کشور بهره ببریم. خیلی از کشورها به رغم داشتن ذخایر عظیم نفتی، صادرکننده خام آن نیستند، نروژ یکی از این کشورها است، 700‌میلیارد دلار ذخیره ارزی را سرمایه‌گذاری کرده است، اما شرایط ما متفاوت است، این سؤال همچنان بی‌پاسخ است که چرا با وجود درآمدهای نفتی کلان کارهای زمین مانده زیادی داریم، نسل بیکار داریم؟ آیا برای استقلال اقتصادی راهی جز بها دادن به تولید و صنعتی شدن داریم؟
چه دلیلی دارد که ما نفت را به صورت خام بفروشیم و برای یک نسل هزینه کنیم؟


خب راه‌حل چیست؟ 
- باید از مردم شروع کرد. باید مردم دراقتصاد جدی گرفته شوند و با مشکلات و مقاومتهایی که احیانا بر سر کنار گذاشتن سیاستهای لیبرالی رخ می‌دهد مقابله کنند، بنابراین حضور پررنگ مردم در اقتصاد می‌تواند گره‌گشا باشد، اگر مشکلاتی وجود دارد تحمل کنند، برخی کشورها وقتی خواستند کالای خارجی مصرف نکنند به رغم بروز محدودیتهایی آن را تحمل کردند، نسبت به مصرف کالای داخلی ولو با کیفیت نازل‌تری هم تعصب داشتند. البته مسؤولان 24‌سال است که با وجود به نتیجه رسیدن سیاست لیبرالی در حوزه اقتصادی باز هم به تداوم آن خوشبین هستند و تجدید نظر نمی‌کنند، درحالی که بهترین راه این است که قانون اساسی و فرمایشات مقام معظم رهبری را مد نظر داشته باشیم در همین راستا است که رهبر فرزانه انقلاب به حماسه اقتصادی تأکید کردند حماسه به معنای حضور همه‌جانبه مردم واصلاح وضع موجود در تمام زمینه‌هاست باید به یک اجماع کلی در حمایت از استقلال اقتصادی برسیم تا وابستگی به مصرف کالای خارجی کاهش یابد، باید زمینه گران شدن کالای خارجی فراهم شود، باید دلار ارزان در اختیار تولیدکنندگان داخلی اعم از صنعتی و کشاورزی قرار گیرد و حتی باید به آنها یارانه داد، در این صورت با تولید کالای با کیفیت ایرانی، استقلال اقتصادی هم به‌دست می‌آید؛ ریشه فقر خشکانده می‌شود. توجه کنید ارزانی کالا با منشأ تولید داخلی بسیار تفاوت دارد با ارزانی موقت کالا با واردات که این آخری ناپایداراست وریشه تولید داخلی را می‌خشکاند.
ما با دلار ارزان واردات را جایگزین تولید و خودکفایی کردیم، ما به تولید‌کننده گندم 500یا 600‌تومان پرداخت می کنیم، اما با ارز ارزان گندم وارد می‌کنیم، درحالی که قیمت گندم وارداتی کیلویی هزار تومان است. این یعنی اینکه کشاورز گندم خود را خوراک دام می‌کند و نتیجه آن هم وابستگی به واردات گندم است. از طرفی وقتی از تولیدکننده حمایت نمی‌کنیم، او هم وارد کننده می‌شود، پیامد این دلالی هم بیکاری و فقر و نداری است، البته حساب برخی تولیدکنندگان جداست، آنهایی که به رغم زیان حاضر نشدند نان کارگران خود را آجر کنند.
در قانون اساسی تأکید شده است دولت باید شرایطی را فراهم کند که کسی بیکار نباشد، درصورتی که ما با واردات کالای خارجی فرصتهای شغلی را به خارجی‌ها واگذار کردیم و حالا با 15‌میلیون بیکار مواجه هستیم.


و نکته آخر
- اگر در سالهای قبل در حوزه استقلال اقتصادی برنامه‌ریزی کرده بودیم آمریکا هرگز به خود جرأت تحریم ایران را نمی‌داد. رسانه‌ها باید در خدمت استقلال اقتصادی زمینه را برای این عزم ملی فراهم کنند. نباید نفت خام بفروشیم و صادراتمان هم نفتی و یا خام باشد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
حمد
|
UNITED STATES
|
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۸
0
0
عمل به آن مهم است و احساس مسوليت به آن نمی شود راه را بلديم اما چيزی به نفع جيب خوی نباشد به عمل نمی آيد انشالله هدايت شويم
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین