گروه فرهنگ و هنر بولتن نیوز
وقتی مدیری مبلغ 123میلیارد را مسئله ای حاشیه ای می داند و از جزئیاتش اظهار بی اطلاعی می کند
ایسنا: در پی انعکاس اظهارات رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری درباره برخی مسائل مدیریت سازمان در دولتهای نهم و دهم، رئیس اسبق این سازمان پاسخی به این اظهارات ارایه کرد. حمید بقایی در بخشی از صحبت هایش، گفت: در مورد موضوع 123میلیارد تومانی که گفتهاند، بنده در جریان جزییات موضوع نیستم، اما جهت اطلاع ایشان، اعلام میکنم مسئولیت مجموعهای که این مسأله در آن رخ داده، با یکی از بستگان نزدیک آقای جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور بوده است. اگر تخلفی صورت گرفته، خوب است که آقای نجفی حتماً ماجرا را پیگیری کنند و با توجه به اینکه آقای جهانگیری هماکنون مسئول مبارزه با ویژهخواری هستند، آزمون خوبی است برای صحت ادعاهای این آقایان.
ذرّه بین فرهنگی: اولاً دکترنجفی پس از آمدن به سازمان میراث در یکی از نشست های مطبوعاتی شان با اشاره به دوران مدیریت 4سال اول دولت احمدی نژاد، ضمن اشاره به این که تا به حال آقای مشایی را از نزدیک ندیده اند، گفته بود: مشکل خاصی در دوران مدیریت مشایی وجود نداشته است. ثانیاً دکترنجفی به هیچ وجه تنها شاکی مدیریت جناب آقای بقایی نیستند و دامنه معترضین و شاکیان ایشان به از تک تک مدیران و متخصصین این حوزه تا دربان سازمان گسترده است. البته حمید بقایی که جایی مهندس آی تی معرفی شده و جای دیگری کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی و به گفته کارمندان و مدیران سازمان میراث فرهنگی در بدو ورود به این سازمان با مدرک فوق دیپلم آمده، نباید هم تخصصی در این مسائل مهم فرهنگی داشته باشد. با این همه همان طور که ایشان می فرمایند ما نیز منتظریم که دولت تدبیر و امید، جناب آقای جهانگیری و حتی دکترنجفی سریعاًو صریحاً مسئله این 123میلیارد ناقابل را روشن کنند و بدانند تنها با تخریب گذشتگان نمی شود امید بخشید و مدبرانه عمل کرد. بماند که همین گفته آقای بقایی که ایشان در جریان جزئیات این 123میلیارد نیستند، نشان از بی دقتی مدیریتی ایشان دارد و از آن مهم تر گویای حقیقتی است، تلخ و گزنده: درحالی ایشان درجریان جزئیات 123میلیارد نیستند که هنوز هم 1میلیارد برای خیلی ها، خیلی زیاد است. خیلی خیلی زیاد...
از پارتی خصوصی نورچشمی های مدیر رده پایین تئاتر در کیش تا دورهمی ستاره های تلوزیونی در جام جم
بانی فیلم: سی و دومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر که از 28 دی در تهران کار خود را آغاز می کند، از 24 دی ماه در کیش اجراهای فجر استانی را آغاز کرد. به گزارش روابط عمومی جشنواره تئاتر فجر، مراسم افتتاحیه فجر استان های این جشنواره عصر 24 دی ماه در منطقه آزاد کیش برپا شد. گفتنی است، وحید لک دبیر بخش فجر استانی سیودومین جشنواره بینالمللی تئاترفجر تنها عده ای خاص از خبرنگاران را به این مهمانی خصوصی دعوت کرده است!
ذرّه بین فرهنگی: نگاه غیرکارشناسانه و انتخاب برخی از رسانه های غیر منتقد نشان می دهد این دوره از جشنواره تئاتر احتمالاً با کاستی هایی روبروست که مدیر سطح پایین این دوره از جشنواره از هم اکنون نگران به زیر ذرّه بین بردن نقاط ضعف فجر سی و دوم است! بر اساس شنیده های خبرنگار بانی فیلم، نخستین روز جشنواره تئاتر فجر بیشتر شبیه به یک مهمانی خصوصی و "دورهمی” بوده و نشان کمتری از یک رویداد فرهنگی داشته است. درواقع درحالی خبرنگار بانی فیلم جشنوارۀ تئاترفجر را به دورهمی تشبیه کرده که جواد رضویان نیز پس از برگزاری اختتامیۀ جشنوارۀ جام جم رسانۀ ملّی، آن محفل را دورهمی خواند و گفت: مدیران صداوسیما، مهیمانی دوست دارند. این طور که به نظر می رسد، ما خبرنگاران فرهنگی باید کم کم به جای نوشتن نقدفیلم و تئاتر و یادداشت درخصوص برگزاری گالری ها، با ابداع شیوه ای جدید در روزنامه نویسی، "گزارش نویسی پارتی ها و دورهمی ها" را آغاز کنیم.
آیا مشکل بحران مخاطب، قیمت بلیت سینماست؟!!
واحد مرکزی خبر: حبیب ایل بیگی، عضو شورای مدیران سازمان سینمایی گفت: زمینه ای فراهم شد که مردم به دعوت سازمان سینمایی به عنوان میهمان همه سینماهای کشور دو روز را در سال به شکل رایگان به سینما بروند. وی افزود: یکی از این روزها قطعا روز ملی سینما(21شهریور) است و دومین روز نیز در یکی از ایام الله دهه فجر انتخاب خواهد شد. وی اضافه کرد: در شورای مدیران سازمان سینمایی، پیشنهاد حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی در این خصوص تصویب و مقرر شد که کارگروهی در این باره با حضور نمایندگان انجمن سینماداران، کانون پخش کنندگان، خانه سینما و برخی مدیران سازمان سینمایی تشکیل شود که دبیری آن را من برعهده دارم. وی ادامه داد: تا به حال در این باره سه جلسه برگزار کردیم و در روزهای آینده به جمع بندی می رسیم که دو روز سینمای رایگان و روش اجرای این طرح را اعلام کنیم.
ذرّه بین فرهنگی: بی شک این مهم موجب فرهنگ سازی سینما رفتن و تشویق مردم برای ارتباط موثرتر با هنر هفتم و به نوعی هدیه سازمان سینمایی به علاقه مندان به سینما است. اما انتشار چنین اخباری و درحقیقت وجود چنین رویکردهایی در سیاست گذاری های فرهنگی، این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا چنین اقدامی می تواند بر بحران اصلی سینمای یکی دو دهۀ اخیر، یعنی بحران مخاطب تاثیرگذار باشد؟ با اندکی فکر کردن می توانیم قاطعانه پاسخ دهیم: "به هیچ وجه!" برای نمونه به تازگی جشنوارۀ عمّار تماماً به صورت رایگان برگزار گردید و فارغ از دستاوردهای مثبتی که به همراه داشت، لااقل در تهران با استقبال بسیار ضعیف و اسف باری همراه گردید. درواقع با این که در چند سال اخیر مشکلات اقتصادی تاثیری مخرب در تغزیۀ فرهنگی جامعه داشته است، اما به همان میزان بی ارزش شدن پول موجب شده که مبلغ 5، 6 هزار تومانِ بلیت سینما برای اکثر مردم مبلغ ناچیزی باشد. البته بررسی تحلیلی و آسیب شناسی بحران مخاطب سینما در این مقال کوتاه نمی گنجد، اما به نظر می رسد، این مشکل ناشی از گرانی بلیت سینما نبوده و شاید به جرات بتوان ادعا کرد که در حال حاضر سینما رفتن اگر ارزان ترین تفریح خانوادۀ ایرانی نباشد، بی شک یکی از آن هاست.
شاعرانِ گمنام در کشور شعر و ادب
ایلنا: نشر بوتیمار که مدتیست از پرکارترین ناشران شعر درکشور به شمار میآید، اخیرا ۱۰مجموعه شعر تازه از دورۀ دوم مجموعۀ شعرهای خود را روانۀ بازارکرده است. حسن آذری، محمد نعامیپوران، احمد قاسمی، رباب محب، مهردادفلاح(گرگها و لاجرود)، فراز مهدیان، سینا خانبابایی، محمودبهرامی و علیعبدالرضایی ازجمله شاعرانی هستند که اخیرا کتابهاشان توسط بوتیمار منتشر شده است.
ذرّه بین فرهنگی: انتشارِ ۱۰مجموعه شعر برای یک انتشارات خصوصی آن هم تنها در یک دوره، آمار خوبی است و شایستۀ تقدیر و سپاس از این عزیزان. با این همه باید دید این آمار نسبتاً بالای چاپ و نشر شعر که روز به روز نیز با گسترش رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی روبه افزایش است، با آمار شعرخوانی مردمِ شعر دوست مان، تناسبی دارد یا خیر. البته شعر و شاعری در همۀ ادوار حیاتش متعلق به طبقاتی خاصی از اجتماع بوده اند و اما این روزها با عمومی شدن مسائل فرهنگی که نتیجۀ مستقیم زندگی مدرن است، انتظار و خواست اهالی شعر و ادبیات این بوده و هست که شعر را از جایگاه و مقام مقدس و ولایش پایین کشیده و به میان مردم بیاورند. اتفاقی که لااقل از آغاز انقلاب مشروطه و در ادامه انقلاب های ادبی آن سال های پر شور و حال آغاز شده و لااقل در دهۀ هشتاد، پا به هر محفل شعری و جلسۀ ادبی ای که می گذاشتی، می دیدی سخنران از ضرورت عمومیت یافتن شعر حرف می زدند. با این حال سوال اینجاست که برای نمونه همین اسامی بالا(به غیر از یکی دو نفری که به عنوان شاعران زبان یا دهه هفتادی معروفند) تا چه میزان برای عموم مردم آشناست و مردم تا میزان آنان را شاعران خود می دانند و می خوانندشان؟!!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com