گامی دیگر برای عذرخواهی از مسی/ سینما «آستارا»؛ بازگشایی مجدد یا بازگشایی موقت؟!! / عذر بدتر از گناهِ عدم حضور مادر خانواده در بیلبوردهای نقد تک‌فرزندی/ ماجرای فرزندان ناخلف و میراث گران بهای پدر!

گروه فرهنگ و هنر بولتن نیوز:

گامی دیگر برای عذرخواهی از مسی

ایسنا: استاد جمشید مشایخی هنرمند بزرگ تئاتر، سینما و تلویزیون به عنوان سفیر صلح و دوستی ایران از سوی باشگاه استقلال به اسپانیا سفرمی‌کند. در همین راستا با هماهنگی علی فتح‌الله‌زاده، مدیر عامل باشگاه استقلال استاد جمشید مشایخی برای دلجویی از لیونل مسی به اسپانیا می‌رود تا به عنوان سفیر فرهنگی ایران از سوی باشگاه استقلال این مهم را به انجام برساند.

ذرّه بین فرهنگی: ماجرا را حالا دیگر حتی خواجه حافظ شیرازی هم می داند و احتمالاً به عنوان یک ایرانی اهل فرهنگ، بدجوری احساس سرافکندگی می کند: ماجرای حملۀ اینترنتی کاربران ایران شبکۀ اجتماعی ممنوعۀ فیسبوک به لیونل مسی، نابغۀ فوتبال جهان! بعد از موج کامنت های توهین آمیز کاربران ایرانی، موجی بسیار عظیم تر از قبلی و درجهت مخالفت و تقبیح آن اقدام موهن، این بار نه فقط در رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی؛ بلکه به شیوه های گوناگون و حتی در رسانۀ ملّی و در غالب چندین و چند ویژه برنامه به راه افتاد. در پی این موج عظیم اظهار ندامت و عذرخواهی، حالا باشگاه استقلال دست به کار شده و با یاری جستن از پیرمرد مودب و دوست داشتنی عرصۀ بازیگری، استادجمشید مشایخی، می خواهد اقدامی مستقیم و موثر برای دلجویی و عذرخواهی از این ستارۀ بزرگ فوتبال انجام دهد. اما مسئله ای که کمتر به آن پرداخته می شود، این است که چه کنیم که دیگر شاهد چنین اتفاقات ناخوشایند فرهنگی ای نباشیم! ای کاش مسئولان برای این موضوع نیز چاره ای بیاندیشند.

سینما «آستارا»؛ بازگشایی مجدد یا بازگشایی موقت؟!!

ایسنا: سینما «آستارا» میدان تجریش که از چندی قبل به دلیل مشکلاتی تعطیل شده بود، 11دی ماه مجدداً بازگشایی‌ می‌شود. ابراهیم آزادی ‌-مدیر سینما آستارا- در گفت‌وگویی در این‌باره توضیح داد: بخشی از تعطیلی سینما «آستارا» به دلیل این بود که بودجه‌ای برای تعمیرات سالن در اختیار نداشتیم. فعلاً بخشی از مشکل مالی با قرض‌ها و وام‌هایی که گرفته‌ایم حل شده و ما در حال تعمیرات مورد نیاز سالن هستیم. وی افزود: متاسفانه سینما «آستارا» سیستم گرمایشی نداشت و در این سرما، مردم در سالن بزرگ سینما دچار مشکل می‌شدند. به همین دلیل ما اکنون در حال تعمیرات و افزودن سیستم گرمایشی به این مجموعه هستیم، مجدداً سینما «آستارا» آغاز به کار خواهد کرد. مدیر سینما «آستارا» در پایان درباره بازسازی و تبدیل این سینمای بزرگ تک‌سالنه به یک سینمای چند سالنه گفت: صحبت‌هایی در این زمینه انجام شده است اما از آنجا که سینما «آستارا» محوطه‌ای وسیع دارد‌، هزینه‌های تخریب‌ و بازسازی آن بسیار سنگین است و فعلا مشکلات مالی اجازه این کار را نمی‌دهد.

ذرّه بین فرهنگی: سینما «آستارا» در اوایل دهۀ40 ساخته شده است و تک سالن آن، بیش از 850 صندلی دارد. این سینما یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین سینماهای تهران است که از چندی قبل، به دلیل مسائل مالی و تعمیرات مورد نیاز تعطیل شده بود و بیم آن می‌رفت که این سینما نیز به یکی از مجموعه‌های فرهنگی–سینمایی تعطیل شدۀ تهران در این سال‌ها بدل شود؛ اما گویا مشکل آن به صورت مقطعی در حال حل شدن است. بنابه آماری که چندی پیش از سوی برنامۀ هفت شبکۀ سوم سیما اعلام شد، تعداد سالن های سینمای کشور در سال 57 و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی 700سالن بوده که درحال حاضر تعداد این سالن ها به حدود 350سالن کاهش یافته است. این درحالی است که جمعیت کشور درطول این 35سال بیش از 2برابر شده است و از آن مهم تر آن که بسیاری از این جمعیت 75میلیونی امروز کشورمان را جوانان تشکیل می دهند. با این تفاسیر می بایست در حال حاضر حداقل 2000سالن سینما در سراسر کشور می داشتیم. در چنین شرایطی هر روز خبری از تعطیلی موقت و دائم یک سالن سینمای دیگر نیز به گوش می رسد که بسیار آزاردهنده و تاسف بار است و خبر آغاز به کارسینما«آستارا» حتی اگر به صورت موقت هم باشد، خبری است شعف برانگیز و خوشحال کننده!

عذر بدتر از گناهِ عدم حضور مادر خانواده در بیلبوردهای نقد تک‌فرزندی

فارس: احسان محمدحسنی مدیرعامل مؤسسه فرهنگی-رسانه‌ای اوج در گفت‌وگو با خبرنگار هنرهای تجسمی فارس درباره انتقاداتی که نسبت به طرح افزایش جمعیت روی بیلبوردهای سطح شهر توضیح داد: انجمن طراحان گرافیک انقلاب اسلامی دو طرح مختلف را با مضمون افزایش جمعیت طراحی کرده است که یکی از آن‌ها خانواده‌ای شاد را سوار بر دوچرخه به تصویر کشیده است و دیگری خانواده‌ای است که سوار بر قایق هستند در طرح اول به دلیل آن که حضور مادر خانواده سوار بر دوچرخه ممکن بود با انتقادات دیگری از جمله ترویج دوچرخه سواری بانوان همراه باشد،‌ بنابراین مادر خانواده در این طرح دیده نمی‌شود ولی درباره تعداد بچه‌ها و جنسیت آن‌ها هیچ تعمدی وجود نداشته و قطعاً هنرمندان در طرح‌های بعدی خود با دقت و هوشمندی بیشتری آثارشان را ارائه خواهند کرد.

ذرّه بین فرهنگی: این را شاید بتوان نمونه و مثالی عالی و دقیق از دو آسیب بزرگ در عرصۀ کار و فکر فرهنگی دانست. آسیب اوّل آسیب خودسانسوری است. این که اهالی فرهنگ عادت کرده اند که قبل از آن که مسئولان و ممیزان نظام فرهنگی، آن ها را محدود کرده یا ممیزی کنند؛ خودشان، پیشاپیش اقدام به نگفتن و اصطلاحاً خودسانسوری کنند. مشکلی که به زعم بسیاری از همین اهالی فرهنگ و کارشناسان آسیبی بسیارمهم و جدی برای حوزۀ فرهنگ ماست. نکته و آسیب دیگری که معمولاً درحوزۀ فرهنگ با آن درگیریم، پرداختن بیش ازحد به حواشی تا حد فراموش کردنِ اصل ماجراست. درنمونۀ حاضر نیز چنان چه مستحظرید، مولف و طراح برای آن که اثرش به مسئلۀ دوچرخه سواری بانوان ارجاع ندهد، نقش مادر در بنیان خانواده را نادیده گرفته و حالا هم طوری واکنش نشان می دهد که انگار هیچ اتفاقی نیافته است! حال آن که به واقع چنین گاف ها، خطاها و اشتباهات بزرگی در این پوسترهای تبلیغاتی، باتوجه به آنکه به دلیل مشکلات اقتصادی، اساساً استقبال خوبی از سوی جامعه از موضوع موردتبلیغ این پوسترها(ضرورت افزایش جمعیت) صورت نگرفته، می تواند نه تنها تبلیغی مثبت برای مسئلۀ مورداشاره نباشد، بلکه موجب تبلیغ منفی و قهرعمومی با این تبلیغات زنجیره ای و درنیتجه به هدر رفتن بیت المال نیز بشود. جناب محمّدحسنی و موسسۀ فرهنگی-رسانه ای اوج که معلوم نیست بنابه صلاحدید کدام مسئول تصمیم گیرنده، عهده دار اجرای این طرح تبلیغی دولتی شده اند، باید دقّت کنند که یک تبلیغ خوب، فقط تبلیغی زیبا و خوش رنگ و لعاب نیست و مسائل محتوایی تبلیغات، بسیار بیشتر از مسائل فرمی آن اهمیت دارند.

ماجرای فرزندان ناخلف و میراث پدر!

موسیقی ایرانیان: گروه موسیقی «کایر» به سرپرستی سید جمال محمدی، خوانندگی عبدالحسین مختاباد و با همکاری مرکز فرهنگی مولانا در شهر قونیه کشور ترکیه به اجرای برنامه پرداخت. محمد رضا حمیدی مدیر برنامه گروه «کایر» با اعلام این خبر درباره جزئیات برنامه گفت: «کنسرت کایر به مناسبت سالروز بزرگداشت مولانا از مشهورترین شاعران ایرانی و پارسی گوی، به سرپرستی سید جمال محمدی و خوانندگی عبدالحسین مختاباد در سالن قونوی قونیه برگزار شد.»

ذرّه بین فرهنگی: این درحالی است که به همین مناسبت چندتن از دیگر بزرگان موسیقی کشورمان، از جمله شهرام ناظری نیز در این ایام در کشور همسایه به اجرای برنامه خواهند پرداخت. در شرایطی که هر روز خبر ثبت یکی از میراث فرهنگی کشورمان به نام کشورهای همسایه موجب یاس و ناامیدی عمومی از مسئولین مربوطه می گردد و نیز درحالی که چندی پیش مولانای، شاعر بزرگ پارسی گو نیز در کنار این میراث فرهنگی معنوی به نا حق به نام دیگران و همسایگان ثبت گردید، اخباری از این دست نشان می دهد که کجای کار ما ایراد دارد. درحالی که خوانندگان ایرانی و فارسی زبان از کشور خارج می شوند تا در شهر ترک زبان قونیه اشعار فارسی مولانا را به موسیقی بخوانند و در داخل کشورمان خبری از این حرف ها نیست، دیگر نباید چشم امید به این داشته باشیم که این میراث فرهنگی معنوی به نام ما ثبت شوند. به راستی که چنین میراثی از آن آن فرزندی است که به با پایمردی و خون دل از آن پاسداری کند و ارزشش را درک نماید.