زلزلۀ ژئوپلتیک تاثیرات منفی مذاکرات ژنو در جهان عرب سنّی مذهب و اسرائیل درمقالۀ تحلیلی نیویورک تایمز
مذاکرات موقت در ژنو به رهبری امریکا، برخی تحریمها علیه ایران را در ازای برخی محدودیتها درخصوص برنامۀ هستهای این کشور نسبتاً کاهش داد و مانند زلزلهای ژئوپلتیک به جهان عرب سنّی مذهب(و اسراییل) آسیب وارد کرد.
گروه بین الملل: دوبی
-امارات متحده عربی-! من هرگز یک زلزلهی بزرگ را تجربه نکردهام، اما با
آنچه این هفته در عربستان سعودی و امارات متحده عربی رخ داد، به این
تجربه دست پیدا کردم. مذاکرات موقت در ژنو به رهبری امریکا، برخی تحریمها
علیه ایران را در ازای برخی محدودیتها درخصوص برنامۀ هستهای این کشور -درجهت پیشبرد مذاکرات پیرامون پایان دادن به تحریمها علیه ایران، در
ازای پایان دادن به هرگونه توانایی ساخت بمب ازسوی این کشور- نسبتاً کاهش
داد و
مانند زلزلهای ژئوپلتیک به جهان عرب سنّی مذهب(و اسراییل) آسیب
وارد کرد. به گزارش بولتن نیوز، این توافق زمانی اثرگذار است که بتواند با برقراری اتحاد مجدد در خاورمیانه، تاثیری بیشتر از پیمان صلح کمپ دیوید و انقلاب اسلامی ایران در
دهه ۷۰ میلادی، در این منطقه بگذارد.
چرا؟
انقلاب ۱۹۷۹ در ایران، مانند برادر
بزرگتری بود که از روی احساسات حرف میزند و بعد بیرون میرود و در را پشت
سر خود محکم میبندد. همه در خانواده از رفتن او سود میبرند. یکی اتاق
خواب او را تصاحب میکند، دیگری دوچرخهاش را و همه از توجه و محبت عموسام
برای مدت ۳۴ سال لذت میبرند. اکنون، قصد این برادر بزرگتر، یعنی ایران،
برقراری مجدد و داشتن روابط مستقیم با ایالات متحده است که تمام متحدان عرب
سنی مذهب این کشور -عربستان سعودی، کشورهای خلیج فارس، مصر و اردن- را
روی لبه تیغ قرار داده است. به ویژه در این موقعیت زمانی که ایران به شکل
مخربی در سوریه، لبنان، یمن و بحرین دخالت دارد.
دامنهی این خشم،
در حمله هفته گذشته به سفارت ایران در بیروت که ۲۳کشته بر جای گذاشت، بروز
پیدا کرد. عبدالرحمان آل راشد، یکی از روزنامهنگاران برجسته خلیج فارس در مقالهای در روزنامه الشرق الاوسط نوشت: «از دیدگاه نظری، سیاسی و
نظامی، عربستان سعودی باید از خود در برابر برنامه هستهای رژیم ایران،
مراقبت کند، چه از طریق سلاحهای هستهای و چه از طریق موافقتنامههایی که
تعادل قدرت را در منطقه حفظ کرده و از عربستان صعودی و کشورهای حاشیه خلیج
محافظت کند.»
این قضیه لایههای زیادی دارد: ایران بزرگ است، با ۸۵
میلیون نفر جمعیت؛ عربستان سعودی کوچک است، با ۲۰ میلیون نفر جمعیت.
عربستان سعودی بزرگترین ذخایر نفت و گاز در خاورمیانه را در اختیار دارد و
ایران از لحاظ میزان این ذخایر دقیقا پس از این کشور قرار گرفته است.
چنانچه روزی تحریمها کاملا لغو شود، آیا ایران میتواند دست اعراب خلیج
فارس را از سهمشان در بازار کوتاه کند؟ خلیج فارس، در وهلۀ نخست،
سنّی مذهب است و ایران شیعه مذهب. ایرانیها در حال توسعه فنآوری هستهای
بومی هستند؛ اعراب سنّی مذهب، هیچ اقدامی در این زمینه انجام ندادهاند.
مذاکرات
ژنو منافع متفاوتی را شامل میشود که امریکا و متحداناش در منطقه را در برابر ایران قرار میدهد؛ تقابلی که در اثر تحریمها دیده نمیشود. به
نوشته دانیل برومبرگ، استاد دانشگاه جرج تاون و متخصص مسایل خاور میانه در
موسسه صلح ایالات متحده، تحریمها در تمام این سالها در حکم مجوزی برای
احزاب گوناگون با منافع متفاوت – امریکا، اسراییل، عربستان سعودی، سایر
اعراب خلیج، اروپا، روسیه و چین- تا نسبت به «بحث مشابه، پیرامون استراتژی
ایران تظاهر کنند، در حالی که مخالفت در خصوص هدف نهایی مذاکرات است و
نقشی که تحریمها میتواند در موفقیت یا عدم موفقیت ما بازی کند.»
اگر
ایالات متحده به دنبال حفظ روابط خود در خارج از اینجا [خاورمیانه] و کسب
اطمینان از عدم تقویت بیثبانی در منطقه به واسطه برنامه هستهای ایران
است، معاملات نهایی و موقت راهحلهایی خوب است. تحریمها تنها در صورتی
باید به صورت کامل حذف شوند که ما موفق شویم اورانویم غنیسازی شده ایران و
تکنولوژی غنیسازی را از این کشور بگیریم٬ و هم زمان با بازرسیهای سرزده٬
یقین پیدا کنیم که ایران توانایی ساخت بمب اتمی را به دست نخواهد آورد.
اما
حتی اگر ایرانیها با چنین معاملهای موافقت کنند، فروختن متحدانمان
دشوار خواهد بود. مقامات امریکایی اعتقاد دارند که در نهایت تنها راه، برای
مهار یک تهدید ایرانی در منطقه، مهار همزمان برنامه هستهای و تغییر
ماهیت این رژیم است که با یکدیگر در ارتباط هستند. ما برخلاف متحدانمان در
خلیج، اعتقاد داریم که سیاستی واقعی در داخل ایران و تفاوت میان رهبری و
مردم در این کشور وجود دارد. اما این تفاوتها به شکل گستردهای سرکوب
شدهاند -و تندروها انحصار قدرت را در اختیار دارند- امری که نتیجه انزوای
ایران از جهان است. مقامات امریکایی امیدوارند با دستیابی به یک معامله
هستهای٬ راه برای ادغام مجدد ایران در اقتصاد جهانی باز شده، و گروههای
ذینفع مختلف -از جمله گروههای نزدیک به امریکا و غرب٬ در داخل ایران
تقویت و برای تغییر ماهیت رژیم شروع به فعالیت کنند.
ممکن است این
مساله کارساز نباشد، اما از آنجا که تنها امنیت واقعی برای همسایگان ایران
میتواند از تغییری انقلابی در ماهیت این رژیم به وجود بیاید، ارزش شرط
بستن دارد. بنابراین، چنانچه قابلیتهای هستهای ایران مهار شود،
میتوانیم روی شرط تغییر انقلابی در ایران حساب کنیم- به خصوص از آنجا که
به احتمال زیاد، این مساله، روند پایان دادن به جنگ سرد ایران و امریکا را
که همکاری ما پیرامون مسایل منطقهای را مختل کرده، تسهیل خواهد کرد. در
مقابل، متحدان ما، به هیچ وجه به ایران اعتماد ندارند و به همین دلیل معتقد
نیستند که تغییری انقلابی در این کشور رخ دهد. آنها خواهان ان هستند که
ایران ار تمام فنآوریهای هسته ای تا زمان تغییر رژیم این کشور، محروم
شود.
ما قادر نیستیم این شکاف را از میان برداریم. تنها میتوانیم
با شفاف کردن اهدافمان آن را مدیریت کنیم: رها کردن سیاست داخلی ایران تا
جایی که ممکن است و مهار برنامهی هستهای ایران در شدیدترین شکل ممکن و
همچنان به حمایت از اسراییل و متحدان عرب خود ادامه دهیم. به همین دلیل
ممکن است ما علاوه بر جان کری، وزیر امور خارجه، نیاز به یک «وزیر
امورخارجه تنها برای خاورمیانه» داشته باشیم. چراکه احیای روابط امریکا و
ایران بعد از این جنگ سرد ۳۴ ساله، مانند شوکی دردناک برای سیستم خاورمیانه
است که نیازمند رایزنیهای دایمی و اتحاد با تمام دوستان عرب و
اسراییلیمان است.
* از: توماس فریدمن / در: نیویورک تایمز / مترجم: زهرا علیپور- ایران در جهان
عنوان اصلی مطلب:
Oh, Brother! Big Brother Is Back