به گزارش بولتن نیوز، ماهنامه معارف در هشتاد و هشتمین شماره خود، مقاله ای به قلم مرادعلی شمس با عنوان « گفتگوی شرق و غرب، گزارشی از دیدارهای علامه طباطبایی و پروفسور کربن» منتشر کرده است که در آن ضمن اشاره به ملاقات های این پروفسور فرانسوی با حضرت علامه طباطبایی (ره) به ذکر خاطراتی پیرامون هانری کاربَن ـ یا آن طور که در جامعه ما رایج شده، هانری کُربَن ـ پرداخته است.
برخی از نقل قولها و خاطرات به ویژه نقل های علامه(ره) از کُربَن جالب و خواندنی است. علامه(ره) معتقد بود که کُربَن به تشیع مومن شده است اما بنا بر مقتضیاتی موضوع را بیان نمی کند.
در ذیل، به برخی از این نقل قولها و خاطرات اشاره می کنم:
* مرحوم مهندس سید عبدالباقی طباطبایی - فرزند ارشد علامه - نقل نمود: "یک روز بدون این که ما از پدر سؤالی کرده باشیم، رو به ما کرد و با نشاط خاصی گفت: این پروفسور کربن به اسلام (تشیع) مؤمن شده ولی رویش نمیشود که ایمانش را بر زبان جاری کند. چند روزی از این فرموده پدر گذشت؛ یک روز کربن سخنرانی جنجالی کرد و در بارة حضرت مهدی(عج) سخنان پرشوری ایراد نمود و ضمن آن گفت که من به خاطر بحث در بارة اسلام و رسیدن به این حقایق نزدیک بود پست تحقیقی خود را از دست بدهم؛ یعنی کلیسا مرا از این پست خلع کند. پدر وقتی از این موضوع مطلع شد بسیار مسرور و مشعوف گردید و گفت: نگفتم این پروفسور کربن به اسلام (تشیع) مؤمن شده و رویش نمیشود که صریحاً اعتراف کند."
* دكتر سید حسین نصر در كتاب "در جستجوی امر قدسی"، به سفرهای زیارتی پروفسور کربن به قم و مسجد جمكران، و حالات روحانی او در آن مكان مقدس اشاره دارد.
* کربن در نظر علامه
مرحوم آیتالله سید محمدحسین حسینی تهرانی مینگارد: "این حقیر در روز جمعه 18شعبان المعظم 1399هـ ق که به خدمت استادم علامه در مشهد مقدس رسیدم و در آن روز راجع به کربن نیز مذاکراتی شد، فرمایشات ایشان را ضبط كردم و فعلاً برای خوانندگان گرامی در اینجا میآورم؛ علامه فرمودند: مسیو هانری کربن استاد شیعهشناس دانشگاه سوربن قریب یکی دو ماه است که فوت کرده و مجالس عدیدهای راجع به تحقیق مذهب شیعه با ما داشت. مرد سلیمالنفس و منصفی بود، معتقد بود که در میان تمام مذاهب جهان، فقط مذهب شیعه پویا، متحرک و زنده است؛ و بقیه مذاهب بدون استثنا عمر خود را سپری کرده و حالت ترقب و تکامل ندارند. کلیمیان و همچنین مسیحیان و زردشتیان قائل به امام و ولی زندهای نیستند؛ و اتکاء به مبدأ حیاتی ندارند و به واسطه عمل به تورات و انجیل و زَند و اوستا اکتفا نموده و تکامل خود را فقط در این محدوده جستجو میکنند و همچنین تمام فرق اهلتسنن که فقط تکامل خود را در سایه قرآن و سنت نبوی میدانند. اما شیعه، دین حرکت و زندگی است؛ چون معتقد است که حتماً باید امام و رهبر امت زنده باشد؛ و تکامل انسان فقط با وصول به مقام مقدس او حاصل میشود؛ و لذا برای این منظور از هیچ حرکت و پویایی و عشق دریغ نمیکند.
میفرمودند: روزی به کربن گفتم: در دین مقدس اسلام تمام زمینها و مکانها، بدون استثنا محل عبادت است؛ اگر فردی بخواهد نماز یا قرآن بخواند؛ یا سجده کند، یا دعا کند در هر جا که هست میتواند این اعمال را انجام دهد؛ زیرا رسولالله(ص) فرموده است:"جُعِلَتْ لِیَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً" ولی در دین مسیح چنین نیست، عبادت فقط باید در کلیسا و در موقع معین انجام گیرد، عبادت در غیر کلیسا باطل است. بنا بر این اگر فردی از مسیحیان در وقتی از اوقات مثلاً در نیمه شب در خوابگاه منزل خود حالی پیدا کرد و خواست خدا را بخواند، چه کند؟ او باید صبر کند تا روز یکشنبه، چون کلیسا را باز کنند بیاید و برای دعا در آنجا حضور به هم رساند؟! این معنی قطع رابطة بنده با خدا است. کربن در پاسخ گفت: بلی این اشکال در مذهب مسیح است؛ و الحمدلله دین اسلام در تمام ازمنه و امکنه و حالات؛ رابطه مخلوق را با خالق خود محفوظ داشته است. و [علامه] فرمودند: اگر در دین مقدس اسلام انسان حاجتمند، حالی پیدا کند؛ طبق همان حال و حاجت، خدا را میخواند؛ چون خدا اسماء حسنایی چون غفور و رحیم و رازق و منتقم و غیرها دارد و انسان طبق خواست و حاجت خود، هر یک از این اسماء را مناسب دید، خدا را به آن اسم و صفت یاد میکند؛ مثلاً اگر بخواهد خدا او را بیامرزد و از گناهانش در گذرد، باید از اسم غفور و غفار و غافرالذنب استفاده کند؛ اما در دین مسیح خدا اسماء حسنی ندارد؛ فقط لفظ خدا و اله و اب برای اوست. بنا بر این اگر شما مثلاً حالی پیدا کردید و خواستید خدا را بخوانید و مناجات کنید و او را با اسماء و صفاتش یاد کنید و با اسم خاصی از او حاجت بطلبید، چه خواهید کرد؟! [پروفسور كربن] در پاسخ گفت: من در مناجاتهای خود صحیفه مهدویه را میخوانم. علامه میفرمودند: کربن کراراً صحیفة سجادیه را میخواند و گریه میکرد."
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
نمیدانم که آیا او شیعه شده بود یا نه اما اواندیشمند غربی با رفتار و منش اروپایی بود که در نهادش شیفته حکمت شیعی -ایرانی بود برعکس آدمهایی همچون" سروش" که به ظاهر مسلمان نماز روزه ایی،ولی در نهادشان غرب پرست و از معنویت بیزار بوده اند.