کد خبر: ۱۷۲۹۳۰
تاریخ انتشار:
راز غلبه گفتماني انقلاب اسلامي بر مدرنيه؛

ساخت مستحكم دروني، اساس بي‌نيازي از رابطه با امريكا

تا قرون وسطي انسان‌ها عزت خويش را پيوسته به عالم غيب مي‌دانستند اگر درك درستي هم از معنويت نداشتند اما خود مدار هم نبودند. با ظهور انسان جديد عالم ناپيدا از زندگي او حذف شد و اين آغاز اقتدار مادي انسان مدرن بود.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از رویش نیوز، انسان‌ها هدفشان را از تلاش در دنيا عزت و بي‌نيازي در زندگي مي‌دانند لكن عزت نزد اهل  زمين تعابير مختلفي دارد. تا قرون وسطي انسان‌ها عزت خويش را پيوسته به عالم غيب مي‌دانستند اگر درك درستي هم از معنويت نداشتند اما خود مدار هم نبودند. با ظهور انسان جديد عالم ناپيدا از زندگي او حذف شد و اين آغاز اقتدار مادي انسان مدرن بود. در اين راستا آن‌چنان غرب توسعه يافت كه چشم عالم را به خودش خيره ساخت.

انقلاب اسلامي هويت دنياي مدرن را به چالش طلبيد و اين نبرد بزرگي را بين ايران و امريكا به وجود آورد.دنياي مدرن سعي داشت عالم و آدم را مسخر خويش گرداند لذا همه چيز را قابل مصادره مي‌دانست. در اين راستا مي‌انديشيد كه جمهوري اسلامي را هم مي‌تواند در چنبره‌ي خويش بگيرد تا تماميتش حفظ شود لكن نمي‌دانست جمهوري اسلامي اصالتا قابل مصادره نيست.

همان‌گونه كه كافران قصد كشتن پيامبران الهي مي‌كردند و همان گونه كه  خوارج، امويان و عباسيان زمان قصد شهادت اهل‌البيت عليهم‌السلام را مي‌كردند تا بلكه دستگاه خويش را حفظ كنند كافران زمان هم به خيال نابودي جمهوري اسلامي انواع شگرد‌ها را به كار گرفتند تا بتوانند سيطره‌ي خويش را برهمه‌ي عالم بي‌كم و كسر حفظ كنند.

جبهه‌ي باطل علي‌رغم همه‌ي هوشمندي‌ها‌ي ابزاري و شيطاني  قادر به درك اين حقيقت نبوده‌ است  كه نمي‌توان ماوراي ربانيت حضرت حق سير امور عالم را تعيين كرد. نمي‌توانستند درك كنند از دانه‌ي گل، گل بر‌مي‌آيد. حتي اگر علف‌هاي هرز آن را احاطه‌كنند، بالاخره چشم هر بيننده‌اي را به خويش جلب مي‌كند. نمي‌توانستند بپذيرند اومانيسم اگر بناي رفيعي بسازد هيچ ثمري جز بحران‌هاي پيوسته نصيب بشر نخواهد كرد.

عالم مدرن مدينه‌اي برپا كرد كه مانند كشتي پربار بر روي آب چشم بينندگان را خيره مي‌كرد اما اساسا غافل بود كه اين كشتي غول‌پيكر بنايش بر آب است . لحظه‌اي غفلت كند طوفان زمانه همه‌آثارش را به گرداب نيستي مي‌كشاند.

جمهوري اسلامي با نه گفتن به طواغيت عالم همه را متوجه اين بناي لرزان كرد و اين امر براي غرب بسيار ناگوار بود. آن‌ها همه‌ي هستي‌ و افتخارشان به اين بناي متزلزل بود و چون انقلاب اسلامي ضعف آن‌ها را به عالم نشان داد آن‌ها در راستاي منافع خويش از ضربه‌زدن به جمهوري اسلامي دريغ نكردند.

آن‌چه روشنفكران ما اين سي و پنج‌ساله از آن غفلت كرده‌اند و چه بسا خود را به خواب زده‌اند آن است كه امريكا براي حفظ منافع خويش نيازمند جمهوري اسلامي است نه آن‌كه جمهوري اسلامي نيازمند امريكايي‌ها باشد و براي حفظ عزت خويش خويشتن‌داري كند. جمهوري اسلامي مانند امريكا بنايش بر آب نيست كه براي استحكام خويش دستش را به سوي خزينه‌ي بحران‌ها دراز كند تا قدرتمند شود.

امريكايي‌ها نه تنها از جهت منافعشان در منطقه و دنيا براي خرد كردن جمهوري اسلامي نيازمند مذاكره با ايران هستند بلكه اساسا به دليل هويت خود‌مدار و اومانيستي خويش احساس خلأ شديدي مي‌كنند و درخواست آن‌ها براي مذاكره آن است كه اين خلأ هويتيشان پر شود. اين‌گونه ما را براي خودشان مي‌خواهند تا تماميتشان حفظ شود.

اگر وجود آن‌ها در عرصه‌ي بين‌المللي خدشه‌دار نشده بود با جمهوري اسلامي درگير نبودند.  جمهوري اسلامي غيريتي بود كه جانشان را گرفت بي‌آن‌كه جنگ سختي بين آن‌ها رخ دهد. متأسفانه طرفداران مذاكره با امريكا و روشنفكران ساده‌لوح قادر به پذيرفتن اين حقيقت نيستند. لذا هرگاه تحريم‌ها شدت مي‌گيرد فرصت را غنيمت مي‌شمارند و در مزاياي مذاكره با امريكا سخن مي‌رانند.احمقانه‌تر آن‌كه از دوستي ايران و امريكا اظهار خرسندي مي‌كنند و خيال مي‌كنند اگر دولتمرداني برسركار بيايند كه طالب مذاكره باشند ذات انقلاب اسلامي اجازه‌ي دوستي با طواغيت را به آن‌ها خواهد داد.

جان مايه‌ي دنياي مدرن  يك نظام اطلاعاتي است كه بر كثرت اطلاعات استوار است.كثرت اطلاعات بشر را فربه نمي‌كندبلكه بدون رويكرد وحداني او را پريشان و سردرگم مي‌گرداند. در نتيجه‌ي كثرت گفتمان‌ها امكان يك رويكرد قاطع از دست مي‌رود و اين راز بحران‌زايي دولت امريكاست. بنابراين امريكا ناچار است براي احياي قدرت خويش گفتمان توحيدي و به قول آن‌ها توتاليتر انقلاب اسلامي را با مذاكره وادار به تمكين كند تا بر ناتواني‌ها و ضعف‌هاي داخلي و بين‌الملي‌اش سرپوش بگذارد.

 از طرفي صهيونيست‌هاي نادان از بس مادي مي‌انديشند دست خدا را بسته مي‌دانند  و به هذيان‌گويي افتاده‌اند. اسراييل علي‌رغم داشتن چند صد كلاهك هسته‌اي از ناحيه‌ي جمهوري اسلامي خود را آسيب‌پذير مي‌داند و اين همه نشان آن است كه با اين همه فناوري پيشرفته در عرصه‌ي اطلاعات همانند خانه‌ي عنكبوت  سست بنياد‌اند لكن دريغ از اندكي درنگ براي روشنفكران و هواداران دوستي ايرا ن و امريكا.

مع‌الوصف ما نيازمند مذاكره نيستيم نه تنها از آن‌جهت كه تنازع ذاتي گفتماني بين ايران و امريكا وجود دارد بلكه حتي در صورت ديدگاه‌هاي سكولار هم نياز به رابطه زماني معنا مي‌يابد كه ما به ازاي آنچه طلب مي‌شود در دست مطلوب موجود باشد در حالي كه اصالتا ذات طاغوتي امريكا مطلوب‌هاي متوسط  را در ميان‌مدت و دراز مدت نمي‌تواند در اختيار جمهوري اسلامي قرار دهد و اين امر در رابطه‌ي امريكا و دوستان خويش حتي شريك‌هاي اروپايي‌اش مشهود است.

اين‌كه آقايان اصلاح‌طلب نامه‌ي عاشقانه براي اوباما مي‌نويسند خودشان هم نمي‌دانندآن‌چه در مذاكره و دوستي، طلب مي‌كنند در معادلات دنياي مدرن و سكولار هم قابل دستيابي نيست چراكه در ذات طواغيت يگانگي و نوعدوستي وجود ندارد.

اگر اين دوستان عزت مي‌خواهند ما آن‌ها را متذكر مي‌شويم. خداوند در آيه‌ي 10 سوره‌ي فاطر مي‌فرمايد:

مَن كانَ يُريدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَميعًا ۚ إِلَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ يَرفَعُهُ ۚ وَالَّذينَ يَمكُرونَ السَّيِّئَاتِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ ۖ وَمَكرُ أُولٰئِكَ هُوَ يَبورُ
کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست؛ سخنان پاکیزه به سوی او صعود می‌کند، و عمل صالح را بالا می‌برد؛ و آنها که نقشه‌های بد می‌کشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه)آنان نابود می‌شود (و به جایی نمی‌رسد!).

 

آن‌ها كه از تنهايي در معادلات جهاني، نزديك است قالب تهي كنند و دنبال ياري صميمي مي‌گردند بدانند اگر همه‌ي درندگان عالم دوست آن‌ها شوند ذاتشان درندگي است از ناپاكان عالم هيچ خيري  برنمي‌آيد.

دوستان به خودتان رجوع كنيد . به الله‌اكبر نمازهايتان ، به قرآن بر سر گذاشتن‌هايتان، به جوشن كبير خواندنتان؛ اگر او واحد قهار است، اگر او هوالاول والاخر و الظاهر و الباطن است،  اگر او سراسر عزت، قدرت، جلال و جمال و كمال است، اگر او صمد است، اگر او داراي حكم و قضا است اگر او از خزينه‌هايش كم نمي‌شود ، اگر او منجي است اگر او ارحم‌الراحمين است پس چرا محل رجوعمان  شيطاني شده است كه رب عالم را سجده نكرده است.

بايد ريشه‌هاي ناكامي را در گسستن از برنامه‌ي الهي جستجو كنيم نه آن‌كه دستمان را به سوي شيطان پليد نيازمند عزت جمهوري اسلامي دراز كنيم.مقام معظم رهبري در جمع كارگزاران حج مي‌فرمايند: ‹‹ساخت اقتدار درونى ملّت كه در درجه‌ى اوّل با ايمان صحيح و راسخ و بااتّحاد آحاد مردم و با عمل درست مسئولين كشور و با همراهى مسئولان و آحاد مردم و باتوكّل به خداى متعال انجام خواهد گرفت؛ يعنى به‌كار گرفتن عقل و معنويّت و توكّل وحركت و عمل؛ بلاشك در اوضاع منطقه هم اثر ميگذارد، كما اينكه تا حالا هم اثر گذاشتهاست››

اگر عالم در يك نظام انا له و انا اليه راجعوني نگاه شود هيچ‌گاه مستضعفان عالم از نعره‌هاي مستكبران نمي‌ترسند . اگر همه‌چيز جز وجه الهي از ابتدا تا انتها نابود است ديگر ترس از گرسنگي و مرگ معني ندارد. مگر حضرت امام نفرمودند :

‹‹مگر بيش از اين است كه فرزندان عزيز اسلام ناب محمدي در سراسر جهان به پاي چوبه‌ي دار مي‌روند مگر بيش از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب‌الله به اسارت گرفته مي‌شوند بگذار دنياي پست ماديت با ما چنين كند ولي ما به وظيفه‌ي خود عمل كنيم.صحيفه‌امام ج21 ص328››

 دنياي مدرن هر آن‌چه ساخته است براساس فكر شيطاني و زور بازوي خويش بوده است لذا خودش بايد خودش را حفظ كند اما جمهوري اسلامي اقتدار و استحكام خويش را مديون ولايت مطلقه‌ي فقيه است  و اين اقتدار در جان هستي ريشه‌دارد و زوال پذير نيست.

دول سكولار براي حيات خويش بايد بين ارزش‌ها و منافعشان ايجاد تعادل و موازنه كنند و از آن‌جا كه در يك نظام كثرت‌طلب اين امر ممكن نيست هيچ‌گاه نمي‌توانند اين امر را محقق كنند. روحيه‌ي رفاه‌زدگي، مدينه‌ي ضاله‌اي مي‌سازد كه در نهايت، آرمان‌هاي خويش را قرباني مي‌كند. همانندآن‌چه امروز به عنوان سياست‌هاي رياضت اقتصادي در غرب مرسوم است. لكن روحيه‌جهادي بركت مي‌آورد پيشرفت را درون‌زا مي‌سازد. در اين صورت حتي جنگ نرم هم نمي‌تواند انقلاب را استحاله كند چون نظام اطلاعاتي وسعتش در مرز آگاهي است. آن‌جا كه پاي اعتقاد و ايمان پيش مي‌آيد عاجز و ناتوان است.

در پايان لازم مي‌دانم در تذكر به آن‌ها كه منتظر بركات رابطه با شيطان بزرگ اند توجهشان به خطبه‌ي 7 نهج‌البلاغه جلب كنم. حضرت علي عليه‌السلام مي‌فرمايند:

‹‹ منحرفان شيطان را معيار كار خود گرفتند و شيطان آن‌ها را در دام خود قرار داد و در دل آن‌ها تخم گذارد و جوجه‌هاي خود را در دامانشان پرورش داد. با چشم‌هاي آنان مي‌نگريست و با زبان ‌هاي آنان سخن مي‌گفت. پس با ياري آن‌ها برمركب گمراهي سوار شد و كردارهاي زشت را در نظرشان زيبا جلوه دادمانند رفتار كسي كه نشان مي‌داد در حكومت شيطان شريك است و بازبان شيطان سخن باطل مي‌گويد.››

دوستان نگاهي به قلم‌هايتان، به زبان‌هايتان ، به گام‌هايتان بيندازيد آثار شيطان را نمي‌‌بينيد!!!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین