تعطیلی دولت آمریکا، تعطیلی صدای آمریکا و اینک تعطیلی رادیو فردا!

به گزارش بولتن نیوز به نقل از رادیو دیروز، رادیو فردا در خبری که بیشتر شبیه یک نمایش مضحک است تا اطلاع رسانی یک رسانه حرفه ای، مدعی شده نظام ایران خانواده های روزنامه نگاران را به گروگان می گیرد و می نویسد:

"گزارشگران بدون مرز، نهاد ناظر بر آزادی خبرنگاران در جهان، در بیانیه‌ای آن چه را «تهديدهای زنجيره‌ای عليه روزنامه‌نگاران تبعيدی و خانواده‌های آنها در ايران» خوانده محکوم کرده و رفتار مقامات جمهوری اسلامی با خانواده‌های این روزنامه‌نگاران را «گروگان‌گیری» توصیف کرده است".

سپس مثال آن را اینطور ذکر میکند:

" آرش سيگارچی، خبرنگار شاغل در تلويزيون فارسی صدای آمريکا، روز پنج‌شنبه در نامه‌ای به حسن روحانی، اعلام کرد که ماموران اداره اطلاعات استان گيلان در هفته‌های اخير خانواده او را «احضار، بازجويی و تهديد» کرده‌اند(!). همچنين به خانواده او گفته شده است که در صورت ادامه همکاری اين خبرنگار با صدای آمريکا، ساير اعضای خانواده او در ايران «از جمله عمو، دايی، خاله و عمه» او «احضار و زندانی» خواهند شد و درباره شخص هم گفته شده «گمان نکند از دست ما دور است، ما حتی حاضريم در آمريکا هم برای او مشکل فيزيکی به وجود آوريم"(!).

در جواب این زیاده گوییها باید گفت: اولاً "روزنامه نگار تبعیدی"، احتمالاً نامی است که روی فراری های وطنفروش که قلمشان را به دلارهای آمریکایی فروخته اند، گذاشته شده تا آبروداری کنند. ثانیاً ادعای تهدید و احضار و ... مواردی است که هیچ وقت سندی برای آن ارائه نمی شود و تنها وقتی یکی از این خبر فروشان متوهم شده و فکر می کند خیلی شخص مهمی است، از این دست ادعاها می کند. ثالثاً رادیو دیروز تصور می کند در دولت جمهوری اسلامی مسائل بسیار مهمتری وجود دارد که نظام وقت خود را صرف یک وطنفروش که آخر هنرش دروغپردازی و خبر سازی برای گذران وقت و عمر و درآوردن نان شبش است، تلف نمی کند، چه رسد به اینکه عمه و خاله و خانباجی و خلف و سلف او را هم به زندان انداخته و نان مفت خرجشان کند. اینجا ایران است. قانون دارد. به زندان انداختن دلیل و دادگاه و حکم و مسئول اجرا می خواهد. اروپا و آمریکا و اسرائیل نیست که به بهانه واهی گناه نازیها در آلمان، فلسطین را اشغال کنند و کودکان غزه را به خاک و خون بکشانند.
مثال دومی که رادیو فردا برای گروگان گیری خانواده روزنامه نگاران بر می شمارد، نامه ایست که خبرنگار ایرانی به مسیح علی نژاد نوشته، و گفته باید از اینکه در گزارش او اخلال ایجاد کرده از وی معذرت بخواهد! حال این مسئله چه ربطی دارد به گروگانگیری از خانواده روزنامه نگاران، پیداکنید پرتقال فروش را.
از همه مضحک تر که هر کودکی را به خنده وامی دارد ادعای رادیو فرداست که:

"به اعلام گزارشگران بدون مرز، «اعتراف‌های اجباری زندانيان سياسی، که در پی بازداشت و نگهداری طولانی‌مدت در سلول‌های انفرادی و شکنجه به دست می‌آيد، به شکل دائم» از صدا و سيما پخش می‌شود(!!!)."

رادیو فردا درباره مخاطبش چه فکر می کند؟ به راستی مخاطب رادیو فردا کیست؟ چه کسی می تواند این ادعا را باور کند؟ آمریکا با این رسانه های حرفی اش با این ادعاهای مسخره که اگر کسی باور کند باید در داشتن عقل سلیمش شک کرد، چطور با ارتش سایبر ایران به جنگ بر خاسته؟ بیچاره دشمنی که امیدش را به رادیو فردا و خبرنگاران اینچنینی بسته و بیچاره تر صدای آمریکایی که با بحران تعطیلی دولت، او هم تعطیل شده و لابد به ضرورت مخ خبرنگارانش هم تعطیل شده! می خواهند با این ادعاهای مضحک القا کنند که آدمهای مهمی هستند و شاید هم با خود گفته اند حالا که رادیوشان تعطیل شده و حقوقی دریافت نخواهند کرد به وسیله این مظلوم نماییها دل کسی به رحم خواهد آمد و در قبال این دروغها و وطنفروشیها پولی به او خواهند پرداخت تا از این وضع رقت بار نجات پیدا کند.
آیا وقت آن نیست که مخاطب رادیو فردا به خود آید؟ تا کجا دروغهایش افشا شود و باز به این رسانه نمایِ پرچمدارِ "با رادیو فردا دقیقتر بشنوید"، اعتماد کند؟