بازسازی مخروبه تامین اجتماعی با چیدمان هنرمندانه مدیران

افشین اورکی: آنچه اکنون از سازمان تامین اجتماعی برجا مانده شبحی از یک سازمان آرمانگرا و با ساختارهای برگرفته از منطق اقتصادی و بیمه ای است و بی شک ادامه این وضعیت نه با اصول و زیر ساخت های یک تشکیلات بیمه گر اجتماعی همخوانی دارد و نه می تواند با اقبال عمومی مخاطبان میلیونی سازمان تامین اجتماعی مواجه شود.

 به گزارش بولتن نیوز، پرسش مهم و استراتژیک این است که برای برون رفت از این معضل بزرگ چه باید کرد ؟ بخواهیم و یا نخواهیم ما با اتلاف زمان مواجه هستیم و به طور حتم این مساله مطلوب و مورد نظر هیچ یک از مسئوولان ، صاحب نظران و کارشناسان بیمه ای نبوده و نیست . از سوی دیگرتعیین ضرب الاجل صد روزه از سوی مدیر عامل محترم سازمان تامین اجتماعی برای گشایش امور زیر بنائی و جاری بیمه شدگان و مستمری بگیران در سه رکن بیمه ای ، درمانی و اقتصادی با استقبال همه دلسوزان تامین اجتماعی روبرو شد . بنابراین رسیدن به شاخص های برجسته و چشم اندازی که در برنامه دکتر نوربخش برای تحقق اهداف کوتاه، میان و بلند مدت دیده می شود بدون بسترسازی ها و مشارکت گسترده همه کارشناسان ، متخصصان ، فعالان و تحلیلگران مسائل بیمه ای امکانپذیر نیست . متاسفانه در مدیریت های پیشین به طورعام و مدیریت سابق سازمان تامین اجتماعی به طور خاص ، از همه عناصر و ابزار سخت افزاری و نرم افزاری به خوبی استفاده نشد .

در بیشتر موارد افرادی در مناصب و پست هایی به کار گمارده شده بودند که یا سواد و دانش لازم برای تصدی گری آن پست را نداشته و یا فاقد تجربه و مهارت کافی برای اداره واحد تحت مدیریت خود بودند ! به همین دلیل شاهد بودیم که مساله « وفاداری » بیش از اصل مهمی مانند «تخصص و مدیریت» در عزل و نصب ها مورد توجه قرار می گرفت . ازسوی دیگر متاسفانه شاهد و ناظر چیدمان نیروهایی در سطح مدیران میانی و ستادی در سازمان تامین اجتماعی بودیم که غالبا در مشاغل غیر تخصصی خود به کار گرفته شده بودند و یا اینکه اساسا از دانش ، سواد ، تخصص و تجربه وافی و کافی برخوردار نبودند.

به همین خاطر آنچه به عنوان میراث از سوی این دسته از مدیران در سازمان عریض و طویل تامین اجتماعی باقی مانده است جزء خرابی و ورشکستگی و ناکارآمدی سیستم ها و یا توقف کامل واحدها و یا بنگاه های اقتصادی نیست . پرسش مهم این است که آیا وفاداری صرف مدیران به مدیریت ارشد نظام به طور کلان و سازمان تامین اجتماعی به طور ویژه برای پیشبرد امور جاری و هدایت یک سازمان بیمه ای با مختصات تامین اجتماعی کافی به نظر می رسد ؟! اکنون و در آغاز مدیریت جدید دکتر نوربخش در سازمان تامین اجتماعی ، لازم است تا ایشان با درایت ، تفکر ، دانش و سعه صدر به گزینش و چیدمان نیروهایی بپردازند که متناسب با ماهیت و ذات مشاغل تخصصی در سازمان تامین اجتماعی است . به باور نگارنده ، در صورت استفاده و بهره وری از نیروهای حاشیه و خانه نشین در سیستم مدیریتی جدید سازمان تامین اجتماعی ، بزودی شاهد افزایش توان عملیاتی کلیه واحدهای اجرایی و صف در سطح سازمان ، اداره های کل بیمه ای و درمانی ، شعبه ها و مراکز درمانی و بیمارستانی خواهیم بود . به طور حتم یکی از ابزارهای مهم مدیران تامین اجتماعی برای ارائه خدمات رسانی مطلوب به همه بیمه شدگان و مستمری بگیران ، چیدمان صحیح و اصولی نیروهاست . امری که متاسفانه تاکنون به خوبی به آن پرداخته نشده است . اما در این میان یک نکته مهم را نمی شود نادیده گرفت و آن اینکه دایره بهره وری از نیروها نباید معطوف به این ایدئولوژی و باور شود که این مدیر خودی است و آن مدیر خودی نیست . این کارشناس ارشد از ماست و آن یکی بر ماست ! این روش برخورد های رادیکالی سال هاست که در دنیای پیشرفته جهان پیرامون ما منسوخ و مطرود شده است ، اما انگار به زمان های خیلی خیلی زیادی برای دوری گزینی از این تفکر نیاز داشته و داریم .

متاسفانه هنوز در همین سازمان تامین اجتماعی دایره پست ها و مقام ها محدود و منحصر به چند مدیر شده و می شود و این بزرگترین آفت برای یک سازمان بیمه ای است . چه ماهیت سازمان تامین اجتماعی ، مغایرت شدیدی با اینگونه تقسیم بندی ها داشته و دارد . به هر حال امیدوار هستیم تا در دولت تدبیر و امید دکتر روحانی و مدیر عاملی دکتر نوربخش بزودی شاهد حاکمیت عقلانیت و شعور در همه ارکان و سطوح سازمان تامین اجتماعی و بویژه در انتخاب و انتصاب مدیران بیمه ای و ستادی باشیم .