گروه فرهنگی - سیدمجتبی نعیمی: همین چند روز پیش بود که رهبر انقلاب، در دیدار با کارگزارن حج ابراهیمی به پدیدهای اشاره کردند که یادآور استراتژی قدیمی "مذهب علیه مذهب" استعمارگران در برابر کشورهای دینی و مذهبیست. و این پدیده چیزی نیست جز "تشیع لندنی و امریکایی" که صدایش از رسانههای ماهوارهای وابسته به این استعمارگران به گوش میرسد:
«بزرگان تشیع اعم از امام(ره) و دیگران همواره بر حفظ اتحاد امت اسلامی تأکید کردهاند. بنابراین آن تشیعی که با هدف دامن زدن به اختلافات، از رسانههایی که در لندن و امریکا هستند تبلیغ میشود، در مسیر شیعهی واقعی نیست.» (رهبر انقلاب 20/06/1392)
به گزارش بولتن نیوز، اتفاقا همین چند روز پیش بود که سال تحصیلی حوزههای علمیه نیز شروع شد. نهادی که اصلیترین وظیفهاش، حراست از دین اسلام و مذهب تشیع بوده و برای این کار از ابزار تبلیغ که یک ابزار فرهنگیست استفاده میکند. در نتیجه با یک مقایسهی کاملا ابتدایی میتوان درک کرد که جنس روشهای حوزهی علمیه برای گسترش دین، و روشهای استفاده شده در تزویر "مذهب علیه مذهب" با روکش جدید تشیع لندنی و امریکایی یکیست و آن جنس چیزی نیست جز "فرهنگ".
به عبارت دیگر، از آنجا که عقیده را نمیتوان با اسلحه جابهجا کرد و نیاز به اقناع فکری برای این کار است، آنهایی که در مقولهی دین فعالیت کرده و کمی هم چاشنی کاربلدی را به عملکردهایشان اضافه میکنند به خوبی میدانند که تنها راه قانع کردن ذهن مردم، بهرهگیری از روشهای فرهنگیست که امروزه عموما در قالب فعالیتهای هنری و رسانهای متبلور است.
رسانهای که به خوبی توسط دشمنان دین اسلام و مذهب تشیع به کار گرفته میشود و از سینمای هالیوود گرفته تا شبکههای ماهوارهای مثل فدک را در برمیگیرد. اینکه آنها بخواهند از هر وسیلهای علیه اعتقادات ما بهره ببرند، چیز کاملا طبیعیست. اما غیرطبیعی این است که ما دست روی دست بگذاریم و کاری نکنیم. خصوصا حوزههای علمیهی ما که وظیفهی کلی انجام چنین چیزهایی را دارند و در مسائلی مانند مقابله با تشیع لندنی و امریکایی، مسئول اصلی و مستقیم برخورد با انحرافات هستند.
زیرا همانطور که رهبر انقلاب نیز تأکید کردهاند، روحانیت باید فعال و موثر باشد و نباید دچار غفلت و عدم حساسیت شود. و چه پدیدهای بالاتر از انحرافاتی مثل تشیع لندنی و امریکایی که میتواند حساسیت روحانیت را تحریک کند و زمینهی فعالیت آنها شود. فعالیتی که باید از جنس عملکرد دشمن باشد، یعنی فعالیت فرهنگی، هنری و رسانهای. زیرا جواب هر سوال باید متناسب با منطق و نوع آن باشد و این نکته نیز از تأکیدات مکرر رهبر انقلاب است که در برخورد با پدیده و مشکلات فرهنگی، حتما باید از زبان فرهنگ بهره برد. به عبارت دیگر، از آنجایی که بهترین روش با انحرافات، روش ایجابیست نه سلبی، پس لازم است روحانیون ما "چگونه فرهنگی کارکردن" را بلد باشند تا بتوانند بهترین مقابله را با اقدامات فرهنگی دشمنان انجام دهند.
حالا اینجا این سوال مطرح میشود که حوزههای علمیهی ما تا چه حدی توانستهاند از رسانهها و ابزارهای هنری برای تبلیغ دین استفاده کنند و پاسخ شبهات و اختلافافکنیهای منحرفین را بدهند؟ بگذارید کمی ریشهایتر سوال کنیم: اصلا حوزههای علمیهی ما قائل به وجود چنین مشکلات و انحرافاتی هستند؟ یعنی آیا روحانیون ما انحرافی به اسم تشیع لندنی و امریکایی را قبول دارند؟ در مرحلهی بعد، آیا حوزههای علمیهی ما قائل به استفاده از رسانههای مدرن در برخورد با مشکلات موجود هستند؟ اصلا چند درصد روحانیون ما توانایی استفاده و کاربست ابزارهای مردن هنری-رسانهای را دارند؟
این واقعیت غیرقابل انکار است که غالب فعالیتهای روحانیون ما به سطح نخبگی جامعه معطوف است و آنجا که مخاطب عام را در نظر دارند، به منبرها اکتفا میکنند. هرچند این امور لازم توجه است و به هیچوجه نباید آنها را تعطیل یا کمرنگ کرد، اما باید قبول کنیم در دنیایی که تأثیرگذاری رسانهها از جمله سینما، تلویزیون، اینترنت، موسیقی و رسانههای ارتباط جمعی بسیار بالاتر و فراگیرتر است، لازم است تا حوزههای علمیهی ما به رویکردهای جدید ارتباط با مخاطبین اقبال نشان دهند و وظیفهی حراست از دین و تبلیغ مذهب را به شکل بهتر و موثرتری انجام دهند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com