سلطانیفر وزیر پیشنهادی وزارت ورزش و جوانان٬ سردبیران ورزشی خبرگزاریها و مدیران رسانههای ورزشی را به سعادتآباد دعوت کرد و از آنها جهت کسب رای اعتماد مجلس کمک خواست. کمکی که البته بیشتر شبیه به یک معاملهی برنده-برنده است تا چیز دیگر.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز٬ مسعود سلطانیفر وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان
پنجشنبهی هفتهی گذشته٬ سردبیران ورزشی خبرگزاریها و مدیران رسانههای
ورزشی را به سعادتآباد دعوت کرد تا جلسهایی با آنها داشته باشد.
یکطرف معامله: در این جلسه که برخی از این مدیران و سردبیران رسانهها
حضور داشتند، در خصوص کمک رسانههای ورزشی و سرویسهای ورزشی خبرگزاریها
به سلطانیفر و راهکارهای درج اخبار در رسانهها جهت رای آوری وی از مجلس
مورد بررسی قرار گرفت.
طرف دیگر معامله: جالب اینجاست که در این جلسه ۲ ساعته که از ساعت ۱۵ تا ۱۷
روز پنج شنبه ۱۷ مرداد برگزار شده، قرار شد تا کمیتهی رسانهایی وزارت
ورزش و جوانان از اعضای همین جلسه تشکیل شود.
البته اگر پیگیر مطالب قبلی بولتن باشید حتما به یاد دارید که چند روز پیش
هم در مطلبی تحت عنوان «چرا سلطانیفر صلاحیت وزارت ورزش و جوانان را
ندارد؟» به دلایلی اشاره کردیم که طبق آنها٬ سابقهی مدیریتی وی چندان مثبت
نیست. دلایلی که برای یک بار دیگر به آنها اشاره میکنیم:
1. کارخانهی "ا" رشت در دوران سلطانیفر به ثمن بخس به چهار خانم که از
بستگان درجهی اول آقایان ک و ق فروخته شد. این رقم بسیار اندک وهمراه بود.
با تبانی و زدو بند.
نکتهی مهم این است که هنوز هزار سهامدار زحمت کشیده که اغلب از کارگران آن
کارخانه هستند و اسناد سهام خود را در اختیار دارند، علیرغم همهی
پیگیریها، کارشان به جایی نرسیده است. آیا شما می توانید نقش سلطانیفر
را در این ماجرا دریابید؟
2. یکی از کسانی که بر حیثیت این نظام ضرباتی وارد کرد، امیر منصور خسروی
اختلاسگر بزرگ بانکی است. این فرد در ابتدای کار با کمک استانداری و
دستگاههای اداری گیلان، زمینههای رشد وترقی خودش را فراهم
ساخت.آیانمیشود از آقای سلطانیفر پرسید مساعدتهای جنابعالی به ایشان در
تسهیلات و یا واگذاریها چقدر بوده است؟
3. در سال83برف سنگینی درگیلان آمد. استاندار وقت سلطانیفر بود. او
استاندار پروازی بود و در خارج کشور هم درس میخواند. سه روز در گیلان
بارندگی برف داشتیم. در طول سه روز هیچ اقدامی از ناحیهی استانداری انجام
نشد. نه هشداری، نه آمادگی و نه دستوری. و برف خانههای مردم، کارخانجات و
موسسات دولتی را تخریب نمود. استاندار پس از 3 روز یعنی روز 22 بهمن سال83
جلسه تشکیل داد و این در حالی بود که همه چیز تخریب شده بود. او در یک
برنامهی تلویزیونی درشبکهی یک اعلان نمود که همهی مشکلات حل شده، در
حالی که مشکلات ناشی از برف سنگین موجب قطع آب، قطع برق، بسته شدن راهها،
تخریب سقفها، درماندگی مسافران اتوبوسها و سواریها در مسیرهای درون شهری
و برون شهری و گرسنگی مردم و بسته شدن نانواییها، داروخانهها،
بیمارستانها و توقف کامل همه چیزدر گیلان شده بود. آیا میتوانید سوال
کنید هنگام شروع برف و اعلام هواشناسی، آقای سلطانی فر کجا بودند و چه
میکردند؟ و در زمانی که مردم گیلان با شدیدترین مشکلات روبهرو بودند،
ایشان مشغول به چه کاری بودند؟
4. در انتخابات مجلس هفتم، زمزمههایی از سوی وزارت کشور بلند شد که به
دلیل رد صلاحیت برخی کاندیداها، آمادگی برگزاری انتخابات هفتم را ندارند.
در استان گیلان، فرمانداران کاملاً دست از کار کشیدند. سلطانیفر در آن
زمان استاندار گیلان بود. میتوانید از ایشان بپرسید نقش او در تحریک
استانداران و حداقل مواضع معاون سیاسیاش (ا. ح) و فرمانداران استان در این
کم کاری و لنگ گذاشتن کارها چه بود؟ پس از این زمزمهها بود که مقام معظم
رهبری فرمودند: «انتخابات مجلس باید دقیقاً سر وقت مقرر خود انجام شود.»
5. در همان روزها یک نشریه و یا مجلهی اصلاحطلب عکسی از امام رحمةالله
علیه کشیده بودکه در آن تصویر کنار یک دیوار آجری، فردی با یک شصت روی سر
امام فشارواردکرده وامام به تدریج محو میشد.عدهای از علاقهمندان به امام
و نظام احساس تکلیف کردند تا در مقابل این اهانت موضعگیری کنند. آقای
سلطانیفر به اقای ز فرمانده انتظامی وقت استان گیلان دستور داد تا به شدت
با تجمع کنندگان مقابله کند. این فرمانده هم 500 نیروی ضد شورش خود را در
خیابان امام خمینی رشت ودر میدان بانک ملی مجهز و آماده کرد تا این چند نفر
را سرکوب کنند. میتوانید از او بپرسید این شورشیان چه کسانی بودند و چرا
چنین دستوری صادرکرده است؟