کد خبر: ۱۵۹۴۱۲
تاریخ انتشار:

ليل‍‍ة القدر، قرآن و فاطمه‌ي زهراء علیها السّلام

آنچه پیش روی شماست گزیده‌ای از کتاب ارزشمند « بر مائده‌ی آسمانی » تألیف فقیه و اندیشمند فرزانه حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته درباره لیلة القدر بوده که تقدیم علاقمندان و روزه‌داران گرامی می‌گردد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ثقلین،

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله ربّ العالمين و صلّي الله علي محمّد و آله الطاهرين و لعنة الله علي أعدائهم أجمعين

إِنَّا أَنزَلناهُ فِی لَيلَةٍ مُّبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ فِيها يُفرَقُ كُلُّ أَمرٍحَكِيمٍ؛ (1)

ما قرآن را در شب مبارک و پرخير و برکتي نازل کرديم که هر امر محکم و مجملي تفصيل مي­يابد و همه­ي مقدّرات تثبيت مي‌شود.

ليلة­ القدر به چه معناست؟

اساساً، شب قدر را چرا به اين نام ناميده­اند؟ واژه­ی قدر در لغت عرب به سه معني آمده است:

1. به معناي «ارزش»، که ما در فارسي هم گاهي واژه­ي قدر را در اين معنا به کار مي­بريم و مي­گوييم: قدر فلان مطلب را بدان يعني ارزش آن را بدان. اگر اين طور باشد معناي ليلة القدر يعني شبي که ارزش­مند است، آن­هم ارزشي بسيار والا.

2. به معني «تقدير و اندازه»، که باز هم گاهي در فارسي واژه­ي مذکور را در اين معنا به کار مي­گيريم و مي­گوييم: تقدير فلاني اين بود.

بر اين اساس معني ليلة القدر يعني شبي که در آن اندازه­ي اشياء مشخّص مي­شود و تقدير هر چيزي رقم مي­خورد.

3. به معني «ضيق و تنگي»، چنان­چه در يکي از آيات شريفه­ي قرآن كريم آمده است:

وَ مَن قُدِرَ عَلَيهِ رِزقُهُ ؛ (2)

کسي که روزيش بر او تنگ گرفته شده است.

يا آيه­ي شريفه­ي:

فَظَنَّ أَن لَّن نَّقدِرَ عَلَيهِ‏؛ (3)

(طبق يک احتمال يعني) گمان کرد و يا يقين کرد که ما بر او تنگ نمي­گيريم.

خلاصه معناي سوّم واژه­ي قدر، تنگي و ضيق است. بر اين اساس ليلة القدر يعني شبي که ملائکه و کثرت نزول آن‌ها در آن شب به حدّي است که گويا عرصه­ي زمين برآن‌ها تنگ مي­شود.

حالا در کلمه­ي ليلة القدر که در قرآن کريم هم آمده است کدام يک از اين سه معنا مراد است؟ آيا امکان دارد هر سه معنا اراده شده باشد؟ يا اين‌که حتماً بايد يکي از اين سه معنا را انتخاب کنيم؟

بحثي است که آيا لفظ مشترک (يعني لفظي که بين چند معنا مشترک است و چند معنا دارد) را مي­توان يک­باره در بيش از يک معني به کار برد و استعمال کرد، يا نه؟ آيا مي­شود همه­ي آن معاني را اراده کرد؟ از نظر اصولي، مبناي درست اين است که مي­توان از يک واژه که داراي چندين معناست معاني متعدّدي را هم­زمان اراده کرد و چنين چيزي در ادبيّات حتّي در کلمات فصحاء عرب وجود دارد. به عنوان مثال، يکي از لغات مشترک در کلمات عربي «عين» است که گفته شده هفتاد معني دارد،‌ هم­چون: خورشيد؛ چشم؛ طلا؛ ترازو؛ عيب؛ چشمه؛ و معاني ديگر. حال شاعر عرب در مدح رسول اکرم محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه واله مي‌گويد:

المرتمی فی دجی المبتلی بعمی      والمشتـکی ظمأ والمبتغی ديناً

يـأتون سدّته من کـل ناحيــة        ويستفيـــدون من نعمائه عيناً

«المرتمی فی دجی» يعني کسي که گرفتار ظلمات و تاريکي است، «المبتلی بعمی» يعني کسي که گرفتار کوري و نابينايي است؛«والمشتکی ظمأ» يعني کسي که تشنه است و آب مي­خواهد، «والمبتغی ديناً» يعني کسي که دنبال پول است و طلا مي‌خواهد، «يأتون سدّته من کلّ ناحية» يعني اين­ها (کسي که گرفتار تاريکي است، نابينا، تشنه و فقير) از هر سو به در خانه­ي پيامبراعظم صلّی الله علیه واله مي­آيند «و يستفيدون من نعمائه عيناً» و از پيامبرعزيز ما صلّی الله علیه واله بهره مي­گيرند و استفاده مي­کنند و «عين» مي­گيرند. اين­جا لفظ عين به اعتبار هرکسي که به خانه­ي پيامبر صلّی الله علیه واله آمده فرق مي‌کند. نسبت به يک نفر به معني خورشيد است؛ نسبت به ديگري به معناي چشم؛ نسبت به ديگري به معناي چشمه و نسبت به چهارمي به معناي طلا؛‌ زيرا کسي که در تاريکي است خورشيد مي‌خواهد؛ کسي که کور است چشم مي‌خواهد؛ کسي که تشنه است، آب و چشمه مي­خواهد؛ و کسي که دين و قرض دارد، پول و طلا مي‌خواهد. لذا عين در اين شعر به چند معني به کار رفته است.

لذا بعيد نيست که در واژه­ي ليلة القدر نيز هر سه معني آن اراده شود؛ زيرا قرآن كريم کتابي است وراي کتاب­ها؛ ظاهري دارد و باطني؛ و قابليّت اين را دارد که معاني زيادي را تحمّل کند. از اين رو، مي­توانيم بگوييم که هر سه جهت مورد نظر و عنايت بوده است. بنابراين، آيه­ي شريفه­­ي: «إِنَّا أَنزَلناهُ فِی لَيلَةِ الْقَدرِ»؛ را اين طور مي­توانيم معنا بکنيم:

ما قرآن را در شبي نازل کرديم که ارزشمند است؛ شبي که تقدير امور مي­شود؛ و شبي که آن قدر ملائکه نازل مي­شوند که گويا عرصه برآن‌ها تنگ مي­شود. در سوره­ي قدر ما مي­توانيم بگویيم که همه­ي اين معاني اراده شده است.

إِنَّا أَنزَلنَاهُ فِی لَيلَةِ الْقَدرِ؛

يعني در شبي که ارزشمند است، شبي که تقدير امور مي­شود و شبي که از کثرت ملائکه گويا عرصه تنگ مي­شود.

هم­چنان بعد که می‌فرمايد:

تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمرٍسَلامٌ هِی حَتَّی‏ مَطلَعِ الْفَجرِ؛

(بيان مي­کند که امشب که شب قدر است)، ملائکه و روح به اذن پروردگارشان با هرچيز پايين مي­آيند و امشب سلام است تا طلوع فجر.

براي «سلام» حدّاقل دو تفسير ذکر شده است:

اوّل، سلام به معني سلامت، برکت و خيرات؛ يعني فرشتگان هنگام نزول خير و برکت با خود مي­آورند و شب قدر شبي با سلامت، خيرات و برکات است.

دوم، سلام به معناي تحيّت و ابراز و اظهار ادب که هنگام روبه رو شدن با ديگران به زبان آورده مي­شود؛ يعني ملائکه با روح هنگامي که نازل مي­شوند و خدمت ولي­الله مي­رسند و مي­خواهند مقدّرات را بر او عرضه کنند تا مطلع الفجر سلام مي­دهند و اظهار ادب مي­نمايند.

باز اين­جا استعمال لفظ مشترک در اکثر از معني است و آيه­ي شريفه مي­تواند هر دو معنا را داشته باشد. (4)

---------------------------------------------------
پی‌نوشت

1. الدخان، آيه3-4.

2. الطلاق، آيه7.

3. الانبياء، آيه87.

4. کتاب «بر مائده‌ی آسمانی»، صص 282-286.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین