به گزارش بولتن نیوز به نقل از فارس، علل فیزیکی محیطی و اجتماعی استرس را اصطلاحاً عوامل استرس زا گویند؛ برخی استرس را پاسخ غیراختصاصی بدن به هر موقعیتی میدانند که نیاز به سازگاری داشته باشد؛ خواه موقعیت خوشایند باشد (ارتقای شغلی) و خواه ناخوشایند (اخراج ازکار)؛ البته یافتههای جدید نشان میدهد که بین استرس ناشی از موقعیت مطلوب و نامطلوب تفاوتهای فیزیولوژیک وجود دارد.
استرس با سلامتی و عملکرد ارتباط دارد؛ مقادیر کم آن موجب بهبود سلامتی و عملکرد میشود و مقادیر زیاد آن سلامتی را به خطر انداخته و عملکرد را دچار اختلال میکند.
چه عواملی استرس ایجاد میکنند؟
عوامل ایجاد کننده استرس را میتوان به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم کرد؛ مهمترین عوامل استرس زای بیرونی عبارتند از مشکلات زندگی (مشکلات اقتصادی، ناامنی شغلی، کار طاقتفرسا) و دگرگونیهای زندگی (مرگ همسر، فرزند یا والدین، ازدواج، طلاق و مهاجرت)؛ اگر استرس از حد معینی فراتر رود به پریشانی تبدیل میشود و سلامتی و عملکرد فرد دچار اختلال میشوند.
باورهای نادرست
باورهای غیرمنطقی و ناسازگارانه از مهمترین عوامل استرس زا محسوب میشود؛ بهعنوان مثال از دست دادن شغل یک رویداد فعالکننده است. یعنی فردی که شغلش را از دست داده از حالت آرامش و بیاعتنایی خارج شده و برای مقابله با این تغییر فعال میشود. باورهایی که در ذهن فرد وجود دارد نقش مؤثری در افزایش یا کاهش استرس و همچنین اقدامات فرد برای مقابله با عامل استرس زا ایفا میکند. باور به اینکه «هرگز چنین شغلی را دوباره به دست نخواهم آورد» با پیامد احساس ناکامی شدید و احتمالاً افسردگی ناشی از آن همراه خواهد شد اما اگر باور فرد این باشد که «با تلاش بیشتر احتمالاً شغل بهتری بهدست میآورم» با پیامدهای روانشناختی مساعدتری مواجه خواهد شد.
برخی از رایجترین باورهای غیرمنطقی عبارتاند از:
۱- اجبار به جلب تأیید همه مردم ( باید بهگونهای رفتار کنم که مورد تأیید همه باشد.)
۲- اجبار به کسب مهارت و شایستگی در سطح بالا ( باید حداقل در یک زمینه مهارت فوقالعاده داشته باشم.)
۳- توقع اینکه رویدادها مطابق میل فرد باشند (نمیتوانم مخالفت و ممانعت را تحمل کنم.)
۴-توقع اینکه دیگران همیشه منصفانه رفتار کنند.
۵- باور به اینکه کنترلی بر عوامل ایجاد کننده فشار وجود ندارد (نمیتوانم فشارهای زندگی را کاهش دهم.)
۶- باور به اینکه اجتناب از مسئولیت بهتر از قبول آن است.
باور به اینکه رفتارهای فعلی تحت تأثیر رویدادهای ناخوشایند گذشته است در واقع یکی از مهمترین راه های تعدیل استرس تغییر و اصلاح باورهای غیرمنطقی و ناسازگارانه است.
شیوههای تعدیل استرس
مقابله با استرس و تغییر سبک زندگی نقش مهمی دارند.
آگاهی از استرس
این مرحله شامل مشخص کردن و شناسایی دقیق عوامل استرس زا است؛ در این مرحله تمام افکار مرتبط با عوامل استرس زا شامل نگرانیها، ناآگاهیها باید به صورت یک فهرست تهیه و تنظیم شوند. سپس علت استرس زا بودن هر یک از موارد مورد بررسی قرار گیرد و اگر ادراک عوامل استرس زا منفینگرانه و یا دفاعی باشد و مانع حل مشکل توسط شخص شود، باید مجدداً مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد.
ارزیابی مجدد شرایط
ارزیابی مجدد شرایط یعنی ایجاد دیدگاه و باور جدید در ذهن، که مناسبتر و سازگارانهتر باشد. در این مرحله باورهای دیگری که بیطرفانه یا ترجیحاً مثبتاندیشانه هستند برای حل مسئله به خدمت گرفته میشوند.
باید بهخاطر داشت که ارزیابی مجدد یک فرایند، به معنی سرکوب هیجانات یا دلیلتراشی نیست بلکه تشخیص صحیح این نکته است که بر چه عواملی در زندگی کنترل داریم و چه عواملی خارج از کنترل ما هستند.
پذیرش و جایگزینی
در این مرحله باورها و عقاید جدید در الگوهای تازه تفکر جایگزین باورهای قدیمی و کهنه میشوند مشکلترین مرحله تغییر نگرش پذیرش و به کار بستن دیدگاه های جدید درباره مشکلات است. اکثر افراد در وضعیت های قدیمی و شناخته شده احساس راحتی میکنند و به حفظ عادت قدیمی در تفکر و رفتار گرایش دارند اما مانند سایر مهارت ها بازسازی شناختی با تمرین و تکرار بهبود مییابد.
حمایت اجتماعی
تحقیقات نشان میدهند که برخورداری از حمایت های اجتماعی آثار استرس را در موقعیتهای مختلف تعدیل میکند. با عنوان مثال درصد مرگ و میر در مردانی که بهطور مرتب در گردهماییهای اجتماعی حضور مییابند خیلی پایینتر از گروه مشابهی است که در گردهمایی ها اجتماعی حضور ندارند، دانشجویانی که دوستان زیادی دارند نسبت به آنهایی که دوستان کمی دارند در موقع امتحان های دانشگاهی از سیستم ایمنی فعالتری برخوردارند.
با توجه به تأثیر حمایت اجتماعی بر سیستم ایمنی بهنظر میرسد برخورداری از حمایتها میتواند استرسهای تحصیلی را کاهش دهد.
فنون مدیریت زمان
یادگیری فنون مدیریت زمان میتواند موجب حداکثر استفاده از وقت شده و عملکرد افراد را افزایش دهد. این فنون در مورد اشخاصی که مسوولیت های متعددی دارند، کاربرد بیشتری دارد. مرحله اول شامل اولویتسنجی است. در این مرحله باید فهرستی از تمام مسوولیت های روزانه، هفتگی و ماهانه (بهطور جداگانه) تهیه شود. آنگاه اموری را که از اهمیت و فوریت بیشتری برخوردارند مشخص نموده و برای آنها اولویت اجرایی در نظر گرفته شود.
مرحله بعدی زمانبندی است. در این مرحله برای هر یک از مسئولیت ها زمان مشخص و معینی در نظر گرفته میشود. در صورت لزوم امور کم اهمیت حذف میشوند و وقت بیشتری برای اولویتها اختصاص مییابد. پس از این مرحله، برنامه زمانبندی شده وارد فاز اجرایی میشود. برای اجرای بهتر برنامه تعیین اهداف کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت از اهمیت ویژهای برخوردارند. همچنین میتوان برای عملکرد مناسب و منطبق با برنامه زمانی پاداشهایی در نظر گرفت.