جوان- «بركناري» واژه غريبي در
سطح مديريت سازمان صدا و سيما است. كمتر پيش ميآيد مديران اين سازمان
كاملاً از كار بركنار شده و از گردونه قدرت حذف شوند. دايره بسته مديران
تلويزيوني و محدود بودن اين چهرهها به تعداد انگشتان دست، يكي از مهمترين
ايرادها و انتقادهايي است كه در سالهاي اخير به اين سازمان وارد بوده
است.
در اين سازمان مدير شبكه جامجم پس از
بركناري به شبكه بازار ميرود و جاي مدير شبكه يك و دو با هم عوض ميشود.
در مقطعي ديگر از تغييرات مديريتي، مديري از يكي از مراكز استاني صدا و
سيما به تهران ميآيد و مديريت شبكهاي تلويزيوني را به عهده ميگيرد و
مدير بركنار شده مسئوليتي بالاتر ميگيرد. شايد بتوان از «اصغر پورمحمدي»
مدير اسبق شبكه سه سيما به عنوان يكي از معدود چهرههايي نام برد كه سال
گذشته و پس از يك دوره طولاني مديريت در صدا و سيما، با نامهرباني از قطار
مديريتي سيما پياده شد و نسبت به اين مسئله نيز اعتراض خود را علني كرد. به
جز پورمحمدي تاكنون اعتراضي از سوي هيچ يك از مديران صدا و سيما نسبت به
وضعيت اين سازمان شنيده نشده و حداقل سهم مديران بركنار شده پُست
«مشاوره»اي بوده كه معمولاً به يك دفتر در يكي از ساختمانهاي صدا و سيما و
حقوقي ماهانه ختم شده است. در برخي موارد نيز مديران كنار گذاشته شده با
دريافت امكان تهيهكنندگي سريالهاي تلويزيوني، بار ديگر در شبكه قدرت اين
سازمان «احيا» شدهاند.
«حسن اسلامي مهر» مدير سابق مركز سيما
فيلم در ميان مديران سازمان صدا و سيما، اين موقعيت را داشت كه با وجود
برخي خطاهاي غير قابل اغماض، به جاي بركناري يا حذف ـ از جنس اصغر پورمحمدي
ـ فرصت استعفا داشته باشد و پس از گذشت مدت زماني طولاني از بروز خطاهاي
عجيب در حوزه مديريتياش، پذيرش استعفاي او از سوي مسئولان صدا و سيما و
گماردن وي به مسئوليتي ديگر، اين پيام را براي منتقدان اين رسانه داشت كه
قرار نيست اين سازمان مطابق سليقه و نگاه منتقدانش اداره شود و اگر هم قرار
به كنارهگيري يك مدير باشد، در درجه اول ميل و سليقه وي براي كنار رفتن
مهم است نه انتقادهاي رسانهاي!
چنين امتيازي هم به اين دليل به اسلامي
مهر داده ميشود كه وي از دوستان و متحدان فكري و سياسي «علي دارابي» معاون
سيماست و به همين دليل به مديريت مجموعهاي گمارده ميشود كه از
زيرمجموعههاي مهم و مورد علاقه معاون سيما محسوب ميشود. در مطلبي كه
ميخوانيد روند برخي تغيير و تحولات در اين مركز، فعاليتهاي صورت گرفته،
وعدههاي عمل نشده و... در آن مطرح و بررسي شده است.
تِل فيلم؛ پاتوق سينماگران روشنفكر پيش از انقلاب
كاشي چهار تكه آبي رنگي كه در پَس درخشش
نوري در ابتداي برخي توليدات تلويزيوني بر صفحه ظاهر ميشود، مهمترين
مشخصه مركز سيما فيلم است. مركزي كه سالهاست در ساختمان خانهاي ويلايي در
خيابان فرشته تهران و در زميني اجارهاي مستقر است. ميگويند سالها قبل
اين خانه از صاحبش اجاره شده و با وجود تقاضاهاي مكرر وي براي پَس گرفتن
اين خانه ويلايي كه حالا در محاصره برجهاي مرتفع قرار گرفته، به خواسته وي
اهميتي داده نشده و حتي در اين محدوده و در داخل ملك اجارهاي ساخت و
سازهاي مختلفي نيز صورت گرفته است كه مهمترين آن رستوراني است كه حالا جزو
يادگارهاي حاج حسن اسلامي مهر در وسط حياط اين خانه باقي مانده و به
كارمندان و مراجعان اين امكان را ميدهد كه در اين رستوران، انواع و اقسام
غذاهاي سنتي و خانگي را با قيمتي كمتر از قيمتهاي رايج بخورند.
مراجعهكنندگان به اين رستوران ميگويند «چلوكباب» بهترين و لذيذترين غذاي
آن است.
سابقه تشكيل سيما فيلم به سالهاي پيش
از انقلاب بازميگردد. نام پيشين اين مركز «تِل فيلم» بود و پيش از تشكيل
تِل فيلم، فعاليتهاي اين مركز در قالب مكاني به نام «استوديو گلستان» صورت
ميگرفت كه در خيابان يخچال قرار دارد و به «ابراهيم گلستان» تعلق داشت.
اين استوديو هنوز هم مورد استفاده برنامه سازان سيما قرار ميگيرد و برنامه
«پارك ملت» براي مدتي طولاني در آن ضبط و پخش شده است.
در سالهاي پيش از انقلاب و به دليل
حاكميت سرمايه و ابتذال بر سينماي ايران، تلويزيون وجههاي روشنفكري و هنري
داشت و با جمع كردن هنرمندان خاص و حمايت از آنها تلاش ميكرد تا نوع
ديگري از فيلمسازي را در كشور رواج دهد. در آن سالها تل فيلم مركزي براي
توليد فيلمهاي خاص و روشنفكري بود. حجم عمدهاي از آثار اينچنيني سينماي
پيش از انقلاب با سرمايهگذاري تلويزيون در اين مركز ـ يعني سرمايهگذاري
مستقيم تلويزيون ـ ساخته شد. فيلمهاي در غربت و طبيعت بيجان (سهراب شهيد
ثالث)، شازده احتجاب و سايههاي بلند باد (بهمن فرمان آرا)، آرامش در حضور
ديگران(ناصر تقوايي)، دايره مينا (داريوش مهرجويي)، مغولها (پرويز
كيمياوي) و بيتا (هژير داريوش) برخي از مهمترين توليدات اين مركز بود كه
در سينماي سالهاي پيش از انقلاب به عنوان آثاري هنري با زمينههاي
روشنفكري مورد توجه قرار گرفت.
در سالهاي پس از انقلاب ساختار اين
مركز حفظ شد و چهرههاي مختلفي جذب آن شدند. از كمال تبريزي و ايرج تقي پور
گرفته تا سعيد حاج ميري. قرار بود همان سياست و روش پيش از انقلاب ـ يعني
توليد آثار خاص ـ در اين مركز دنبال شود.
در تلويزيون بخش عمدهاي از توليد
برنامه در شبكههاي تلويزيوني رخ ميدهد و مسئلهاي به نام «دغدغه آنتن»
بحثي جدي است كه برنامهريزي شبكهها را تحتالشعاع قرار ميدهد اما در طول
سالهاي گذشته از مركز سيما فيلم «دغدغه آنتن» گرفته شده تا اين مركز بدون
داشتن اضطرابي براي توليد برنامههاي تلويزيوني كه بايد هرچه سريعتر به
پخش برسد، به ساخت آثار باكيفيت بپردازد.
در طول سالهاي گذشته افرادي مانند
«محمد مهدي حيدريان» تهيه كننده فعلي فيلم سينمايي محمد (ص) و «محمد نبي
خسروي» مديريت اين مركز را به عهده داشتهاند.
تجربه سيما فيلم در زمينه توليد برخي
آثار سينمايي و تلويزيوني قابل تأمل است. مثلاً فيلم «تولد يك پروانه» كه
اثري عرفاني و معناگرا به شمار ميآمد در ميانه دهه ۷۰ در اين مركز توليد
شد. همچنين فيلم «ليلي با من است» نيز از توليدات اين مركز بود كه در نيمه
اول دهه هفتاد در سيما فيلم توليد شد. بخش عمدهاي از توفيقات اين مركز هم
در توليد سريالهاي تاريخي افتاد. تنهاترين سردار، ولايت عشق، روشن تر از
خاموشي، مختارنامه، روزگار قريب، بوي ريحون و... از توليدات اين مركز بود.
سيما فيلم از اولين گروههاي سازمان صدا
و سيما بود كه به سراغ توليد تله فيلم آمد و در دوره مديريت محمد نبي
خسروي، آثاري همچون از شنبه تا پنجشنبه، طبل بزرگ زير پاي چپ، پشت پرده
مه، قلب، اسب و... در آن توليد گرديد كه با استقبال نيز مواجه شد. فيلم
«ميهمان مامان» ساخته داريوش مهرجويي نيز از توليدات اين مركز بود.
اسلامي مهر وارد ميشود
سال ۱۳۸۴ در كشور اتفاق سياسي مهمي رخ
داد و با پايان دوره رياست جمهوري خاتمي و شكست اصلاح طلبان در انتخابات
رياست جمهوري، محمود احمدي نژاد به عنوان نماينده طيف موسوم به اصولگرايان
در پُست رياست جمهوري فعاليت خود را آغاز كرد. گفته ميشود حسن اسلامي مهر
از دوستان و نزديكان احمدينژاد بود و در مبارزات انتخاباتي در كنار وي
حضور داشت. حتي پس از حضور وي در مركز سيما در پاييز سال ۸۴، نقل قولي
بارها شنيده شد كه حكايت از آن داشت كه بسياري از مسئولان كشور با نظر و
مشورت اسلامي مهر انتخاب شدند و زماني كه نوبت به تعيين مسئوليتي براي وي
رسيد، به دليل آنكه رئيسجمهور طبق روال بايد از برخي دستگاههاي كشور
درخصوص كانديداي آن مسئوليت «استعلام» ميكرد، اين مسئله براي اسلامي مهر
خوشايند واقع نشد و وي با دوست ديرينهاش خداحافظي كرد و در اين مقطع
تلويزيون او را جذب كرد.
هنوز هم بعد از گذشت هشت سال از حضور
اسلامي مهر در مديريت يك مركز مهم سريالسازي كه قاعدتا بسيار مورد توجه
رسانههاست، اطلاعات كاملي از وي وجود ندارد. در خبرهاي منتشر شده درباره
اسلامي مهر اشاره شده كه وي در مقطعي مديرعامل بنياد سينمايي فارابي بوده و
عضو هيئت موسس و شوراي سردبيري خبرگزاري فارس نيز بوده است. اطلاعات ديگر
حكايت از آن دارد كه وي فرزند خانوادهاي بازاري در شهر ري است. همچنان در
اين منطقه سكونت دارد و مسئوليت اداره يك مجتمع آموزشي را نيز در اين شهر
به عهده دارد. «خبرنگار گريزي» ويژگي مهم اسلامي مهر است. در دوره هشت ساله
حضور او در سيما فيلم، او حاضر به حضور در نشستي خبري با خبرنگاران نشد و
مصاحبههاي وي نيز به چند مصاحبه محدود تلفني محدود شد. حتي عكسهاي موجود
از وي در اينترنت نيز بسيار اندك است و ارگان رسمي صدا و سيما نيز موفق به
يافتن عكسي به جز آنچه در جست و جوي اينترنتي ديده ميشود، براي اين مدير
تلويزيوني نشد.
سيما فيلم گسترده ميشود
مهمترين اتفاق دوره مديريتي حسن اسلامي
مهر در مركز سيما فيلم، تبديل اين مجموعه به مركزي عريض و طويل بود. پيش
از وي، اين مركز براي سالهايي طولاني با يك ساختار كوچك مديريتي و در
مجموعهاي محدود متشكل از چند اتاق اداره شده بود. تا پيش از سال ۱۳۸۴
«مجيد رضا بالا» كه بعدها در دوره مديريت محمدرضا جعفري جلوه به بنياد
سينمايي فارابي آمد، مهمترين مُهره مديريتي مركز سيما فيلم به شمار
ميآمد. پروژههاي تاريخي همچون مختارنامه، يوسف پيامبر، روزگار قريب،
آشيانه سيمرغ، روزهاي به ياد ماندني و... در دوره مديريت پيش از اسلامي مهر
به راه افتاد و زماني كه وي در سال ۸۴ مديريت سيما فيلم را به عهده گرفت،
عملا اين پروژهها از آب و گِل درآمده بودند و مديريت جديد صرفاً وظيفه به
نتيجه رساندن آنها را به عهده گرفت؛ هرچند در طول سالهاي اخير بارها و
بارها نام اين پروژهها و موفقيتهاي آنها از سوي مسئولان فعلي سيما فيلم
به گونهاي «خرج» شد كه انگار آنها خود اين آثار را توليد كرده بودند!
در زمينه توليد «سريالهاي تاريخي» كه
مهمترين محصول سيما فيلم ميتوانست باشد، در دوره مديريت اسلامي مهر هيچ
اثري توليد نشد. وي در مصاحبههاي گوناگون خود بارها به ساخت پروژههاي الف
ويژهاي همچون «پورياي ولي» به تهيهكنندگي و كارگرداني مسعود جعفري
جوزاني، «خواجه نصيرالدين طوسي» به كارگرداني محمدحسين لطيفي و تهيهكنندگي
حسن بشكوفه، «شهيد باكري» به كارگرداني احمد مرادپور و «سلمان فارسي» به
كارگرداني داوود ميرباقري و تهيهكنندگي بهروز خوشرزم، «اقبال لاهوري» به
كارگرداني خسرو سينايي و تهيهكنندگي ايرج تقيپور و «استاد علي اكبر
صنعتي» به كارگرداني مازيار ميري اشاره كرد اما هيچ يك از اين پروژهها رنگ
دوربين را به خود نديد و اين مركز حتي از پَس به سرانجام رساندن شهرك
سينمايي مختارنامه هم برنيامد. اين مركز در زمينه سريالسازي توليد آثاري
همچون:«داوران»، «هوش سياه ۱»، «هوش سياه ۲»، «يلدا»، «همه خانواده من»
و... را به انجام رساند كه سريال داوران با وجود ويژگيهاي خوب و قابل توجه
آن به دليل پخش نامناسب ديده نشد. سريال يلدا يكي از ضعيفترين سريالهاي
مناسبتي صدا و سيما بود كه با وجود آنكه نام پُر طمطراق برادران ميرباقري
را يدك ميكشيد، نتوانست به توفيق دست پيدا كند و سريال «همه خانواده من»
نيز كه نوروز ۹۲ از شبكه سه پخش شد، اثري ضعيف و غيرقابل قبول بود كه حتي
با انتقادهاي سازندگانش نيز مواجه شد. فيلم تلويزيوني «حبيب» از معدود
توليدات خوب اين مركز بود كه بارها در بوق و كرنا شد. «اتوبوس شب» و
«روزهاي زندگي» نيز دو اثر سينمايي اين مركز بودند كه به موفقيتهاي زيادي
دست پيدا كردند اما وقتي در روند توليد اين آثار دقيق ميشويم، متوجه
ميشويم توليد آنها بيحاشيه نبوده و مشكلات فراواني براي سازندگان وجود
داشته است. در مورد فيلم «روزهاي زندگي» پرويز شيخ طادي در مصاحبهاي
ميگويد: «شرايط خوبي از سوي سيمافيلم براي ما از حيث بودجه مهيا نشد. در
شهرك سينمايي دفاع مقدس هم امكانات خوبي نداشتيم.... سرمايهگذار فيلم در
ابتدا سيمافيلم بود. اولش گفتند ما كمك ميكنيم. بعد گفتند نميتوانيم!
قرار شد مشاركت بگيريم. ما هم رفتيم سراغ فارابي. فارابي مشاركت را قبول
كرد و حتي پذيرفت كه اصلاً كل پول فيلم را بدهد. اما اينجا سيمافيلم گفت
نه! ما فيلم را ميخواهيم. گفتيم خب پولش را بده! خلاصه نه پول ميداد و نه
كنار ميكشيد!»
«كودك و فرشته» فيلم ديگر ساخته شده در
اين مركز در دوره حسن اسلامي مهر بود كه به توفيقهايي دست پيدا كرد. فيلم
با سرمايه مشترك سيما فيلم و بنياد سينمايي فارابي توليد شد و به دليل آنكه
كارگردان آن ـ مسعود نقاش زاده ـ در زمان ساخت فيلم يكي از مديران سيما
فيلم بود، سرمايهگذاري سيما فيلم براي ساخت فيلم يكي از مديرانش با
اعتراضهاي فراواني در ميان دستاندركاران اين مركز و ديگر اهالي سيما
مواجه شد.
نكته جالب توجه ديگر اين است كه در زمان
حضور اسلامي مهر در سيما فيلم و در سال ۱۳۸۵، يك سايت خبري براي اين مركز
راهاندازي شد كه به مرور علاوه بر پوشش اخبار و توليدات سيما فيلم، به
حوزههاي خبري ديگر نيز پرداخت و حتي در مقطعي شنيده ميشد قرار است به
صورت يك خبرگزاري به فعاليت بپردازد اما اين سايت نيز به مرور به رسانهاي
ضعيف تبديل شد كه با لحني شعاري به پوشش اخبار سيما فيلم ميپرداخت و
كارايي چنداني نداشت.
برپايي جلسات و نشستهاي مختلف در
موضوعهايي همچون اقتباس نيز از ديگر برنامههاي اين مركز در دوره هشت ساله
مديريتياش بود. «همانديشي سينما و تلويزيون در حوزه فيلمهاي كودك و
نوجوان» آخرين اين برنامهها بود كه با حضور حدود ۴۰ فيلمساز چهار دهه اخير
اين حوزه از سوي مركز سيمافيلم برگزار شد اما مشخص نيست برگزاري آن چه
دستاوردي داشته است. همه اين نشستها پشت درهاي بسته و بدون حضور نمايندگان
رسانههاي گروهي برگزار ميشد و اخبار آن از سوي روابط عمومي براي
رسانهها ارسال ميشد.
اين مركز حتي در مقطعي به سراغ كار
انتشارات نيز رفت و كتابي درباره روند توليد سريال «آشيانه سيمرغ» منتشر
كرد اما اين فعاليت تداوم نيافت. از ديگر وجوه پُررنگ فعاليت سيما فيلم در
دوره جديد راهاندازي شوراهاي مشورتي مختلفي بود كه افراد زيادي عضو آن
بودند اما هيچ گاه خروجي قابل قبولي از آنها مشاهده نشد.
راهاندازي سايتي موسوم به «سايت ايده»
براي جذب ايدههاي مخاطبان در راستاي توليد فيلم و سريال هم اقدام ديگري
بود كه در اين مركز انجام شد اما خروجي قابل ملاحظهاي از آن مشاهده نشد.
ايجاد گروه مستند و ساخت آثاري همچون:«معرفي بيماري اماس» و «مستندي
درباره شهر ري» زادگاه اسلامي مهر از ديگر فعاليتهاي اين مركز در دوره
اخير بود.
در دوره مديريت حسن اسلامي مهر مديران
مختلفي حضور در مركز سيما فيلم را تجربه كردند. ناهيد پاپيان، مرتضي حيدري (
مجري برنامههاي سياسي)، حسين مولايي (مجري شبكه تهران)، سهيل جهان بيگلري
(مديرعامل فعلي سازمان توسعه سينمايي سوره)، رضا اصلاح، مسعود گرجي و...
چهرههايي بودند كه هر يك براي مقطعي كوتاه در اين مجموعه به فعاليت
پرداختند اما دوره مديريت هيچ يك از آنها دوام نداشت.
از «يك خانواده محترم» تا «همه خانواده من»
در طول هشت سال گذشته تهيهكنندهها و
كارگردانهاي ناآشناي مختلفي در سيما فيلم به توليد اثر پرداختند كه حاصل
آن توليد حجم زيادي از تله فيلمهاي ضعيف و بيكيفيت بود كه حتي برخي از
آنها امكان پخش از تلويزيون را پيدا نكردند. يكي از دلايل اين موضوع اين
است كه اين مركز به جاي بهرهگيري از ويژگيهاي ذاتياش، به دنبال تبديل
شدن به يك مجموعه عريض و طويل از نوع شبكههاي تلويزيوني بود و همين امر
امكان فعاليت پويا و پُرتحرك را از آن گرفت؛ به گونهاي كه معاون سيما در
آخرين ديدار خود از اين مركز و در جمع مديران سيما فيلم تأكيد كرد:«در باز
تعريف سيما فيلم بايد به ساختاري سبك، چابك و كارآمد و روان برسيم». دارابي
در ادامه نيز گفت:«سيما فيلم بايد بهترين توليدات صدا و سيما را داشته
باشد و همانند مجموعههاي «امام علي (ع)»، «حضرت يوسف (ع)»، «ولايت
عشق» و «مختار» كارهاي جهاني خود را ارائه كند». اين تأكيد در شرايطي مطرح
شد كه عملاً سيمافيلم نتوانست به اين جايگاه دست پيدا كند و حتي با وجود
برخورداري از داراييهاي مختلفي مانند: استوديو گلستان، شهرك سينمايي
غزالي، شركتي براي فروش آثار ايراني به كمپانيهاي خارجي و جذب مشاركت براي
توليد مشترك، سايت اطلاعرساني و... همچنان توليد آثار خوب و با كيفيت در
آن به يك «روند عادي» تبديل نشد. در اين دوره حتي داريوش مهرجويي نيز كه
يكي از بهترين آثار سينمايي خود ـ ميهمان مامان ـ را در دوره قبلي سيما
فيلم ساخته بود، «آسمان محبوب» را به عنوان يكي از ضعيفترين آثار
سينمايياش در دوره مديريت هشت ساله آخرين مدير سيما فيلم ارائه كرد. حتي
فيلم «بچه عوضي» فريدون جيراني هم نتوانست امتيازهاي لازم براي يك اثر
متوسط را در اين مركز كسب كند. بر همين اساس به نظر ميرسد برخلاف حدس و
گمان رسانهها كه تصور ميكنند علت بركناري اسلامي مهر توليد فيلم يك
خانواده محترم در اين مركز بوده، بايد علت اصلي بركناري اين مدير را در جاي
ديگري
جست وجو كرد و آن هم توليد آثار بيكيفيت و بهره نگرفتن از داشتههاي اين مركز بوده است.
سيما فيلم و نياز به جوانگرايي
دي ماه سال ۱۳۹۱ و در پي افزايش
انتقادها به توليد فيلم «يك خانوادهمحترم» در سيما فيلم، سايت خبري
سينماپرس در يادداشتي با عنوان «آيا سيما فيلم هم مانند شبكه سه و پنج نياز
به جوانگرايي دارد؟» ضمن اشاره به مشكلات اين مركز نوشت: «وقتي به مجموعه
اين اتفاقها، حواشي مربوط به فيلم «يك خانواده محترم» را هم اضافه كنيد،
درمييابيد درخصوص تمامي اين ماجراها «فقدان تدبير و درايت رسانهاي» در
ميان مسئولان سيما فيلم قابل مشاهده است. فقدان اين موارد سبب ميشود
مسئولان به جاي برگزاري يك بازديد از شهرك سينمايي مختارنامه و نشان دادن
ماهيت واقعي اين شهرك به خبرنگاران ـ كه به اعتقاد نگارنده امكان و ارزش
مادي حفظ كردن ندارد ـ يا درخصوص اين موضوع سكوت كنند يا با خبرسازيهاي
نادرست به حواشي دامن بزنند». در بخش ديگري از اين يادداشت آمده بود:«اوج
اين بيتدبيري درخصوص فيلم «يك خانواده محترم» قابل مشاهده است كه مسئولان
اين مركز به جاي عذرخواهي رسمي و پايان غائله، با برگزاري نشستي سرشار از
تناقض، به بحران پيش آمده دامن ميزنند و ديگ جوشان اين غائله را مرتب
«هَم» ميزنند! وقتي چنين اتفاقهايي در كنار وقايعي همچون: تغيير مكرر
مديران اين مركز در سالهاي اخير، تعطيلي پروژههاي تلويزيوني و ديگر مسائل
قرار ميگيرد، يك نكته را به ذهن متبادر ميكند و آن هم اين است كه آيا
بهتر نيست در چنين شرايطي كه معاون سيما با هدف «جوانگرايي» برخي مديران
شبكهها همچون: جام جم، شبكه تهران و شبكه سه را تغيير ميدهد، فكري هم به
حال مركز سيمافيلم كند و با تشكر از خدمات هفت ساله «حسن اسلامي مهر» در
اين مركز، مديري جوان، پويا، مسلط به امور و با انگيزه را جايگزين وي كند
تا بيش از اين تصوير اين مركز و رسانه در ذهن مخاطبانش مخدوش نشود»؟ به نظر
ميرسد مسئولان سيما اينبار تقاضا و تذكر رسانهها را با اندكي تغيير جدي
گرفتهاند!
جالب است بدانيد سريال نوروزي داريوش
فرهنگ ابتدا «جشن تولد» نام داشت اما براي آنكه تأثيرات رسانهاي ناشي از
فيلم «يك خانواده محترم» كمرنگ شود، نام آن به «همه خانواده من» تغيير كرد
اما اين اثر نيز نتوانست فضاي منفي شكل گرفته درباره اين مركز را به نفع
سيما فيلم تغيير دهد.
در زمان انتشار خبر تغيير مديريت سيما
فيلم، اين جمله دارابي در ذهن دست اندركاران صدا و سيما مرور شد كه وي
هنگام تغيير اصغر پورمحمدي و انتصاب مدير جديد شبكه سه سيما گفته بود تغيير
مدير شبكه سه آخرين تغيير مديريتي در سازمان صدا و سيما است اما ظاهراً
تغييرات مديريتي همچنان ادامه دارد؛ با اين تفاوت كه هم عزتالله ضرغامي و
هم علي دارابي، به واسطه دوستي با اسلامي مهر اين شرايط را براي وي ايجاد
كردند تا با روشي آبرومند قدرت را واگذار كند. همه دست اندركاران صدا و
سيما ميدانند كه اولويت در اين سازمان با مشاغلي است كه به نحوي با توليد
برنامه مرتبط باشد و به همين دليل همه دست اندركاران تلاش ميكنند تا در
چنين مسئوليتهايي قرار بگيرند. در چنين سازماني كه مديريت كلان آن هم از
«جدي گرفته نشدن پژوهش» گلايه دارد، انتقال از يك بخش توليدي به يك بخش
پژوهشي چيزي جز تنزل درجه و مقام نميتواند باشد. البته بايد اميدوار بود
كه هم مدير جديد سيما فيلم و هم مدير سابق آن، با درس گرفتن از تجربههاي
گذشته در مسئوليت جديد، فضاي بهتري براي كار و بهرهگيري از سرمايه
رسانهاي فراهم كنند و از اشتباههاي گذشته درس بگيرند و در شرايط امروز كه
لحظهها در كار رسانهاي اهميت پيدا كرده، آثاري توليد كنند كه در فضاي
پُرهياهوي امروز حرفي براي گفتن داشته باشند.
مديران و مديريتهاي مختلف سيما فيلم
نام گروه،نام مدير
۱- گروه اجتماعي، غلامرضا الماسي
۲- گروه انقلاب ـ دفاع مقدس و معارف، حجتالاسلام حسين رحيمزاده
۳- گروه مناسبتها، دكتر حاتمي
۴ - گروه علمي و فرهنگي، سيدجمال نحوي
۵- گروه كودك و نوجوان، دكتر جواد حاتمي
۶- گروه ادبيات نمايشي، مسعود نقاش زاده
۷- گروه مستند، مدير ندارد
۸- شوراي اقتباس كودك سيمافيلم، حسن بيانلو
۹- شوراي قرآن و معارف سيمافيلم، رضا بهشتي
۱۰- مجتبي شاكري، مشاور رئيس مركزسيمافيلم
جست وجو كنید.
علت آن کمک به ستاد انتخاباتی قالیباف است که از دوستان و همکاران سابق اسلامی مهر است. ضمن آنکه نیروی قرضی است که در صورت رای آوردن قالیباف به کار می اید.