به گزارش بولتن نیوز به نقل از رادیو دیروز، با از دست
دادن پیامبر، خیلی ها قرآن ناطق را کنار زده، مبنای تمامی تصمیم گیری ها
را قرآن قرار دادند تا مفسر حقیقی و زنده ای مانع دست یافتن به اهداف دنیوی
و شیطانی آنان نباشد. با درگذشت امام راحل (ره) نیز، عده ای گفتند "امام "
فقط یک نفر بود، بگذاریم مقدس بماند و با این شعار "امام" خامنه ای به
"آقا" تبدیل شدند تا همه جا از روابط و خاطرات مشترکشان با امام بگویند و
هر جا ولی فقیه نظرش را اعلام نمود، بگویند امام اینگونه که ما عمل می کنیم
می فرمودند! اینگونه است که مظلومیت علی (علیه السلام) در مظلومیت سید علی
تکرار می شود. اما به هر حال امروزه هم خیلی ها در توجیه اعمال خود، نظر
آقا را سپری آهنین نموده بر سر سربازان ولایت می کوبند و اگر آقا در آن
مورد خاص اعلام مخالفت صریح هم بنمایند، باز هم در مقابل آن ایستاده و یا
در بهترین حالات، سکوت مرگبار اختیار می کنند. نمونه آن، طرح سوال برای بار
دوم از رئیس جمهور کنونی بود که فرد جمع کننده امضا ادعا می کرد نظر آقا
همین کاریست که ما می کنیم! اگرچه رهبر معظم انقلاب، رسماً اشتباه بودن این
امر را اعلام نمودند اما وی بی شرمانه از خطای خود دفاع نمود.
بیانات حضرتشان در جمع اقشار مردم، مورخ ۲۵ اردیبهشت ماه سال جاری، حاوی چند جمله واضح بود:
"
براى همين است كه شما اگر امروز به راديوهاى بيگانه و خبرگزارىهاى صهيونيستى
مراجعه كنيد - كه امروز همهى خبرهاى دنيا را در واقع يك شبكهى بزرگ
صهيونيستى جهت ميدهد، به قول خودشان كاناليزه ميكند؛ خبرهاى باب ميل خودشان
را منتشر ميكنند - مىبينيد سعيشان اين است كه وضع كشور را بحرانى نشان دهند.
خب، مشكلات در كشور هست؛ در كدام كشور نيست؟ گرانى هست، مشكل بيكارى هست؛
كجاى دنيا امروز نيست؟ امروز خود آن كشورهاى اروپائى كه صحنهگردانِ
تبليغات عليه جمهورى اسلامىاند، تا خرخره در مشكلات فرو رفتهاند. هر چند
روز يك بار، در يكى از اين كشورها يا در چند كشور، مردم مىآيند در عرصه،
از روى ناچارى و ناگزيرى داد ميكشند و مورد تهاجم نيروهاى امنيتىشان قرار
ميگيرند. البته اينها را تا بتوانند، پنهان ميكنند.
ما هم مشكلاتى داريم. ما مشكلات را بايد مقايسه كنيم با نقاط مثبتى كه الان در ما هست"
اما رادیو فردا طی
خبری با عنوان "خاتمی:
این انتخابات فرصت تاریخی برای خروج از بحران است" سخنان کاملاً متضاد خاتمی در همان روز، یعنی ۲۵ اردیبهشت را منتشر نمود:
"
محمد
خاتمی تصریح کرد: «من به همه مردم میگویم، این لحظه تاریخی را درک کنند و
به تمام کسانی که به من لطف داشتند و میخواستند بیایم و البته به جناب
آقای هاشمی هم نظر دارند میگویم در این موقعیت رأی خود را به جناب آقای
هاشمی بدهند. من این خواهش را از همه میکنم. کسی نباید قهر کند و همه باید بیایند و همه در کنار آقای هاشمی قرار گیرند تا ان شاء الله از این بحران بیرون بیاییم.
دلها به هم نزدیکتر شود، اقتصاد بهبود پیدا کند و فضای امنیتی از بین
برود. تهدیدهای بیرون کاهش پیدا بکند و یا دست کم، اثر کمتری بگذارد با
هماهنگی رهبری (!) و تشکیلات مختلف ان شاء الله حضور جناب آقای هاشمی منشاء
خیر خواهد بود."
سوال اینجاست که اگر رهبر این کشور علناً می
فرمایند با "بحران" مواجه نیستیم و بیش از نیمی از نمایندگان مجلس (که
نماینده نیمی از جمعیت ایران هستند) در نامه اخیر خود به هاشمی اعلام
نمودند ما در "بحران" نیستیم و شما نباید اینگونه سخن به میان آورید، دم از
بحران زدن توسط خاتمی چه معنایی جز فتنه و جز مخالفت با نظر ولی فقیه
دارد؟
کمی جلوتر، رادیو فردا با تیتر "
بحران دامن همه را خواهد گرفت" و نقل حرف های بی اساس مسافر ایتالیا، به القاء وجود بحران و بحرانهای بزرگتر و قریب الوقوع پرداخته است:
"
محمد خاتمی روز چهارشنبه با بحرانی توصیف کردن کشور گفت: «بخواهیم یا نخواهیم، بگوییم یا نگوییم، کشور و جامعه با بحران
روبرو است و اگر این وضع تداوم و گسترش بیابد دامن همه را خواهد گرفت و
تمام جامعه را گرفتار خواهد کرد، همچنان که مقدماتش دامن مردم را گرفته
است. وظیفه شرعی، انقلابی، ملی، انسانی و روشنفکری ما این است که تلاش کنیم
تا از این بحران خارج شویم.»
و بعد سنگ تمامی که خاتمی و بالطبع رادیو فردا برای آقای هاشمی می گذارد:
"
وی
هاشمی را مناسبترین گزینه برای تشکیل دولت آینده ایران دانست و گفت: «با
توجه به همه این مسائل جناب آقای هاشمی رفسنجانی مناسبترین شخصیتی است که
میتواند حضورشان مؤثر باشد و با برنامههای جدید و دیدگاههای جدید نقش
بسیار مهمی را میتوانند داشته باشند. ایشان با نقشی که در انقلاب و نظام
داشتهاند، عنایت ویژهای که امام به ایشان داشتند، تجربه فرماندهی جنگ، دو
دوره ریاست جمهوری و بعد حضور در متن جریانات و همراه و خیرخواه رهبری و
نظام، اینها همه نکات مثبت است. مهمتر این که همه آن برنامهها و
جهتگیریها باید با هماهنگی رهبری باشد که جناب آقای هاشمی در این مورد
تواناتر از همهاند."
تیتر بعدیِ رادیو فردا از سخنان خاتمی که توهینی آشکار به همه ایرانیان است این گونه می باشد: "
نباید ایران را به یک کمیته امداد بزرگ تبدیل کرد". در این مورد، خاتمی از اوضاع اقتصادی مملکت شدیداً انتقاد کرده است.
باید
از خاتمی پرسید، چرا وارد صحنه انتخابات نشد؟ آیا او چهره اصلاح طلب شاخص
تری می باشد یا هاشمی؟ قطعاً پاسخ "خاتمی" خواهد بود. و آیا حضور هاشمی که
اگرچه گرایشهای اصلاح طلبانه اش مشهود است اما خود را به اصولگراها هم
پیوند می زند، اعلام مرگ اصلاحات نیست؟ آقای خاتمی با علم به عدم اقبال
مردم به جناح سیاسی اش، از رد صلاحیتش نیز بیم داشت و در انتخابات شرکت
نکرد. وجود دو کاندیدای فتنه گرِ هم حزبی اش هم که اکنون در حصر خانگی به
سر می برند، برای جامعه مضر تشخیص داده شده، و الان مهم ترین بحران داخلی و
بین المللی کشور، همین افراد هستند. حال باید از ایشان پرسید چگونه از
صحبت در مورد بحران شرم نمی کنند؟
بحار الانوار ج 13 ص 965
امام صادق علیه السلام : خداوندا بصیرت را هنگام درهم ریختن امور بر اثر فتنه نصیبم بفرما
اصول کافی ج 2 ص 592