گروه اجتماعی ـ تامین اجتماعی تعاریف بسیاری دارد. اما مقوله نامه شماره 102 سازمان بین المللی کار(ILO)آن را به این صورت تعریف کرده است: «تامین اجتماعی به منزله حمایتی است که جامعه در قبال پریشانی های اجتماعی و اقتصادی پدید آمده به واسطه قطع یا کاهش شدید درآمد افراد بر اثر بیکاری، بیماری، بارداری، از کارافتادگی، سالمندی، فوت و همچنین افزایش هزینه های درمان و نگهداری خانواده(عائله مندی)به اعضای خود ارائه می دهد.» در چارچوب این تعریف، نظام تامین اجتماعی به عنوان مهمترین اهرم برقراری عدالت اجتماعی تلقی می شود. در شعار اصلی انجمن بین المللی تامین اجتماعی (ISSA)که ایران نیز عضویت آن را دارد،بر این مبنا تصریح شده است:«تحقق عدالت اجتماعی بدون تامین اجتماعی میسر نخواهد بود.»
همچنین اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز تامین اجتماعی را از جمله حقوق اساسی انسان ها شناخته است:«هر کس به عنوان یک عضو جامعه حق برخورداری از حمایت های تامین اجتماعی را دارد و مجاز است که از طریق مساعی ملی و همکاری بین المللی، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه رشد و نمو آزادانه شخصیت اوست در حد امکانات و منابع هر کشور به دست آورد.» اما فارغ از همه این تعاریف و اعلامیه های جهانی، باید ببینیم که تامین اجتماعی در کشور ما از چه فرم و جایگاهی برخوردار است و آیا میان شعارهایی که از سوی مقام ها و مدیران این سازمان به مردم، افکار عمومی، رسانه های گروهی، بیمه شدگان و مستمری بگیران ارائه داده می شود با واقعیت های موجود تناسب و همخوانی وجود دارد یا خیر؟
به گزارش بولتن نیوز، بر اساس آمارهای موجود منتشره از سوی مرکز آمار ایران، جمعیت ایران در سال 1385 یعنی حدود زمانی پایان یافتن برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، بالغ بر 75 میلیون نفر برآورد می شود. بدین ترتیب نظام تامین اجتماعی در ایران که در حال حاضر جوابگوی نیازهای جمعیتی افزون بر حدود 62 میلیون نفر نیست، تا سال 1400 خورشیدی جمعیتی بیش از 101 میلیون نفر را در بر خواهد داشت. به عبارت دیگر در حالیکه در سال 1385 میانگین سن جمعیت درکشور با توجه به نرخ رشد سالانه2/2 درصد 86/22 بود، در سال 1400 خورشیدی و با توجه به کاهش نرخ رشد سالانه جمعیت به میزان 63/1 ، با میانگین سن جمعیتی معادل 05/26 درصد مواجه خواهیم شد. به زبان خیلی ساده باید گفت در سال 1400،جمعیت ایران که تحت پوشش تامین اجتماعی قرار خواهد گرفت از نمودار رو به پیری برخوردار می شود. از زاویه دیگری نیز می توان بحران پیش آمده در سازمان تامین اجتماعی در سال 1400 را مورد بررسی کارشناسی قرار داد.تا هشت سال دیگر متوسط سن امید به زندگی در میان مردان به عدد 7/72 و در زنان به عدد 8/77 خواهد رسید.این شاخص(سن امید به زندگی)در سال 1400 و در نقاط روستائی در مردان و زنان به ترتیب 1/65 و 4/67 سال می شود.تجزیه و تحلیل این داده های آماری بیانگر این واقعیت است که سازمان تامین اجتماعی در ایران باید به روش ها و راهکارهایی نظر داشته باشد که در سه بازه زمانی کوتاه،میان و بلند مدت بتواند پاسخگوی نیازهای بیمه شدگان و مستمری بگیران خود باشد.اما آیا اکنون شاهد این برنامه ریزی علمی،بیمه ای و کارشناسی حتی کوتاه مدت در سازمان تامین اجتماعی هستیم؟!توجه داشته باشیم که نسبت برابری تعداد بیمه شدگان در برابر مستمری بگیران تامین اجتماعی در سال 1356،حدود 26 به 1 بود.یعنی در مقابل 26 نفر که حق بیمه به سازمان تامین اجتماعی پرداخت می کردند، تنها یک نفر مستمری بگیر از منابع سازمان استفاده می کرد، در حالیکه به لطف سیاست های ضد بیمه ای و ضد کارشناسانه مدیر نماها در این سازمان بیمه ای، این عدد در پایان سال 1391 به عدد 6 در مقابل 1 رسیده است،یعنی در حال حاضر در سازمان تامین اجتماعی در مقابل هر 6 نفر بیمه پرداز،یک نفر مستمری بگیر وجود دارد!
این یعنی بروز یک فاجعه و بحران در سازمان تامین اجتماعی. آن وقت زمانیکه خبرنگاران و گزارشگران دلسوز بعضی رسانه های گروهی خبر از بحران شدید و فزآینده در سازمان تامین اجتماعی می دهند مورد شماتت، انتقاد و هجمه مقام های غیر متخصص در میان مدیران تامین اجتماعی قرار گرفته و متهم به ایجاد تزلزل و اختلال در مدیریت هوشمندانه و خردمندانه(!)و روند رو به رشد سازمان تامین اجتماعی می شوند و اندک مدیران اداره های کل تامین اجتماعی وابسته و دلبسته به این مدیر نماهای به اصطلاح هوشمند هم که نهایت سقف مدیریتی شان،اداره یک شعبه تیپ4 در یک شهرستان دورافتاده در ایران زمین است،به لطف و مدد تعریف و تمجید از این مدیریت های هوشمند به عنوان مدیر کلی تامین اجتماعی در تهران بزرگ و... نائل شده و آنها نیز با درآمدهای حاصل از حق بیمه مردم مظلوم و بینوا،نشست های بی ارزش و فرمالیته خود را در جزایر قشم و کیش برگزار می کنند تا بهتر و بیشتر با دردها و مشکلات بیمه ای بیمه شدگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی آشنا شوند!
با این وضعیت سازمان تامین اجتماعی در سال 1400 با جامعه جمعیتی مسنی روبرو خواهد بود که میل به سن بازنشستگی دارد،یعنی حتی روند برابری تعداد کسانیکه می خواهند به جرگه مستمری بگیران تامین اجتماعی بپیوندند از نسبت 6 بیمه شده در مقابل 1 مستمری بگیر هم کاسته خواهد شد.به همه اینها بحران تعطیلی کارگاه های فعال و نیمه راکد را که متاثر از سیاست های کمبود اشتغال در جامعه جویای کار در ایران است باید اضافه کرد و در نظر گرفت.آیا همه این شاخص ها و پارامترها در سیاست های بیمه ای(!)مقام ها و مدیران ارشد در سازمان تامین اجتماعی وجود داشته و دارد؟!آیا برآیند و شرایط سرمایه گذاری های منطقی،کارشناسی و بیمه ای موجود در سازمان تامین اجتماعی در جهت تولید آورده ها،منابع و دارایی های جدید برای پاسخگویی به نیازهای کوتاه،میان و بلند مدت بیمه شدگان و مستمری بگیران و مخاطبان فراگیر این سازمان بیمه ای در همه گستره ایران زمین بوده و است؟آیا مدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی تاکنون به این شاخص ها اندیشیده اند؟تاکنون کدام سرمایه گذاری کوتاه،میان و بلند مدت در سازمان تامین اجتماعی انجام شده است؟آیا اندک مدافعان مرتضوی که از خرید گروه هتل های هما توسط سازمان تامین اجتماعی به عنوان سند و برگ زرین و افتخارات درخشان سعید مرتضوی یاد کرده و یا از دریافت 35 هزار میلیارد تومان از مطالبات سازمان تامین اجتماعی از دولت به خود می بالند و شب تا صبح از این خوشی و شیرینی سرمست و بی خواب شده،می توانند به این پرسش ساده بیمه شدگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی پاسخ دهند که برآیند این بازپس گیری مطالبات تامین اجتماعی از دولت دهم چه بوده و نمود عملی آن در بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی بیمه شدگان و مستمری بگیران چیست و یا چگونه هزینه شده است؟به گفته تحلیلگران مسائل بیمه ای،آنچه به عنوان پرداخت 35 هزار میلیارد تومان از مطالبات تامین اجتماعی توسط دولت دهم از آن یاد شده و می شود،پول نقد نبوده بلکه سهام شرکت ها و موسسه هایی است که بیشتر آنها یا ورشکسته شده و یا در حال ورشکستگی هستند!همچنین گروه هتل های هما که تا پیش از این به خاطر بالا بودن هزینه های نگهداری به معضلی اساسی برای مسوولان وزارت راه و شهرسازی تبدیل شده بود،به طور حتم نمی تواندچندان سند پر افتخاری برای مدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی و سرمایه گذاری امن و مطمئنی برای بیمه شدگان و مستمری بگیران تلقی شود که خبر آن مدام و مرتب توسط مواجب بگیران مقام های تامین اجتماعی در کانون کارگران و بازنشستگان و اندک مدیران کل تامین اجتماعی منصوب مرتضوی تکرار و تکرار شده و می شود.به یقین یکی از دلائل پدیدار شدن مشکلات اخیر در سازمان تامین اجتماعی به حاشیه رانده شدن نیروهای متخصص،کارآمد،کارشناس در مبحث علوم بیمه ای و آکچواری است.همچنین می توان به انزوای بخش آموزش و تربیت کادر متخصص و پویا در این سازمان بیمه ای اشاره کرد.در تمام مجموعه سازمان تامین اجتماعی چند متخصص آکچواری اشتغال دارد؟نیروهای فنی و با دانش مانند معاونت فنی و درآمد اسبق سازمان تامین اجتماعی(فرخ ملکوندفر)که همه بخشنامه ها و دستورالعمل ها،ضرورت ها،تنگناها،چالش ها و راهکارهای برون رفت از مشکلات فوق را به خوبی می دانستند یا بازنشسته اجباری شده و یا به حاشیه کشانده شدند.اینک در سازمان تامین اجتماعی،کارها به شکل کدخدامنشی و سلام و صلواتی پیش می رود.بیشتر امور بیمه ای مردم با آزمون و خطا روبرو شده و می شود.سیاست های مدیران سازمان تامین اجتماعی،آنی و لحظه ای است.گاهی چند بخشنامه به شعبه های تامین اجتماعی در سراسر کشور صادر می شود.تازه این در حالی است که این بخشنامه ها نیز کپی ناقص و نامفهوم بخشنامه های صادر شده توسط مدیران با دانش طی سال های قبل بوده است.بخشنامه های صادر شده فعلی نیز گنگ و نارسا بوده و بر ابهام بیشتر مردم،بیمه شدگان،مستمری بگیران و کارکنان شاغل در واحدهای ستادی به طور کلان و کارکنان شاغل در واحدهای صف و اجرایی(شعبه ها)به طور ویژه می افزاید.مدیر نمایی در سازمان تامین اجتماعی دستور فروش اقساطی سربازی را صادر می کند و چند وقت بعد مدیر نمای دیگری می گوید از این به بعد فروش سربازی در شعبه ها به بیمه شدگان نقدی می شود!و متاسفانه این روزها سازمان تامین اجتماعی پر شده است از اینگونه بخشنامه ها،آئین نامه ها و دستورالعمل هایی که نه رنگ و بوی تخصصی و بیمه ای دارد و نه از حال و هوای واقعیت های اقتصادی جامعه مخاطب بیمه ای نشات گرفته شده است!اینک با قاطعیت می توان نتیجه گرفت که سازمان تامین اجتماعی در حال ورشکستگی است و مسوول این ورشکستگی نیز ورشکستگانی هستند که در حال حاضر کرسی های تخصصی در این سازمان بیمه ای را اشغال کرده اند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
کرده ام.نکته جالب توجه در گزارش های منتشره تامین اجتماعی در بولتن نیوز،رعایت انصاف و بی طرفی و انعکاس گزارش هایی است که علاوه بر روشنگری،بار علمی و کارشناسی هم دارند.اندک دوستان تامین اجتماعی که اینگونه مطالب را بر نمی تابند بهتر است به جای جبهه گیری کردن؛
واقعیت های بیمه شدگان و مستمری بگیران را پذیرا باشند.اتفاقا از دست اندرکاران بولتن نیوز خواهش می کنم جامعه بیمه شدگان و مستمری بگیران ایرانی را بیشتر حمایت کرده و در باره مشکلات معیشتی آنها تا آخر ادامه دهند.خداوند همراهتان باد.
می کنم.
اگر راست می گويند کسورات بازنشستگی من به نرخ روز محاسبه ومدت خدمت دور ان خدمت در جمهوری اسلامی از آن کسر و بقيه را به من باز گردانند حقوق نخواستم.