به گزارش بولتن نیوز، تا اینجا به بررسی دو گفتهی مستقیم ایشان در خصوص ملاکهای انتخاب رئیسجمهور یازدهم پرداختیم. گفتهی اول ایشان در دی ماه سال پیش بود که فرمودند امر ریاستجمهوری به علت حجم بیش از اندازهی کار و مسئولیت فوق سنگین آن، باید به کسی سپرده شود که توان این همه بار را داشته باشد. و گفتهی دوم رهبر انقلاب نیز به این موضوع برمیگشت که نیاز آتی کشور، رئیسجمهوری با نقاط مثبت فعلی، بدون ضعفهای آن است. در مطلب پیش، به پنج ویژگی مثبت رئیسجمهور پرداختیم و حالا، نوبت بررسی نقاط ضعف است.
ویژگیهای منفی دولتهای نهم و دهم:
1- شاید هیچ چیز به اندازهی انحرافات
فکری-اعتقادی بخشی از دولت و ولایتپذیری پایینتر از انتظار شخص رئیسجمهور، به
دولت دهم ضربه نزد و باعث دوری یاران اصیل آن نگشت. از دولتی که مهمترین ویژگی
مثبت آن احیای گفتمان انقلاب اسلامی بود و همین خصلت باعث شد که میلیونها رأی
مردم انقلابی ایران را از آن خود کند، توقع میرفت در حوزهی مسائل اعتقادی، ذرهای
انحراف نداشته باشد و از رئیسجمهور مکتبی این دولت انتظار بود که پابهپای رهبر
انقلاب پیش رود.
اما با شکلگیری جریان انحرافی در بدنهی دولت و وقوع چند
اتفاق خاص توسط شخص رئیسجمهور، دلسردی عمیقی در پایگاه سیاسی و اجتماعی دولت
ایجاد شد تا جایی که با وجود حمایتهای همیشگی رهبری از همهی دولتها، شاهد فروکش
کردن حمایتهای خاص ایشان از دولت دهم بودیم. در نتیجه، یکی از مهمترین ملاکهایی
که باید در تعیین صلاحیت نامزدهای ریاستجمهوری مدنظر قرار بگیرد بررسی باورهای
اعتقادی و میزان پایبندی آنها به ولایت فقیه است.
2- از همان روزهای اول تشکیل دولت نهم،
دلسوزان نظام به نداشتن عقبهی علمی-عملی دولت هشدار دادند. البته طبیعی بود دولتی
که خود را بزرگترین دشمن باندهای فاسد قدرت و ثروت معرفی میکند، نه تنها به راحتی
با جریانهای سیاسی موجود کشور کنار نیاید، بلکه دست به منزوی کردن آنها نیز بزند.
اما همهی اینها باعث نمیشود که نیاز دولت به تیمهای تخصصی یاری دهنده که خارج
از بدنهی دولت هستند کنار برود. به همین دلیل، در دولت نهم با وجود همهی نقدهای
وارده، تا حدودی از نخبگان کشور بویژه نخبگانی که در حاشیه مانده بودند استفاده شد.
اما متأسفانه این روند رو به کاهش رفت و در دولت دهم، تا
جای ممکن حلقهی یاران دولت تنگتر و تنگتر شد. به عبارت دیگر، دولتهای نهم و
دهم در استفاده از همهی ظرفیتهای کشور ناتوان بودند و همین، خود دلیل مهمیست برای
بسیاری از مشکلات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور. ناگفته نماند که مبارزهی دولت با
باندهای فاسد قدرت و ثروت (به عنوان اصلیترین دلیل بهره نگرفتن از همهی ظرفیتهای
کشور) نیز از حد حرف فراتر نرفت. تا جایی که در اواخر سال گذشته باعث واکنش جدی
رهبر انقلاب شد.
حال باید دید کدامیک از نامزدهای فعلی ریاستجمهوری و
جریانهای سیاسی حامی آنها، دارای عقبهی علمی-عملی بوده و میتوانند بیشتر از
بقیه از پتانسیل کشور استفاده کنند، بدون اینکه در دام باندهای فاسد زر و زور و
تزویر بیفتند. مطمئناً آن دسته از نامزدهایی که خودشان یا جریان سیاسی حامیشان از
همین روزها شروع به تخریب سایر رقبا کرده و نوعی جنگ سیاسی در کشور راه انداختهاند،
توانایی زیادی در تحقق این امر ندارند و تنگ نظریهای فعلی را ادامه خواهند داد.
3- ابتلا به پراگماتیسم دردیست که خیلی از
دولتهای موجود در دنیا به آن دچارند. پراگماتیسم یا عمل بدون اندیشهی کافی در
دولتهای نهم و دهم نیز وجود داشت. خیلیها این مشکل را به اشتغال بیش از حد دولت
به کار و سازندگی مربوط میکردند. اما باید بدانیم که ریشهی این مشکل، نه در کار
زیاد که در فقدان برنامهی قبلی و برنامهریزی آیندهنگرانه است.
در نتیجه، از الان باید نگران دولت آینده بود تا خدای
نکرده، آن نیز مبتلا به عملگرایی نشود و از سر همین مشکل، منابع و انرژی کشور را
بیش از اندازهی لازم خرج کارهای پیشرو نکند. به نظر شما، کدامیک از جریانهای سیاسی
موجود در کشور که در انتخابات آینده نامزدی را معرفی کردهاند، دارای برنامه و
افکار آیندهنگرانه هستند؟ آیا میتوان بدون هیچ جریان حامی وارد عرصه شد و به
تنهایی، برای همهی حوزههای کشور برنامهریزی کرد؟
4- بیتوجهی دولت به قانون، تفسیر به رأی از
قانون و دور زدن قانون، در این چند سال آخر صدای خیلیها را درآورد. یک روز قانون
وضع کردند که فلان آقا رئیس بهمان سازمان است. وقتی دیدند مشکل قانونی دارد، بجای
اینکه خودشان را با قانون تطبیق دهند، قانون را با خودشان تطبیق دادند. وقتی دیدند
باز هم مشکلی در کار است، قانون را دور زدند. نه یکبار، نه ده بار، به کرات از دولت
دهم دیده شد که وظیفهی اصلی خود که همانا اجرای قوانین است را به کناری نهاد و به
پندارهای خود از قانون عمل کردند. حال باید دید از نامزدهای موجود، کدامیک سابقهی
بهتری در پایبندی به قانون دارند و اهل بازی با آن نیستند.
البته لازم است در اینجا به این نکته توجه کنیم که رویکرد
قانونگریزانهی دولت بیشتر دلایلی سیاسی دارد تا چیز دیگر. از آنجا که حلقهی اول
دولت در تصور اشتباه «همه علیه دولت» قرار داشتند و روزبهروز بر این تصور اشتباهشان
افزوده میشد، کارشان به جایی رسید که حتی ساختارهای قانونی کشور و عموم کارگزارن
آنرا در خیل دشمنان خود تصور کردند و به این ترتیب، رفتارهای آنها از جمله قانونگذاریهایشان
را حمل بر دشمنی مینمودند. در حالی که در عالم واقع، این مسائل چندان جدی نبود.
حال این نکته ما را به این مسئله سوق میدهد که نامزدهای ریاستجمهوری و جریانهای
سیاسی ما، از نظر اعتقادی، ولایتپذیری و روانشناسی سیاسی در چه سطحی قرار دارند.
5- لجاجت، غیرمنطقی و غیرمترقبه بودن برخی
رفتارهای دولت و دولتمردان، از دیگر ویژگیهای منفیست که باید رئیسجمهور و دولت
بعدی از آن بپرهیزد. شاید لازم نباشد این
نکته را خیلی باز کنیم، چون از یک طرف در مصادیق دچار اختلاف میشویم و از طرف
دیگر، یادآوری برخی خاطرات بد که همگی ما به آنها واقفیم، دردی را دوا نمیکند.
اما نمیتوان منکر این موضوع شد که به نظر خیلی از یاران سابق دولت، دوستان،
هوادارن و البته کارشناسان ایشان، این روحیه در برخی از دولتمردان و بخشی از
بدنهی دولت وجود داشته و باعث لطماتی به کشور شده است. طبیعیست که باید در
نامزدهای فعلی، حد منطقی شجاعت بررسی شود تا خدای نکرده به بهانهی آن، کسی مبتلا
به لجاجت و رفتارهای خارج از قاعده نشود.
امیدواریم که دولت بعدی، از همهی ضعفها به دور بوده و با
قدرت تمام در جهت خدمتگزاری به اسلام و مسلمین گام بردارد. انشالله.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com