برای نخستین بار بیش از ۴۰ سال پیش دو زمینشناس در دره نیزار کرمان ردپاهایی کشف کردند که پس از مشورت با یک دیرینهشناس فرانسوی حدس زدند متعلق به یک دایناسور گیاهخوار است. ۱۰ سال پیش هم یک گروه دیگر از دیرینهشناسان با هدف کشف و بررسی نمونههای بیشتر به کرمان سفر کردند و سری هم به ردپاهایی زدند که ۳۰ سال پیشتر از آنها توسط آن دو زمینشناس کشف شده بود. این گروه متوجه شدند ردپاهای کرمان متعلق به یک دایناسور شکارچی بودهاست، نه یک دایناسور گیاهخوار.
عرفان خسروی - من جوانترین عضو این گروه بودم و از آن زمان به دنبال کشف سنگوارههای بیشتر به جاهای زیادی سفر کردم. مجید میرزایی، سرپرست ایرانی گروه ما هم نهتنها در ایران؛ بلکه در بسیاری نقاط دیگر دنیا به دنبال بقایای جانوران و گیاهان ماقبل تاریخ گشت و پس از سالها به تازگی به ایران بازگشته است. دوستان دیگری هم بودند که اکتشافات مهمی در زمینه دیرینهشناسی در ایران انجام دادند. با پیوند دادن همه آنچه تاکنون در ایران کشف کردهایم، میتوانیم جمعبندی خوبی از دیرینهشناسی دایناسورها در ایران به دست بیاوریم. بنابراین اکنون تصمیم داریم سومین سفر اکتشاف دایناسورها را در ایران آغاز کنیم؛ آنهم به همراه شما. البته این سفر اکتشافی، نه تنها شامل سفر در جادههای بیابانی و کوهستانی و مناطق دشوار صخرهای میشود؛ بلکه برای نخستین بار تصمیم داریم سوار ماشین زمان بشویم و به جستوجوی دایناسورهای ایران در زمان زندگیشان برویم. اگر دوست دارید به دوره ژوراسیک برگردید، محکم بنشینید، ماشین زمان شما همین مجله دانستنیهاست که در دست دارید، کافی است درست دقت کنید تا خودتان متوجه شوید؛ آرام آرام به دنیای دایناسورها نزدیک میشویم؛ به یک پارک ژوراسیک واقعی! راستی حواستان باشد هر تغییر کوچکی در گذشته میتواند تاثير زيادي در آینده داشته باشد. پس به دایناسورها چیزی برای خوردن تعارف نکنید. حتی سبزهها را هم گره نزنید!
باید منتظر دیدن چه دایناسورهایی در ایران باشیم؟
دایناسورهایی که در پایین این ۲ صفحه میبینید مجموعهای از دایناسورهای جزیرهنشین مختلفی هستند که در سالهای اخیر توسط دانشمندان کشف شدهاند. خیلی از آنها در رسوباتی کشفشدهاند که همعصر و همعرض رسوبات ایران هستند، منتها چون سرنوشت آنها این بوده که به قسمتهایی از قاره اروپا تبدیل شوند، طی بیش از یک قرن افراد زیادی به دنبال سنگوارههای دایناسورها در آن رسوبات گشتهاند و در نتیجه الان آنها بهتر از ما دایناسورهای سرزمین خود را میشناسند. به هرحال استخوانهایی که از دایناسورهای ایرانی کشف شدهاند و همچنين ردپاهای آنها حاکی از وجود چنین موجوداتی در رسوبات ایرانی هستند. یکی از این موجودات که قدبلند و منقار لکلکمانندی دارد، درحقیقت دایناسور نیست؛ بلکه یک تروسور است. تروسورها پسرعموهای نزدیک دایناسورها بودند که مدتها پیش از پرندهها قادر به پرواز شدهبودند و البته نباید آنها را با دایناسورهای پردار و پیشینیان پرندگان اشتباه گرفت. نسل تروسورها به هیچ کدام از گروههای زنده امروزی باز نمیگردد.اگر دقت کنید، تمام این دایناسورها بسیار کوچکتر از اندازههای معمول دایناسورهای نقاط دیگر جهان هستند. مثل دایناسورهای سوروپود (گیاهخوارهای چهارپای گردندراز) که در این تصوير چندتا از آنها را میبینید، اغلب موجوداتی با بیش از ۲۰ متر طول بودهاند. اما سوروپودهای جزیرهنشین در این تصویر به جز یک مورد واقعا کوچک هستند و شانههای اغلبشان هم قدوقواره یک انسان معمولی بوده است، بنابراین وقتی با ماشین زمان به عصر آنها سفر کنید، ممکن است بتوانید سوار یکی از این سوروپودهای کوتوله بشوید! بقیه دایناسورهای جزیرهنشین هم نسبت به خویشاوندان قارهنشین خود کوچک هستند.
از همه مهمتر معدود دایناسورهای شکارچی جزیرهنشین (که همگی از پسرعموهای ائوساینوپتریکس صفحه قبل هستند) تقریبا اندازهای میان یک بوقلمون تا یک سگ شکاری دارند.
باید حتی مراقب همین موجودات هم بود. بالور (Balaur) یک درنده کوچک ولی بیرحم بوده که کارش شکار همین سوروپودهای کوتوله است؛ پس میتواند من و شما را هم شکار کند. تنها موجوداتی که در این تصویر نسبت به پسرعموهای قارهنشین خود بزرگتر هستند، تروسورها و پرندگان هستند. هم تروسورها و هم پرندگان برای فرار از دست شکارچیها فقط یک راه دارند و آن هم پرواز است. اما همین امروز هم پرندگانی که در جزایر دور از دسترس شکارچیها چندهزارسالی جاخوش میکنند، اول بیخیال پرواز میشوند و بعد هم چون نگران وزن خود نیستند، اندازهشان حسابی بزرگ میشود. همین اتفاق برای پروازگرهای زمان دایناسورها هم افتاده است. گارگانتوآویس (Gargantuavis) یکی از پرندههای جزیرهنشین عصر دایناسورهاست که پسرعموهای پروازگرش در قارههای بزرگ و وسیع اندازه گنجشک و کلاغ بودند؛ اما در جزیرهای که شکارچیهای زیادی ندارد، قدرت پروازش را از دست داده و به اندازهای رسیده که پسرعموهای دورترش یعنی دایناسورهای شکارچی بیپرواز به آن اندازه رسیدهاند. تروسور غولآسای ما هم دقیقا طبق همین فرایند قدرت پرواز خود را از دست داده و به یک غول عظیم تبدیل شده. پسرعموهای این تروسور غولآسا در بقیه مناطق جهان هم وجود داشتند و از این غول گردندراز لکلک مانند کوچکتر بودند.
آنها از حیوانات کوچک و شاید ماهیها و البته لاشه دایناسورها تغذیه میکردند؛ اما حدس بزنید این موجود از چه چیزی تغذیه میکرده است!؟ حدستان درست است! او دایناسورهای کوچک را درسته میبلعیده است! خوشبختانه هرکدام از این موجودات تنها متعلق به یک جزیره بودهاند و در بسیاری از جزایر هیچ دایناسور شکارچی حضور نداشتهاست. البته شک نداریم که در ایران خودمان قطعا شکارچیهایی وجود داشتهاند. چون ردپاهای آنها را پیدا کردهایم.
بايد انتظار ديدن چه دايناسورهايي را در ايران نداشته باشيم؟
مسلما وقتی که قرار است همه دایناسورهای ما متوسط تا کوچک باشند، امید زیادی به دیدن بزرگترین جانوران خشکیزی تاریخ در چنین سرزمینی که پر از جزیرههای کوچک بوده نداریم. در واقع بزرگترین سوروپودهای جهان؛ یعنی همان دایناسورهای غولآسای چهارپا و گیاهخوار در دوره ژوراسیک در آسیا و آمریکای شمالی و آفریقا میزیستند و با پایان دوره ژوراسیک و تغییرات آب و هوایی و پوشش گیاهی سوروپودهای غولآسای این سه قاره تقریبا منقرض شدند؛ اما نسل جدیدی از انواع سوروپودهای غولآسا در آمریکای جنوبی ظاهر شدند. این سوروپودها که نام عمومی آنها «تایتانوسور» است، جانورانی واقعا غولآسا بودند. به نظر نمیرسد بتوانید به راحتی تصور کنید اگر جلوی یک تایتانوسور عظیم قرار بگیرید، چقدر از شما بزرگتر خواهد بود. بنابراین با کمک این اینفوگراف سعی میکنیم اندکی درباره این موجود به شما اطلاعات بدهیم.
یکی از جالبترین نکاتی که درباره اثر جزیرهها روی کوچکشدن اندازه بدن حیوانات غولآسا میتوان گفت، مربوط به همین دایناسور غولآسا و پسرعموهایش است. در تصویر صفحه پیش چند سوروپود واقعا کوچولو دیده میشوند که طول بعضی از آنها فقط شش متر است. این سوروپودهای کوچولو جزء نزدیکترین پسرعموهای این دایناسور غولآسای بالای صفحه هستند. منتها زندگی در جزیره فقدان غذای کافی، نبودن درختان بلند و البته فقدان شکارچیهای بزرگ باعث شده این موجودات اندازههای کوچکی پیدا کنند.
یکی دیگر از دایناسورهایی که انتظار پیداشدن او را در ایران نداریم، گوشتخواران و شکارچی های بزرگ هستند. به ویژه انتظار پیدا شدن تیرانوسورِس (Tyrannosaurus) و پسرعموهای غول آسایش در ایران خیلی بعید است. زیرا خانواده تیرانوسورها میلیون ها سال بعد از زیر آب رفتن اغلب جزیره های ایران، آن هم در آمریکای شمالی و چین پیدا شدند. خود تیرانوسورِس فقط در آمریکای شمالی می زیسته و حتی در اروپا و آسیای میانه یا آفریقا و آمریکای جنوبی هم وجود نداشته و البته هیچ دیرینه شناسی انتظار ندارد در این جاها پیدا شود، درست همان طور که کسی انتظار ندارد در آفریقا کانگارو پیدا شود، یا در استرالیا شیر ببیند.
با توجه به اثر جزیره ای و آثار به دست آمده از دایناسورهای ایران، انتظار پیداشدن هیچ گوشتخوار بزرگتر از ۵-۶ متری دیگری را هم نداریم.