به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، محمد شريعتمداري از جمله اصلاح طلباني است كه پيش از پايان سال برترديدهاي
خود غلبه كرد و پا به عرصه انتخابات گذاشت.او با بررسي مشكلات كشور در حوزه
هاي سياسي،اقتصادي و اجتماعي در پي تشكيل دولتي است كه براي اين مشكلات
داراي راه حلي مدون است.
اعلام كرده ايد مشتركات برنامه نامزدهاي
انتخابات رياست جمهوري در دوره هاي گذشته را استخراج كرده و از آنها بهره
برداري خواهيد كرد. لطفا درباره ضرورت و مدل اجرايي آن بيشتر توضيح
بفرماييد.
از آنجا كه برنامه هر كانديدا قاعدتا نتيجه كار مطالعاتي و
آسيب شناسي از چالش هاي جاري در نظام اجرايي كشور و همچنين شناسايي
خلاءهاي اساسي و ارائه راهكارهاي متناسب با آن است، منطق مديريت حكم مي كند
كه مشتركات برنامه چند نامزد انتخاباتي برآيندي از اجتماع صاحبنظران بر يك
موضوع باشد، بنابراين صرف نظر از خاستگاه سياسي اشخاص و نگاه جريان ها به
مديريت اجرايي كشور، استفاده از اين اجماع و تلاش براي عملياتي كردن برنامه
هاي ساختاري و جامع مي تواند يكي از راهكارهاي عبور از شرايط جاري و
استفاده از ظرفيت برنامه ريزي ساير بازيگران اين عرصه باشد.موضوعاتي مانند
خردگرايي، مديريت با بهره گيري از خردجمعي، احياي سازمان برنامه و بودجه
سابق، بهينه و كارآمد كردن اجراي قانون هدفمندي يارانه ها از جمله مسائلي
هستند كه الان سرفصل مشترك فعالان سياسي و نامزدهاي انتخابات، شده است.
شما با شعار «اعتدال» به عرصه انتخابات رياست جمهوري آمده ايد. مختصات اعتدال مورد نظر شما چيست؟ بيان
ساده و اجمالي اعتدال پرهيز از افراط و تفريط در همه بخش هاي اجرايي است:
از برنامه ريزي، تا اجرا، تا نظارت، تا ادبيات رييس جمهور و دولتمردان.
«اعتدال» بازگشت به حوزه خرد و خط قانون است. اينكه الان نقدهاي تندي بر
عملكرد دولت هاي گذشته به ويژه دولت فعلي در سطح جامعه و ميان كارشناسان
مطرح است بخش قابل توجهي از ريشه انحرافات و خطاهاي اجرايي به خروج از
اعتدال در حوزه هاي قضاوت نسبت به اشخاص و جريان ها، تصميم گيري، برنامه
ريزي و اجرا برمي گردد.ضمن اينكه من فكر مي كنم اعتدال در نظام ما داراي
خاستگاهي قرآني و ديني است يعني همان كه پيامبر فرموده امت من امت وسط است و
همين كه در هر موضوعي مي گوييم خير الامور اوسطها و نمونه هاي ديگر.
بنابراين اعتدال در قرآن و دين محمد(ص) ريشه دارد و در واقع هر چه از اين
معيار و نگاه دور شويم از نگاه اسلامي و علوي دور شده ايم.
اين جفا به
نيروهاي معتدل و دلسوز انقلاب است كه آنها را سست و منفعل بنامند. اتفاقا
آنهايي كه اعتدال خواه هستند در پايمردي بر حفظ اصول و ارزش ها از همه محكم
ترند.بنابراين و با اين تعريف، اعتدال به معناي محافظه كاري، انفعال،
مسامحه كاري، عدم ابراز راي و گم كردن حقيقت نيست. معتدلين صاحب راي و نظر و
البته روشنگر هستند. راي مثبت اعتداليون زماني است كه دو سر افراط و تفريط
جريان هاي تندرو در مسير صحيح گام برمي دارند و راي منفي جايي است كه
افراطيون و گروه هاي تندرو و تماميت خواه موجب ضرر و زيان هاي شديد براي
كشور و منافع ملي و مردم مي شوند. متاسفانه كشور ما از افراط و تفريط در
تمام دوره ها خسارات زيادي متحمل شده است.
در مدل اعتدالي شما هدفمندي يارانه ها چه جايگاهي خواهد داشت؟ آيا همين وضعيت فعلي را ادامه خواهيد داد؟ ما
به هيچ وجه نمي توانيم هدفمندي يارانه ها را متوقف كنيم. طرح هدفمندي
يارانه ها يك موجود زنده در اقتصاد ايران است كه بايد به درستي و درايت
تغذيه شود، حمايت و مديريت شود و به هيچ وجه متوقف نشود. البته در نظر
داشته باشيد كه تكانه هاي تورمي اين طرح تاكنون در شهرها خود را نشان داده
است و هنوز موج اين تكانه به روستاها نرسيده است. متاسفانه حجم قابل توجهي
كه قانونگذار براي اجراي قانون هدفمندي يارانه ها تعيين كرده ناديده گرفته
شده است و به اجرا درنيامده و مي بينيم كه دولت در اين رابطه به قانون
تصويب شده عمل نمي كند. برنامه تكميلي و اصلاح اجراي قانون هدفمندي يارانه
ها، تنظيم سبدي براي خانوارها مي تواند باشد كه البته در برنامه اقتصادي
بنده به تفصيل خواهد آمد.
برنامه خود را تدوين كرده ايد؟ برنامه اينجانب براي مديريت كشور در حوزه هايي مختلف تدوين شده و به موقع به ملت شريف عرضه و تقديم خواهد شد.
با
توجه به شرايط سياسي كشور در سطح بين المللي و موضوعاتي چون پرونده هسته
يي، حقوق بشر، بحران سوريه و مجموعا شرايط جاري و تحولات بين المللي محور
سياست خارجي شما چه خواهد بود؟ اگر اعتدال را محور برنامه ها و
نگاه مان قرار دهيم بايد به نگاه محوري حكمت، عزت و مصلحت برگرديم: خطي كه
مقام معظم رهبري در سياست خارجي با هدايت و هوشمندي و كمال خرد تدوين و
اعلام كردند و متاسفانه در دو دولت نهم و دهم از اين خط فاصله معني داري
گرفته شد به نحوي كه الان نگاه «حكمت، عزت و مصلحت» در سياست خارجي و
ديپلماسي ما كاملامغفول و خاموش است.نگاه حكيمانه يي كه عزت كشور و ملت را
در پي داشته باشد و مصلحت گرا و مثبت نگر باشد بايد درباره سياست خارجي ما
زنده و بالنده شود تا بتوانيم از امواج و بحران هايي كه در دنيا وجود دارد
به سلامت و سربلندي عبور كنيم.
برخورد رييس جمهور با مجلس در جريان استيضاح وزير كار و تامين اجتماعي را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ اين
برخورد در شان و تراز ملت بزرگ ايران نبود و مايه تاسف و شرم شد. بيانات
صريح مقام معظم رهبري هم هرگونه ترديد يا دفاع بي جا را از بين برد. رييس
جمهور بنا به آموزه هاي ديني ما در عمل بايد متخلق و آينه ادب و كرامت ملت
باشد. مجلس هم در فضاي غير ضروري گام برداشت و با توجه به عمر دولت و وزارت
نيازي اصولابه استيضاح نبود.
آيا نقدپذير هستيد؟ چقدر به انتقادها اهميت مي دهيد؟ اساسا نقدپذيري در دولت شما چه جايگاهي خواهد داشت؟ نقد
اصولامايه اصلاح امور و روشن بيني است و منتقد در جايگاه مصلح قرار دارد.
مهم اين است كه اولانقد با محوريت اصلاح امور باشد و از طرف ديگر به بهانه
تخريب هم از انتقادها فرار نكنيم. شخصا و در طول دوره خدمتم از نقد خصوصا
زماني كه همراه با پيشنهاد كاربردي اصلاحي باشد استقبال كرده ام.در دولت و
قوه مجريه هم بايد سازوكار نقدپذيري و دريافت و توجه به نظرات مردم و
كارشناسان تدوين و عملياتي شود. نامه يي يك طرفه يي كه اثر مثبت آن را
نگارنده هرگز نبيند بايد به مسيري هدايت شود كه مشاركت فعال و اثرگذار را
مردم در هر اظهارنظر و نقد خود در عمل ببينند. براي تحقق اين امر حتما مدل
اجرايي در دولت و دستگاه هاي اجرايي ارائه خواهيم داد.
نقش دولت و مردم را در خلق حماسه سياسي در چه مي دانيد؟ بدون
ترديد همدلي و همبستگي دولت و ملت زماني اتفاق مي افتد كه مردم صداقت و
يكرنگي را در دولت و دولتمردان مشاهده كنند و زماني كه اين همدلي اتفاق
بيفتد حماسه سياسي ملت قطعي و دشمن شكن و كوبنده خواهد بود. مردم هميشه در
صحنه و پشتيبان نظام و دولت بوده اند. در شرايط فعلي حماسه سياسي در حضور
حداكثري ملت در انتخابات متجلي مي شود و البته اين حماسه پشتيبان نظام و
كشور و دژ مستحكمي در برابر طمع بيگانگان خواهد بود.در گذشته هم مكرر، مردم
خالق حماسه يي سياسي و ارزشي بوده اند. اما اينكه امسال به نام حماسه
سياسي نامگذاري شد نشان از حساسيت و ضرورت حضور و مشاركت مردم در همه عرصه
ها دارد.
و در خصوص حماسه اقتصادي چه حركت هايي پيش نياز تحقق حماسه اقتصادي است؟ مشاركت
دادن مردم در امور اقتصادي و باز كردن فضاي كسب و كار براي بخش خصوصي به
ويژه تقويت بنگاه هاي كوچك و كمك به نقش آفريني جوانان مستعد و توانمندسازي
آنان در عرصه اشتغال از اهم پيش نيازهاست اما هركدام از اين موضوعات با
قوانين و مجريان كارآمد و نظارت و مراقبت مستمر مي تواند ثمربخش باشد. آنچه
در كوتاه مدت مي تواند به تحقق حماسه اقتصادي و حركت به سمت احساس عزت
اقتصادي و مالي در مردم منجر شود رفع تبعيض و مناسب سازي فضاي كسب و كار
براي حضور همه طبقات و اقشار جامعه است. اينكه ما در اقدامات افراط و
تفريطي گاه مصرف كننده و گاه توليدكننده را متهم كنيم و نقش نظارتي و
مراقبتي و حاكميتي دولت تا حد مداخله در حوزه تصدي گري و حتي بنگاه هاي
كوچك تنزل كند نقض غرض و مانع آفريني در فضاي اقتصادي است.حماسه اقتصادي
وقتي محقق مي شود كه اعتماد مردم به دستگاه هاي اجرايي و وعده هاي
تلويزيوني و مطبوعات دولت برگردانده شود.البته من اميد دارم با انتخاب
دولتمرداني امين و صادق و كاردان و با تشكيل دولتي برنامه محور و خردگرا
بستر مشاركت حقيقي مردم، فعاليت هاي اقتصادي و تجاري بيشتر و به سرعت فراهم
شود و اميد به اصلاحات و بازگشت فضاي آرامش رواني به كشور و جامعه در دل
مردم زنده شود.
در اسفندماه گذشته گروه سه نفره يي از اصلاح طلبان ديداري با مقام معظم رهبري داشته اند. ارزيابي شما از اين ديدار چيست؟ خود
آنها اعلام كردند كه اين ديدار ارتباطي به مسائل انتخابات رياست جمهوري
نداشت و بيشتر گزارش از برداشت هاي اين گروه از وضعيت كشور خدمت مقام معظم
رهبري بوده است.مقام معظم رهبري در سخنراني اول فروردين تصريح كردند كه
معتقدان به نظام از هر نحله يي در انتخابات شركت خواهند كرد. اصلاح طلبان
هم با نظام نه قهر كرده اند و نه زاويه و فاصله گرفته اند. اين حق هر گروه و
جرياني است كه متناسب با اينكه شرايط حضور خود را چگونه ارزيابي مي كند در
عرصه سياست و اجتماع هم حضور فعال داشته باشد و ميزان و نحوه حضور خود را
تنظيم كند. اعتقادي به تحريم از سوي اصلاح طلبان ندارم و مهم اين است كه
دولت و صدا و سيما فضاي سياسي كشور را جهت دار و انحصاري نكنند و تريبون
هاي رسمي نيز در جهت منافع ملي و نه تبليغ يا طرد جريان ها و اشخاص مورد
استفاده قرار گيرند.به هر حال اصلاح طلبان نيمي از جامعه سياسي ما هستند و
متناسب با ارزيابي خود اتخاذ موضع خواهند داشت.
آيا به ائتلاف فكر كرده ايد؟ در
داغي بازار ائتلاف در اردوگاه اصولگرايان را به فال نيك مي گيريم و خود
صرف نظر از خاستگاه در هدف ائتلاف في النفسه گامي به جلو در بلوغ سياسي و
جبران نبود احزاب كارآمد در كشور است ولي اينكه بنده با ساير نامزدها
ائتلافي تشكيل دهيم هنوز محقق نشده اگرچه رايزني هايي در جريان است كه در
صورت حصول نتيجه طبعا اخبار آن نيز منتشر خواهد شد.به نظرم مهم اين است كه
ائتلاف ها خلق الساعه نبوده و موجب انشقاق بيشتر نشوند وگرنه اگر ائتلاف
بتواند به مشاركت و تصميم گيري راي دهندگان كمك كند و سردرگمي ها را كاهش
دهد قطعا امر مطلوب و مثبتي است.
نقش شما و مقبوليتي كه
در بين بزرگان اصولگرا و اصلاح طلب داريد برجسته و روشن است. در مواردي هم
نماينده منتخب روساي قواي سه گانه در دولت آقاي خاتمي بوديد. اكنون در
كارزار انتخابات خود را در كدام جريان تعريف كرده و مي بينيد؟ خاستگاه
حركت انتخاباتي در مجموعه اصلاح طلبان تعريف مي شود. اكنون عضو شوراي
رهبري روابط خارجي با حكم مقام معظم رهبري هستم و به همين جهت هم خود را
هميشه داخل نظام با هويت انقلابي اصلاح طلب ديده ام. ارزش هاي انقلاب و
منافع ملي و مطالبات مردمي پيوسته در همه ماموريت هايم مطمح نظرم بوده
است.جريان هاي تعامل اصلاح طلب تاكنون به اجماعي نرسيده اند و اگر روي شخصي
در مجموعه اصلاح طلبان اجماع شود به اين اجماع احترام خواهم گذاشت ولي
شخصا نماينده حزب يا گروه خاصي نيستم. خودم هم بر اين اعتقادم اگر به هر
حال با يك همبستگي و اجماع اصلاح طلبان وارد فضاي انتخابات شوند معادلات را
به نفع خود تغيير خواهند داد. زمينه پذيرش نماينده واحد اصلاح طلبان به
صورت قوي در جامعه وجود دارد.
براي اصلاح فضاي كسب و كار و آزادسازي فضاي فعاليت بخش خصوصي چه برنامه يي داريد؟ ما
در دولت گذشته يك برنامه توانمندسازي بخش خصوصي ارائه كرديم كه در اتاق
صنايع و معادن ايران موجود است. تعهدات اين توانمندسازي بر عهده دولت است
اما قدمي در مورد آن برداشته نشده است. اگر ارتباط صميمي با حوزه هاي مرتبط
از قبيل اتاق بازرگاني صنايع و معادن كشاورزي ايران، اتحاديه هاي
صادركنندگان حوزه هاي تحت پوشش فني مهندسي و انجمن هاي علمي برقرار كنيم
توانمندي و بالندگي بخش خصوصي فضاسازي شده است. بايد برنامه تقويت و
توانمندسازي بخش خصوصي با هدف جهش در حوزه اقتصاد و تجارت صورت پذيرد و
بازيگر اصلي نيز خود بخش خصوصي باشد. به رغم اجراي اصل 44 هنوز برخي
صاحبنظران به درستي بر اين عقيده اند كه اهداف اين قانون در عمل محقق نشده
است. اختصاص سازي دارايي هاي دولت فضاي بخش خصوصي را تنگ تر و پيچيده تر مي
كند. معادله يك مجهولي را چندمجهولي و چندوجهي مي كند. شايد بتوان در فعال
كردن بخش خصوصي تجربه مالزي و تركيه را مد نظر داشت اگرچه ما نسخه ايراني
خود را بايد اجرا كنيم تا برند ايراني هم اعتبار پرچم كشور شود.
آيا سازمان برنامه را احيا خواهيد كرد؟ قطعا
بله اما متناسب با نياز روز. زماني كه در تصميم عجولانه و غيركارشناسي و
تا حدودي سياسي دولت اين سازمان 60 ساله منحل و در حد يك معاونت در پاستور
تنزل يافت قانون هدفمندي يارانه ها و توزيع سوخت بر اساس سهميه ماهيانه و
مواردي از اين قبيل هنوز اجرا نشده بود. الان براي همين دو موضوع در سازمان
يا مجموعه در دولت تشكيل شده كه با كوچك سازي دولت منافات دارد و كارآمدي
آنها هم به شدت محل ترديد است لذا گاها جايگاه پروژه ها و طرح هاي بزرگ ملي
از قبيل هدفمندي يارانه ها يا ساماندهي توزيع سوخت در ساختار جديد سازمان
برنامه و بودجه يا مديريت و برنامه ريزي كشور امر محتومي براي هر دولت
خواهد بود. با انحلال سازمان مديريت و برنامه ريزي تصميمات كلان از بستر
كارشناس و شوراي نخبگان خارج و در اختيار شخص رييس جمهور ، وزرا يا تركيبي
از اين دو قرار گرفت و اين با منطق مديريت اجرايي براي كشور 75 ميليوني با
اين ظرفيت عظيم اقتصادي، فرهنگي و ارزشي قطعا همخواني ندارد. مهم حفظ
جايگاه مرجعي به عنوان تصميم سازي و نظارت در خصوص پروژه ها و اقدامات و
مسووليت هاي اجرايي دولت است. حالامدل آن مي تواند با مدل قبلي تفاوتي
داشته باشد ولي به لحاظ ساختاري استقلال نسبي آن و مرجعيت علمي آن نبايد
كمرنگ يا محو شود.
ساختار برنامه و بودجه در دولت شما چگونه خواهد بود؟ از
جديدترين مدل هاي برنامه يي و بودجه ريزي در تدوين لوايح و بودجه يي
سالياني و همچنين مكانيسم نظارت بر عملكرد دولت و دستگاه ها در تبعيت از
موازين قانوني استفاده خواهيم برد. چه اشكالي دارد كه مدل هاي موفق جهان را
بومي سازي كنيم و نسخه كارآمد ايراني آن با رعايت قوانين كپي رايت بهره
برداري شود. بالاخره ما در جهاني زندگي مي كنيم كه محل مبادله تجربه هاست.
مهم كارآمدي و بالندگي يك سازمان و نهاد است كه در عمل بتواند باري از دوش
مردم و دولت بردارد.
تحركات اخير رقبا ترديدي در شما ايجاد نكرده؟ كماكان مصمم در ميدان هستيد؟ كانديداتوري
ام جدي است و براي پيروزي آمده ام، شرايطم را هم اعلام كرده ام. هرچه فضاي
سياسي پيچيده تر و تنگ تر باشد انگيزه من براي خدمت و موفقيت بيشتر خواهد
بود. بالاخره اگر كسي در خود واقعا توان كمك به برون رفت كشور از فضاي
موجود را دارد و مي تواند قدمي بردارد نبايد دريغ كند. گذشتن از آبرو براي
رضاي خدا و رفاه مردم هم نوعي ايثار است. وقتي نيت الهي باشد و توانمندي ها
نيز تامين شده باشد خداوند هم نصرت خود را وعده داده است.
توجه شود به این نکته که دوران تحزب گذشته است و این گفتمان در حال کوفتمان است . و هرکاندیدایی دوست دارد ، تاکید می شود دوست دارد خود را جدای از احزاب بداند و در گفته های آقای شریعتمداری هم پیداست که ایشان در این تناقض گیر و در گیر است. نه نمی تواند از حزب دل بکند و نه می تواند خود را وابسته به حزب بداند. زیرا تحزب خلاف مبانی اسلام است . در مباحث عفلایی مطرح شده ایشان هم همین امر نفته است. دوران تحزب دیگر به تاریخ پیوسته است.