کد خبر: ۱۳۲۴۸۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
نقدی بر محدودیت های اخیر اینترنتی؛

وقتی افسران جنگ نرم توسط خودی‌ها خلع سلاح می‌شوند!

وضعیت ناراحت‌کننده‌ای که در جریان فیلترینگ می‌بینیم دیگر صدای خبرنگاران و نخبگان ارزشی و کاربران خانگیِ حامیِ نظام که با جان و دل، خود را افسرجنگ نرم می‌دانند هم درآورده ‌است اما با تمام این نارضایتی‌ها و در میان تیترهای مختلف سایت‌های خبری و خبرگزاری‌های داخلی، خبری مهم در مورد نابسامانی‌های اخیر که حاوی توضیحی هرچند اجمالی ولی موثق و قطعی از آنچه دقیقا قرار است اتفاق بیفتد و نشان از احترام‌گذاشتن به حقوق کاربران، چه حقیقی و حقوقی باشد به چشم نمی‌خورد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از  بی باک، رفتارهای سلبی از جمله سانسور و فیلترینگ بعنوان یک اصل لازم و اجتناب ناپذیر برای کنترل و حفظ فرهنگ و امنیت کشورها، همیشه با افراط و تفریط های روبرو بوده است و به تبع آن مخالفان و موافقانش نیز بسیار می باشند و هر کدام برای خود دلیلی ارائه می دهند.

مسئولین رفتارهای سلبی در جوامع بشری برای خود دلایلی دارند که اگر مصلحت را کنار بزنند و همه آن موارد را شفاف برای ملتهایشان بگویند، شاید بسیاری از مخالفان سانسور و فیلتریگ به جمع آنان بپیوندند و در مقابل مخالفان این امر نیز برای خود ادله ای دارند. نکته قابل توجه در این میان اینکه عموم موافقان و مخالفان به اصل رفتارهای سلبی اعتقاد داشته و آنرا را همچون همه قوانین سلبی در جوامع حقیقی و مجازی همچون در رانندگی و ... لازم و ضروری و به نفع امنیت و ارامش مردم و جوامع می دانند اما زمانی که وارد مصادیق و نحوه اجرای قوانین می شویم، اختلافات سر باز می کند و هر کدام حرف خودشان را می زنند و در برخی موارد افراط و تفریط های هم صورت می گیرد.

 زهرا عسگری از جمله دانشجویانی است که در فضای مجازی فعالیت هایی برای ترویج و دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی دارد. او وقتی قرار است از تحریم های داخلی بر فضای مجازی بگوید، ترجیح می دهد ضمن تاکید بر ضرورت و لزوم فیلترینگ در برخی موارد از به اصطلاح همه را به یک چوب راندن ها و اقدامات عجولانه و غیرکارشانسی در فیلترینگ و عدم شرایط و زیرساختهای مناسب در این راستا صریحا انتقاد کند.

وی مطلب انتقادی خود را در اختیار پایگاه خبری بی باک قرار داده است که در ادامه بدون هیچگونه دخل و تصرف منتشر می گردد.

کمتر کسی است که این روزها با اینترنت سر و کار داشته باشد و از وضعیت سرعت و محدودیت‌های مختلفی که اخیرا با شدت بیشتری اعمال می‌شود نالان نباشد. دیگر تکلیف کسانی که اساس کارشان وابسته به اینترنت و ملحقات آن می‌باشد که روشن است. عده‌ای حرف از اینترنت ملی می‌زنند و عده‌ای دیگر در مورد وی‌.پی.ان‌های مجاز (!) صحبت می‌کنند؛ که البته جمع عبارت «VPN» مخفف عبارتVirtual Private Network  و کلمۀ «مجاز» به یک طنز  بیشتر شباهت دارد؛ چرا که غالباً کاربرد وی.پی.ان‌ها در ایران برای پروکسی یا دورزدن سایت‌های فیلترشده است و مجاز بودنِ چنین قابلیتی، یک پارادوکسِ مبهم به‌نظر می‌رسد.



همچنان که در هفته‌های اخیر مشاهده کردیم، رسانه‌های خارجی از عدم پاسخگوییِ شفاف و به‌موقعِ مسئولین داخلی، سوءاستفاده کرده و با هوچی‌گری، در صدر اخبارشان با آب و تاب هرچه تمام، نام ایران را به عنوان یکی از پنج کشور دشمن اینترنت در کنار نام چین، سوریه، بحرین و ویتنام قرار داده و با دستمایه قراردادن نارضایتی گستردۀ مردم، اهداف و مقاصد پلید خود را دامن زده و تهمت‌هایی بی‌ربط را به جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند. پر واضح است که حرف‌های رسانه‌های خارجی به هیچ‌عنوان ملاکی برای تائید همۀ مسائل نمی‌تواند باشد اما چیزی که مثل روز هوایدا است نارضایتی عمومی از وضعیت فعلی فیلترینگ و اختلالات اخیر، خصوصا در مورد شبکه‌های اجتماعی و عدم درک مسئولین امر، از این نارضایتی‌هاست.

وضعیت ناراحت‌کننده‌ای که در جریان فیلترینگ می‌بینیم دیگر صدای خبرنگاران و نخبگان ارزشی و کاربران خانگیِ حامیِ نظام که با جان و دل، خود را افسرجنگ نرم می‌دانند هم درآورده ‌است اما با تمام این نارضایتی‌ها و در میان تیترهای مختلف سایت‌های خبری و خبرگزاری‌های داخلی، خبری مهم در مورد نابسامانی‌های اخیر که حاوی توضیحی هرچند اجمالی ولی موثق و قطعی از آنچه دقیقا قرار است اتفاق بیفتد و نشان از احترام‌گذاشتن به حقوق کاربران، چه حقیقی و حقوقی باشد به چشم نمی‌خورد.

مسلما اکتفا کردن به خبری در مورد قطع‌شدن وی.پی.ان‌ها از فلان تاریخ یا ثبت‌نام برای وی.پی.ان‌ قانونی که بر سر همان هم، حرف و حدیث بسیاری مطرح است اصلا قابل قبول نیست. آیا این درست است که اول بسیاری از سایت های مفید و کارآمد فیلتر گردند و بعد در مصاحبه با رسانه ها گفته شود انشاالله در آینده فکری برای آن خواهیم کرد؟! تمام این مسائل، ناخودآگاه مهرماه سال 91 را به خاطر می‌آورد که بی‌هیچ اطلاع قبلی، یکباره دسترسی کاربران جی.میل از سرویس‌های گوگل قطع شد و سر و صدای زیادی به‌پا کرد و سوژه‌ای درجه یک برای سایت‌ها و خبرگزاری‌های خارجی برای اتهام‌زنی‌های مختلف به جمهوری اسلامی شد.

سوال اینجاست که وقتی کشور مظلومِ ما، به اندازۀ کافی در مورد مسائل مختلف از جانب رسانه‌های مخالف و معاند، متهم به کارهای نکرده می‌شود واقعا چه لزومی دارد که بهانه‌های این چنینی نیز به دستشان بدهیم تا با سوار شدن بر موج نارضایتی مردم، آن‌ها را در بهره‌برداری‌های سیاسی و مقاصد شوم و غیرمنصفانه‌‌ای که دارند یاری دهیم؟!

بعضی گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که مسئولین می‌خواهند با  اعمال محدویت‌های بیشتر، فضای فعالیت رسانه‌ای را در دست بگیرد تا آنچه در فتنۀ 88 اتفاق افتاد، بار دیگر رخ ندهد. مسلما اعمال کنترل‌های اینچنینی کاری است که همۀ دولت‌های کوچک و بزرگ در همۀ دنیا به نحوی انجام می‌دهند اما سوالی که ذهن را مشغول می‌کند این است که آیا بهترین‌راه یا تنهاراهِ اینگونه کنترل‌ها فقط اینگونه است که در ایران اتفاق می‌افتد؟! آیا راه بهتری وجود ندارد که هم فضا، بدون نقض حریم خصوصی افراد، تحت کنترل قرار بگیرد و هم این حد از محدودیت‌ها باعث اختلال فعالیت‌های کاربران نشود و روان و اعصاب آنها را آزار ندهد؟

سوال دیگر این است که اساسا در قاموس مسئولین فیلترینگ کشوری که بار سنگین اسلامی بودن را نیز بر عهده دارد و رهبر محبوبش، بی‌مبالغه، جوانان  را «افسران جوان جنگ نرم» خطاب می‌کند، عرصۀ فعالیت برای این افسران که می‌خواهند مقید به قانون هم باشند در بین این‌همه فیلتر و محدودیت، چگونه تعریف می‌شود؟ ! مخالفان و معاندان آن طرف آب که بدون هیچ محدودیتی به فعالیت خود می‌پردازند و اتفاقا از همه لحاظ از جانب دولت‌ مطبوعشان حمایت می‌شوند؛ می‌ماند جوانان متدینی که بدون هیچ چشم‌داشت مادی، تنها و تنها از روی دغدغه و عشق به انقلاب و امام و رهبرشان، وقت و جوانی خود را را در راه این نبردِ نابرابر می‌گذارند و حتی از مال و آبرویشان نیز برای این جنگ نرم صرف می‌کنند آن هم در صورتی که با تمام دغدغه‌های معیشتی و گرفتاری‌های روزمره، دائما مظلومانه مورد هجمه‌های رسانه‌های معاند و نیروهای سازماندهی شدۀ ضدانقلاب قرار گرفته و تهمت جیره‌خواری می‌خورند.



جالبِ ماجرا اینجاست که این جوانان پرشور حزب‌اللهی، برخلاف جبهۀ مقابل، نه‌تنها از طرف مسئولین ذی‌ربط حمایت نمی‌شوند بلکه هرچند وقت یکبار هم به بهانه‌های مختلف یا وبلاگشان فیلتر می‌شود یا به‌خاطر توهمِ نقضِ حریمِ امنِ افرادی که خود را خط قرمز نظام می‌دانند، سر از دادگاه و بازداشت در می‌آورند؛ جوانانی که به نظر می‌رسد تنها حامی شور و شعورشان امام خامنه‌ای می‌باشند که بارها بابت اینگونه برخوردهای غیرمنصفانه، به مسئولین تذکر داده‌اند.

مشخص است زمانیکه در رابطه با محدودیت‌های دسترسی و سیستم فیلترینگ بحث می‌شود، سایت‌های ضد اخلاقی و مروج فساد، مدنظر نمی‌باشد چرا که اکثر دولت‌های دنیا حتی دولت‌های اروپایی و امریکایی در محدود کردن دسترسی به مطالبی که در بردارنده مسائل سکس و پرونو هستند غالبا هم‌نظر بوده و محدودیت‌هایی را قائل می‌شود و مسلماً دولت اسلامی ایران نیز با حساسیت بیشتری این محدودیت‌ها را دنبال می‌کند؛ چرا که بر اساس نظرسنجی‌های مختلف، اعمال این محدودیت‌ها از خواسته‌های تمام والدینی است که چه با گرایش‌های دینی و چه غیردینی، دغدغۀ تربیت صحیح فرزندان خود را دارند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
4
2
----

برخی از سایت ها به خصوص بولتن وضع وخیمی دارند و معمولا اصلا باز نمی شوند . دوستان اگر امکان دارد کاری کنند .
ناشناس
|
KUWAIT
|
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
0
2
افراد و سازمان هایی که دست به این کارها می زنن خیالشون راحته که نه با فشار جدی مواجه میشن و نه هیچگاه به طور جدی به عرصه پاسخگویی کشیده میشن.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین