حرف درباره این روزهای بازار، از گرانی و افزایش قیمتهاست. تاكنون گلایههای زیادی در این خصوص از جانب نمایندگان مجلس و حتی مراجع مطرح شده است، اما شاید به دلایلی كه بعضا منطقی نیز به نظر میرسد، دولت در عمل نتوانست بازار را كنترل كند.
نوسانات قیمت ارز از اواخر سال گذشته و افزایش قیمت آن باعث شد كه همه كالاها همپای ارز و در رقابت با آن، افزایش قیمت را تجربه كنند.
بولتن نیوز ، در این میان افزایش تحریمها علیه ایران، واردات بسیاری از مواد اولیه تولید را نیز سخت كرد و همه اینها دلیلی برای افزایش قیمتها شد؛ دلیلی كه به گفته رئیس شورای اصناف كشور، دلیلی موجه برای هجوم آوردن مردم به بازار و تهیه كالای مازاد بر نیاز نیست.
قاسم نودهفراهانی كه برای سه دوره متوالی رئیس شورای اصناف كشور است، معتقد است كه مردم باید در شرایط فعلی بهنوعی با «مراعات حال یكدیگر»، بازار را كنترل كنند. وی كه شرایط فعلی را جنگ اقتصادی میداند، میگوید: «ما باید برنامهریزی داشته باشیم و نگذاریم كه خدای ناكرده، تعدادی كاسب كه البته به استناد آمار اندك هستند، حقوق مردم را زیر پا بگذارند.»
به گفته او، در سال جاری بیشترین تخلفی كه از جانب اصناف افزایش یافته است، تخلف فروش كالاهای از پیش خریداری شده با قیمت جدید است.
نودهفراهانی با اینكه از ندادن امكانات تنظیم بازار به اصناف گلایهمند است، اما عملكرد اصناف را در حوزه واگذار شده به آنها مثبت ارزیابی میكند.
شاید بتوان امسال را سالی خاص برای بازار دانست. بسیاری از اقلام در بازار، افزایش قیمت را تجربه كردند. صحبتهای زیادی از طرف مسئولان برای تنظیم بازار ابراز شد، اما در نهایت باز هم آنچه مصرفكنندگان شاهد آن هستند، گرانی است. شما به عنوان رئیس شورای اصناف كشور، شرایط فعلی بازار را چگونه ارزیابی میكنید؟ برای تنظیم این بازار چه باید كرد؟
در شرایط فعلی كالاهای مختلف، گران هستند و به قول شما گرانی در بازار براحتی احساس میشود و مشكلاتی در همین زمینه در جامعه نیز به وجود آمده است. بهطور حتم، این گرانیها دلایل خاص خود را دارد كه یكی از مهمترین آنها تحریم است، اما ما 34 سال است كه تحریم هستیم در حالی كه شرایط فعلی ما دیگر شباهتی به تحریم ندارد بلكه جنگ اقتصادی است.
از طرف دیگر، وضع ارز نیز از اواسط سال قبل، تغییرات خاص خود را داشته و افزایش قیمت بالایی را تجربه كرده است. این موارد دست به دست هم دادند و برای تولیدكننده و واردكننده مشكلات خاصی را به وجود آوردند. از طرف دیگر بازار نیز با نوسان قیمتی شدید مواجه شد و مشكلات زیادی برای مردم از لحاظ قدرت خرید به وجود آمد بنابراین هیچكس وجود مشكلات را تكذیب نمیكند، اما میخواهم بگویم كه اگر در كشوری مانند ایران با استعدادهای خدادادی این اتفاقات میافتاد شاید وضع دیگری را شاهد بودیم. باید خدا را شاكر بود كه ایران كشوری چهار فصل است و بسیاری از محصولات كشاورزی در اینجا، كشت میشود. در این خصوص همیشه مثالی میزنم. در طول سال 15 روز وقفه در زمان برداشت گوجه فرنگی در استانها بهوجود میآید. یعنی ما 15 روز برداشت گوجه فرنگی نداریم و در طول همین مدت كوتاه با مشكلات زیادی در بازار گوجهفرنگی مواجه میشویم.
حالا شما حساب كنید كه اگر ما در خصوص ارزاق عمومی، تولید داخلی نداشتیم چه اتفاقی میافتاد لذا آن طور كه باید، از تولید حمایت نكردیم.الان هم كه در اواخر سال 91 قرار داریم، باید پرسید كه برای تولید، چه كردیم؟ واقعیت این است كه فقط شعار دادیم. ما باید در خصوص تولید، برنامهریزیهای مدونی داشته باشیم، ایكاش این برنامه ریزی از حداقل 15 سال قبل شروع میشد و حالا از آن بهرهبرداری میكردیم.
مواردی كه شما مطرح میكنید، بسیار خوب است، اما «در اگر نتوان نشست» ما در این روزها با بازاری مواجهیم كه گرانی، مشخصه اصلی آن شده است، برای وضع كنونی چه باید كرد؟
همه اینها را گفتم كه به یك جمعبندی برسم. خوب حالا چه باید كرد؟ اكنون ما باید به عنوان یك ایرانی كه در ایران زندگی میكند به موضوع نگاه كنیم. تمام افراد جامعه چه آنها كه كاسب هستند و چه مردم عادی با گرانی كالا مواجهاند. اگر فردی در مغازهاش، چند قلم كالا عرضه میكند، خودش باید بقیه اقلام را خریداری كند، پس مردم باید مراعات حال همدیگر را بكنند.
اگر میخواهیم كشورمان موفق شود و دست به سوی بیگانگان دراز نكنیم، در وهله اول باید هوای همدیگر را داشته باشیم و به همدیگر رحم كنیم. صداقت، رفاقت، برادری و گذشتی كه در جامعه وجود دارد را باید پررنگتر كنیم. متاسفانه در شرایط فعلی وقتی قیمت كالایی تغییر میكند، مردم برای خرید آن هجوم میبرند كه مبادا گران یا كم شود. ما در كشور كمبود كالا نداریم، اما شما دیدید كه در ماه رمضان امسال، قیمت مرغ به هر كیلو 8000 تومان رسید و همه مردم برای خرید مرغ، هجوم آوردند.
ما فقط در یكی از مراكز عرضه مستقیم كالا روزی صد تن مرغ توزیع میكردیم، اما باز هم مردم برای خرید مرغ، از سرو كول هم بالا میرفتند. در نهایت هم متوجه شدیم كه بسیاری از این خریداران نه مردم عادی، بلكه دلالان هستند و این بیرحمی است. اینها مواردی است كه هر فرد باید به سهم خود رعایت كند. در غیر این صورت برای هر فرد یا هر واحد صنفی، نمیتوان بازرس گذاشت. هر كسی باید وجدان خود را حاكم كند.
البته مسئولان نیز باید برای رفاه حال مردم، برعرضه كالا و قیمتگذاری آن نظارت عالیه داشته باشد. برای مدیریت این وضع باید برنامهریزی كنیم، این موضوع در اسفند كه عرضه و تقاضای كالا تغییر میكند و مصرف و خرید مردم نسبت به ماههای دگر بیشتر میشود، بیشتر از مواقع دیگر احساس میشود. ما باید برنامهریزی داشته باشیم و نگذاریم كه خدای ناكرده، تعدادی كاسب كه البته به استناد آمار اندك هستند، حقوق مردم را زیر پا بگذارند.
بارها گفتهاید كه گرانی و گرانفروشی با هم متفاوت است، این جمله درست است، اما امسال بازار با شرایط ویژهای مواجه شده است. فكر میكنید در گرانیهایی كه امسال بهوجود آمده، جدای از تعریف گرانی و گرانفروشی تا چه حد اصناف، تاثیرگذار بودهاند؟
اگر از زبان خودم پاسخ سوال شما را بدهم، شاید برداشت آنچه باید، نشود اما بر اساس آمار سازمان حمایت از مصرفكنندگان و تولیدكنندگان از 16 میلیون بازرسی در كل كشور، تنها 5 درصد آن تخلف صنفی بوده است. من نمیگویم كه گرانفروشی نیست، اما واحدهای صنفی اجازه فروش كالاهای خود را با درصد سود بالاتری از سود مصوب و بر اساس فاكتور خرید خود ندارند. این سود و فاكتور خرید مشخص است.
یعنی با پاسخ شما باید فرض كنیم كه تخلفات صنفی امسال زیادتر نشده است؟
نه به آن صورت.
به هر حال امسال فضای گرانی در بازار شاید فرصت تخلفات بیشتری را برای اصناف فراهم كرده باشد، در حالی كه به نظر میرسد همزمان با افزایش قیمتها، تخلفات نیز افزایش یافته است، آیا این افزایش تخلف در حوزه اصناف نبوده است؟
امكان دارد این اتفاق به دلایل قیمتی افتاده باشد. بهعنوان مثال فروشندهای كالایی را 5000 تومان میفروخت و یكباره قیمت این كالا به 7000 تومان رسید، حالا هم فروشنده، كالای خود را كه با قیمت قبلی خریده است، با قیمت جدید 7000 تومان میفروشد. امكان دارد این اتفاق افتاده باشد و ما هم این موضوع را رد نمیكنیم.
آیا واحد صنفی، حق فروش كالای از پیش خریده شده را با قیمت جدید دارد؟
خیر، بهصورت قانونی این حق را ندارد، چرا كه فاكتور خرید و ضریب سود معلوم است. این موضوع یعنی شما كالایی را برای عرضه با قیمت جدید نگه دارید. در حقیقت به نوعی احتكار است.
پس ما در این زمینه، تخلف زیادی داشتهایم و طبیعتا همین موضوع نیز جو بازار را به نفع گرانی، تغییر داده است.
بله، البته همه اصناف این طور نیستند. بسیاری هم به حلال و حرام اهمیت زیادی میدهند. وقتی كالایی را گران میخرید، باید آن را گران بفروشید و سود متعارفی وجود دارد كه معلوم است، اما اگر كالایی را بخرید كه بعد از گرانشدن آن را بفروشید، هم از نظر شرعی و هم قانونی حرام است.
آماری درخصوص میزان تخلفهای صنفی دارید؟
اكنون آمار دقیقی ندارم.
با اینگونه تخلفها چگونه برخورد شده است؟
اگر فردی از یك واحد صنفی شكایت كند، ما موضوع را بررسی میكنیم چون نمیتوانیم، دنبال اینگونه كارها برویم.
اگر مردم باید شكایت كنند، پس بازرسان شما چه میكنند؟
شما وقتی شكایت میكنید این شكایت در حوزه بازرسی ونظارت مطرح میشود و بر مبنای آدرس و مشخصاتی كه شكایتكننده عنوان كرده است، سراغ واحد صنفی میروند و در وهله اول، فاكتور خرید فروشنده را بررسی میكنند.
مردم از كجا بدانند كالایی كه خریدهاند، فروشنده با قیمت قبلی یا با قیمت جدید خریده است؟
اگر شخصی، كالایی خرید و احساس كرد كه كالا گران به او فروخته شده است، میتواند شكایت خود را مطرح كند، همانطور كه قبلا گفتم ما نمیتوانیم برای هر واحد صنفی، یك بازرس بگذاریم.
بازرسی سرزده بازرسان شما چه میشود؟
بازرسان ما هم كار خود را انجام میدهند. اگر سری به دادگاه تعزیرات بزنید، نحوه رسیدگی به تخلفات صنفی را خواهید دید. متخلفان جریمه و برخی اصناف هم با بردن اسناد، تبرئه میشوند.
بیش از یكسال است كه بازرسی اصناف بهصورت رسمی به شما سپرده شده است. یادم میآید كه اوایل مطرح شدن این موضوع، برخی این كار را مثبت ارزیابی نمیكردند و عنوان میشد كه «چاقو دسته خود را نمیبرد.» بعد از گذشت این مدت ارزیابی شمااز این مسأله چیست؟
اینكه مطرح میشد «چاقو دسته خود را نمیبرد» و هنوز هم برخی عنوانش میكنند را اصلا قبول ندارم. استدلالم هم این است كه با متخلف حتما باید برخورد كرد. نكته مهم این است كه بازرسهای ما جزو اصناف نیستند و هیچ ارتباطی هم با واحدهای صنفی ندارند؛ آنها بر اساس آموزشی كه دیدهاند، بازرسی و نظارت خود را انجام میدهند. پروندههایی كه به تعزیرات فرستاده میشود، سند ما برای اثبات غلطبودن این تلقی است.
یعنی شما عملكرد واحد نظارت اصناف را طی سالهایی كه تاسیس شده است و همچنین در شرایط فعلی، تائید میكنید؟
بله، حتما.
عنوان كردید كه در شرایط فعلی، یكی از بهترین كارهایی كه میتوان انجام داد، مراعات كردن یكدیگر است، اصناف ما چقدر مراعات حال مردم را میكنند؟
ما همیشه در جلسات و در همایشهایی كه در حوزه اصناف داریم، لزوم احترام به حقوق مصرفكنندگان را یادآور میشویم. وقتی یك واحد صنفی عرضهكننده كالا، یك نوع كالا را عرضه میكند و خود بقیه كالاها را باید بخرد، پس باید به مردم رحم كند كه مردم هم متقابلا این كار را انجام دهند.
اصناف هم پیشینه روشنی دارند و هم عملكرد حالشان روشن است. من اصناف را از تعداد محدودی كه تخلف میكنند، جنس گران، تقلبی یا تاریخ گذشته به مردم میدهند، جدا میكنم. ما هیچ وقت از متخلفان دفاع نمیكنیم.
ما گاهی یك واحد صنفی را سه بار هم بازرسی كردهایم و با انجام سه بار تخلف، آن را پلمب و پارچهای بر سردر آن نصب كردهایم، اما گاهی از یك واحد صنفی و تشكر هم شده است. به هر حال ما اكنون در موقعیت خاصی قرار داریم كه همانطور كه گفتم قدردانی جنگ اقتصادی است، اما همانطور كه مردم ما هشت سال دفاع مقدس را پشتسر گذاشتند و جنگ را اداره كردند، اكنون هم باید این شرایط اقتصادی را اداره كنند. ما به دلیل داشتن مسئولیت در شورای اصناف و در رابطه با واحدهای صنفی كه كالا عرضه میكنند در نوك شمشیر قرار گرفتهایم، اما اگر كمك مردم و رعایت حال هم نباشد شاید موفقیت كمتری داشته باشیم.
در یكی از كشورها یكروز شیر، گران شد. تمام مردم شیرهای خود را دم در گذاشتند و نخوردند، اما ما این كار را نمیكنیم و به محض اینكه احساس كنیم كالایی كم خواهد شد برای خرید آن هجوم میآوریم و به گرانشدن آن كمك میكنیم، در صورتی كه این موضوع باید از طریق بزرگان دینی و بزرگانی كه مردم آنها را قبول دارند، توضیح داده و در این زمینه فرهنگسازی شود.
خوب این قانون اقتصاد است، وقتی چیزی كم شود، قیمت افزایش مییابد. آیا دلیل این همه گرانی، هجومآوردن مردم است كه شما بسیار بر آن تاكید میكنید، آیا این شیوه درستی است كه مردم كالایی را نخرند یا نخورند؟
اتفاقا من اصلا نمیگویم كه مردم كالایی را نخرند یا نخورند. میگویم به اندازه بخرند و بخورند، مثل نان كه هركس به اندازه نیاز روزانه یا حداكثر چند روزش آن را خریداری میكند. آیا این احساس وجود دارد كه نان مثلا كمیاب شده است؟ به همه كالاها باید همین طور نگاه كنید. انباركردن كالاها در منازل از بزرگترین مشكلات ماست، چرا كه دلالبازی را دامن میزند.
یعنی از حرفهای شما باید به این نتیجه رسید كه كمبود كالا نداریم؟
خیر، نداریم. تنها كمبود ما در خصوص برنج هندی است كه ایكاش از همان ابتدا اجازه ورود آن داده نمیشد. قیمت هر تن برنج هندی از 800 دلار یكباره به 1400 دلار رسید. آیا برنج در هند گران شد؟ خیر، دلالهای ایرانی و هندی، این افزایش قیمت را دامن زدند. ما در نمایشگاه عرضه مستقیم كالا، برنجهای دیگر را عرضه میكنیم كه اصلا گران نشده است.
موضوعی كه شما بیان میكنید در مورد همه كالاها منطقی نیست، چون الان همه كالاها گران شدهاند. همزمان بسیاری از تولیدكنندهها نیز اذعان میكنند كه تولیدشان با كاهش مواجه شده است.
من حرف شما را اینگونه تائید میكنم. وقتی نوسانات ارز به وجود آمد، تولیدكنندگان دچار مشكل جدی برای واردات مواد اولیه شدند، در مورد واردات كالا هم مشكل وجود دارد، تعارف كه نداریم. میزان تولید كاهش پیدا كرده، اما تولید متوقف نشده است. چرا میگویم مراعات هم بكنیم؟ به خاطر اینكه كمبود تولید را جبران كنیم. این موضوع را بپذیریم كه ما تحریم هستیم. بپذیریم كه جنگ اقتصادی است و در حال جنگیم. مردم باید مانند سالهای هشت سال دفاع مقدس كمك كنند در غیر این صورت نه دولت و نه ما، هیچكدام كارهای نیستیم.
با توجه به اینكه در جلسات كارگروه تنظیم بازار شركت میكنید، پیشبینی شما از آینده قیمتها در بازار چیست؟ آیا برنامههایی مانند نمایشگاه عرضه مستقیم كالا كه هر سال با نزدیكشدن به ایام نوروز برگزار میشود، تاثیری دارد؟
ما در اسفند جاری برای راه اندازی 400 مركز عرضه مستقیم كالا در كشور برنامهریزی كردیم. سعی كردیم از تولیدات داخلی استفاده كنیم كه هم از آن حمایت شود و هم كالای مورد نیاز مردم را عرضه كنیم. یك كمیته كارشناسی برای بررسی كالاها به لحاظ كیفیت و قیمت تشكیل شد.
همچنین فروش فوقالعاده در واحدهای صنفی سراسر كشور را برنامهریزی كردهایم، اما برای سال آینده هم باید برنامه داشته باشیم، اما برخی برنامهریزیها دست ما نیست.
به عنوان مثال، مصرف مرغ و گوشت قرمز در كشور مشخص است پس باید با برنامهریزی درست، كمبود كالا را بموقع تامین كنیم نه آنكه دست روی دست بگذاریم و پس از گرانشدن كالا تازه به فكر بیفتیم. این مسائل در حوزه كاری ما تعریف نمیشود و هدایت آنها به عهده وزارت صنعت، معدن و تجارت و جهاد كشاورزی است.
وظیفه ما این است كه در حوزه توزیع كالا، نظارت كامل داشته باشیم به طوری كه برخی حق مردم را پایمال نكنند، یعنی وظیفه ما این است كه اگر قیمت كالایی 10 تومان است، مردم آن را ده تومان و یك ریال نخرند.
تكاپویی برای انجام برنامهریزی كاهش قیمت در نهادهای مسئول میبینید؟
باید این تكاپو وجود داشته باشد، چرا اصناف و وزارتخانههای دیگر هر كدام بر مبنای مسئولیت خود برای ماه اسفند برنامهریزی میكنند؟ چرا این برنامهریزی را در طول سال نداریم؟
خوب، چرا ندارید؟
آنچه به مسئولان بازمیگردد را باید از خود آنها بپرسید، اما اگر بپرسید چرا اصناف برنامهریزی مشخص ندارند، باید بگویم چون امكانات آن را ندارند. ما هر سال نمایشگاههای عرضه مستقیم كالا را زیر چادر هم كه شده برگزار میكنیم. بارها به استاندار تهران، شهردار تهران و دولت اعلام كردهایم زمینی را در اختیار اصناف بگذارند تا اصناف برای خود یك مركز نمایشگاهی داشته باشند و تا زمانی كه لازم است از این مكان برای عرضه كالا و زمانی كه لازم نیست برای برگزاری نمایشگاههای تخصصی استفاده كنند.
متاسفانه تاكنون این اتفاق نیفتاده است و ما هرسال برای برگزاری این نمایشگاهها باید زمینی را پیدا و اجاره كنیم سپس با ایجاد داربست در آن فضا چادرهایی ایجاد كنیم. كف را موكت و نایلون كنیم و بكوشیم به امكانات رفاهی خریداران هم بیندیشیم.
خوب همه این موارد هزینهبر است در حالی كه این امكانات برای زمان محدودی كاربرد دارد و در نهایت مجبوریم همه آنها را دور بریزیم و دفعه بعد، بازهم برای تهیه آنها هزینه كنیم. این هزینهها را چه شخص یا سازمانی به ما پرداخت میكند؟ هیچجا. در حقیقت به جای یك بار، هر بار هزینه میكنیم.
یعنی میخواهید بگویید اگر این مشكل حل شود، تاثیرگذاری اصناف بر كنترل بازار به طور چشمگیری افزایش مییابد؟
خب ما میتوانیم برنامهریزی كنیم و بر مبنای فصل سال و عرضه و تقاضای مردم هر سه ماه یكبار در این مركز، نمایشگاه عرضه مستقیم كالا برگزار كنیم. در ایام دیگر سال نیز میتوان نمایشگاه تخصصی اصناف برگزار كرد و به معرفی فناوریهای اصناف در حوزه تولید پرداخت. این مورد میتواند یكی از برنامهها برای تنظیم بازار باشد. ما برنامههای زیادی را در دستوركار داریم. البته مشكلات خاص خود را نیز داریم. پنج سال است كه اصناف به دنبال اصلاح قانون نظام صنفی هستند. ما هنوز در این مورد مشكل داریم. لذا تنها یك گروه نمیتواند با انجام درست وظایف خود، كار را به نتیجه برساند.
منظور شما این است كه آنطور كه باید به اصناف در حوزه تنظیم بازار بها داده نمیشود؟
وظیفه تنظیم بازار را خود وزارت صنعت، معدن و تجارت به عهده دارد و ما اكنون تنها برگزاری نمایشگاه عرضه مستقیم كالا را به عهده داریم مثلا در اسفند، اندكی در تنظیم بازار شب عید، سهیم میشویم، با اینكه اصناف با برگزاری این نمایشگاهها مخالف هستند. آنها میگویند ما در طول سال هزینه آب، برق، گاز و مالیات میپردازیم و درست شب عید كه بهترین موقع فروش است، شما نمایشگاه برگزار میكنید. درست هم میگویند، اما ما برای رفاه حال مردم و به دلیل وضع عرضه و تقاضا در اسفند و جلوگیری از سوءاستفاده از قیمتها، این نمایشگاه را برگزار میكنیم.
دولت تاكنون مانور زیادی روی واگذاری تنظیم بازار به اصناف دادهاست؟ كی این اتفاق میافتد؟
حالا هر موقع تصمیم بگیرند، نمیدانم. مثلا فرض كنید كه ما قرار است برای تامین میوه شب عید برنامهریزی كنیم. میوه شب عید را كه نمیتوان شب عید، تامین كرد. باید زمانی كه میوه روی درخت است آن را خرید و بعد از برداشت، نگهداری كرد، اما مباشران این خرید چه كسانی هستند؟ شما به میادین میوه و ترهبار بروید و از آنها سوال كنید كه كدامیك مباشر خرید هستند؟ هیچكدام. در صورتی كه این كار باید دست آنها باشد. یعنی این كار باید به آنها واگذار شود و به مسئول میادین میوه و تره بار اعلام كرد كه آنها مسئول تهیه میوه شب عید هستند. سپس هم از آنها انتظار پاسخگویی داشت.
یعنی میگویید برای انتحاب مباشران خرید، اعمال نفوذ صورت میگیرد؟
در هر صورت مباشران را خود وزارتخانه تعیین میكند.
آیا اصناف در حوزه ذخیرهسازی كالاهای اساسی هم فعالیتی داشتهاند؟
در شرایط فعلی، ذخیرهسازی كالا به ما ارتباطی ندارد. اصلا امكانات این كار را نداریم. درخواستی هم در این زمینه از اصناف نشده است. اگر تنظیم بازار به طور كامل و با امكانات آن به اصناف واگذار شود آن وقت صفر تا صد تنظیم بازار را انجام میدهیم. زمانی اعلام كردند و گفتند كه میخواهیم تنظیم بازار را به اصناف واگذار كنیم، اما نباید اسم تنظیم بازار را واگذار كنند. حدود 34 سال است كه تنظیم بازار در اختیار وزارتخانههای دولتی است و با امكانات آنها صورت گرفته است. ترابری، سردخانه، سرمایه در گردش و بسیاری موارد دیگر در تنظیم بازار مطرح است، وزارتخانههای درگیر تنظیم بازار كه مهمترین آنها وزارت صنعت، معدن و تجارت است این امكانات را در اختیار دارند. ما نمیخواهیم آنها امكانات خود را مجانی در اختیار ما بگذارند، اما اگر قرار به واگذاری تنظیم بازار است، باید امكانات آن نیز واگذار شود. ابزار تنظیم بازار را واگذار كنند و به مرور پول آن راهم پس بگیرند. به هر حال اگر كسی از ما تنظیم بازار بخواهد باید به این نكته توجه كند كه هیچكس با اسم تنظیم بازار، بازار را تنظیم نمیكند. كسی نمیتواند تنها با یك اسم كاری انجام دهد.
در شرایط فعلی، عملكرد اصناف را با توجه به امكاناتی كه در حوزه تنظیم بازار دارند، چگونه ارزیابی میكنید؟
باید بگویم كه وضع اصناف در دولت فعلی نسبت به دولتهای دیگر تغییرات خاص خود را پیدا كرده است. كجا در دولتهای قبل، اصناف درامور مختلف بازی داده میشدند؟ كجا عضو ستاد تنظیم بازار یا عضو شورای اداری دیگری بودند؟ در این دولت احساس شد كه اصناف میتوانند بازوی خوبی برای اقتصاد كشور باشند، لذا به اصناف بها داده شد و الان اصناف در حال خدمترسانی كنار دولت است. در حقیقت اصناف برحسب توان و امكاناتی كه در اختیارش گذاشتهاند، نقش خوبی در تنظیم بازار داشته است. مصداق این موضوع، اجرای فاز اول هدفمندی یارانههاست. اگر اصناف برای اجرایی شدن این قانون همكاری نمیكردند، اجرای آن تا این حد موفق نبود.
عمده كار شما در طول اجرای فاز اول هدفمندی یارانهها چه بود؟
وقتی قرار شد قانون هدفمندی به اجرا گذاشته شود، ما هر ماه یك بار در شورای اصناف كشور نشستهایی را با حضور 31 رئیس مجمع امورصنفی برگزار میكردیم تا ببینیم كه با اجرایی شدن این قانون، اصناف باید چه كنند و چه كاری را و به چه شكل باید انجام دهند. بر این مبنا واحد بازرسی و نظارت ما بازار را رصد میكرد و گزارش آن را به مجمع و شورا میفرستاد تا اگر به عنوان مثال در استانی با كمبود كالایی خاص مواجه شدیم از استان دیگر، این كمبود كالا جبران شود تا مردم دچار مشكل نشوند. برای چگونگی كنترل قیمتها نیز برنامهریزی كردیم وهمین برنامهریزیهای اصناف موجب شد تا وزارت صنعت، معدن و تجارت اصلا به تزریق كالاهای ذخیره شده خود به بازار احتیاجی پیدا نكند، چون بازار مشكلی پیدا نكرد. به نظر من درخشش اصناف در اجرای این فاز از قانون، مثالزدنی است.
برای اجرای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها هم آمادگی دارید؟
فاز دوم قانون هدفمندی نیز باید اجرایی شود چون قانون است، اما برای اجرای آن باید زیرساختهای لازم آن را مانند فاز اول با برنامهریزی دقیق و كارشناسی شده، فراهم و بعد آن را اجرایی كرد. تا چندی قبل، صحبت اجرای فاز دوم در اواخر سال جاری میشد، اما ما در حال نزدیكشدن به سال جدید هستیم و با توجه به شرایطی كه خود بازار عید بهصورت طبیعی رقم میزند، به نظر میرسید وقت مناسبی برای اجرای فاز دوم نیست و دیگر هم صحبت اجراییشدن آن درسال جاری مطرح نمیشود. به هر حال اصناف مانند فاز اول بهعنوان یك وظیفه ملی و مذهبی برای اجرای فاز دوم هم آمادگی دارند. وظیفه ما كمككردن است، اما این كمك باید با برنامهریزی همراه باشد. باید پیشبینیهای لازم را كرد. مردم حق دارند. ما و مسئولان باید از مردم یاد بگیریم. وقتی مردم وظیفه خود را انجام دهند آیا مسئولان نباید وظایف خود را انجام دهند؟ اگر ما و همه مسئولان خود را خدمتگزار مردم بدانیم، به طور حتم مشكلی در كشور و بازار پیش نخواهد آمد.
منبع:جام جم