گروه فرهنگی- راستش را که بخواهید ما هم نمی دانیم که چرا از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، مدعیان فرهنگ به وفور در تریبون ها پیدا شد اما از همان روز تا به حال همچنان این عرصه در مظلومیتی مثال زدنی به سر می برد.
البته جای شکرش باقی بود که لااقل در آن روزها بزرگانی چون شهید بهشتی، باهنر و... پا به عرصه فرهنگ گذاشتند اما امروز مناصب فرهنگی نیز جزء مشاغل دست چندمی به حساب می آید که معمولا افراد شاخص رعبت آن چنانی بدان نمی گمارند.
با همه این توصیفات، هنر انفلابی نیز توسط مردم انقلابی شکل گرفت و روی پای خود رشد کرد که از جمله آنها گرافیک می باشد.
گرافیک، خاصه در ایران، هنر نوپایی است. اما در همین شش هفت دهه که از عمر گرافیک ایرانی میگذرد، ایران هنرمندانی به خود دیده است جهانی. مسعود نجابتی در شمار نسل پنجم گرافیستهای ایرانی است؛ هنرمندی متواضع و بااخلاق، با اعتبار بینالمللی، که درک و ذوق کمنظیرش را به خدمت باورهای دینیاش گماشته است و در طریق گشودن بابی به «گرافیک شیعی» بهجان کوشیده است. نجابتی در سال 1346 در تهران متولد شده است. در سال 1378 در مقطع کارشناسی ارشد رشته گرافیک از دانشگاه هنر فارغالتحصیل شده و اکنون عضو انجمن خوشنویسان ایران، انجمن گرافیستهای ایران و انجمن بینالمللی تایپوگرافی است.
به
گزارش بولتن نیوز، نجابتی در شاخههای مختلف گرافیک از جمله
طراحی پوستر، طراحی جلد و طراحی لوگو فعالیتهای
مؤثری داشته و در تایپوگرافی صاحبسبک است. آثارش در جشنوارههای
هنری بسیاری از جمله دوسالانه طراحان گرافیک، جشنواره خوشنویسی جهان اسلام و نمایشگاه
بسمالله
مورد تحسین قرار گرفته و عضو هیئت انتخاب و داوری بسیاری از جشنوارههای
هنری مانند نمایشگاه پوستر عاشورا، جشنواره مقاومت و دوسالانه پوستر اسماءالله و
همچنین مدیر هنری ناشرانی چون نی و افق بوده است.
تألیف کتاب «خط در گرافیک» و طراحی فونت لاتین «پرشیا» از دیگر آثار اوست. نجابتی سالهاست از هیاهوی تهران گریخته و به آرامش قم رسیده است و با همراهی شاگردانش اتفاقی عظیم را در عرصه گرافیک مذهبی ایران رقم زده است.
نام؟
مسعود.
نام خانوادگی؟
نجابتی
سن؟
چهل و شش هفت سال.
شغل؟
فعلا طراح گرافیک.
محل تولد؟
تهران.
شغل پدر؟
نجار.
همه مشاغلی که تا امروز داشتهاید؟
مسئول تبلیغات فرمانداری مهاباد در دوران دفاع مقدس، خوشنویسی، تابلونویسی و چاپ سیلک تا زمان ورود به دانشگاه، دو سال کارمندی در متروی در حال ساخت تهران با مسئولیت طراحی و ساخت تابلوهای ایمنی و هشدار، مدیرمسئول انتشارات سیاهمشق، از سال شصت و هشت تا به امروز دریافت سفارشات جورواجور گرافیک، اکنون هم مدیرمسئول کانون
هنر شیعی.
دورترین تصویر که از کودکی در ذهن دارید؟
روضههای باصفای خانگی در حیاطهای قدیمی اصفهان، همراه با سمفونی قلیان!
شغل مورد علاقه در کودکی؟
کتیبهنویسی
مساجد. بهدلیل
مأموریت کاری پدر، از کودکی تا دبیرستان، در اصفهان و در یکی از محلات قدیمی زندگی
کردم و عمده وقت فراغتم در «مسجد سید» سپری میگشت
و این علاقه ناشی از تأثیر آن فضا بود؛ البته نه بهعنوان
یک شغل. کمی بعد در مقطع راهنمایی تحت اشراف استاد ظهیرالاسلام، مشقِ جدی خط را
آغاز کردم.
تجربه کار در کودکی و نوجوانی؟
نانوایی، نجاری، بنایی، نقاشی ساختمان، تراشکاری...
کمترین نمرهای که در مدرسه گرفتید؟
بهنظرم پنج بود یا شش.
اولین کتابی که خواندید؟
قصههای خوب مرحوم مهدی آذریزدی را خوب بهخاطر دارم.
کی فهمیدید طراح شدهاید؟
از زمانی که سفارش دریافت کردم!
اولین اثرتان چه بود و چگونه منتشر شد؟
پوستری بهمناسبت روز جهانی قدس. سال شصت و شش و تعدادی محدود به شیوه چاپ دستی.
بزرگترین اشتباه جوانی؟
جوانی!
اولینبار که وارد اینترنت شدید؟
حدود سال هفتاد و هفت.
ترسناکترین تجربه درد؟
دردِ بیدردی.
دردناکترین تجربه ترس؟
موشکباران تهران.
بزرگترین عیبی که دارید؟
همان که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: اکبر العیب ان تعیب ما فیک مثله. آنچه را که مانند آن در خودم هست، عیب میشمارم. خرقهپوشی من از غایت دینداری نیست/ پردهای بر سر صد عیب نهان میپوشم
عیبی که در شما نیست، اما به آن متهمتان میکنند؟
هرچه ما را لقب دهند آنیم!
سه شیء که همیشه همراهتان است؟
انگشتر فیروزه، نوشتافزار و کارت اعتباری.
بهترین ساعت شبانهروز برای خلاقیت هنری؟
فرقی نمیکند. برخی از اتودهایم در سفر و یا مابین کارهای مرسوم روزانه شکل گرفته.
اگر گرافیست نمیشدید، چهکاره میشدید؟
اگر به دلم رجوع کنم، یک کاری در دل طبیعت، مثل کشاورزی یا چوپانی. ولی بهعنوان وظیفه در این شرایط، کار رسانهای.
کوتاه درباره میرعماد حسنی؟
پادشاه ممالک خط.
علیرضا عباسی؟
بیبدیل.
یاقوت مستعصمی؟
قبله الکُتاب.
غلامحسین امیرخانی؟
صاحبسبک.
محمود فرشچیان؟
کلک خیالانگیز.
حسین خسروجردی؟
همهفن حریف.
مرتضی ممیز؟
هنرمندِ بامرام.
قباد شیوا؟
وفادار به دنیای کودکی.
رضا عابدینی؟
در جهت عکس.
ابوالفضل عالی؟
طراح متعهد.
آیتالله مرتضی مطهری؟
شهید مبارزه با انحراف.
دکتر علی شریعتی؟
روشنفکری که دغدغه دین داشت.
کوتاه درباره تلویزیون؟
آفت جمعهای خانوادگی.
روزنامه؟
بیشتر بهخاطر جدولش خریدم.
ماشین چاپ؟
اگر نبود، گرافیک هم نبود.
اینترنت؟
چاقوی دو دم.
خط نستعلیق؟
هندسه قدسی.
خط ثلث؟
جلوه ترکیبهای بدیع.
خط نسخ؟
مادر فونتهای رایج.
خط ریحان؟
با وقار و مهربان.
خط معلا؟
نوزاد حمیدخان عجمی.
آیا طرحی کشیدهاید که از انجامش پشیمان باشید؟
هرچه گفتیم جز حکایت دوست
در همه عمر از آن پشیمانیم
اگر تهیهکننده سینمایی بودید، برای ساخت فیلم کدام شخصیت یا واقعه تاریخی سرمایهگذاری میکردید؟
اویس قرنی یا سلمان فارسی.
حستان درباره تهران؟
ترس.
قم؟
آرامش.
بوی آجر خیسخورده؟
کهنگی.
اتومبیل پیکان؟
سادگی.
فرش تبریز؟
راحتی.
میدان نقش جهان؟
عظمت.
مسجد جمکران؟
سبکی.
پنجره فولاد؟
رهایی.
کاغذ ابر و باد؟
طرب.
فتوشاپ؟
تردید.
کنترل زِد؟
اطمینان.
شیفت دیلیت؟
اضطراب.
آلت کنترل دیلیت؟
خسران.
تایپوگرافی یعنی چی؟
مؤثر کردنِ وجهِ بصریِ نوشتار.
مهمترین نکته در ابداع فونت؟
خوانایی و زیبایی.
مهمترین نکته در طراحی جلد کتاب؟
دیده شدن.
مهمترین کلید طراحی پوستر؟
ایده و ترکیب.
مهمترین کلید طراحی لوگو؟
کمگویی.
مهمترین ضعف و مهمترین برتری گرافیک ایرانی در نسبت با گرافیک جهانی؟
بهنظرم ضعف عمده در پرداخت افراطی به مقوله پوستر و گرافیک جشنوارهای است و در نتیجه غفلت و کمتوجهی به سایر موارد گرافیک؛ مثل نشان و طراحی فونت و گرافیک محیطی و تلویزیونی و... و اما برتری را شاید بتوان در به خدمت گرفتنِ این هنر - فن دانست. به جرأت میتوان گفت در میان کشورهای اسلامی شاید تنها کشوری باشیم که با وجود دارا بودن اعتبار و استانداردهای جهانی، نهتنها گرافیک را ابزار اشاعه مصرف و فحشا و ابتذال نکردهایم، بلکه به عالیترین مضامین معنوی و نیازهای واقعی انسان پرداختهایم.
بهترین خط برای استفاده گرافیکی؟
خط کوفی و اقسام آن.
خطی که برای استفاده گرافیکی راه نمیدهد؟
سراغ ندارم.
ماجرای فونت لاتینی که طراحی کردید؟
یکی از تجربیات زمان دانشجویی بود. نگارش لاتین با قلم نی خوشنویسی و با حال و هوای خطوط شرقی؛ بر خلاف شیوه غالب آن زمان که دانشجویان با نگاهی به خط لاتین، حروف فارسی را طراحی میکردند. از نتیجه کار در دانشگاه استقبالی نشد. فکر نمیکردم در خارج هم با اینهمه تنوع فونت، مورد توجه واقع شود. سالها بعد با مساعدت یکی از دوستان توسط یک شرکت معتبر آمریکایی خریداری و با نام پرشیا روانه بازار شد و بهعنوان طراح برتر آن دوره در سایت معرفی شدم.
همه برای حضور در کوران فرهنگی به تهران میآیند. شما چرا تهران را رها کرده و به قم رفتهاید؟
گاهی گشایش در ماندن است و گاهی در رفتن. از طرفی معتقدم حضور مطلوب لزوما حضور فیزیکی نیست و میتوان از فرسنگها فاصله، حضوری مؤثر داشت؛ و بالأخره توجه به ظرفیتهای ویژه و تأثیرگذار فرهنگی شهر قم که البته دلیل نقل مکان بنده این نبود.
اگر مجبور شوید بین خطاطی و گرافیک یکی را انتخاب کنید؟
گرافیک.
وجود پدیدهای با عنوان «مکتب گرافیک قم» که متأثر از هنر شماست را قبول دارید؟
خیر!
کلمهای که از طراحیاش سیر نمیشوید؟
علی.
پاسختان به نویسنده گمنامی که از شما تقاضا میکند برای کتابش جلد طراحی کنید؟
در بین کارهایم کم نیست جلدهایی که طراحیاش را بهخاطر محتوا پذیرفتهام، نه شهرتِ نویسنده.
پاسختان به هیئت مذهبی فقیری که از شما تقاضا میکند برایشان لوگو طراحی کنید؟
گیرِ مبلغ نیستم.
یک توصیه به طراح جوان مستعدی که میخواهد قدم در وادی گرافیک مذهبی بگذارد؟
وصیت همین است جان برادر
که اوقات ضایع مکن تا توانی.
مهمترین آفت گرافیک مذهبی مرسوم؟
دست کم گرفتن مخاطب.
غمانگیزترین نقطه تاریخ ایران؟
تغییر لباس و کشف حجاب در ایران.
غمانگیزترین نقطه تاریخ اسلام؟
رحلت رسولالله و واقعه سقیفه.
باشکوهترین نقطه تاریخ ایران؟
پیروزی انقلاب اسلامی.
باشکوهترین نقطه تاریخ اسلام؟
غدیرخم.
دوست دارید در کدام دوره تاریخی زندگی میکردید؟
همین مقطع که هستم.
میانهتان با شعر؟
خوب.
از کدام شاعر بیشتر شعر حفظید؟
بهنظرم حافظ.
از میان شاعران شیعی، در گذشته و حال، شعر کدامیک به دلتان بیشتر مینشیند؟
مرثیه محتشم کاشانی.
اگر نابینا شوید، چه میکنید؟
کارهایی که الان فرصت نمیکنم!
اگر خدای ناکرده به ده سال زندان محکوم شوید؟
قضای واجبات فوت شده.
اگر بدانید 24 ساعت بیشتر زنده نیستید؟
در این چهل و اندی سال چه کردم که حالا برای بیست و چهار ساعت تدبیر کنم؟! فقط سعی میکنم تسلیم شوم.
به کسی که 24 ساعت بیشتر زنده نیست، توصیه میکنید چه کتابی را بخواند؟
کتاب اعمالش را! «یَقولونَ یا وَیلَنا ما لِهذَا الکِتاب لا یُغادرُ صَغیرَه و لا کَبیرَه الا اَحصاها.»
اگر بخواهید وصیت کنید یک اثرتان را در کفنتان بپیچند، کدام را انتخاب میکنید؟
واقعا چیزی برای بردن ندارم.
اگر مجبور شوید در کشوری غیر از ایران زندگی کنید، کدام کشور را انتخاب میکنید؟
عراق.
بهترین شهر ایران برای زندگی؟
گفت معشوقی به عاشق، کای فتا
تو به غربت دیدهای بس شهرها
پس کدامین شهر از آنها خوشتر است
گفت آن شهری که در وی دلبر است
هرکجا یوسف رخی باشد چو ماه
جنت است آن، گرچه باشد قعر چاه.
سه کتاب برای تنهایی؟
بهجز قرآن که کلام ربالعالمین است و نهجالبلاغه که مافوق کلام خلق است و صحیفه سجادیه که عالیترین مضامین معنوی و ادعیه را در بردارد، انیسی برای تنهایی نمیشناسم.
سه موسیقی برای تنهایی؟
اذان مرحوم رحیم مؤذنزاده، تلاوت سوره صافات استاد شاطری، ربنای استاد شجریان.
جاودانگـــی مهمتـــر است یــا تأثیرگذاری؟
تأثیرگذاری.
محبوبیت مهمتر است یا انجام وظیفه؟
انجام وظیفه.
زیباترین دروغی که شنیدهاید؟
ترور سلمان رشدی.
مهمترین امضایی که کردهاید؟
یحتمل سند ازدواج.
بزرگتریــن آرزویی که بـــه آن رسیدید؟
زیارت عتبات عالیات.
بزرگترین آرزویــی که بــه آن نرسیدید؟
دمی بیاسایم زین حجاب جسمانی.
چون کار دلم ز زلف او ماند گره
بر هر رگ جان صد آرزو ماند گره
امید ز گریه بود، افسوس، افسوس
کان هم شب وصل در گلو ماند گره!
باارزشترین چیزی که از دست دادهاید؟
قطعا ایام جوانی بود.
قضا روزگاری زمن در ربود
که هر روزش از پی شب قدر بود
من آن روز را قدر نشناختم
بدانستم اکنون که در باختم
به غفلت بدادم ز دست، آب پاک
چه چاره کنون جز تیمم به خاک.
یک پیغام برای کسی که صد سال بعد طرحی از شما را میبیند؟
شوقِ من و اغماضِ تو!
یک آرزو برای نسل جوان؟
ملتفت اهمیت این برهه از عمر شدن که طبق فرمایش حضرت امیر بهترین زمان برای خودسازی است. دلِ جوان با زشتیها خو نگرفته و چراغ فطرت در دلش خاموش نگشته است.
حرف آخر؟
ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com